لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ تهران ۲۰:۰۸

وبلاگ انتخابات آمریکا

تصویری از اتاق رای‌گیری در انتخابات مقدماتی نیوهمپشایر در سال ۲۰۱۲
تصویری از اتاق رای‌گیری در انتخابات مقدماتی نیوهمپشایر در سال ۲۰۱۲

حدود یک ماهی می‌شود که من درگیر سری برنامه «فرقه» بودم و نتوانستم در این وبلاگ چیزی درباره انتخابات آمریکا بنویسم. اما این موضوع موجب نشد تا مخاطبان وب سایت رادیو فردا از خبرهای مهم مرتبط با این انتخابات محروم بمانند. به لطف ستاره این انتخابات یعنی دونالد ترامپ، و خبرسازی‌های مدوامش٬ همکارانم در وب‌سایت رادیو فردا ناچار شدند هرازگاهی گزارش‌های خبری درباره اقدامات و اظهارنظرهای او بنویسند.

شاید این موضوع از نظر مخاطبان فارسی‌زبان چندان مهم به نظر نیاید. ولی برای روزنامه‌نگارانی که انتخابات آمریکا را دنبال می‌کنند و چندین انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا را به یاد دارند، این حجم از خبرهای انتخاباتی در رسانه‌های فارسی در زمانی که حدود یکسال به این انتخابات مانده، یک اتفاق غیرمعمول است. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در روز ۱۸ آبان سال ۹۵ برگزار خواهد شد!

این انتخابات برای اینکه فراتر از یک وبلاگ شبیه به همین وبلاگی که می‌خوانید، برای روزنامه‌نگاران یک رسانه‌ فارسی‌زبان مانند رادیو فردا اهمیت پیدا کند، اول از همه به دو نامزد انتخاباتی احزاب دموکرات و جمهوریخواه نیاز دارد. انتخابات آمریکا هنوز به آن مرحله نرسیده. در واقع این کسانی که این روزها در مناظره‌ها شرکت می‌کنند و سعی می‌کنند با اظهارنظرهای جنجالی در صدر خبرها باقی بمانند، کسانی هستند که می‌خواهند در نهایت نامزد حزبشان در انتخابات باشند. برای این‌کار آنها باید در یک سری انتخابات‌ درون حزبی و گردهمایی حزبی در سراسر ایالات متحده نظر مردم را جلب کنند و رقبای درون حزبی را کنار بزنند؛ اتفاقی که در ماههای پیش‌رو رخ خواهد داد.

حالا شما که تا امروز این همه خبر درباره انتخابات آمریکا خوانده‌اید و سرتان پر است از اظهارنظرهای ترامپ و سندرز و کلینتون و جب بوش و دیگران، بد نیست بدانید که اصولا رای‌گیری درون حزبی برای این انتخابات، تازه حدود ۲۰ روز دیگر شروع خواهد شد! یعنی تا امروز که این همه مناظره برگزار شد و این همه جنجال درست شد، هنوز حتی یک رای هم به صندوقی انداخته نشده است و هر چه بوده، بازی دوستانه بوده. اولین بازی رسمی، روز اول فوریه (۱۲ بهمن) برگزار خواهد شد.

از روز ۱۲ بهمن تا پایان خرداد ماه سال آینده، ایالت به ایالت، انتخابات درون حزبی یا گردهمایی برگزار خواهد شد. به بیان ساده احزاب آمریکایی خودشان نامزد مورد نظرشان را برای شرکت در انتخابات دست‌چین نمی‌کنند. هر کس دوست داشته باشد می تواند داوطلب شود و اگر در نظرسنجی‌ها، حداقل‌های مورد نظر شبکه‌های تلویزیونی را کسب کند در مناظره‌های اولیه شرکت خواهد کرد. احزاب جمهوریخواه و دموکرات، در تک‌تک ۵۰ ایالت این کشور از هوادارنشان می پرسند که کدام نامزد را می‌پسندند. در نهایت کسی که بیشترین رای را بیاورد، نامزد حزب جمهریخواه یا دموکرات خواهد شد. آخر کار یک کنگره حزبی بزرگ برگزار می‌شود و فرستادگان ایالت‌ها با سخنرانی‌های تبلیغاتی و سر و صدا، نامزد اصلی را معرفی می‌کنند. (هر ایالت بر اساس جمعیتش تعدادی نماینده در کنوانسیون حزبی دموکراتها و جمهوریخواهان دارد. این نمایندگان بر اساس رای مردم به یکی از نامزدها رای خواهند داد.)

اما برای اینکه نامزد نهایی مشخص شود، نیازی نیست که همه تا پایان خرداد منتظر بمانند. ایالت به ایالت، برنده و بازنده روشن می‌شود و هر چه که می‌گذرد، داوطلبان بیشتری کنار می‌کشند. و آرام آرام یک نفر در صدر قرار می‌گیرد و ایالت پشت ایالت، انتخابات را می‌برد و معمولا تکلیف در میانه راه روشن می‌شود.

حتی برخی معتقدند که تکلیف رقابت اصلی در همان هفته اول روشن خواهد شد. چه بسا در همان روز اول!

ایالت آیووا

در واقع روز اول (یعنی روز ۱۲ بهمن) روز بسیار مهمی برای انتخابات آمریکا است. در این روز است که در ایالت آیووا، دو حزب دموکرات و جمهوریخواه از اعضا و هوادارانش خواهند پرسید که دوست دارند چه کسی در انتخابات نهایی، نامزدی حزبشان را به عهده بگیرد. بدین ترتیب بعد از این همه نظرسنجی و حدس و گمانه‌زنی، برای نخستین بار روشن خواهد شد که این نامزدها چند مرده حلاجند و وضعیتشان در نظر مردم چطور است.

روشی که در ایالت آیووا برای این‌کار استفاده می‌شود، روشی خاص و تا اندازه‌ای سنتی است که فقط در ۱۵ ایالت در سراسر این کشور وجود دارد. این روش در واقع انتخابات نیست بلکه «گردهمایی حزبی – Caucus» است. و بدین شکل برگزار می‌شود که در شب ۱۲ بهمن، کسانی که می خواهند نظرشان را در ایالت آیووا به گوش حزب برسانند به نزدیکترین گردهمایی حزبی محله‌شان می‌روند (جاهایی شبیه به سالن ورزشی دبیرستان محل برای این کار از سوی دو حزب تعیین می‌شوند).

مردم در این مکانها جمع می‌شوند و آنجا با هم بحث می‌کنند و طرفداران هر نامزدی نظرشان را می‌گویند و سعی می‌کنند دیگران را قانع کنند که مثلا سندرز از کلینتون بهتر است، یا چرا باید به ترامپ رای داد یا رای نداد. در این بحثها استدلالهای مختلف مطرح می‌شوند. مثلا یکی می‌گوید سندرز خیلی خوب است ولی انتخابات نهایی را می‌بازد و به همین دلیل باید به کلینتون رای داد. یا ترامپ تندرو و مایه آبروریزی جمهوریخواهان است. و از این دست.

بعد از بحثها هم از جمع رای گرفته می‌شود و هر نامزدی بیشترین طرفدار را داشته باشد، برنده آن گردهمایی معرفی می‌شود. نظر مجموعه گردهمایی‌ها از سراسر ایالت تا آخر شب جمع می‌شوند و هر نامزدی گردهمایی‌های بیشتری را برده باشد، برنده ایالت آیووا می‌شود.

در حزب دموکرات در پنج انتخابات قبلی هرکس که در آیووا برنده شده، در نهایت به عنوان نامزد حزب دموکرات انتخاب شده. ولی این قاعده نیست. مثلا بیل‌ کلینتون در نخستین انتخاباتی که در سال ۹۲ شرکت کرد در آیووا سوم شد. ولی در نهایت نه تنها توانست به نامزد حزبش تبدیل شود بلکه انتخابات را هم برد و رئیس جمهور شد.

در میان جمهوریخواهان در دو انتخابات قبلی، هر کس که آیووا را برد در نهایت نتوانست نامزد این حزب بشود! اما به جز آن دو دوره، به مدت چهار دوره قبلتر، برنده آیووا در نهایت نامزد جمهوریخواهان شد.

نیوهمپشایر

هشت روز بعد از آیووا، در روز ۲۰ بهمن در ایالت نیوهمپشایر (نیوهمشایر یا نیوهمپشر)، نخستین انتخابات درون حزبی برگزار می‌شود. یعنی این بار دیگر از گردهمایی حزبی خبری نیست و انتخابات برگزار می‌شود و مردم توی صندوقهای دموکراتها یا جمهوریخواهان رای می‌اندازند.

در حزب دموکرات در سال ۲۰۰۸ در نیوهپشایر اوباما باخت. ولی در نهایت نامزد دموکراتها شد. اما از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۲، آن دوره تنها دوره‌ای بود که برنده نیوهمپشایر در نهایت به نامزد دموکراتها تبدیل نشد.

تصویری از یک صندوق رای‌گیری در انتخابات مقدماتی ایالت نیوهمپشایر در سال ۲۰۱۲
تصویری از یک صندوق رای‌گیری در انتخابات مقدماتی ایالت نیوهمپشایر در سال ۲۰۱۲

در میان جمهوریخواهان هم در سال ۲۰۰۰، جرج بوش وضعیت مشابهی داشت و در نیوهمپشایر به رقیب جمهوریخواهش باخت ولی در نهایت موفق شد که نامزد جمهوریخواهان شود و ال‌گور را هم شکست دهد. باقی دوره‌ها بعد از آن، هرکس از جمهوریخواهان نیوهمپشایر را برده در نهایت به نامزد جمهوریخواهان تبدیل شده است.

علت اصلی اهمیت این دو ایالت برای روند انتخاب نامزد در این است که معلوم می‌شود طرفداران کدام نامزد در حمایت از او چقدر جدیت دارند و آیا واقعا حاضرند برای انتخابش از خانه بیرون بزنند یا نه.

البته روند برپایی انتخابات بعد از نیوهمپشایر ادامه خواهد داشت و همینطور ایالت به ایالت به پیش خواهد رفت و تا خرداد ماه در تمامی ۵۰ ایالت، مردم رای خواهند داد.

تا اینجای کار در نظرسنجی‌های حزب دموکرات، هیلاری کلینتون در آیووا از سندرز جلو است و احتمال بردش در آنجا زیاد است. اما چند هفته‌ای است که در نیوهمپشایر برنی سندرز پیشتاز است و اگر برآیند نظرسنجی‌های مختلف درست باشد، او این بخت را دارد که در ایالت مهم نیوهمپشایر پیروز شود. اگر این اتفاق بیافتد بدین معناست که سندرز بخت نهایی را از دست نخواهد داد و به مبارزه‌اش ادامه خواهد داد.

در حزب جمهوریخواه هم وضعیت چندان روشن نیست. دونالد ترامپ در آیووا از تد کروز عقب افتاده و احتمال دارد که در این ایالت ببازد. برخی جمهوریخواهان امیدوارند که با همین باخت، چهره نمایشی ترامپ ضربه جدی بخورد و کمپین او مانند یک کاخ شنی فرو بریزد. ولی واقعیت قضیه این است که او در نیوهمپشایر پیش است و اگر انتخابات نیوهمپشایر را ببرد، شانس برنده شدن خواهد داشت و به این راحتی کنار نخواهد کشید.

هر چه هست در فاصله ۱۲ تا ۲۰ بهمن، وضعیت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از این گمانه‌زنی‌های تمام نشدنی خلاص می‌شود و تصویر نهایی، از ابهامی که الان دچارش شده در می‌آید. و چیزی هم به آن روزها نمانده!

آیا دونالد ترامپ فاشیست است؟

ترامپ به رغم تمام انتقادها، کماکان در نظرسنجی‌ها اول است.
ترامپ به رغم تمام انتقادها، کماکان در نظرسنجی‌ها اول است.

وقتی صحبت از سیاستمدار فاشیست می‌شود، تصویری که احتمالاً به ذهن بسیاری می‌آید یک سیاستمدار عصبانی و خطرناک است که در سخنرانی‌هایش فریاد می‌کشد و احتمالاً هوادارانش را به خشونت و جنگ دعوت می‌کند.

دونالد ترامپ اما این شکلی نیست. او کت و شلوارهای گران‌قیمت می‌پوشد. همیشه سعی می‌کند لابه‌لای سخنرانی‌اش مزه‌پرانی کند و هوادارانش را بخنداند. و هیچ فرصتی را برای به رخ کشیدن ثروتش از دست نمی‌دهد. در تبلیغات او نه از لباس نظامی خبری هست و نه از مشت‌های گره‌کرده و عصبانیت‌های توفانی.

اما آنچه که این روزها آرام آرام به ترجیع‌بند انتقادها از او تبدیل شده، این است: «ترامپ، فاشیست است.»

و کسانی که ترامپ را «فاشیست» می‌خوانند، اکتیویست‌های چپ‌گرا در توئیتر یا فعالان اشغال وال‌استریت نیستند. حتی روزنامه‌نگارهای پیشرو و لیبرال هم از این توصیف تند برای این نامزد بالقوه جمهوریخواهان استفاده نمی‌کنند. کسانی که در تلاشند تا برچسب «فاشیست» را بر پیشانی ترامپ بچسبانند، برخی از بانفوذ‌ترین شخصیت‌های درون حزب جمهوریخواه هستند! یعنی محافظه‌کارانی که همیشه از این توصیف فراری‌اند و معمولا مخالفان خود را هر چه بنامند، «فاشیست» صدا نمی‌زنند.

یکی از مهم‌ترین کسانی که در چند روز اخیر، ترامپ را «فاشیست» خوانده، یک جمهوریخواه نومحافظه‌کار (یا همان نئو‌کان‌) است به نام مکس بوت که در حال حاضر در کمپین مارکو روبیو، سمت مشاور نظامی و سیاست خارجی دارد و دست بر قضا از آن دست متفکران دست راستی است که معتقد است، قدرت جهانی آمریکا بسیار برای آسایش جهان امروز، حیاتی است. او در توئیتر خود نوشت: «ترامپ یک فاشیست است. و این اصطلاحی نیست که من همینطور بی‌خودی یا همیشه استفاده کنم. ولی او لیاقت این اصطلاح را دارد».

یکی دیگر از محافظه‌کارانی که اخیراً از این اصطلاح استفاده کرد، جان نونان، مشاور امنیت ملی جب بوش است. او نوشت: «ثبت‌نام شهروندان سراسر آمریکا بر اساس هویت مذهبی‌شان، فاشیسم است. نیاز به بحث هم ندارد!»

و بدین‌ترتیب اصطلاح «فاشیست» آرام آرام جای توصیف «نژادپرست» را که پیشتر مدام برای ترامپ تکرار می‌شد، گرفت و حالا بسیاری از سایت‌های مهم و روزنامه‌های معتبر آمریکا، مطلبی درباره اینکه آیا ترامپ فاشیست هست یا نه، منتشر کرده‌اند.​

اگر «فاشیست» را یکی از بدترین ناسزاهای سیاسی ممکن در دنیای امروز بدانیم، ترامپ برای رسیدن به جایی که چنین به او حمله شود، راه درازی پیمود.

او کمپینش را با اظهارنظرهای خبرساز درباره مکزیکی‌هایی شروع کرد که به آمریکا مهاجرت می‌کنند. ترامپ گفت که بسیاری از این مهاجرین، «متجاوز و خلافکار» هستند که با خودشان مواد مخدر و جرم و جنایت می‌آورند. و همان روز اول گفت که اگر رئیس‌جمهور شود، همه ۱۱ میلیون مهاجر غیرقانونی آمریکا را به کشورهایشان برمی‌گرداند و بین آمریکا و مکزیک دیوار می‌کشد. از همان روز، گروهی از مفسرین این اظهارنظرهای او را نژادپرستانه توصیف کردند.

بعد ترامپ با اظهارنظرهایی که «ضد زن» توصیف شدند، خبرساز شد. او به شکل تلویحی گفت که مجری زن فاکس‌نیوز به خاطر پریود بودن از او سؤالات سخت پرسیده است.

و بعد یکی از طرفداران کمپین «جان سیاهپوست‌ها اهمیت دارد» را از سخنرانی‌ خودش بیرون کرد.

و در واکنش به حملات اخیر در پاریس گفت که اگر رئیس‌جمهور شود، یک بانک اطلاعاتی از تمامی مسلمانان آمریکایی تهیه خواهد کرد و برای مسلمانان این کشور کارت شناسایی ویژه صادر خواهد کرد. او همچنین گفت که مسلمانان را مجبور خواهد کرد تا این کارت شناسایی را با خود حمل کنند.

ترامپ که به خاطر این حرف‌ها حسابی زیر حمله بود، در یک مصاحبه علیه مسلمانان و به طور مشخص «عرب‌ها» گفت که بعد از حملات یازده سپتامبر، در نیوجرسی، عربها در خیابان پایکوبی کرده‌اند! این بار بسیاری از کسانی که این حرف را دروغ می‌خواندند، به او حمله کردند. اما ترامپ در پاسخ گفت که با چشم‌های خود دیده که «هزاران هزار نفر» بعد از حملات ۱۱ سپتامبر در خیابان جشن گرفته‌اند.

وقتی حملات اوج گرفت، او به گزارشی از روزنامه واشنگتن پست اشاره کرد که بعد از حملات ۱۱ سپتامبر منتشر شد بود و در آن روزنامه‌نگاری به نام سرگی کووالسکی نوشته بود که بعد از این حملات، پلیس «چند نفر را که همزمان با حملات» در حالی پایکوبی بر روی پشت‌بام بودند، دستگیر کرده است. ترامپ بخش‌هایی از این گزارش را به عنوان سند ادعایش در چندین سخنرانی خواند.

اما کووالسکی (نویسنده گزارش) که اکنون برای نیویورک‌تایمز کار می‌کند، ادعاهای ترامپ را رد کرد و گفت دستگیری «چند نفر» به معنای جشن خیابانی «هزاران هزار» نفر نیست.

ترامپ هم پاسخ این روزنامه‌نگار را بی‌پاسخ نگذاشت. اما این‌بار او کاری کرد که حتی برخی هوادارانش در شبکه های اجتماعی، به آن واکنش منفی نشان دادند.

ترامپ در آخرین سخنرانی‌اش به سرگی کووالسکی اشاره کرد و گفت: «باید این بابا را ببینید ...» و بعد ادای او را در آورد و به شکل مسخره‌ای دست‌هایش را در هوا تکان داد. در واقع اشاره ترامپ به معلولیت این روزنامه‌نگار بود که به دلیل یک بیماری مزمن، نمی‌تواند دست‌هایش را کنترل کند. به بیان دیگر دونالد ترامپ در برابر دوربین‌های تلویزیونی و در جریان تبلیغات برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری، در پاسخ به یک روزنامه‌نگار منتقد، معلولیت او را مسخره کرد!

ویدئوی سخنرانی ترامپ که ادای کووالسکی را در می‌آورد اینجا ببینید:

حالا این سؤال با سرعت بیشتری در رسانه‌ها تکرار می‌شود: آیا ترامپ واقعاً یک «فاشیست» است؟ کسی که علیه خارجی‌ها مواضعی تند دارد، علیه زن‌ها اظهارنظرهایی خبرساز داشته، می‌خواهد مسلمان‌ها را به شکل کاملاً تبعیض‌آمیز از بقیه جدا کند و زیر نظر بگیرد و در پاسخ به یک روزنامه‌نگار منتقد، معلولیت او را به سخره می‌گیرد، کجای عرصه سیاست آمریکا جای می‌گیرد؟ و چه چیز در حزب جمهوریخواه با آنچه او می‌گوید و می‌خواهد، همخوانی دارد؟

کمتر از ۲۰ روز دیگر مناظره بعدی جمهوریخواهان برگزار خواهد شد. و از همین حالا هیجان مناظره بعدی به این توصیف تند علیه ترامپ، گره خورده. آیا هیچ یک از نامزدها از واژه «فاشیست» در مناظره استفاده خواهد کرد؟ اگر کسی در یک مجادله تند در مناظره ترامپ را «فاشیست» بخواند، در نظرسنجی‌ها سود می‌کند یا ضرر؟

این سؤالاتی است که احتمالا ذهن بسیاری از مشاوران کمپین‌های تبلیغاتی نامزدهای جمهوریخواه را به خود مشغول کرده و در پایان، کسی برنده خواهد شد که از همین حالا پاسخ درست تک تک این سؤالات و البته صدها سؤال سخت دیگر را در چنته داشته باشد.

ترامپ، «فاشیست» هست یا نه، بهرحال در این لحظه، در نظرسنجی‌ها اول است و بخت اصلی جمهوریخواهان برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ محسوب می‌شود.

بیشتر

XS
SM
MD
LG