با ارائه پیشنهاد ایران به شش قدرت جهانی، در جریان مذاکرات ژنو، گمانه زنی درباره آنچه در این شهر اروپایی میان مذاکره کنندگان مطرح شده، شدت گرفته است. برخی از مثبت بودن پیشنهاد سخن رانده اند و برخی می گویند پیشرفتی آن چنانی حاصل نخواهد شد.
پیشنهادی که ایران ارائه داده است، دارای سه مرحله است و تنها جزئیاتی که از آن منتشر شده، آن است که خبرگزاری فرانسه به نقل از معاون وزیر امور خارجه ایران نوشته که بازرسی سرزده به تأسیسات هستهای ایران، بخشی از این پیشنهاد نیست.
درباره تحولات در مذاکرات ژنو، گفتوگویی با شهرام چوبین، تحلیلگر ارشد در مؤسسه کارنِگی داشتیم و ارزیابی او را از فضای ژنو و مذاکرات جویا شدیم.
Your browser doesn’t support HTML5
به نظرم فضایی مثبت است اما به نظرم هر دو سو، این مذاکره را ساده نمیانگارند و مشکل بین طرفین طولانی مدت است و مسئله هستهای موضوعی است که تبدیل به نمادی در این تنش شده است. چرا که به نظر میآید اگر پیشرفتی محدود به تدریج در این زمینه حاصل شود، و به توافقی بزرگتر بیانجامد، سپس میتوان به موضوعات بزرگتر از جمله مسائل منطقهای و یا حقوق بشری پرداخت.
فکر کنم سؤالی نیست که ما چطور به وضعیت کنونی رسیدیم که ایران آماده گفتوگو و مذاکره جدی در مقایسه با گذشته هستند. این به این دلیل است که اقتصاد ایران در وضعیت بدی قرار دارد و موجب نارضایتی در داخل ایران شدهاند، و رهبر ایران، این موضوع را فهمیده و به همین دلیل هم به انتخاب ِ روحانی رضایت داده است. روحانی در این انتخابات با وعده میانهروی به جای تندروی وارد رقابت شده بود. در نتیجه به نظرم این تحت فشار بودن ایران موجب شده است که آماده گفتوگو بشوند.
فکر نمیکنم. اسرائیل به فشار بر آمریکا ادامه میدهد که بر حفاظت از منافعش پافشاری کند. به نظرم بزرگترین تهدیدی که رهبران ایران میبینند این است که انقلاب در داخل ایران تحتالشعاع قرار گیرد. به نظرم ممکن است که یک حمله نظامی ِ ناگهانی توسط آمریکا و اسرائیل علیه ایران میتواند به رژیم ایران کمک هم بکند. چون اگرچه کشته و مجروح و خسارت برجا میگذارد، اما پس از آن ایران میتواند کسی باشد که به آن ظلم شده چون میگوید عضو ان پی تی است و در به روی بازرسان باز بوده است. در نتیجه به نظرم نگران حمله نظامی نیستند، و شاید این خطرناک باشد، چرا که آنها باید نگران این موضوع باشند.
به نظرم این سؤال کلیدی است. اگر ایران آماده است تا نرمش نشان دهد و از برخی مواضعش کوتاه بیاید، سؤال اینجاست که تا چد نرمش به خرج خواهند داد و اینکه آیا در پیشنهاد دادنشان واقعبین هستند یا خیر. آیا در انتظاراتشان از غرب واقعبین هستند یا خیر.
سوی دیگر ماجرا این است که توقعات شش قدرت جهانی و کشورهایی چون اسرائیل و عربستان سعودی تا چه حد واقعبینانه است. به نظرم نمیتوان به توقف غنیسازی ۲۰ درصدی و یا کم کردن از اورانیومی که تا کنون غنیشده اکتفا کرد چرا که به نظرم اینها قدمهایی سطحی است.
موضوع اصلی این است که اگر توافقی برای میزان غنیسازی قرار است شکل بگیرد، این میزان چقدر است، و این چگونه میتواند قدمهای بعدی را روشن کند. اینکه حق غنیسازی ایران چگونه تهدیدی برای جامعه جهانی نخواهد بود.
به نظرم انتظارات غرب در این میان خیلی مهم است. اگر آنها فکر میکنند که ایران را در موقعیت ضعف گیر انداختهاند و میتوانند خواستار قطع برنامه هستهای یا کل غنیسازی باشند، به شدت اشتباه کردهاند. اگر هم ایران فکر میکند که با اقداماتی سطحی چون توقف غنیسازی ۲۰ درصدی میتواند موفق شود و از بار تحریمها بکاهد اشتباه کرده است.
به نظرم اگر کمی به عقب بازگردیم متوجه میشویم که ایران غنیسازی ۲۰ درصدی را در سال ۲۰۰۸ یا ۲۰۰۹ آغاز کرد چرا که سوخت کافی برای رآکتور تحقیقاتی نداشت و از اینکه سوخت از خارج برسد هم مطمئن نبود. میزانی که غنیسازی کرده بسیار بیشتر از نیاز است، و در عین حال باید توجه داشت که این رآکتوری قدیمی است که روزی ایران باید آن را ببندد و رآکتوری تازه بسازد.
در نتیجه به نظرم از خیر محموله ۲۰ درصدی و غنیسازی آن گذشتن قدم بزرگی نیست. نگرانی هم اکنون درباره ۲۰ درصد نیست، بلکه ابعاد آن و سانتریفوژهای پیچیده و همچنین سرعت تولید اورانیوم حتی با غنای پنج درصد است.