توافق هستهای ایران و گروه پنج به علاوه یک، چه اهدافی را دنبال میکرد و تا چه حد این اهداف را تأمین کرده است؟ و مهمتر اینکه از نگاه منتقدان، چطور میتوانست این توافق هستهای، توافق بهتری باشد؟ داریل کیمبال در گفتوگو با رادیو فردا از جمله به این پرسشها پاسخ داده است.
داریل کیمبال
داریل کیمبال، مدیر اجرایی بنیاد کنترل سلاح در واشنگتن است. این مؤسسه سازمانی غیردولتی برای آموزش و حمایت از اقدامات در زمینه کنترل سلاحهای اتمی، شیمیایی و بیولوژیک است. در سال ۲۰۰۴ نشنال جورنال از آقای کیمبال به عنوان یکی از ۱۰ شخصیتی یاد کرد که نظراتشان، شکلدهنده گفتمان سیاسی در زمینه آینده سلاحهای اتمی است.
من با برخی منتقدان توافق که صحبت میکنم، میگویند این توافق در جلوگیری از دسترسی ایران به بمب موفق نبوده و ایران همچنان در صدد انجام این کار در آینده است. نظر شما دراین باره چیست؟
به نظرم باید برجام را که سال گذشته به دست آمد، به صورت همه جانبه بررسی کنیم. ما باید به یاد داشته باشیم که پیش از آنکه این مذاکرات بین ایران و گروه پنج به علاوه یک آغاز شود، ایرانیها به سرعت در حال توسعه توانایی خود برای تولید سوخت فسیلی بودند که میتوانست در سلاح استفاده شود. هم در آن زمان و هم حالا، به شدت نیاز بود و هست که توانایی تولید اورانیوم با غنای بالا و پلوتونیوم، به شکل قابل تأییدی کاهش یابد و برجام دقیقاً این کار را میکند.
هیچ توافق دیپلماتیکی وجود ندارد که بتواند به صورت قابل تأیید، از بلندپروازیهای یک کشور جلوگیری کند. اما توافقهای دیپلماتیک در زمینه خلع سلاح میتوانند شرایطی را ایجاد کنند که برخی از این بلندپروازیها محدود شود یا جلوی آن گرفته شود. در نتیجه به نظرم مهم است که تأکید کنیم که برجام همه راههای ایران برای تولید سلاح اتمی را برای بیش از یک دهه بسته است.
در نتیجه منتقدان ممکن است بگویند که این توافق برای همیشه این راهها را نبسته است، اما چنین توافقی قابل دستیابی نیست. اگر برجام به دست نمیآمد ایران هم اکنون ۲۰ هزار سانتریفوژ فعال داشت و در حال تولید میزانی کافی مواد لازم برای سلاح بود تا اگر بخواهد ظرف دو یا سه هفته بتواند این کار را انجام دهد. و ما آن وقت در وضعیت بسیار بدی بودیم.
منتقدان ممکن است بگویند که این توافق کافی نبود، و من به عنوان یک طرفدار خلع سلاح شاید کاملاً راضی نباشم، اما هیچ مذاکره ای نیست که شما بتوانید همه آنچه که میخواهید را به دست آورید و این مذاکره هم از این قاعده مستثنی نبود اما این توافق چیزی را به دست آورد که ما به آن احتیاج داشتیم و آن سد کردن راههای ایران برای دستیابی به سلاح اتمی به مدت دستکم یک دهه است.
شما گفتید که از این توافق صد در صد راضی نیستید. اگر زمان را می توانستیم بازگردانیم، مذاکرهکنندگان چه کار باید میکردند که این توافق مطلوب شما بشود؟
من نمیگویم که مذاکرهکنندگان میتوانستند کاری را بهتر انجام دهند که توافق بهتری داشته باشیم، منظورم این است که هیچ توافقی نمیتواند همه آنچه یک طرف میخواهد را برآورده کند. اینگونه توافقها محصول مصالحه و بده بستان هستند. آنچه مهم است این که آیا یک توافق، هدفی را که به دنبال آن بود، برآورده کرده است یا خیر، که به نظر من این کار را کرده است.
اما اینکه چطور این میتوانست توافق بهتری باشد، به نظرم اگر محدودیتها بر برنامه هستهای ایران طولانیتر بود، بهتر بود. اما اگر قرار بر طولانی شدن محدودیت بود، نمیتوانستند به همان سفت و سختی آن را اعمال کنند. این بخشی از آن بده بستان بود. شاید توافق در پی برچیده شدن همه توانایی غنیسازی ایران بود، اما ایرانیها هنوز علم و فناوری را داشتند و اینکه فقط زمان را برای دوباره انجام دادن این کار توسط ایران و تولید مواد لازم برای تولید سلاح طولانی کنیم، چیزی به دست نمیداد.
از نقطه نظر خلع سلاح، در حاشیه مسائلی وجود دارد که میتوانست بهتر باشد، اما آنچه اهمیت دارد این است که توافق، هسته اصلی منافع جامعه بینالمللی، در جلوگیری از تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای را تأمین میکند.
یکی دیگر از انتقادهایی که در واشنگتن خصوصاً زیاد شنیده میشود این است که منتقدان میگویند، از نحوه گزارشدهی آژانس در قبال ایران راضی نیستند و به نظرشان این گزارشها جزئیات کافی ارائه نمیدهد تا آنها تصویر درستی از برنامه هستهای ایران داشته باشند. شما متخصص این حوزه هستید. آیا این گزارشها برای شما کافی است؟
آنچه اهمیت دارد این است که آژانس بگوید آیا ایران به تعهدات متعددش در برجام، پایبند است یا خیر. در هر دو گزارشی که تاکنون کنتشر شده، آژانس میگوید که ایران کاملاً بر این تعهدات پایبند است و این مهمترین مسئله است. آژانس همیشه در ارائه جزئیات درباره برنامه هستهای اعضایش، به نوعی کمحرف بوده است. گزارشهایی که منتشر کرده میتوانست شامل این شود که بازرسهایش به چه مکانهایی رفتهاند و چه پیدا کردهاند و یا اینکه جزئیات بیشتری درباره ذخایر ارائه دهد. این میتوانست جالب باشد و برای محققان مفید باشد و به آنها فرصت دهد که مستقل این اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنند، اما آژانس این رویکرد را دارد و آن را اجرا میکند.
دلیل دیگر این رویکرد این است که آژانس تا ۲۵ سال دیگر، باید این تحقیقات را انجام دهد و تقریباً هر سه ماه برای اعضا گزارش را تهیه کند. این کار پرهزینه است و نیروی انسانی فراوانی احتیاج دارد که گزارشهایی با جزئیات بیشتر تهیه کند. در نتیجه این نهاد باید هزینه فایده چنین گزارشهایی با جزئیات فراوان را در نظر بگیرد. اما نقدهایی که کسانی مثل اولی هاینونن، مقام سابق آژانس، مطرح میکنند، تغییری در این ایجاد نمیکند که آژانس بازرسیهای زیادی را انجام داده و در گزارشهایش گفته است که ایران بر همه تعهداتش که در برجام پذیرفته، پایبند است.
آقای کیمبال، شما آینده برنامه هستهای ایران را چگونه تصور میکنید؟
آنچه ایران با این توافق به دست آورده، این است که در حوزه محدود برجام، همچنان توانایی ادامه برنامه برای تولید انرژی اتمی را دارد، میتواند ایزوتوپهای پزشکی تولید کند، و هسته اصلی ساختار هستهایاش را حفظ کرده است. اینکه ایران بعد از برداشته شدن محدودیتهای اصلی، در ۱۰ یا ۱۵ سال آینده این برنامه را به کدام سمت ببرد، بستگی به این دارد که تا آن زمان دنیا و ایران چه بکنند.
یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهیم این است که در سطح منطقهای حمایت کافی برای تمدید برخی محدودیتها در برجام را به دست آوریم به شکلی که هیچ کشوری در خاورمیانه بیشتر از سطحی که ایران اجازه دارد غنیسازی کند؛ یعنی غنیسازی اورانیوم ۲۳۸ در سطح ۳.۶ درصد. باید محدودیت منطقهای برای بازفرآوری سوخت هستهای مصرفی اعمال شود، این کار میتواند به تولید پلوتنیوم منجر شود که در تولید سلاح کاربرد دارد. این یک رویکرد است که میتواند ایران را متقاعد کند که این محدودیتها را تمدید کند.
اقدام دوم این است که توجیه کنیم که هیچ توجیه فنی و اقتصادی برای توسعه بیشتر غنیسازی اورانیوم در ایران وجود ندارد. هم اکنون ایران توانایی محدودی برای غنیسازی دارد و حتی برای تولید سوخت یک رآکتور تولید برق هم کافی نیست و تا موقعی که کشوری مثل روسیه که به ایران در کار ساخت رآکتور همکاری میکنند، حاضر به تحویل سوخت برای رآکتور باشند، احتیاجی نیست که ایران توانایی غنیسازی اورانیوم را در سالهای پس از برجام توسعه دهد. اینها موضوعاتی است که باید به آنها پرداخت تا بفهمیم که آیا ایران تهدیدی در زمینه اشاعه سلاح خواهد شد یا خیر.
اگر موضوع تهدید را هم کنار بگذاریم اما ایران تأکید کرده که میخواهد در آینده یک برنامه هستهای پویا و مستقل داشته باشد. ایران محدودیتهای برجام را در قبال رفع تحریمها پذیرفت، پس از آن، چه انگیزهای برای این کار وجود خواهد داشت؟
یک توجیه این است که بقیه کشورهای منطقه، محدودیت مشابهی را بپذیرند و این به نفع ایران است.
اما این منطقهای است که در آن پاکستان یا اسرائیل هم داریم که سلاح اتمی در اختیار دارند.
بله کشورهایی هم مثل عربستان سعودی داریم که میتوانند بالقوه در پی سلاح اتمی باشند، و این به نفع ایران است که سایر همسایگانش این محدودیت را بپذیرند. دلیل دیگری که به نفع ایران است، این است که میتواند به دریافت سوخت برای نیروگاههای تولید برق ادامه دهد، که در مقابل توسعه شدید توانایی داخلی، راه بسیار ارزانتری برای تأمین سوخت این نیروگاههاست. توسعه و بالابردن سطح غنیسازی در ۱۰ یا ۱۵ سال آینده بار دیگر میتواند به محکومیتهای بینالمللی و اعمال تحریمهای تازه منجر شود.
پراگماتیستهایی در ایران هستند که میدانند هزینه و فایدههایی برای اقدامات در این زمینه وجود دارد و اگر در یک دهه آینده منافع پایبندی به برجام برای مردم و رهبری ایران روشن شود، احتمال اینکه ایران در آینده این محدودیت را بپذیرد بیشتر است.
در هفتههای اخیر صحبتهای زیادی درباره تلاشهای کشورهای منطقه برای توسعه برنامه هستهای خود و حتی تمایل به تولید سلاح مطرح شده است. شما از عربستان سعودی نام بردید. به نظرتان برجام چه تأثیری در این روند داشت؟
به نظرم آنچه مشخص است و سایر کارشناسان اخیراً گفتهاند این است که با برجام و حذف احتمال دستیابی ایران به سلاح در دهه پیش رو، انگیزه کشورهایی چون عربستان سعودی برای توسعه و دستیابی به فناوری غنیسازی اورانیوم یا سلاح اتمی، به شدت کاهش یافته است. همچنان رقابت بین ایران و عربستان و سایر کشورهای عرب منطقه وجود دارد اما این کشورها برای مدتی طولانی نباید نگران ایران مجهز به سلاح هستهای باشند، در نتیجه به نظرم برجام به شدت تهدید اشاعه تسلیحات در این منطقه را کاهش داده است.