اکبر گنجی روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی است.
آیتالله خامنهای سخنرانی اول فروردین ۱۳۹۵ خود را به این موضوع اختصاص داد که ایران گرفتار رکود اقتصادی عمیق، بیکاری، فقر و فساد است. پرسش او این بود که این مسائل و مشکلات مهم را چگونه میتوان حل و رفع کرد؟ به تبیین او از این مسئله و راهحلهای بدیلش بنگریم.
انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ پیروز شد و به سرعت نظام جمهوری اسلامی- با رفراندوم ۱۲ فروردین ۵۸، تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، تشکیل قوا و دیگر نهادها- تأسیس شد.
بسیاری از ناقدان آرای «زنستیزانه، نژادپرستانه و هتاکانه» نادر قاضیپور نماینده ارومیه در مجلس را مورد نقد قرار دادند. اما قاضیپور مدعای مهمتری در سخنان بیان کرده که برای ایران پیامدهای بینالمللی -خصوصاً منطقهای- در این شرایط خاص دارد.
انتخابات هفتم اسفند ۹۴ دارای پیامدهای زیادی است. یکی از پیامدهای آن این است که به طور تقریبی میتواند وزن اجتماعی گروههای مختلف را نشان دهد. اگر این حکم درباره گروههای داخلی رقیب شرکتکننده در انتخابات- به دلیل نظارت استصوابی، حذف گسترده چهرههای شاخص رقیبان و بیرقیب کردن بسیاری از مناطق- صادق نباشد، درباره شرکتکنندگان و تحریمکنندگان انتخابات صادق است.
آیتالله خامنهای رقیبان و مخالفان را با انواع تهمتها و دروغها در قلمرو عمومی کوبانده و از طریق شورای نگهبان آنان را از حق مشارکت سیاسی محروم میسازد. او تقسیم بندی و دو قطبی سازی جامعه را فقط و فقط حق خود به شمار میآورد. مخالفان را «تفاولههای بازمانده از دوران غلبه استکبار»، «گردن کلفت»، «فتنه گر»، «نفوذی دشمن»، و... قلمداد کرده و جامعه حول محور نفوذیها و انقلابیها دو قطبی میسازد.
مهندسی انتخابات برای تشکیل دو «مجلس سلطانی» - که مطابق میل خودسرانه سلطان عمل کنند- توسط آیت الله خامنهای، سپاه و شورای نگهبان با حذف گسترده رقبا و منتقدان انجام شده است.
جمهوری اسلامی رژیمی دیکتاتوری است که به نحو سیستماتیک حقوق بشر را نقض میکند. قوه قضائیه مستقل رکن رکین نظام دموکراتیک است که از مردم در برابر تجاوز رژیم سیاسی دفاع میکند. دخالت خودسرانه رژیم سیاسی در زندگی مردم، سلطه نامیده میشود. آزادی، آزادی از دخالت خودسرانه نظام سیاسی است.
آیتالله خامنهای و سپاه از طریق شورای نگهبان انتخابات هفتم اسفند را به گونهای مهندسی کردهاند که «مجالس سلطانی» بسازند. آنها نه تنها کل سنت رایج در حوزههای علمیه را ابطال کردند و دولتی/سلطانی شدن محض حوزهها را آشکار نمودند، بلکه نشان دادند که حوزهها در طول ۳۷ سال گذشته نتوانستهاند حتی یکصد مجتهد بسازند.
مجلس خبرگان رهبری در این دوره ۸۸ عضو خواهد داشت که همگی باید مجتهد باشند. اما شورای نگهبان از میان ۸۰۰ نامزد فقط اجتهاد ۱۶۵ نفر را تأیید کرده است. اجتهاد بقیه یا احراز نگردیده و یا رد شدهاند. این موضوع بسیار مهمی است.
حسن خمینی نامزد مجلس خبرگان رهبری شد و صلاحیت او توسط شورای نگهبان احراز نشد. اصول گرایان، نظامیان و نیروهای امنیتی چند ادعای روشن در این زمینه طرح کرده و میکنند:
شورای نگهبان با رد صلاحیت هزاران تن از نامزدهای رقیب، ۱۸۰ کرسی مجلس را برای اصولگرایان تضمین کرده، اما قرار نیست رقیبان اصلاحطلب به ۱۱۰ کرسی باقی مجلس مانده امیدوار باشند. آیتالله خامنهای به دنبال مجلسی سلطانی است و سرداران سپاه و بسیج هم با حضور فعال میکوشند تا مجالس سلطانی برای او بسازند.
آیتالله خامنهای مطابق معمول از طریق شورای نگهبان صلاحیت هزاران تن از رقبا و منتقدان را برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی رد کرد تا خیالش بابت تشکیل «مجالس سلطانی» کاملاً راحت باشد. رد صلاحیتها را هم «حق الناس» قلمداد کرد و همچنان از هدف آمریکا برای نفوذ به مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی از طریق انتخابات سخن گفت. آیا با این همه رد صلاحیت و غیر رقابتی کردن انتخابات، باز هم باید نگران نفوذ دولت آمریکا در دو مجلس ذکر شده باشد؟
آیت الله خامنهای همیشه از هزینه دادن برای اهداف، آرمانها و برنامهها دفاع کرده است. مدعای او این بود و هست که بدون هزینه دادن نمیتوان به اینها دست یافت.
اعدام ۴۷ تن از مخالفان سعودی، از جمله یک روحانی شیعه، حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد و قطع روابط عربستان سعودی با ایران توجه گسترده جهانی را به خود معطوف کرد. ممکن است تنش بالای میان دو کشور، تلاش برای پایان بخشیدن به جنگ داخلی سوریه و شکست داعش را پیچیده سازد.
آیتالله خامنهای دو مدعای کاذب مطرح میسازد که آدمی آرزو میکرد کاش حقیقت داشتند. اول- طبیعت چکمه، طبیعت دیکتاتوری است. دوم- طبیعت نعلین، طبیعت ضد دیکتاتوری است. نوشتار کنونی ناظر به نقد مدعیات او و روشنگری در این زمینه است.
یک بام و دو هوایی بودن فقط منحصر به دولتها نیست، افراد، گروهها و اصناف هم متأسفانه با معیارهای دوگانه با نقض حقوق بشر برخورد میکنند. فقیهان بهترین شاهد این مدعایند. از مدتها قبل جنجال وسیعی علیه حکم اعدام شیخ نمر به راه انداخته بودند. عربستان سعودی ۴۷ تن را اعدام کرده که چهار تن از آنان شیعه بوده و بقیه سنی مذهبند. چرا حساسیت مراجع تقلید، حوزههای علمیه و زمامداران جمهوری اسلامی فقط بر روی شیعیان، و از همه بیشتر بر روی «آیتالله شیخ باقر نمر» است؟
قرار است در هفتم اسفند ماه انتخابات پارلمان ایران و مجلس خبرگان رهبری برگزار شود. اما انتخابات این دوره به موضوعی مهم تبدیل شده و تا حدودی انتخابات پارلمانی را که همزمان برگزار میشود، تحتالشعاع قرار داده است. دلیل این امر چیست؟
ایران و ایرانیان نیازمند حکومت دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر هستند. سکولاریسم به معنای جدایی نهاد دین از نهاد دولت، رکن رکین چنین نظامی است. اگر واقعاً افرادی دل در گرو اسلام دارند، باید بدانند که راه آن عبور از اسلام فقاهتی و جدا کردن دولت/نظام سیاسی از دین/اسلام است.
هاشمی رفسنجانی مدتهاست که فعالیت خود را برای تغییر ترکیب مجلس خبرگان رهبری آغاز کرده است. اصول گرایان با این هدف او مخالفت کرده و آن را توطئه، فتنه جدید، سیاسی کردن مجلس خبرگان رهبری و نفوذ به شمار آوردهاند. او افراد جوان تر- از جمله سید حسن خمینی- را تشویق کرده که برای انتخابات مجلس خبرگان هفتم اسفند ۹۴ نامزد شوند.
جمهوری اسلامی بر این مبنا ساخته شده و رهبران رژیم نه تنها وظایف اخلاقی برای نظام قائلند، بلکه فقه و شریعت را به نام اخلاق و زندگی خوب اجرا میکنند. نتیجه این رویکرد چه بوده است؟
بیشتر