فصل سرما نزدیک میشود و پاییز کمکم همه جا خشخش خواهد کرد. ما هر شب از سرمای شهر به خانههای گرممان میرویم اما حیواناتی که در خیابانهای شهر روز را شب و شب را روز میکنند، در سرما میمانند. سگها، گربهها، پرندهها.
از سال گذشته تا به حال گزارشها از افزایش تعداد حیوانات شهری و بیش از همه از افزایش گربهها در خیابانهای شهر خبر میدهند. در دورهای شهرداری تهران از طرح جمعآوری سگها شهر با با تفنگهای پینتبال خبر داد. حتی صحبت از سم دادن به بعضی حیوانات شهری به میان آمد. خیلیها گفتند به گربههای گرسنه شهر غذا ندهیم تا کم کم، کم و کمتر شوند. خیلی از شهروندان، حیوانات شهری را آلوده یا ناقل بیماری میدانند.
Your browser doesn’t support HTML5
با این همه، شهر هنوز شهر گربهها و سگها هم هست. امید توشه، فعال حقوق حیوانات در تهران است. از چندین گربه نگهداری میکند:
«یک سری باورهای منفی و غلط در جامعه ما نسبت به حیوانات وجود دارد. بیشتر آنها هم حالت خرافی دارد. در مورد اینکه بعضی از حیوانات ممکن است بدشانسی بیاورند، بعضی از حیوانات ممکن است موجب بیماری شوند، اگر خانمی به آنها دست بزند، ممکن است نازایی بگیرد، یا اگر موی آنها در غذا باشد، ممکن است بیماریهای عامل صعبالعلاجی شود. و هر چقدر که فعالان این حوزه و دامپزشکها توضیح میدهند که این باورها غلط است و ریشه علمی ندارد، متأسفانه نمیپذیرند.
گاهی آدم مشاهده میکند که به خصوص بعضی از پارکها که مردم به گربهها غذارسانی میکنند، بعد از مدتی میبینیم که تعداد زیادی از آنها کشته میشوند. اولین چیزی هم که به ذهن میرسد این است که یک عده خوششان نمیآید، در غذای حیوانات مرگ موش میریزند، و مانع این میشوند که بقیه بتوانند کمک کنند.»
با این حال چیزهایی هم عوض شده؛ به موازات گلایههای حامیان حقوق حیوانات، شهر شاهد تغییراتی هم بوده است. امید توشه افزایش نگهداری حیوانات خانگی در میان مردم را یکی از عوامل تغییر نگاه شهروندان و نرمتر شدن رفتار آنها با حیوانات شهری میداند:
«در پنج سال گذشته، که تعداد حیوانات خانگی در کشورمان زیاد شده، تأثیرش را در رفتار مردم در کوچه و خیابان هم میشوند دید، یعنی آدمی که در خانه حیوانی داشته، گربهای داشته، وقتی خودش از نزدیک با این حیوان برخورد میکند، این را در رفتارش در سطح شهر هم میبینیم. میزان کمک به حیوانات آسیبدیده، بیمار و تصادفی در سطح شهر، در همه شهرهای ایران -به نسبت شهرهای بزرگتر که البته این فرهنگ دارد به شهرهای کوچکتر هم میرسد- نسبت به گذشته قابل مقایسه نیست.
پیش از این اگر کسی حیوان تصادفی یا مریضی میدید، این را جزو سرنوشت این حیوان حساب میکرد و خیلی واکنشی نشان نمیداد. اما الان کافی است که به کلینیکهای دامپزشکی تهران که نسبت به چند سال گذشته واقعاً تعدادشان افزایش داشته [توجه کنید]، این نشان میدهد که [علاوه بر اینکه] فرهنگ نگهداری حیوانات خانگی فرهنگ فراگیری است، تعداد مراجعه مردم برای کمک به حیوانات آسیبدیده خیابانی به شدت افزایش پیدا کرده است.»
خانم جبلی از دیگر فعالان حقوق حیوانات در تهران است. او و خانوادهاش مرکزی را برای درمان و پناه دادن به گربههای گرسنه و بیمار پایتخت ایران به راه انداختهاند. او افزایش جمعیت گربهها را بیارتباط با تغییرات آب و هوایی نمیداند:
«تعداد گربهها به این دلیل زیاد شد که کنترل جمعیت نشدند، دمای ایران به کلی تغییر کرد و زمستانها گرمتر شد و گربهها به جای سالی یک تا دو بار، سالی سه چهار بار زایمان میکنند و جمعیتشان کنترل نشده است. حالا دلیل اینکه این همه آلودگی زیاد شده یکی سطلهای مکانیزه است؛ گربهها دائم در این سطلها هستند. قبلاً زبالهها کنار خیابان بود، آفتاب میخورد، و آفتاب خیلی از ویروسها و بیماریها و باکتریها و قارچها را از بین میبرد. الان زبالهها آفتاب نمیخورند و این سطلها منبعع آلودگی شدهاند و گربهها دائماً در این سطلها غذا پیدا میکنند. همین طور سگها، فرقی نمیکند.»
خانم جبلی از کارهای کوچک میگوید. از قدمهای کوچک جمعیتهای مختصر برای کمک به حال حیوانات شهری:
«در ماه از مبلغ سه هزار تومان واریزی داریم، تا مثلاً ۵۰۰ هزار تومان. در چهل روز گذشته ما ۱۷ مورد بدحال را نجات دادیم که اینها درمان شدند. با [کمک] چهل پنجاه نفر.»
باشگاه خبرنگاران جوان در گزارشی مینویسد جمعيت گربههای تهران از جمعيت حدود ۲۸۰ شهر ایران بيشتر است. این گزارش میگوید در تهران بيش از ۳۲۰ هزار گربه زندگی میكنند. آیا شهروندان پایتختنشین برای همزیستی مسالمتآمیز با این حیوانات آموزش دیدهاند؟ آیا کودکان فرق بازی با حیوانات و حیوانآزاری را آموختهاند؟ امید توشه :
«امکان ندارد در فضایی که گربهها و بچهها هستند با صحنه حیوانآزاری توسط بچهها مواجه نشوید. ذهن پاک و معصوم کودکانه تنها در زمانی میتواند به یک موجود دیگر آزار برساند، که برایش قبحی نداشته باشد و در موردش آموزشی ندیده باشد. من یک بار در یکی از فضاهای شهر تهران تجربه شخصی داشتم، که به کودکی توضیح میدادم کاری که میکند درست نیست و آن حیوان دردش میآید. پدر و مادرش خیلی جدی گفتند که چه اتفاقی افتاده و من ماجرا را برایشان تعریف کردم، و آنها جلوی فرزندانشان از کار او دفاع کردند و گفتند که نه اینجا گربه زیاد است و چیزی نیست بچه دارد دنبالشان میکند، و برای بازی آنها را میترساند.»
همین چند ماه پیش بود که وزیر دادگستری ایران از تشدید مجازات حیوانآزاران خبر داد. انجمنهای حمایت از حیوانات، نقاهتگاهها و پناهگاهها هم در این سال ها بر تعدادشان افزوده شده. با این حال این طور که خانم جبلی میگوید همه این پناهگاهها هم پناه نیستند:
«در این فنسها -مثلاً ۱۸ متر فنس است- و میبینیم که ۲۰ تا سگ هستند. به هم میپرند، همدیگر را گاز میگیرند، عصبی میشوند، گرسنه میشوند، در تابستان تشنه میشوند، ولی جایی هست که واقعاً ۴۰ تا ۵۰ تا سگ نگهداری میکند، و اینها سگهایی هستند که باید زندگی آزاد داشته باشند، ولی با زنجیر سگها را -هم سگهای سالم و هم زخمیها را- بستهاند. سگهای سالم دلشان میخواهد آزاد باشند، بعد یک روز جمعه یک ساعت در این پناهگاهها و نقاهتگاهها فیلم میگیرند، و طی هفته یک دقیقه یک دقیقه از این فیلم را در اینستاگرامشان میگذارند، و مردم باور میکنند که اینها رها هستند و زندگی خوب و خوش میکنند.
یک گربه مریض را برمیدارند عکسهایش را به اشتراک میگذارند و در گروهها مختلف پول جمع میکنند، حالا یا واقعاً گربه درمان میشود یا رهایش میکنند. در مورد سگها هم همین طور. یک هو مشخص میشود یک سگ ۱۰ تا اسپانسر دارد. و چون قانون حمایت از حیوانات نداریم، کسی نمیتواند جلوی اینها را بگیرد. مگر اینکه خود به خود دستشان برای مردم رو شود.»
پارکهایی مثل قیطریه و لاله این روزها محل تجمع گربهها هستند. اگر گربهای آسیبدیده یا دچار شکستگی شده باشد کاملاً این شانس را دارد که یکی از دوندگان صبحگاهی یا همشهریهایی که بر نیمکت پارک نشستهاند، کمکش کنند. سگهای رها در شهر هم شانس کمتری ندارند هرچند که به گفته خانم جبلی گاهی اوقات که کم هم پیش نمیآید، قصه ممکن است به کلی عوض شود:
«الان باورتان نمیشود اگر سگی فلج باشد، سرش دعوا میشود. چرا؟ چون از آن قلک میسازند. پول از آن جمع میکنند. به فکر درمانش نیستند، و هر چه درمانش بیشتر طول بکشد و به این شکل باشد، بیشتر دل مردم را میسوزاند و و از آن پول جمع میکنند. خیلی بدتر از آن است که فکر میکنید. یک عده شهرت میخواهند، یک عده پول میخواهند، و خیلی سخت میتوانید گروههایی را پیدا کنید که پرینت حساب مالی منتشر کنند.»
در کنار همه اینها اما هیچ چیز به سرعت فصلها تغییر نمیکند. مثل حالا که مهرماه است و زمستان در راه. امید توشه، حامی حقوق حیوانات در تهران میگوید راههایی ست که در کوتاهمدت هم بیشتر از آنها مراقبت کنیم:
«یکی از کارهایی که گربهها برای گرم کردن خودشان انجام میدهند، این است که به زیر کاپوت ماشینها پناه میبرند، توی موتور یا روی چرخها مینشینند. کوچکترین کاری که هر نفر در شهرها میتواند انجام دهد این است که پیش از اینکه صبحها سوار ماینش شود، و استارت بزند، ضربهای به موتور یا کنار ماشین بزند که اگر حیوانی برای سرما به آنجا پناه برده، نجات پیدا کند و برایش مشکلی به وجود نیاید.»
گربهها و سگها بخشی از جمعیت شهر هستند. گروه جمیعتی که به میل خود به زندکی شهری نپیوستهاند؛ انسان زندگی آنها را تغییر داده است.