مصرف درآمد نفتی؛ پاسخی روشن به پرسشی تکراری

از حدود شصت سال پیش به این سو، نفت و چگونگی استفاده از درآمدهای آن در بطن ادبیات توسعه ایران جای داشته است.

«درآمد حاصل از فروش نفت را چگونه و کجا باید مصرف کرد؟»


این پرسشی است که طی یک ماه گذشته محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی دو بار مطرح کرده و از صاحبنظران خواسته است به آن پاسخ بدهند: بار نخست در دیدار با اقتصاد دانان منتقد دولت و بار دوم در گفتگوی تلویزیونی با شبکه دوم.


عامل اصلی طرح این پرسش نابسامانی های شدیدی است که هزینه کردن بی محابای درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران به وجود آورده، از جمله رشد نقدینگی و تورم، غیر رقابتی شدن کالاهای ساخت ایران، گسترش فساد و غیره.


به علاوه طی دو سال گذشته بخش گسترده ای از محافل دانشگاهی و کارشناسی ابران به انتقاد سخت از سیاست اقتصادی محمود احمدی نژاد بر خاسته اند، به ویژه بر سر چگونگی استفاده از درآمدهای نفتی روز افزون کشور توسط دولت نهم.


در آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایران، محمود احمدی نژاد به عنوان طراح شعار معروف «آوردن نفت بر سر سفره مردم» شناخته شد.



البته شهردار سابق تهران بعد از دست یافتن به مقام ریاست جمهوری گفت: هیچ گاه از این شعار استفاده نکرده و امروز رسما از کارشناسان می خواهد او را در استفاده بهینه از دلارهای نفتی راهنمایی کنند.


شاید هم با طرح پرسش از صاحبنظران در باره چگونگی استفاده از درآمدهای نفتی، رییس جمهوری اسلامی می خواهد انتقاد ها را فرو بنشاند و یا احتمالا چند دستگی میان کارشناسان و اقتصاد دانان را بر سر این مسئله، به نمایش بگذارد.


به هر حال شماری از رسانه های جمهوری اسلامی در چند روز گذشته برای یافتن پاسخ پرسش آقای احمدی نژاد بسیج شده اند، از جمله خبرگزاری مهر که شنبه یازدهم مرداد ماه فراخوانی را در همین زمینه منتشر کرده است.


بر پایه تجربه های ایران و دیگر کشور های صادر کننده نفت، تردیدی نیست که در آمد حاصل از نفت باید به سرمایه در خدمت نسل های امروز و فدای کشور بدل شود. و نیز تردیدی نیست که به کار گرفتن نفت برای تامین هزینه های جاری دستگاه اجرایی حاصلی نخواهد داشت جز پروار شدن دولت، افزایش نقدینگی و اوجگیری تورم.


طرح این پرسش از سوی رییس جمهوری اسلامی، شگفتی شماری از صاحبنظران ایرانی را بر انگیخته، دست کم به دو دلیل :

دلیل نخست، نفس پرسش آقای احمدی نژاد است. از حدود شصت سال پیش به این سو، نفت و چگونگی استفاده از درآمدهای آن در بطن ادبیات توسعه ایران جای داشته است.


با توجه به تداوم نقش تعیین کننده نفت در اقتصاد ایران، این انتظار وجود دارد که در این کشور هر داوطلب احراز مقام ریاست جمهوری حتما بداند با نفت چه می خواهد بکند و برای این منظور برنامه منسجمی را به کشور ارائه دهد.



چگونه است که آقای احمدی نژاد، دو سال پس از به دست گرفتن اهرم های دستگاه اجرایی، تازه به یاد طرح این پرسش اساسی افتاده و برای یافتن پاسخ آن از صاحب نظران کمک می خواهد؟ این پرسشی است که از سوی علی مزروعی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و صاحبنظر اقتصادی، در روزنامه «سرمایه» چاپ تهران مطرح شده است.


دومین عامل شگفتی از طرح این پرسش، بی توجهی رییس جمهوری اسلامی به تجربه ای است که دستگاه جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته در زمینه استفاده از در آمد نفت گرد آورده است.


در واقع نویسندگان برنامه های پنجساله سوم و چهارم پیش از این تلاش کرده اند به پرسش مطرح شده از سوی آقای احمدی نژاد پاسخ دهند، به ویژه با تاکید بر مکانیسم هایی که می توانند به استفاده بهینه از درآمد نفت کمک کنند، از جمله تشکیل حساب ذخیره ارزی و یا کاهش تدریجی سهم درآمدهای نفتی در بودجه.


بر پایه تجربه های ایران و دیگر کشور های صادر کننده نفت، تردیدی نیست که در آمد حاصل از نفت باید به سرمایه در خدمت نسل های امروز و فدای کشور بدل شود. و نیز تردیدی نیست که به کار گرفتن نفت برای تامین هزینه های جاری دستگاه اجرایی حاصلی نخواهد داشت جز پروار شدن دولت، افزایش نقدینگی و اوجگیری تورم.


از سوی دیگر محافل کارشناسی می دانند که بخشی از درآمد نفتی الزاما باید در بازار های پولی و مالی بین المللی به کار گرفته شوند و برای کشور درآمدزایی کنند. ضرورت ایجاد صندوق و حساب ذخیره ارزی نیز بر صاحبنظران پوشیده نیست.


این که چرا در فضای جمهوری اسلامی این مکانیسم ها به کار گرفته نشدند، خود مسئله دیگری است.