تحلیلی از رضا حقیقتنژاد: ۲۶ آذر سال ۹۹ رهبر جمهوری اسلامی در یک دیدار عمومی گفت «اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم». این سخن او کنایه به حسن روحانی تحلیل شد که وعدۀ برداشته شدن تحریمها را داده بود، ولی یک نشانۀ مهم برای تمایل قوی علی خامنهای به مذاکره برای رفع تحریمها نیز ارزیابی میشد.
با گذشت ۳۰۴ روز از آن سخنرانی و برگزاری شش دور مذاکره در وین، کماکان تحریمها رفع نشده است و به نظر میرسد رهبر جمهوری اسلامی اگرچه در حرف حامی جدی برداشته شدن سریع تحریمهاست، در عمل عجلۀ چندانی برای بازگشت به میز مذاکره برای رسیدن به این هدف ندارد.
شایعترین گزاره این است که طبق الگوی پس از شکست مذاکرات هستهای سال ۸۳ که حکومت ایران با ابزار افزایش ظرفیت غنیسازی و تولید سانتریفیوژ تلاش کرد با دست پر به مذاکرات هستهای برگردد، این بار در حال «تقویت توانمندی ظرفیت سلاح اتمی» خود است تا امتیاز بیشتری بگیرد.
خطر این رویکرد ایران طبق هشدارهای مقامهای آمریکایی این است که پیشرفتهای فنی ایران ممکن است برجام را بلاموضوع کند، ولی احتمالاً چنین موضوعی برای رهبر جمهوری اسلامی نگرانکننده نیست.
در واقع علی خامنهای هراس چندانی از تصویری که از پیامدهای تأخیر در مذاکرات و توافق و برداشته نشدن تحریمها ترسیم میشود، ندارد و نیرویی هم که بتواند این ترس را تحمیل کند، قدرت کافی ندارد.
بیشتر در این باره: دولت اسلامی خامنهای؛ رئیسی مأمور است یا قربانی؟شق اول این نیروها به فضای سیاست داخلی ایران باز میگردد. در بازۀ زمانی سال ۹۰ تا ۹۲ که تحریمها علیه حکومت ایران به اوج رسیده بود، طیفی از نیروهای سیاسی در ایران حضور فعال در لایههای بالادستی سیاست ایران داشتند که دربارۀ پیامدهای تحریمها هشدار میدادند، برای مذاکره با غرب فشار میآوردند، آن را تبدیل به یک الگوی انتخاباتی کردند و آمادگی برای بر عهده گرفتن نقش مذاکرهکننده/سازشکار داشتند. همۀ این نیروها اکنون حاشیهنشین شدهاند و بهعنوان نماد باخت معرفی میشوند.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی پس از خروج دولت ترامپ از برجام بارها اشاره کرده که مذاکرات با آمریکا نشان داد «بیاعتمادی» او به غرب درست بوده است.
علیاکبر صالحی، رئيس پیشین سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، در روایتش از مذاکرات محرمانهٔ سال ۹۱ در عمان اشاره میکند که این نگرانی سابقهدار است و بهنقل از خامنهای میگوید: «"نمیتوانیم به آمریکاییها اعتماد کنیم؛ با توجه به خلف وعدهای که میکنند، تجربهٔ بدی از آنها داریم. آنها هیچ وقت پایبند به عهد و پیمان نبودند".... عرض کردم اگر اجازه دهید، برای اتمام حجت در این زمینه اقدام کنیم، به هر حال چیزی را از دست نمیدهیم؛ یا به نتیجه میرسیم یا نمیرسیم... فرمودند برای اتمام حجت امر درستی است. مخالفتی ندارم.»
الگوی «اتمام حجت» از نظر رهبر حکومت ایران اکنون تجربهشده و اشتباه و بازنده است، ولی مهمتر از آن این است که نیروی فشار قدرتمندی در داخل و خارج برای تغییر دیدگاه خامنهای وجود ندارد.
او دیماه سال ۹۲ در یک سخنرانی عمومی گفت که مذاکرات «با شیطان برای رفع شر» انجام میشود. شر مهم در آن دوران فشار فوقالعاده و ناگهانی تحریمها بود و حکومت ایران میکوشید با اهرم مذاکره «جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود».
به نظر میرسد چنین دیدگاهی در حال حاضر کمرنگتر شده است و ارزیابی سخنرانیهای شش ماه اخیر رهبر جمهوری اسلامی نشان میدهد که او تحریم را بهاندازهٔ سال ۹۲ شر نمیپندارد و روی ظرفیتها و مهارتهای حکومت ایران برای کاهش آسیبهای تحریمها حساب جدیتر باز کرده است.
سخنرانی نوروز ۱۴۰۰ رهبر جمهوری اسلامی یک نمونهٔ خوب در این زمینه است. او در این سخنرانی دوباره تأکید میکند که تحریم توانسته است «تهدید را در واقع به فرصت تبدیل کند» و درخواست از تحریمکننده برای برداشتن تحریمها و قبول کردن خواستههای آنها را «راه ذلّت، راه انحطاط، راه عقبماندگی» میداند.
در همان سخنرانی، علی خامنهای نمونهٔ موفق برای مقابله با تحریمها را عملکرد حکومت ایران در مقابله با بحران کرونا از جمله تولید واکسن میداند.
نمونهای که او مثال زده است، میتواند از نگاه ناظران نشانگر توهم رهبر حکومت ایران دربارهٔ توان داخلی، اقتصاد مقاومتی و خنثیسازی تحریمها تحلیل شود، ولی این نگاه تا اطلاع ثانوی غالب و جاری و واقعی است و او میخواهد، ولو برای «اتمام حجت»، این مسیر را برود و اعلام کرده که ملت ایران نیز همین راه را انتخاب کردهاند.
در حال حاضر بدترین سناریوی ممکن که از سوی تحلیلگران دربارهٔ تأخیر در مذاکرات یا به نتیجه نرسیدن مذاکرات ترسیم میشود، بازگشت به دورهٔ احمدینژاد و نبرد بین سانتریفیوژ، تحریم و تهدید نظامی است.
بیشتر در این باره: پرونده وحید حقانیان؛ جنگ پلنگ و گرگها در بیت خامنهایاین سناریوی چیزی نیست که رهبر جمهوری اسلامی را بهاندازهٔ کافی بترساند. او طبعاً مایل به برداشته شدن تحریمهاست و حتی مایل است اعتبار و ابتکار این روند به نام خودش ثبت شود، ولی نمیخواهد این روند نشاندهندهٔ استیصال او باشد.
از نگاه خامنهای، حکومت او دوران «فشار حداکثری» دونالد ترامپ را از سر گذرانده و سرنگون نشده است. او همچنین گستردهترین اعتراضهای پس از انقلاب در آبان ۹۸ را با بیرحمی حداکثری سرکوب خونین کرده و میپندارد از توان نظامی کافی برای کلکلهای منطقهای هم برخوردار است. وضعیت فعلی برای او نگرانکننده، مشقتآور و دردسرزاست، ولی بهاندازهٔ کافی ترسناک نیست.
مؤلفههایی چون تجدیدنظر چین در حمایت نفتیاش از ایران، برنامهٔ اسرائيل برای حملهٔ نظامی، شورشهای اجتماعی و اقتصادی و… برای او تهدیدهای مهمی هستند، ولی تا زمانی که دربارهشان فقط حرف زده میشود، چندان تعیینکننده نیستند. زور کماکان مهمترین زبان دیپلماسی است.