خواب دیدم در محضر مقامات ارشد نظام در بیت رهبری در حال برگزاری مراسم شب یلدا هستیم. رهبر انقلاب برای اینکه نشان دهند چقدر به شب یلدا احترام میگذارد عبای قرمز با خالخالهای مشکی انداخته بود تا ارادتشان را به نقش هندوانه در نظام ابراز کنند.
در ابتدای مجلس آیتالله جنتی شروع به صحبت کرد و درباره شب یلدا توضیحاتی داد که چون هیچکس نفهمید ایشان چه میگوید با اشاره رهبر انقلاب قسمت ایشان را زدند رفت جلو. البته ظاهراً زیاد جلو رفت چون آخرش یک شو داشت و خانم جمیله داشت با ظاهری نامناسب و کم لباس قرهای عربی میداد که با تدبیر داهیانه معظم له خیلی سریع برگشتیم به انتهای سخنان جنتی.
جنتی از اینکه حرفهایش را زدند رفت جلو ناراحت شد و بلند داد زد:«خدایا من میخوام تو رو ببینم» و عمامهاش را به زمین کوبید اما چند نفر از اعضای حقوقدان شورای نگهبان ایشان را کنار بردند و سعی کردند با انجام شیرینکاریهای یلدایی از ایشان دلجویی کنند که مؤثر واقع شد.
در میان حضار درازهی نماینده سراوان را دیدم که داشت هندوانه میخورد و تخمهای هندوانه را به سمت حضار پرتاب فوت میکرد. رفتم به سمتش و تا آمدم چیزی بگویم یک تخم به سمتم تف کرد. متأسفانه از دایره ادب بیرون آمدم و گفتم: «تو بیب میخوری به سمت من تخم هندونه پرت میکنی»
همانطور که داشت هندوانه میخورد خشکش زد و گفت: «برو بیرون. برو بیرون. تو مگه نماینده مجلسی که اینجوری حرف میزنی؟ برو بیرون بیتربیت!»
گفتم: «بابا من خوابنویسم. تو خودت نماینده مجلسی!»
گفت: «نه من برگشتم به دانشگاه و دارم به دانشجوهام روشهای کپی پیست مقالههای علمی دیگران بدون دخالت دست رو درس میدم.»
در این لحظه حضار از رهبری نظام خواستند برایشان حافظ بخواند. ایشان پاسخ دادند: «ما عادت نداریم برای کسی شعر بخوانیم. معمولاً دیگران در حضور ما شعر میخوانند.»
حضار از این یادآوری داهیانه ایشان بسیار احساساتی شدند و خودم با گوش خودم صدای شکستن کمر چند نفر زیر بار این جمله سنگین را شنیدم. در این لحظه آقای حدادعادل اجازه خواست حافظ بخواند. معظم له گفت: «شما شعرای خودتو هم اشتباه میخونی چه برسه به شعر حافظ.»
این دفعه حداد عادل کبود شد و از حال رفت و صدای شکستن کمر چند نفر دیگر از حضار را هم زیر بار این شوخی داهیانه رهبری شنیدم. رهبری در این لحظه به گوشه دیگری از مجلس اشاره کردند و به فضل خدا حاج محمود کریمی که کلاه هندوانهای سرش گذاشته بود از جایش بلند شد و با صدای هایده بلند خواند: «نوووووووووووووروز آمد»
در این لحظه نماینده سراوان فریاد زد: «من در اعتراض به اینکه این نوروز رو با یلدا قاطی کرده استعفا میدم.»
و رهبری نظام هم گفت: «آورین...آورین»
و چند لحظه بعد من هم وقتی فهمیدم که تخمههایی که داشتم میخوردم در حقیقت تخم هندوانههای تفشده آیتالله علمالهدی است با فریاد «مسلین امسال یلدا ندارند» جوری از خواب پا شدم که فکر کنم حالا حالاها دیگر خوابم نبرد.