چهل و نهمین دوره جشنواره جهانی فیلم روتردام در هلند که از بزرگ ترین جشنوارههای سینمای مستقل جهان محسوب میشود، روز یکشنبه دوم فوریه (سیزدهم بهمن) به کار خود پایان داد.
جایزه ببر بهترین فیلم امسال به یک فیلم چینی به نام «ابر در اتاق او» ساخته ژنگ لو زینیوآن رسید؛ داستان دختر ۲۲ سالهای به نام «موزی» که برای جشن گرفتن سال نو پس از سالها به محل تولدش بازمیگردد و به نظرش همه چیز غریب میرسد.
این فیلم سیاه و سفید سعی دارد داستان نسل گمشدهای را روایت کند که از ارتباط برقرار کردن با نسل پیش عاجز است و در روابط اجتماعی خود به بن بست میرسد.
فیلم سبک مستندگونهای را برمی گزیند و سعی دارد با تصاویر سیاه و سفید تضاد دنیای درونی شخصیت اصلی را با دنیای بیرونی به نمایش بگذارد.
بخش مسابقه اصلی روتردام فرصتی است برای سینماگران جوان تا بتوانند قابلیتهای خود را به نمایش بگذارند. امسال ده فیلم در این بخش رقابت کردند که سرانجام جایزه چهل هزار یورویی این جشنواره -که بین فیلمساز و تهیه کننده تقسیم میشود- از آن فیلم «ابر در اتاق او» شد.
شرقیها روزهای خوبی را در جشنواره روتردام امسال سپری کردند و جایزه تماشاگران هم به فیلمی از کره جنوبی رسید: «انگل» (پارازیت) ساخته بونگ جونهو، فیلم تحسین شده جشنواره کن که بخت بسیاری هم برای دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی امسال دارد. فیلم کنکاشی هوشمندانه است درباره اختلاف طبقاتی که با زبانی طنز و فضایی نسبتاْ ساده هر نوع تماشاگری را با خود درگیر میکند و میتواند با فضایی حساب شده و فیلمنامه ای درخشان، به گمان بسیاری بهترین فیلم سازندهاش را رقم بزند.
جایزه منتقدان بین المللی (فیپرشی) هم امسال به یک فیلم چینی رسید: «فقط تو به تنهایی» ساخته زو زو که این بار هم حکایت زن جوانی است در چین امروز که مشکلش ارتباط برقرار کردن است.
انبوهی فیلم در پی کشف استعداد
هدف جشنواره روتردام برای کشف استعدادهای تازه و تمرکز بر فیلمسازان جوان و از راه رسیده به جای فرشهای قرمز و ستارگان سینما این جشنواره را از سایر جشنوارهها متمایز میکند.
اما حضور انبوهی فیلم (امسال ۵۷۳ فیلم بلند و کوتاه) و ناشناس بودن اغلب سازندگان آنها انتخاب فیلم برای تماشا در این جشنواره را به بازی لاتاری شبیه میکند: غالب اوقات میبازی اما اگر خوشاقبال باشی گاه با فیلم خوبی روبهرو میشوی که در هیچ جشنواره دیگری نمیتوانستی تماشایش کنی.
تمرکز بر بخش اصلی و تماشای فیلمهای بخش «آینده روشن» هم چندان دردی را دوا نمی کند، کما این که در بین ده اثر اصلی مسابقه هم فیلمها کیفیتهای بسیار متفاوتی دارند و از پیش نمی توان حدس زد که این آثار عمدتاً تجربی آنچنان که باید و شاید جذاب باشند.
غالب این فیلمسازان جوان مشکل مشترکی را در آثارشان تکرار میکنند: نهایت تلاش آنها در جهت خلق نماهای زیباست بی آن که کلیت فیلم از ساختار قدرتمند و تاثیرگذاری برخوردار باشد.
«قدرت» ساخته خورخه تیلان آرماند از ونزوئلا در بخش مسابقه از جمله این فیلمهاست: مملو از نماهای زیبا که روی پرده بزرگ آیماکس چشمنواز هم هست، اما عدم تجربه فیلمساز مانع از خلق جهانی است که بتواند تماشاگر را درگیر کند. با آن که فیلمساز داستان بسیار شخصی ای را درباره پدر الکلی خودش روایت میکند و ساختاری مستندگونه هم به آن میبخشد، اما توانایی شناساندن شخصیت اصلیاش را ندارد.
سینمای ایران
فیلمسازان جوان ایرانی، امسال در بخش مسابقه پذیرفته نشدند، با آن که تعداد زیادی فیلم از سینمای ایران تقاضای حضور در این جشنواره را داشتند. برنامهریزان جشنواره دو فیلم مستند درباره سینمای پیش از انقلاب را بر دیگر تجربههای فیلمسازان ایرانی ترجیح دادند؛ دو فیلمی که بیشتر جنبه اطلاعدهی دارند تا این که ارزش هنری در دل داشته باشند.
«زن به روایت مرد» و «فیلمفارسی» شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند: هر دو به تمامی از تصاویر فیلمهای پیش از انقلاب ساخته شدهاند؛ اولی بر یک موضوع مشخص (زنان از نگاه مردانه در سینمای پیش از انقلاب) دست گذاشته و دومی سعی دارد همه جوانب سینمای پیش از انقلاب را روایت کند. اولی تنها به میاننویسهای کوتاهی اکتفا کرده و دومی مقاله بلندی است که روی تصاویر فیلمها روایت میشود.