محمود احمدی نژاد به تازگی گفته است که ارزش ریال در دهههای اخیر پایین آمده است و از لزوم بازگرداندن ارزش واقعی ریال سخن گفته که البته در دستور كار دولت قرار گرفته است.
از اظهارات قبل و بعد محمود احمدی نژاد در ماههای اخیر چنین برمیآید که منظور رییس دولت از بازگرداندن ارزش واقعی پول ملی، حذف سه صفر از پول و تعریف واحد پولی تازه برای مبادلات است.
برنامهای که پیش از این نیز به عنوان یکی از برنامههای مورد نظر دولت تحت عنوان طرح تحول اقتصادی درباره آن سخن گفته شده و مهمترین محور آن یعنی حذف یارانهها و پرداخت نقدی این یارانهها به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسیده و آماده اجراست.
در همین زمینه: محمود احمدی نژاد: صفرهای پول ملی حذف میشود
ریال ایران «سومین پول کم ارزش دنیا»
اما هم زمان با اظهارات محمود احمدی نژاد درباره ارزش ریال، سایت "خبرآن لاین" گزارشی منتشر کرده که در ان به بررسی جایگاه ریال در میان پولهای ملی کشورهای مختلف جهان پرداخته شده است. در این گزارش تصریح شده است که پنج سال پیش واحد پول ایران دهمین پول کم ارزش دنیا بوده، حال آنکه در تازه ترین ارزیابیها از ارزش برابری واحد پول کشورهای مختلف جهان در برابر دلار آمریکا نشان میدهد که ریال ایران تنها از واحد پول سائوتام و ویتنام با ارزش تر است.
بر اساس گزارشی که خبرگزاری بلومبرگ پنج سال قبل منتشر کرده بود، ریال ایران دهمین پول کم ارزش دنیا لقب گرفته بود، اما حال پس از پنج سال از آن گزارش ریال ایران به سومین پول کم ارزش دنیا تنزل کرده است.
تا آنجا که ارزش برابری ریال ایران در برابر دلار حتی از دلار زیمباوه که بحران تورمی و پولی شدیدی را در سالهای اخیر داشته نیست کمتر شده است.
این گزارش خود به خوبی بیانگر لزوم توجه دولت و بانک مرکزی ایران نسبت به ارزش پول ملی است که بر اساس قانون حفاظت از ارزش آن وظیفه ذاتی بانک مرکزی است. اما آیا حذف صفرهای پول کمکی به بازگشت ارزش ریال خواهدکرد؟
«دلار هفت هزار تومان است، نَه هزارتومان»
محمود احمدی نژاد در اظهارات اخیر خود از بازگشت ریال به ارزش واقعی آن سخن گفته است، حال آنکه به نظر میرسد بر اساس آنچه کارشناسان میگویند اگر دولت دست مداخله گر خود را از بازار آزاد ارز ایران بردارد و اجازه دهد تا ریال به طور واقعی نرخ ارزش برابری خود با دلار و دیگر ارزها را بیابد اوضاع به مراتب بدتر خواهدشد.
کمااینکه چندی پیش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا در گزارشی با انتقاد از سیاست تثبیت نرخ ارز که ر سالهای گذشته انجام شده، قیمت واقعی نرخ هر دلار در بازار را نه یک هزارتومان فعلی بلکه بین سه تا هفت هزار تومان ارزیابی کرد و در همان گزارش از لزوم رساندن قیمت دلار به حداقل سه هزار تومان سخن گفت که به اعتقاد گزارش نویس خبرگزاری دولت، سیاستی درست و اصولی ارزیابی شده است. در این گزارش خبرگزاری دولت آمده است: « با افزایش نرخ ارز تا حداقل ۳۰۰۰ تومان دولت میتوان با صرف یک سوم از ارز حاصل از فروش نفت همان میزان نقدینگی کسب کرده و ارز صرفه جویی شده را صرف سرمایه گذاری در نوسازی صنایع کند. تولید داخل نیز بدلیل فراهم شدن امکان رقابت اشتغال عظیمی را ایجاد خواهد کرد.»
خبرگزاری دولتی ایرنا در جای دیگر این گزارش، سیاست تثبیت نرخ ارز را سیاست نادرست دولتهای سازندگی و اصلاخات خواند و چنین نوشته است: « یک دهه از سیاست تثبی نرخ ارز میگذرد و در طی این مدت، قیمت آن مابین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان تثبیت شده است. سیاستی که تولید را به مرز نابودی کشانده و منابع داخلی را برای واردات بسیج کرده است. این سیاست، ابتدا در دوران دولت سازندگی با ناکامی به اجرا گذاشته شد و سپس به برکت دلارهای نفتی در دوره اصلاحات به انجام رسید. علی رغم اینکه هیچ دفاعی از این سیاست ویرانگر نمیتوان کرد اما متاسفانه کماکان ادامه دارد.»
درخواست برای واقعی کرده قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای دیگر خواسته ای است که بارها صادرکنندگان حاضر در اتاق بازرگانی نیز از آن سخن گفتهاند و از تثبیت نرخ ارز انتقاد کردهاند و آن را عاملی برای سرکوب صادرات غیرنفتی خواندهاند.
تیغ دو دم
اما واقعی کردن قیمت ریال در برابر ارزش برابری دیگر ارزها تیغی دولبه برای اقتصاد ایران به شمار میرود، دولتمردان ایرانی در سالهای اخیر در برابر انتقاد کارشناسان نسبت به سیل واردات به اقتصاد ایران، تا ۸۰ درصد این واردات را سهم واردات کالاهای واسطه ای و سرمایه ای برای انجام تولید عنوان میکنند، اگر این آمار درست باشد افزایش ارزش برابری ارزهای خارجی به معنای افزایش قیمت تمام شده کالاهای وارداتی و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده کالاهای تولیدی و کالاهای مصرفی وارداتی است که در نهایت به معنای افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم خواهدبود.
حذف سه صفر از پول ملی نیز اگرچه بار روانی تورم را تا حدودی کاهش داده و در ظاهر ارزش پول ملی را با ثبت واحد جدید اندازهگیری، احیا میکند، اما در عمل شاخصهای واقعی و کلان اقتصاد را متاثر نخواهدکرد و اگر اتفاقات دیگری مکمل این اطلاح پولی نباشد در نهایت ارزش واقعی پول ملی را که با اعتماد عمومی مردم و ارزش تولید ناخالص داخلی در ارتباط است، بهبود نخواهدبخشید.
شاید با احتساب آنکه در سی سال گذشته ارزش ریال بیش از ۲۰۰ برابر کاهش یافته و تحمل نرخ تورمهایی دو رقمی در این سالها قدرت خرید پول ملی ایرانیان را به شدت کاهش داده، چاپ و انتشار پولی جدید بدون صفرهای بسیار را الزامی میکند، اما در نهایت این سیاست به عنوان برنامه ای معجزهآور برای حل بحران رکود تورمی و دیگر مشکلات ساختاری اقتصاد ایران بسیار خوشبینانه و دور از واقعیت است. ضمن آنکه هزینههای اقتصادی، اجرایی و اجتماعی این تغییر نیز میتواند آثار محدود مثبت آن را به شدت کمرنگ کند.
ظاهری از اقتصاد، باطنی از سیاست
اما به نظر میرسد این برنامه به ظاهر اقتصادی، باطنی سیاسی نیز دارد، لاینا موسلی استاد دانشگاه كارولینای شمالی آمریكا، چندی پیش در مقالهای تحلیلی با اشاره به تجربه حذف صفرها از پول ملی در نزدیک به ۷۰ کشور دنیا طی نیم قرن اخیر دلایل و انگیزههای این دولتها از اجرای این سیاست را چنین برشمرده است: « زمانی كه ارزش پول به جای طلا و نقره توسط اعتماد عمومی مردم حفظ میشود، دولتها مسئولیت سنگینی برای حفظ ارزش و جایگاه پول ملی دارند. یكی از مواردی كه موجب حذف صفر پول ملی میشود، تورم است. رشد نقدینگی و افزایش عرضه پول موجب رشد تورم میشود و دولت میتواند با حذف صفر از پول ملی، جلوی افزایش تورم را بگیرد. تلاش برای اصلاح واحد پول ملی و معرفی واحد پول جدید نیز زمینه دیگری برای حذف صفرهای پول ملی است. تعریف واحد پول جدید برای مردم خیلی مشكل است. حذف صفر از پول ملی مكانیسم مناسبی برای تعریف پول ملی جدید است.»
بخشی از مقاله تحلیلی این اقتصاددان آمریکایی با توجه به شرایط سیاسی ایران پس از انتخابات جالب توجه است: هم نظامهای سیاسی دموكراتیک و هم نظامهای دیكتاتوری دلایل سیاسی برای حذف صفرهای پول ملی دارند. نظامهای دموكراتیک معمولا برای كاهش نرخ تورم اقدام به حذف صفر میكنند. در نظامهای سیاسی دموكراتیک، استفاده از حذف صفر پول ملی، میتواند تاثیر مهمی در انتخاب مجدد یك حزب داشته باشد. البته حذف صفر از پول ملی میتواند تاثیر معكوس داشته باشد و موجب شكست سیاستهای اقتصادی یك دولت و حزب شود. نظامهای دیكتاتوری نیز معمولا گاهی حتی بدون مواجهه با نرخ تورم بالا و تنها برای جلوگیری از گسترش تنشهای اجتماعی اقدام به حذف صفر از پول ملی میكنند. عمل به تعهدات اقتصادی به خصوص دستیابی به نرخ تورم پایین، نقش زیادی در افزایش اعتبار دولت در بین مردم دارد. موفقیت دولت در كاهش نرخ تورم و افزایش رشد اقتصادی، موجب تقویت جایگاه دولت در بازارهای مالی بینالمللی و تشویق سرمایهگذاری بخش خصوصی خواهد شد. در كشورهایی كه نرخ تورم شدید و بالا وجود دارد، دولتها برای كسب اعتماد مردم و اعتماد بازارهای بینالمللی با چالشهای زیادی روبهرو هستند. »
لاینا موسلی در پایان نتیجه گیری کرده است که « پول نه تنها واسطه مبادلات اقتصادی است بلكه بر هویت ملی شهروندان و اقتدار دولت نیز تاثیر میگذارد. بنابراین پول میتواند به عنوان ابزاری برای تحكیم هویت ملی و سیاسی ملتها به شمار رود. بنابر این حذف صفر از پول ملی میتواند بر دیدگاه شهروندان نسبت به وضعیت اقتصادی و هویت ملی كشورشان تاثیر گذار باشد. اگر شهروندان یک كشور همواره انتظار كاهش ارزش پول ملی خود را داشته باشند، این مسئله موجب نگرانی مقامهای دولتی خواهد شد. دولت باید با حفظ ارزش پول ملی، اعتماد شهروندان خود را نسبت به پول ملی كشور افزایش دهد و مانع از این شود كه شهروندان به ارزهای خارجی روی آورند. اگر شهروندان یک كشور به سمت استفاده بیشتر از ارزهای خارجی برای مبادلات روزانه خود حركت كنند و اعتماد عمومی نسبت به پول ملی در حال كاهش باشد، دولت باید بلافاصله حذف صفر از پول ملی را در دستور كار خود قرار دهد.»
حالا شاید بتوان بهتر درک کرد چرا همه به دنبال حذف صفرهای بی ارزش از پولی هستند که از همیشه کم ارزشتر شده است.
از اظهارات قبل و بعد محمود احمدی نژاد در ماههای اخیر چنین برمیآید که منظور رییس دولت از بازگرداندن ارزش واقعی پول ملی، حذف سه صفر از پول و تعریف واحد پولی تازه برای مبادلات است.
برنامهای که پیش از این نیز به عنوان یکی از برنامههای مورد نظر دولت تحت عنوان طرح تحول اقتصادی درباره آن سخن گفته شده و مهمترین محور آن یعنی حذف یارانهها و پرداخت نقدی این یارانهها به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسیده و آماده اجراست.
در همین زمینه: محمود احمدی نژاد: صفرهای پول ملی حذف میشود
ریال ایران «سومین پول کم ارزش دنیا»
اما هم زمان با اظهارات محمود احمدی نژاد درباره ارزش ریال، سایت "خبرآن لاین" گزارشی منتشر کرده که در ان به بررسی جایگاه ریال در میان پولهای ملی کشورهای مختلف جهان پرداخته شده است. در این گزارش تصریح شده است که پنج سال پیش واحد پول ایران دهمین پول کم ارزش دنیا بوده، حال آنکه در تازه ترین ارزیابیها از ارزش برابری واحد پول کشورهای مختلف جهان در برابر دلار آمریکا نشان میدهد که ریال ایران تنها از واحد پول سائوتام و ویتنام با ارزش تر است.
بر اساس گزارشی که خبرگزاری بلومبرگ پنج سال قبل منتشر کرده بود، ریال ایران دهمین پول کم ارزش دنیا لقب گرفته بود، اما حال پس از پنج سال از آن گزارش ریال ایران به سومین پول کم ارزش دنیا تنزل کرده است.
تا آنجا که ارزش برابری ریال ایران در برابر دلار حتی از دلار زیمباوه که بحران تورمی و پولی شدیدی را در سالهای اخیر داشته نیست کمتر شده است.
این گزارش خود به خوبی بیانگر لزوم توجه دولت و بانک مرکزی ایران نسبت به ارزش پول ملی است که بر اساس قانون حفاظت از ارزش آن وظیفه ذاتی بانک مرکزی است. اما آیا حذف صفرهای پول کمکی به بازگشت ارزش ریال خواهدکرد؟
«دلار هفت هزار تومان است، نَه هزارتومان»
محمود احمدی نژاد در اظهارات اخیر خود از بازگشت ریال به ارزش واقعی آن سخن گفته است، حال آنکه به نظر میرسد بر اساس آنچه کارشناسان میگویند اگر دولت دست مداخله گر خود را از بازار آزاد ارز ایران بردارد و اجازه دهد تا ریال به طور واقعی نرخ ارزش برابری خود با دلار و دیگر ارزها را بیابد اوضاع به مراتب بدتر خواهدشد.
کمااینکه چندی پیش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا در گزارشی با انتقاد از سیاست تثبیت نرخ ارز که ر سالهای گذشته انجام شده، قیمت واقعی نرخ هر دلار در بازار را نه یک هزارتومان فعلی بلکه بین سه تا هفت هزار تومان ارزیابی کرد و در همان گزارش از لزوم رساندن قیمت دلار به حداقل سه هزار تومان سخن گفت که به اعتقاد گزارش نویس خبرگزاری دولت، سیاستی درست و اصولی ارزیابی شده است. در این گزارش خبرگزاری دولت آمده است: « با افزایش نرخ ارز تا حداقل ۳۰۰۰ تومان دولت میتوان با صرف یک سوم از ارز حاصل از فروش نفت همان میزان نقدینگی کسب کرده و ارز صرفه جویی شده را صرف سرمایه گذاری در نوسازی صنایع کند. تولید داخل نیز بدلیل فراهم شدن امکان رقابت اشتغال عظیمی را ایجاد خواهد کرد.»
واقعی کردن قیمت ریال در برابر ارزش برابری دیگر ارزها تیغی دولبه برای اقتصاد ایران به شمار میرود، دولتمردان ایرانی در سالهای اخیر در برابر انتقاد کارشناسان نسبت به سیل واردات به اقتصاد ایران، تا ۸۰ درصد این واردات را سهم واردات کالاهای واسطه ای و سرمایه ای برای انجام تولید عنوان میکنند، اگر این آمار درست باشد افزایش ارزش برابری ارزهای خارجی در نهایت به معنای افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم خواهدبود.
درخواست برای واقعی کرده قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای دیگر خواسته ای است که بارها صادرکنندگان حاضر در اتاق بازرگانی نیز از آن سخن گفتهاند و از تثبیت نرخ ارز انتقاد کردهاند و آن را عاملی برای سرکوب صادرات غیرنفتی خواندهاند.
تیغ دو دم
اما واقعی کردن قیمت ریال در برابر ارزش برابری دیگر ارزها تیغی دولبه برای اقتصاد ایران به شمار میرود، دولتمردان ایرانی در سالهای اخیر در برابر انتقاد کارشناسان نسبت به سیل واردات به اقتصاد ایران، تا ۸۰ درصد این واردات را سهم واردات کالاهای واسطه ای و سرمایه ای برای انجام تولید عنوان میکنند، اگر این آمار درست باشد افزایش ارزش برابری ارزهای خارجی به معنای افزایش قیمت تمام شده کالاهای وارداتی و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده کالاهای تولیدی و کالاهای مصرفی وارداتی است که در نهایت به معنای افزایش سطح عمومی قیمتها و تورم خواهدبود.
حذف سه صفر از پول ملی نیز اگرچه بار روانی تورم را تا حدودی کاهش داده و در ظاهر ارزش پول ملی را با ثبت واحد جدید اندازهگیری، احیا میکند، اما در عمل شاخصهای واقعی و کلان اقتصاد را متاثر نخواهدکرد و اگر اتفاقات دیگری مکمل این اطلاح پولی نباشد در نهایت ارزش واقعی پول ملی را که با اعتماد عمومی مردم و ارزش تولید ناخالص داخلی در ارتباط است، بهبود نخواهدبخشید.
شاید با احتساب آنکه در سی سال گذشته ارزش ریال بیش از ۲۰۰ برابر کاهش یافته و تحمل نرخ تورمهایی دو رقمی در این سالها قدرت خرید پول ملی ایرانیان را به شدت کاهش داده، چاپ و انتشار پولی جدید بدون صفرهای بسیار را الزامی میکند، اما در نهایت این سیاست به عنوان برنامه ای معجزهآور برای حل بحران رکود تورمی و دیگر مشکلات ساختاری اقتصاد ایران بسیار خوشبینانه و دور از واقعیت است. ضمن آنکه هزینههای اقتصادی، اجرایی و اجتماعی این تغییر نیز میتواند آثار محدود مثبت آن را به شدت کمرنگ کند.
ظاهری از اقتصاد، باطنی از سیاست
اما به نظر میرسد این برنامه به ظاهر اقتصادی، باطنی سیاسی نیز دارد، لاینا موسلی استاد دانشگاه كارولینای شمالی آمریكا، چندی پیش در مقالهای تحلیلی با اشاره به تجربه حذف صفرها از پول ملی در نزدیک به ۷۰ کشور دنیا طی نیم قرن اخیر دلایل و انگیزههای این دولتها از اجرای این سیاست را چنین برشمرده است: « زمانی كه ارزش پول به جای طلا و نقره توسط اعتماد عمومی مردم حفظ میشود، دولتها مسئولیت سنگینی برای حفظ ارزش و جایگاه پول ملی دارند. یكی از مواردی كه موجب حذف صفر پول ملی میشود، تورم است. رشد نقدینگی و افزایش عرضه پول موجب رشد تورم میشود و دولت میتواند با حذف صفر از پول ملی، جلوی افزایش تورم را بگیرد. تلاش برای اصلاح واحد پول ملی و معرفی واحد پول جدید نیز زمینه دیگری برای حذف صفرهای پول ملی است. تعریف واحد پول جدید برای مردم خیلی مشكل است. حذف صفر از پول ملی مكانیسم مناسبی برای تعریف پول ملی جدید است.»
بخشی از مقاله تحلیلی این اقتصاددان آمریکایی با توجه به شرایط سیاسی ایران پس از انتخابات جالب توجه است: هم نظامهای سیاسی دموكراتیک و هم نظامهای دیكتاتوری دلایل سیاسی برای حذف صفرهای پول ملی دارند. نظامهای دموكراتیک معمولا برای كاهش نرخ تورم اقدام به حذف صفر میكنند. در نظامهای سیاسی دموكراتیک، استفاده از حذف صفر پول ملی، میتواند تاثیر مهمی در انتخاب مجدد یك حزب داشته باشد. البته حذف صفر از پول ملی میتواند تاثیر معكوس داشته باشد و موجب شكست سیاستهای اقتصادی یك دولت و حزب شود. نظامهای دیكتاتوری نیز معمولا گاهی حتی بدون مواجهه با نرخ تورم بالا و تنها برای جلوگیری از گسترش تنشهای اجتماعی اقدام به حذف صفر از پول ملی میكنند. عمل به تعهدات اقتصادی به خصوص دستیابی به نرخ تورم پایین، نقش زیادی در افزایش اعتبار دولت در بین مردم دارد. موفقیت دولت در كاهش نرخ تورم و افزایش رشد اقتصادی، موجب تقویت جایگاه دولت در بازارهای مالی بینالمللی و تشویق سرمایهگذاری بخش خصوصی خواهد شد. در كشورهایی كه نرخ تورم شدید و بالا وجود دارد، دولتها برای كسب اعتماد مردم و اعتماد بازارهای بینالمللی با چالشهای زیادی روبهرو هستند. »
لاینا موسلی در پایان نتیجه گیری کرده است که « پول نه تنها واسطه مبادلات اقتصادی است بلكه بر هویت ملی شهروندان و اقتدار دولت نیز تاثیر میگذارد. بنابراین پول میتواند به عنوان ابزاری برای تحكیم هویت ملی و سیاسی ملتها به شمار رود. بنابر این حذف صفر از پول ملی میتواند بر دیدگاه شهروندان نسبت به وضعیت اقتصادی و هویت ملی كشورشان تاثیر گذار باشد. اگر شهروندان یک كشور همواره انتظار كاهش ارزش پول ملی خود را داشته باشند، این مسئله موجب نگرانی مقامهای دولتی خواهد شد. دولت باید با حفظ ارزش پول ملی، اعتماد شهروندان خود را نسبت به پول ملی كشور افزایش دهد و مانع از این شود كه شهروندان به ارزهای خارجی روی آورند. اگر شهروندان یک كشور به سمت استفاده بیشتر از ارزهای خارجی برای مبادلات روزانه خود حركت كنند و اعتماد عمومی نسبت به پول ملی در حال كاهش باشد، دولت باید بلافاصله حذف صفر از پول ملی را در دستور كار خود قرار دهد.»
حالا شاید بتوان بهتر درک کرد چرا همه به دنبال حذف صفرهای بی ارزش از پولی هستند که از همیشه کم ارزشتر شده است.