آیا مطالبات معلمان «بی‌پایان» است؟

در حالی‌که رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی می‌گوید از اعتصاب شماری از معلمان در شهرهای مختلف ایران، «بی‌اطلاع» است، تحصن آموزگاران کشور روز دوشنبه وارد دومین روز خود شد و مسئول شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در بجنورد هم بازداشت شده است.

تحصن دو روزه معلمان سراسر ایران از روز یکشنبه ۲۲ مهر، آغاز شد و بر اساس تصاویر منتشرشده در فضای مجازی، معلمان زیادی در شماری از مدارس در شهرهای کوچک و بزرگ اعتصاب و تحصن کرده‌اند.

خبرگزاری دولتی ایرنا وابسته به دولت حسن روحانی روز یکشنبه در مطلبی با تیتر «مطالبات بی‌پایان معلمان» نوشت که فرهنگیان حدود یک‌سوم کارکنان دولت را تشکیل می‌دهند و سازمان آموزش و پرورش، در دهه‌های گذشته همواره با کسری بودجه مواجه بوده است.

بر اساس این گزارش، باوجود وعده‌های مالی که به معلمان داده می‌شود، هرگونه افزایشی در دریافتی‌های آنها «بار سنگینی» را به دولت و وزارتخانه تحمیل می‌کند و تائید آن در شورای نگهبان نیز آسان نخواهد بود.

ایرنا در عین حال فاصله بسیار زیاد میان دریافتی معلمان با سایر کارکنان دولت و عملی‌نشدن وعده‌های ارائه شده به آنها طی سال‌های گذشته را تائید کرده و به نقل از حمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اضافه کرده است که معلمان «در هیچ‌یک از دولت‌های جمهوری اسلامی، اولویت نداشته‌اند.»

معلمان چه می‌خواهند؟

فرهنگیان در ایران سال‌هاست که تحصن و تجمع می‌کنند و مطالبات صنفی خود را مطرح می‌کنند، اما واکنش حاکمیت، ضمن دادن وعده برای حل مشکلات معلمان،‌ برخورد با تجمعات صنفی‌شان و نیز بازداشت فعالان صنفی معلمان بوده است.

در تصاویری که از تحصن دو روزه اخیر معلمان در سراسر کشور منتشر شده، بیشتر آنها دست‌نوشته‌هایی حاوی مطالباتی چون «افزایش دستمزد، بیمه کارآمد و فراگیر، ایمن‌سازی مدارس، برابری آموزش، مخالفت با پولی‌سازی آموزش، آزادی معلمان دربند» و ...در دست دارند.

کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران که فراخوان این تجمع دو روزه را منتشر کرده بود، نوشت که به طور مشخص، معلمان به «پایین بودن حقوق، زندانی کردن معلمان، عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و عدم اجرای طرح رتبه‌بندی، غارت صندوق ذخیره فرهنگیان، طرح معلم تمام‌وقت، نقض حق تحصیل رایگان برای همه و پولی‌شدن آموزش» اعتراض دارند.

شعار اصلی معلمان این است که «سلامت، معیشت، منزلت، تحصن و تشکل حق مسلم همه است» و آنها علاوه بر درخواست آزادی معلمان دربند، خواستار دریافت حقوق و دستمزد بالای خط فقر، رفع تبعیض از ساختار نظام آموزشی و ایمن‌سازی و استانداردسازی مدارس هستند.

درخواست ایمن‌سازی مدارس از سوی معلمان در شرایطی بیان شده است که مسئولان به فرسودگی بسیاری از مدارس ایران اذعان می‌کنند و در روزهای اخیر نیز در خبرها آمد که بر اثر ریزش دیوار مدرسه در روستای گرماش سنندج، کودکی به نام دنیا ویسی جان خود را از دست داده است. با این حال خبرهایی از احتمال تجاوز به این دختر خردسال و صحنه‌سازی حادثه نیز منتشر شد.

معلمان ایران حقوق و دستمزد خود را «ناعادلانه» می‌دانند و نسبت به «تراکم» بالای دانش‌آموزان در کلاس‌های درس و کیفیت پایین آموزش همه مقاطع تحصیلی در ایران اعتراض دارند.

در بیانیه شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران در روز ۱۸ مهر خطاب به معلمان، دانش‌آموزان و والدین آنها آمده است که «سال‌هاست فرهنگیان شاغل و بازنشسته ایران به دلیل پایین‌ بودن حقوق و دستمزد در رنج هستند و نسبت به کاهش بودجه و سرانه ناچیز مدارس و انداختن سنگینی بار آموزش برخلاف قانون اساسی به دوش مردم معترضند و برای نشان دادن این درد و رنج، مدام در حال کنشگری تعاملی و اعتراضی هستند.»

این شورا مقام‌های مسئول در ایران را به «کور و کور» بودن متهم کرده و افزوده است که گویا آنها «تنها به لقمه‌های چرب و حفظ قدرت خود می‌اندیشند و تنها راه منفعت‌طلبی خویش و عده‌ای اندک و البته شهروندانی از دیگر ملل را می‌فهمند و می‌دانند.»

عبارت «شهروندانی از دیگر ملل» در این بیانیه می‌تواند انتقادی باشد به سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی و هزینه‌هایی که برای گسترش نفوذ خود در کشورهای خاورمیانه می‌کند.

در این بیانیه آمده است که صندوق ذخیره فرهنگیان به «تاراج» رفته است و «از سهم هر عضو، طبق آمار کمیته تحقیق از صندوق، حدود ۱۸ میلیون تومان دزدیده‌اند.»

فعالان صنفی فرهنگیان معتقدند خط فقر برای سال ۹۷ از سوی «اقتصاددانان مستقل»، شش میلیون تومان در نظر گرفته شده و با این حساب، معلمان ایران «عملا زیر خط فقر هستند و مدارس دولتی بی‌کیفیت شده‌اند و با پول مردم اداره می‌شوند.»

آنها به صراحت می‌گویند که باوجود تلاش چندین‌ساله آنها «حاکمیت و دولت یک گام مثبت برای حل معضلات» فرهنگیان برنداشته و نهادهای امنیتی و قوه قضائیه هم به جای «برخورد با دزدان و فاسدان جامعه، معلمان مطالبه‌گر و عدالت‌خواه را تهدید، تبعید، انفصال، اخراج و زندانی می‌کنند.»