آنطور که خبرگزاری آسوشیتدپرس بر مبنای سندی که مدعی است مشاهده کرده، دسترسی به پارچین مدیریت شده خواهد بود و نمونهبرداری از آن، توسط ایران انجام می شود.
پارچین اگر چه یک تاسیسات هستهای نیست، اما نامش با تار و پود برنامه هستهای ایران گره خورده است. در این سالها هر جا حرفی از نظارت بر این برنامه زده شده، سئوالی که مطرح شده این بوده که آیا بازرسان به پارچین هم دسترسی دارند یا خیر؟ پیش از اعلام توافق ایران با گروه پنج به علاوه یک در وین، در ۲۳ ام تیرماه، یوکیا آمانو در مقابل هتل تاریخی کوبورگ، از دستیابی به یک توافق با ایران خبر داد. توافقی که جدول زمانبندی همکاریهای ایران و آژانس در آن به صورت عمومی اعلام شد و یک مورد سئوالبرانگیز جلوه کرد؛ باز هم پارچین که بر مبنای متن عمومی توافق گفته شد که درباره این تاسیسات هماهنگیهای محرمانهای بین ایران و آژانس صورت خواهد گرفت.
این مصالحه در پی سفر یوکیا آمانو به تهران، در زمان برگزاری دور نهایی مذاکرات در وین به دست آمد. در آن سفر، آقای آمانو به غیر از دیدار با رییس جمهوری ایران، با علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز دیدار کرد. شورایی که مسئول اصلی پرونده هستهای ایران محسوب می شود و حال آسوشیتدپرس مینویسد که اگرچه سند محرمانه امضا نشده، اما نام علی حسینی تاش معاون راهبردی این شورا، بر پای آن دیده میشود. پیشتر عموما توافقهای ایران با آژانس به امضای رئیس سازمان انرژی اتمی، نماینده ایران در آژانس و یا مقامی از وزارت امور خارجه میرسید.
در این باره رادیو فردا با طارق رئوف، مدیر برنامه خلع سلاح در انستیتوی تحقیقاتی صلح بینالملل استکهلم گفتوگو کرده است. آقای رئوف بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۱ رئیس دفتر هماهنگی سیاستهای راستیآزمایی و امنیتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده و در این زمان مسئولیت پروندههای ایران، عراق، لیبی، کره شمالی، کره جنوبی و سوریه را بر عهده داشت.
آقای رئوف شما هدایت هیاتی را بر عهده داشتید که گفتوگوها برای پیوستن ایران به پروتکل الحاقی را انجام دادند. در نتیجه شما در جریان بازدیدهایی پیشینی که از پارچین انجام شده، بودید. درست است؟
طارق رئوف: بله. این کار هم جز کارهایی بود که گروهی که گزارشهای ایران را مینوشتند، انجام دادند. آژانس از پارچین بازدید کرده اما این تاسیساتی بسیار وسیع است و هنوز سئوالهایی از سوی آژانس مطرح است که باید پاسخ داده شود. و از همین رو هم آژانس باید توافقی هم در این زمینه با ایران به دست میآورد. این هم برای حل شدن مسئله پی ام دی یا همان جنبه احنمالا نظامی برنامه هستهای ایران است که باید تا ۱۵ دسامبر انجام شود.
در هفتههای اخیر چند متخصص حوزه منع اشاعه سلاح هستهای که رادیو فردا نظرشان را جویا شده، گفتند اینکه ایران خود نمونهبرداری کند، آنچنان محتمل نیست و سابقه نداشته است. نظر شما در این باره چیست؟ آیا این منطقی به نظر میرسد که آژانس اجازه این کار را به ایران بدهد؟
ابتدا باید این را متوجه شویم که دسترسی به پارچین توسط آژانس، تحت شرایط عادی انجام نمیشود چرا که این تاسیسات، هستهای نیست. اگر آژانس در نطنز، فردو یا بوشهر نمونهبرداری محیطی انجام دهد، تحت پادمانهای آژانس انجام میشود و میتواند هر کاری بخواهد انجام دهد. اما وقتی درباره تاسیسات نطامیای مثل پارچین صحبت میکنیم که آژانس میتواند به صورت مدیریت شده به آن دسترسی داشته باشد، نحوه عمل کمی متفاوت است. ما نمیدانیم چه توافقی انجام شده و فقط از رسانهها میشنویم اما این خیلی غیرمنطقی نیست که ایران تقاضا کرده باشد که در حضور بازرسان آژانس، کار را با وسایل نمونهبرداری آژانس و کیسههای آژانس انجام دهند، در حالی که بازرسان آژانس بتوانند این روند را مشاهده کنند.
به نظرتان چرا ممکن است ایران بخواهد این کار را خود انجام دهد؟
این خیلی عجیب نیست. یکی ازدلایل نگرانی ایران میتواند این باشد که برخی اوقات پوششهای محافظی که بازرسان میپوشند، پیشتر در محلی که آلوده بوده پوشیده شده و میتواند اورانیوم را منتقل کند. این اتفاق پیشتر افتاده است، خیلی معمول نیست ولی اتفاق افتاده است. دلیل بعدی هم اطمینان دادن به منتقدان و مخالفان در داخل ایران است. برای همین اگر تکنیسینهای ایرانی، وسایل نمونهبرداری آژانس را استفاده کنند، و آژانس بگوید نمونه از درها، زمین یا دستگاهها یا شکاف دیوار برداشته شود، و داخل کیسههای آژانس قرار داده شود، تقریبا شبیه آنچه در فرودگاهها میبینیم، و به وین آورده شود، مشکلی برای روند نمونهبرداری محیطی ایجاد نمیکند. کار سخت نمونهبرداری وقتی است که کار به لابراتور میرسد و و کار تحلیل نمونهها برای یافتن رد اورانیوم یا پلوتونیوم آغاز میشود.
حال پس از توافق، ما میدانیم که موضوع پارچین و دسترسیهای مدیریت شده، تا چه حد هم در ایران و هم در آمریکا، در میان منتقدان موضوع پر رنگ و حساسی است. آیا راهی نبود که توافق ایران و آژانس، اینچنین سفت و سخت محرمانه نمیماند؟
پادمانهای آژانس با کشورها یک سند حقوقی است و قوانین خود را دارد. کشور میتواند تقاضا کند بخشی یا همه توافق محرمانه بماند. در این باره ایران خواسته است که توافق محرمانه باشد. مدیرکل آژانس هنوز شورای حکام را هم در جریان قرار نداده است. که به نظرم اشتباه است. چرا که مدیرکل نمیتواند دستوری از هیچ کشور عضوی دریافت کند و اگر دعوت یک مجلس قانونگذاری از اعضای آژانس را بپذیرد، میتواند گفته شود که رفتاری تبعیضآمیز داشته است و قانون آژانس این را اجازه نمیدهد. و مطمئنا در نشست بعدی شورای حکام در این زمینه صحبت خواهد شد.
نشست بعدی که روز سوم شهریور برگزار میشود، قرار است هم به موضوع توافق و هم تاثیرات مالی بازرسیها و نظارتها بر برنامه ایران تمرکز کند.
بله مدیر کل درخواست این نشست را داده است. او مدرکی تهیه کرده که بودجه مورد نیاز آژانس برای نظارت و راستی آزمایی از برنامه هستهای ایران در آن تخمین زده شده است و شورای حکام باید آن را تایید کند. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) از پادمانهای آژانس جداست و از همین رو شورای حکام باید اجازه دهد تا مدیرکل درباره برجام هم کار کند. شورا همچنین باید تایید کند که بودجه مورد نیاز از کجا تامین میشود. این بودجه باید توسط ۶ کشوری که با ایران مذاکره میکردند و اتحادیه اروپا تامین شود و از بودجه معمول آژانس نمیآید. اما مشخص نیست که مدیرکل درباره نقشه راه برای راستیآزمایی از اقدامات کنونی و گذشته و پارچین چگونه قرار است با شورای حکام اطلاع رسانی کند. جلسه هفته آینده بیشتر درباره برنامه جامع اقدام مشترک و بودجه مورد نیاز برای آن است.