مراسم روز دانشجو، شانزده آذر، در دانشگاههای ایران برگزار شد اما این نه تنها پایان آن روز بود، بلکه گویا آغاز داستانی تازه است!
روز چهارشنبه، در ادامه بازداشت و صدور احکام برای فعالان دانشجویی، محمد پورعبدالله از دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب که از سیصد روز پیش در بازداشت به سر میبرد، با جکم شش سال حبس تعزیر مواجه شد.
در خبری دیگر آمده بود که مهدی اللهیاری که وی نیز از دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب است، بازداشت شده است. مهدی اللهیاری پیشتر حکم تحمل دو سال حبس تعزیری دریافت کرده بود.
در همین ارتباط پریسا نصرآبادی، از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران و سردبیر نشریات دانشجویی «گون»، «دانشگاه و مردم» و همچنین «بهپیش»، که از چندی پیش در سوئد به سر میبرد به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است.
پریسا نصرآبادی: محمد تا حالا چند بار به دادگاه برده شده ولی دادگاهش تا امروز تشکیل نشده بود. این نشان میدهد که واقعاً رژیم یک برنامه حساب شده و کاملاً سازماندهی شده دارد برای اینکه این فعالان دانشجویی را محکوم کند، در حبس طویلالمدت نگاه دارد.
این حکم وحشتناکی است که به یک فعال دانشجویی داده شده، که حقیقتاً هیچ کاری و فعالیتی خارج از چارچوبهایی که یک فعال دانشجویی میتواند در ایران داشته باشد، نداشت.
مهدی هم از دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب طیف چپ دانشگاههاست. از فعالان قدیمی دانشجویی است. مهدی را در روز ۱۶ آذر دستگیر میکنند و ظاهراً به اوین منتقل میکنند.
مهدی با توجه به دستگیری که در ۱۳ آذر ۸۶ داشت و با وثیقه آزاد شده بود و حکم تعزیری که اخیراً حدود یک ماه پیش به او داده شده بود، این خطر وجود داشت که به زودی به زندان برود. منتها با توجه به اخباری که رسیده، مهدی ربوده شده است و [دستگیریاش] مستقیماً با شرکت در مراسم ۱۶ آذر ارتباط نداشته است.
اگر بخواهیم سیر وقایع را دنبال کنیم، از اول مهرماه که دانشگاهها باز شدند، ما عملاً با سیل خروشان اعتراضهای دانشجویی در اقصی نقاط کشور و در دانشگاههای کوچک و بزرگ مواجه بودیم.
این اعتراضها کاملاً ادامهدار است و مطالبات و خواستههایی هم که در این اعتراضها طرح میشود، صرفاً محدود به دانشگاهها نیست. [این اعتراضها] با جنبش عمومیتری که مردم معترض در خیابانها و در پی چند ماه گذشته آن را پیش میبرند، پیوند دارد. بنابراین این جنبش در متن یک جنبش اعتراضی بزرگتر است. این یکی از دلایلی است که نمیتوانند به راحتی سرکوبش کنند.
دلیل دوم این است که الان جنبش دانشجویی در وضعیت ویژهای قرار گرفته است. الان دیگر تحرکهای دانشجویان منوط به فعالان دانشجویی و چهرههای شاخص و قدیمیتر و فعالتر آن نیست. الان بدنه دانشجویی تماماً درگیر این اعتراضها هستند.
اگر رژیم فکر میکند که با دادن احکام سنگین به فعالان دانشجویی که خیلیهایشان هم الان یا فارغالتحصیل شدهاند یا اخراج شدهاند یا به هر دلیلی محروم از تحصیل شدهاند و عملاً در داخل دانشگاه هم نیستند، میٱواند جلوی این اعتراضها را بگیرد، فکر میکنم طبق معمول یک خطای فاحش استراتژیک کرده اگر بخواهد با این طریق برخورد کند.
جنبشی که خون داده و دانشجویانی که همکلاسیهایشان در چند ماه اخیر در خوابگاهها کشته شدهاند، خیلیهایشان اخراج شدهاند، متواری شدهاند، فرار کردهاند، جنبشی که اینقدر هزینه پرداخت کرده، با این احکام متوقف نمیشود. این چیزی است که رژیم باید به خوبی درک کند.
روز چهارشنبه، در ادامه بازداشت و صدور احکام برای فعالان دانشجویی، محمد پورعبدالله از دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب که از سیصد روز پیش در بازداشت به سر میبرد، با جکم شش سال حبس تعزیر مواجه شد.
در خبری دیگر آمده بود که مهدی اللهیاری که وی نیز از دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب است، بازداشت شده است. مهدی اللهیاری پیشتر حکم تحمل دو سال حبس تعزیری دریافت کرده بود.
در همین ارتباط پریسا نصرآبادی، از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران و سردبیر نشریات دانشجویی «گون»، «دانشگاه و مردم» و همچنین «بهپیش»، که از چندی پیش در سوئد به سر میبرد به پرسشهای رادیو فردا پاسخ داده است.
- رادیو فردا: خانم نصرآبادی، درباره حکم شش سال حبس تعزیری برای محمد پورعبدالله چه اطلاعاتی دارید؟
پریسا نصرآبادی: محمد تا حالا چند بار به دادگاه برده شده ولی دادگاهش تا امروز تشکیل نشده بود. این نشان میدهد که واقعاً رژیم یک برنامه حساب شده و کاملاً سازماندهی شده دارد برای اینکه این فعالان دانشجویی را محکوم کند، در حبس طویلالمدت نگاه دارد.
این حکم وحشتناکی است که به یک فعال دانشجویی داده شده، که حقیقتاً هیچ کاری و فعالیتی خارج از چارچوبهایی که یک فعال دانشجویی میتواند در ایران داشته باشد، نداشت.
- خانم نصرآبادی، امروز خبر دیگری هم بود مبنی بر این که مهدی الهیاری از دیگر فعالان دانشجویی هم بازداشت شده، آیا شما اطلاعاتی دارید؟ آیا این برای اجرای حکمی است که پیشتر برای مهدی الهیاری صادر شده بود؟
مهدی هم از دانشجویان آزادیخواه و برابریطلب طیف چپ دانشگاههاست. از فعالان قدیمی دانشجویی است. مهدی را در روز ۱۶ آذر دستگیر میکنند و ظاهراً به اوین منتقل میکنند.
مهدی با توجه به دستگیری که در ۱۳ آذر ۸۶ داشت و با وثیقه آزاد شده بود و حکم تعزیری که اخیراً حدود یک ماه پیش به او داده شده بود، این خطر وجود داشت که به زودی به زندان برود. منتها با توجه به اخباری که رسیده، مهدی ربوده شده است و [دستگیریاش] مستقیماً با شرکت در مراسم ۱۶ آذر ارتباط نداشته است.
- اما به هرحال از روزها و هفتههای قبل از منتهی به روز دانشجو، دستگیری و بازداشت دانشجویان شروع شد، شدت بیشتری گرفت و همینطور که میبینیم بعد از ۱۶ آذر هم این مسئله دارد ادامه پیدا میکند. با شناختی که شما از جنبش دانشجویی دارید و به عنوان کسی که در دانشگاه تهران فعالیت دانشجویی را سالها ادامه داده بوده، فکر میکنید این دستگیریها و بازداشتها چه تأثیری بر روی جنبش دانشجویی خواهد گذاشت و جنبش دانشجویی به کدام سمت خواهد رفت؟
اگر بخواهیم سیر وقایع را دنبال کنیم، از اول مهرماه که دانشگاهها باز شدند، ما عملاً با سیل خروشان اعتراضهای دانشجویی در اقصی نقاط کشور و در دانشگاههای کوچک و بزرگ مواجه بودیم.
این اعتراضها کاملاً ادامهدار است و مطالبات و خواستههایی هم که در این اعتراضها طرح میشود، صرفاً محدود به دانشگاهها نیست. [این اعتراضها] با جنبش عمومیتری که مردم معترض در خیابانها و در پی چند ماه گذشته آن را پیش میبرند، پیوند دارد. بنابراین این جنبش در متن یک جنبش اعتراضی بزرگتر است. این یکی از دلایلی است که نمیتوانند به راحتی سرکوبش کنند.
دلیل دوم این است که الان جنبش دانشجویی در وضعیت ویژهای قرار گرفته است. الان دیگر تحرکهای دانشجویان منوط به فعالان دانشجویی و چهرههای شاخص و قدیمیتر و فعالتر آن نیست. الان بدنه دانشجویی تماماً درگیر این اعتراضها هستند.
اگر رژیم فکر میکند که با دادن احکام سنگین به فعالان دانشجویی که خیلیهایشان هم الان یا فارغالتحصیل شدهاند یا اخراج شدهاند یا به هر دلیلی محروم از تحصیل شدهاند و عملاً در داخل دانشگاه هم نیستند، میٱواند جلوی این اعتراضها را بگیرد، فکر میکنم طبق معمول یک خطای فاحش استراتژیک کرده اگر بخواهد با این طریق برخورد کند.
جنبشی که خون داده و دانشجویانی که همکلاسیهایشان در چند ماه اخیر در خوابگاهها کشته شدهاند، خیلیهایشان اخراج شدهاند، متواری شدهاند، فرار کردهاند، جنبشی که اینقدر هزینه پرداخت کرده، با این احکام متوقف نمیشود. این چیزی است که رژیم باید به خوبی درک کند.