پيامدهای افزايش آمار بيکاری بر بحران سیاسی ایران

رئيس مرکز آمار ايران اعلام کرده است که نرخ بيکاری در استان تهران در فصل بهار امسال نسبت به همين مدت در سال گذشته سه درصد افزايش پيدا کرده است.

وی گفته است که «در بهار سال جاری نرخ بيکاری در استان تهران به ۱۳.۴ درصد رسيده که نسبت به مدت مشابه سال قبل که ۱۰.۳ درصد بود، از رشد ۳.۱ درصدی برخوردار بوده است.»

اين آمار در حالی اعلام شده است که استان تهران با توجه به جمعيت بيش از ۱۲ ميليونی خود و دارا بودن حجم انبوهی از امکانات مالی و صنعتی در ميان استان‌های ايران، اهميت ويژه‌ای دارد.

در اين ميان، ناصر برهانی، رئيس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار تهران، در گفت‌وگو با روزنامه خبر گفت که نرخ بيکاری در تهران بيش از آمار رسمی اعلام شده است.

در اين زمينه، اسماعيل حق‌پرستی، مدير اجرايی خانه کارگر استان تهران، نيز با اشاره به نرخ بيکاری در اين، گفت که ۳۰۰ شرکت و کارگاه بحرانی در تهران وجود دارند و در اين خصوص از شرکت‌های پارس الکتريک، شهاب و ارج نام برد.

در اين حال، شرايط اقتصادی ايران که به گفته برخی از اقتصاددانان، بحرانی است، موجب شده است تا به گفته عباس وطن‌پرور، دبير شورای هماهنگی کارفرمايان کشور، نرخ بيکاری بيش از ۱۵ درصد باشد؛ يعنی بيشتر از آمار دولتی.

صادق کارگر، فعال سنديکايی در نروژ، در مورد نرخ بيکاری در ايران به پرسش‌های راديو فردا پاسخ داده است.


  • راديو فردا: آقای کارگر، وضعیت بیکاری در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟


صادق کارگر:
در چهار سال گذشته، آمار بيکاری به صورت پر شتابی سير صعودی داشته است. حتی بر اساس آمارهايی که مقام های دولتی ارائه می دهند، مشخص است که نرخ بيکاری افزايش داشته است.

اخيرا نيز بحران اقتصادی، نا آرامی های اجتماعی، عدم سرمايه گذاری، نارضايتی کشورهای همسايه از مناسبات ايران و ضعف مديريت سبب شده است تا دولت نتواند برنامه های اقتصادی خود را آن طور که به مردم وعده داده بود، عملی کند.

آن بخشی هم که عملی شده است، به جای اينکه نتايج مثبت در اقتصاد و جامعه ايجاد کند و در کاهش نرخ رشد بيکاری مؤثر باشد، برعکس عمل کرده و نتايج منفی به بار آورده است و چشم انداز آينده نشان می دهد که آمار بيکاری و وضعيت اقتصادی بدتر خواهد شد.

دولت وقتی می خواهد مسئله هسته ای را توجيه کند، ادعای دفاع از استقلال ايران را سر می دهد، اما همين دولت از طريق واردات کالا و سياست های اقتصادی اشتباه و پايمال سازی حقوق کار، بزرگ ترين ضربه را به جامعه، اقتصاد و طبقه کارگر وارد کرده است.

  • همان طور که می دانيم در کنار اين وضعيت نابسامان اقتصادی، يک بحران سياسی هم کشور را فرا گرفته است. با توجه به شرايط کنونی سياسی در ايران، پيامدهای افزايش آمار بيکاری چه خواهد بود؟

به نظر من، تأثيرات آن بسيار عميق و گسترده خواهد بود، به خصوص در شرايطی که جنبش مردمی نيرومندی برای آزادی و عدالت در جامعه شکل گرفته است و روز به روز هم گسترده‌تر می‌شود.

اين جنبش به رغم سرکوب‌ها می‌تواند به گسترش ناراضايتی کارگران و پيوستن آنها به اعتراضات منجر شود. مسايل اقتصادی، حقوق کار و مشکلات کارگری با آزادی‌های دموکراتيک و مسايل ديگر می‌تواند پيوند بيشتری برقرار کند و نزديکی بيشتری بين کارگران و مزدبگيران با اين جنبش برقرار شود و تحرکات اين جنبش را بالا ببرد. اين مسئله می‌تواند به پيروزی مردم دراين جنبش کمک کند.

  • بر اساس اخبار موجود، ظاهراً هنوز دامنه تظاهرات به جنوب شهر تهران يا محله‌های کارگر نشين در شهرهای مختلف ايران نرسيده است. اين در شرايطی است که شاهد افزايش نرخ بيکاری و تورم هستيم که زندگی ميليون‌ها کارگر و خانواده آنها را تحت تأثير قرار می‌دهد. به نظر شما دليل اين موضوع چيست؟

در دوران مدرن در ايران، ابتدا نيروهای مشخصی پرچمدار حرکت بوده و آن را آغاز کرده و سپس نيروهای ديگر به آنها پيوسته‌اند. من فکر می‌کنم حرکت کنونی به تدريج فراگير می‌شود و دامنه آن به جنوب شهر هم کشيده خواهد شد.

مسئله ديگر اين است که سياست‌هايی که نسبت به مردم زحمتکش، تهيدستان، کارگران و بخشی از کارمندان پيش گرفته شده، تا حد زيادی باعث بی‌تفاوتی آنها شده است و آنان فکر می‌کنند تغيير زيادی در وضعيتشان ايجاد نمی‌شود و سعی می‌کنند خود را دور از مسايل نگهدارند.

ولی اين روحيه، موقتی است و از بين خواهد رفت، به خصوص وقتی تحرکات در جامعه زياد می‌شود، اميد به تغيير ايجاد می‌شود و اين اميد به تغيير در دگرگون‌سازی وضعيت فلاکت‌بار تهیدستان مؤثر واقع خواهد شد.