خانواده نهاد امنی است. خانواده قشنگ است، خوب است. از دودکش خانهها، دود آرام اجاقهای روشن به هوا میرود. کودکان بازی میکنند و پدرمادرها سر میز شام به حرف زدن نشستهاند. خوانندگان صفحات حوادث روزنامهها اما شاید بخواهند این تصویر را که دهههاست در کتابهای درسی و گزارشهای رسمی حکومتی در ایران از نهاد خانواده داده میشود، اندکی به پرسش بکشند.
هر روز که شب میشود نه خیلی دور، جایی نزدیک ما، جایی در پشت درهای بسته همین خانههایی که در شهر میبینیم هر روز در همین شهر یا شهرهای کوچک و بزرگ دور و نزدیک، یک جنایت خانوادگی ثبت میشود.
Your browser doesn’t support HTML5
خبرگزاری مهر گزارشی منتشر کرده و بر اساس دادههای معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی میگوید روزانه یک جنایت خانوادگی، یک قتل در خانواده، در ایران به ثبت میرسد و در میان خشونتهای منجر به مرگی که پشت درهای نهاد خانواده رخ میدهد، همچنان همسرکشی در صدر آمار است.
قتلهای خانوادگی ۳۰ درصد کل قتلها در ایران را شامل میشوند. تصویر مستند به آماری که ربط چندانی به تصویر دیگر ندارد. اینجا سخن از قتل است. سخن از صلح و صمیمیتِ خانههای مهربان و اشتیاق اجاقهای روشن نیست.
اما در شهرها چه میگذرد؟ در شهرهای بزرگ چه خبر است؟ این صدای مهدی صابری است. رئیس بخش روانپزشکی سازمان پزشکی قانونی کشور که در رادیوی سراسری ایران حاضر شده:
«محیط بسیاری از جوامع شهری ما به خصوص شهرهای بزرگ، محیط ایجادکننده خشونت است. یعنی شلوغی و ازدحام بیش از حد و فشارهایی که بر فرد وارد میشود و یا آموزشهای خشم و خشونت همه میتوانند زمینهساز بروز خشم در جامعه شوند.»
گذشته از آن چه که از خیابان به خانه میبریم، در خانهها چه میگذرد؟ چرا نزاعها و درگیریها در جامعهای به درونیترین و صمیمیترین سطوح میرسد؟ به جایی مثل خانواده که قرار است مأمن و پناه باشد؟ هادی معتمد، آسیبشناس اجتماعی از تهران:
«ما هنوز هم مهمترین علل درگیری خانوادگی را بحث اعتیاد میدانیم. بحث اعتیاد و بحث تداخل فرهنگی و یا مسائل جامعه در حال گذر، شکافی که بین نسلها وجود دارد، جامعه سنتی و جامعه مدرن، تغییر تفکر بین افراد، فرزندان، پدر، مادر، آن تغییر فرهنگی و آن تغییر نگرشها منجر به این میشود که یک سری نابسامانیهایی داخل خانواده هم ایجاد شود.»
این استاد دانشگاه همچنین از افسردگی میگوید، افسردگی به مثابه دلیلی یا عاملی برای پرخاشگری و خشونت در چارچوب خانه:
«افرادی که افسردگی شدید دارند، خیلی اوقات اقدام به دیگرکشی هم میکنند. مثلاً پدری که به فکر خودکشی میافتد ممکن است افراد خانوادهاش را هم بکشد.»
هادی مصطفایی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا، به خبرگزاری مهر گفته است که بسیاری از درگیریها و قتلها در خانواده رخ میدهند چون دلایلی مثل مسائل، به گفته او «ناموسی، خیانت یا اختلافات مالی» در میان است.
در بیش از ۹۰ درصد از جنایتهای خانگی از چاقو به عنوان آلت قتل استفاده میشود. و وسیلهای که قرار بود برای قسمت کردن نان خانه بیرون آید، برای کشتن بیرون میآید. پلیس میگوید مصرف شیشه و توهماتی که پس از آن شکل میگیرد در وقوع همسرکشی نقش مهمی داشته. پلیس میگوید بیشتر قربانیان در این مورد زنان هستند.
رضا کاظم زاده، روانشناس اجتماعی در بلژیک، در تلاش برای تحلیل موضوع از سرخوردگیهای فردی و اجتماعی افراد میگوید:
«افراد وقتی که به طور مداوم احساس کنند برای برآوردن یک سری از خواستههایشان، آمال و آرزوهایشان امکان واقعی در اختیار ندارند، حس سرخوردگی مداوم مانند پتانسیل خشم میتواند در درونشان به وجود بیاید و در شرایطی خاص و گاهی اوقات حتی کنترل نشده و پیشبینی نشده به یک شکل خیلی شدیدی میتواند در درون هر خانواده، حرف بیجای یک نفر میتواند باعث شود که یکی به قول معروف از کوره در رود.»
این روانششناس اجتماعی از بروز کانالیزه خشم در جامعه ایرانی میگوید و تأکید میکند که شهروندان برای بیان خشم خود آموزش ندیدهاند:
«بروز خشم در جامعه ما در قالب روابطی که ما با هم داریم به نوعی کانالیزه شده. در مجموع من فکر میکنم نداشتن تربیت برای کنترل خشم باعث میشود که به شکل آتش فشانی در مواقعی خشم بیاید بیرون. یکی اینکه میتوان به عنوان ابزار ازش استفاده کرد و یکی دیگر هم این که مسئله سرخوردگیهای اجتماعی، بیکاری، نارضایتی جنسی و همه اینها میتواند در انسان به مرور تولید کننده خشم باشد.»
حسین شهروند تهرانی که از تهران به ما پیوسته میگوید همه چیز به وضعیت نابسامان اقتصادی خانوادهها باز میگردد:
«این موضوع به مسائل اقتصادی مردم برمیگردد. مثلاً من وقتی جیبم پر است و دستم پر است وارد خانه میشوم میگویم میخندم. وارد خیابان میشوم با همه سلام علیک میکنم میگویم میخندم. اما وقتی جیبم خالی است حوصله خودم را هم ندارم. وضعیت اقتصادی واقعاً نابسامان است.»
قاتلان خانوادگی اغلب پس از قتل، از کرده خود پشیمان میشوند؛ مردان بیش از زنان. این طور که گزارش پلیس نشان میدهد مسئله بسیاری از زنان برخلاف مردان که به دلیل ظن و گمان همسرشان را کشتهاند، طلاق بوده است. زنان به دلیل اینکه همسران حاضر به جاری شدن طلاق نبودهاند، دست به قتل زدهاند. این گروه از زنان آنها هستند که اغلب میگویند از کرده خود پشیمان نیستند.
با این حال قاضی نورالله عزیزمحمدی، رئیس شعبه ۷۱ داگاه کیفری استان تهران، تأکید میکند که زنان کمتر از مردان به قتل همسران خود میاندیشند.
همسرکشی، فرزندکشی، برادرکشی، خواهرکشی و قتل والدین، رویِ دیگر تصویر نهاد خوب و امن خانواده در ایران که این روزها ناظران و آسیبشناسان اجتماعی را به جستجوی راهکار و درمان واداشته است.
نهادهای رسمی و آموزشی اما همچنان بر تبلیغ ازدواج، افزایش فرزندآوری و گسترش نهاد خانواده تأکید میکنند.