دومین دور مناقصههای نفتی
این دیدگاه، که تردید کردن درباره آن کفر مطلق تلقی میشد، نه تنها در محافل عرب و روسی و چینی، بلکه در شماری از پایتختهای اروپایی رواج فراوان داشت، به ویژه در پاریس که به دلیل مخالفت شدید با عملیات نظامی علیه حکومت وقت عراق، از آن بیم داشت جایگاه بسیار قدیمی خود را در میدانهای نفتی عراق، دستکم برای دورانی طولاتی، از دست بدهد.
چرخش رویدادها در بغداد یکبار دیگر نشان داد که در عرصه سیاست، بسیاری از «بدیهیات» در برابر تحلیلهای عمیق رنگ میبازند و یا پیچیدگیهای پنهان خود را به نمایش میگذارند. هیچ نشانهای در دست نیست که رهبران کنونی بغداد، در معاملات نفتی بینالمللی خود، برای شرکتهای آمریکایی و انگلیسی ارجحیت قایل شوند. اینان، در کنار دیگر همتایان خود، در مناقصههای رسمی شرکت میکنند و بر پایه شرایطی که با آزادی کامل از سوی مقامهای بغداد تعیین شده، مذاکره میکنند.
جمعه یازدهم و شنبه دوازدهم دسامبر حدود ۴۵ شرکت نفتی غربی، آسیایی و روسی در دومین دور مناقصه میدانهای نفتی عراق بعد از سقوط نظام بعثی این کشور، که در بغداد برگزار میشود، شرکت میکنند.
دور نخست مناقصه این میدانها در ژوئن گذشته برگزار شد، ولی به دلیل یک سلسله ابهامهای حقوقی و اقتصادی و سیاسی تنها با امضای یک قرار داد مشترک با بریتیش پترولیوم انگلیسی و سی ان پی سی چینی پایان یافت.
این بار نیز، در دور دوم مناقصه، دشواریها کم نیستند: خشونتها همچنان ادامه دارند، دستگاه اداری عراق آلوده به فسادی گسترده است، قانون تازه نفت عراق تاکنون به تصویب نرسیده، کشمکش میان سه جامعه کرد و شیعه و سنی بر سر آینده منابع عراق حل ناشده باقی مانده و تا انتخابات مجلس قانونگذاری این کشور در مارس آینده هنوز راه درازی باقی است.
به رغم همه این تردیدها بلندآوازهترین غولهای نفتی آمریکایی و اروپایی و آسیایی به بغداد آمدهاند، به این دلیل ساده که این کشور بعد از عربستان سعودی و ایران دارای سومین منابع نفتی جهان است و اگر اکتشافات در زیر زمین آن از سر گرفته شود، حجم ذخایر ثابت شده نفتی آن به احتمال فراوان بیشتر از آن چیزی است که امروز گفته میشود.
به علاوه هزینه بازسازی عراق، که حدود ۶۰۰ میلیارد دلار ارزیابی میشود، تنها به بهای اوجگیری بهرهبرداری از منابع نفتی این کشور امکانپذیر است. این بازار بسیار گستردهای است که بسیاری از کشورها برای دستیابی به آن تلاش میکنند، از جمله کشورهای همسایه عراق که، در میان آنها، بخت ترکیه از همه بیشتر است.
البته تولید نفت عراق در حال حاضر از دو میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز بیشتر نیست، ولی بر پایه ارزیابی مرکز مطالعات جهانی انرژی در لندن این کشور میتواند هفت تا ده سال دیگر دستکم هشت میلیون بشکه نفت در روز تولید کند و به دومین تولیدکننده این کالا در اوپک بعد از عربستان سعودی بدل شود.
رقیبی نیرومند برای ایران
حجم ذخایر میدانهای نفتی که شنبه و جمعه از سوی عراق به مناقصه گذاشته شده، از کل ذخایر لیبی بیشتر است. دولت عراق در مقایسه با ماه ژوئن شرایط تازهای را به شرکتهای نفتی پیشنهاد کرده، هر چند بسیاری از ابهامها به ویژه در عرصه حقوقی از میان نرفته و شرکتهای خارجی حاضر در مناقصه میدانند که تکلیف نهایی آنها بعد از انتخابات آتی قانونگزاری در ماه مارس آینده تعیین خواهد شد.
رفع تدریجی موانع بر سر حضور غول های نفتی در عراق، تولدی دوباره برای صنعت نفت در این کشور ایجاد خواهد کرد و حتی دادههای عمومی انرژی در جهان را تغییر خواهد داد. با توجه به کاهش روز افزون منابع در روسیه، مکزیک و نروژ و افت تدریجی تولید در آنها، این احتمال وجود دارد که عراق بتواند جای خالی آنها را پر کند، البته به شرط آنکه بتواند بر دشواریهای کنونی خود غالب آید.
این چشمانداز میتواند دگرگونیهای بسیار مهمی را هم در عرصه انرژی و هم در عرصه استراتزیک در منطقه خاورمیانه و نیز در سطح جهانی به وجود آورد.
با اوجگیری تولید نفت در عراق، این کشور میتواند به رقیبی نیرومند برای عربستان سعودی در درون «اوپک» بدل شود.
با این حال کم نیستند تحلیلگرانی که میگویند اوجگیری عراق در صحنه بینالمللی نفت عمدتاً به زیان جمهوری اسلامی ایران تمام خواهد شد.
در تحلیلی پیرامون دور تازه مناقصه نفتی در عراق، «رویترز» مینویسد با افزایش توان اقتصادی عراق، قدرت رقابت این کشور با نفوذ ایران در دنیای شیعه، بیشتر خواهد شد. همان منبع میافزاید که گشایش دروازههای عراق بر چند ملیتیهای نفتی، بیش از هر زمان دیگری به این کشور امکان خواهد داد به میلیاردها دلار سرمایه برای پیشبرد تولید نفتیاش دست یابد.
از دیدگاه «رویترز» این رقابت به زیان جمهوری اسلامی تمام خواهد شد که درگیر تنشهای سیاسی داخلی است و به دلیل پرونده هستهای خود زیر فشارهای شدید بینالمللی قرار دارد. حتی شرکتها آسیایی، از جمله چینی، با استوار کردن مواضعشان در عراق، بخشی از سرمایهگذاریهایشان را در ایران فدا خواهند کرد.
حاصل آنکه ایران ممکن است تنها شرکتهایی را به سویهای خود بکشاند که در مناقصههای نفتی عراق چیزی به دست نیآورند.
هدف ایران در زمینه تولید پنج میلیون بشکه نفت در روز، که قرار بود در ۱۰ سال گذشته، طی برنامههای پنج ساله سوم و چهارم تحقق یابد، به برنامه پنج ساله پنجم موکول شده، ولی با توجه به انزوای جمهوری اسلامی و محروم شدن آن از همکاری مهمترین شرکتهای نفتی جهان، دستیابی به این هدف اگر غیر ممکن نباشد، دستکم بسیار دشوار است.