امیر سیاح، رئیس مرکز ملی مطالعات پایش و بهبود محیط کسبوکار، اخیراً گفته است با اعطای شناسهٔ یکتا به دستفروشان حرفهٔ دستفروشی بهعنوان کسبوکار رسمی شناخته میشود.
هرچند هنوز این طرح به قانون تبدیل نشده، با این حال با افزایش تعداد دستفروشها این احتمال تقویت شده که با ثبت دستفروشی بهعنوان یک شغل رسمی، وعدهٔ سالی یک میلیون شغل دولت محقق جلوه داده شود.
هر موج تورمی تنها به فقیرشدن گروهی دیگر از مردم منتهی نمیشود، بلکه فشار معیشتی گروهی دیگر از مردم را ناچار میکند که به مشاغل کاذب روی آورند؛ مشاغلی که نه خبری از بیمه در آن هست و نه بازنشستگی و نه حتی فردای آن روشن است.
دستفروشی پدیدهٔ جدیدی نیست؛ سالهاست که دستفروشی شغل دوم و در سالهای اخیر تبدیل به شغل اول گروهی از مردم شده است که یا نتوانستهاند شغل مناسبی پیدا کنند یا بهدلیل تعطیلی کارخانهها و مراکز تولیدی شغل خود را از دست دادهاند. آنهایی که دستفروشی را بهعنوان شغل اول یا دوم انتخاب میکنند، عموماً نه سرمایهای دارند که با آن کسبوکاری راه بیندازند و نه درآمدشان کفاف روزمرهٔ زندگی را میدهد.
تورم مزمن اقتصاد ایران بهخصوص در یک دههٔ گذشته بر تعداد مشاغل غیررسمی افزوده است؛ از کولبری در مرزها گرفته تا دستفروشی، همه نوع سختی را تحمل میکنند تا چرخ یک زندگی بچرخد. دستفروشی یکی از مشاغلی است که در سالهای اخیر پررونق شده است، تا جایی که حتی مسئولان جمهوری اسلامی در مواجهه با این پدیده تصمیم دارند آن را یک شغل رسمی به حساب بیاورند.
اگر این طرح شناسایی رسمی حرفهٔ دستفروشی اجرایی شود، آمارهای رسمی نرخ بیکاری که در بهار امسال ۸.۲ درصد اعلام شد، باز هم کاهش مییابد، این در حالی است که عملاً شغل جدیدی به جمعیت شاغلان کشور اضافه نشده است.
صولت مرتضوی ،وزیر کار دولت جمهوری اسلامی، هفتهٔ گذشته ادعا کرد که «دولت سیزدهم براساس وعدهٔ خود در ایجاد سالانه یک میلیون فرصت شغلی، از ابتدای دولت تا کنون موفق به اشتغالآفرینی برای بیش از یک میلیون و ۹۷۰ هزار نفر شده است».
در تلاش برای تأمین معاش با شغلهای کاذب
دستفروشی نه نیاز به مهارت خاصی دارد و نه سرمایهٔ آنچنانی، اما شغل آسانی هم نیست. برای برخیها دستفروشی حتی شغل اول و درآمد اولشان است. در سالهای اخیر تعداد کسانی که دستفروشی را بهعنوان شغل دوم برگزیدهاند، هم کم نیستند؛ بهخصوص که موجهای تورمی سالهای اخیر فشار زیادی را به معیشت خانوارها را وارد کرده که باعث شده دستفروشی رونق پیدا کند.
علاوه بر دستفروشی، در میان مشاغل کاذبی که در سالهای اخیر گسترش یافته، اپلیکیشن تاکسیهای اینترنتی را هم باید به این گروه افزود. برای کسانی که خودرو دارند، مسافرکشی تبدیل به منبع اصلی درآمد شده است.
براساس گزارش رسانههای داخلی، گروه قابل توجهی از کسانی که از طریق تاکسیهای اینترنتی امرار معاش میکنند، این شغل، شغل دومشان محسوب میشود که عموماً بعد از تمام شدن ساعت کاری ادارات و شرکتها ناچارند تا پاسی از شب کار کنند تا آخر ماه دخلشان با خرجشان بخواند.
در میان آنها حتی گروهی از شهرستانها به تهران آمدهاند که بسیاری از آنها در همان خودرویی که با آن مسافرکشی میکنند، زندگی میکنند.
وبسایت اکو ایران بهنقل از امیر فتاحیان، مدیرعامل شرکت شهربان و حریمبان، مینویسد: «وقتی دستگاه کارآفرین کار تولید نمیکند و یا وقتی شاخص تورم افزایش پیدا میکند، ممکن است دستفروش تولید شود.»
با در نظر گرفتن آسیبهای اجتماعی ناشی از گسترش این نوع مشاغل کاذب، حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگو با روزنامهٔ اینترنتی فراز گفته است: «با توجه به زمزمههایی در مورد اینکه "دستفروشی هم شغل محسوب میشود"، باید گفت در محاسبهٔ آماری که در مورد ایجاد اشتغال برای یک میلیون و ۹۷۰ هزار تومان نفر بیان میشود، دستفروشان را هم محاسبه کردهاند.
بهگفتهٔ وی، حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد اشتغال کشور اشتغال غیررسمی است؛ مشاغلی که بیمه ندارد، دستمزد خیلی پایین دارد، شغلهایی که بیثبات هستند، مثل دستفروشی، راننده اسنپ، خیاطی و غیره. معمولاً این گروهها با حداقل دستمزد و کمتر از حقوقی که قانون تعریف کرده است کار میکنند و همچنان مورد استثمار قرار میگیرند.»
سقوط طبقه متوسط
اگر تا پیش از این دستفروشها فقط در پیادهروهای مرکز شهرها حضور داشتند، در سالهای اخیر حضور آنها در همه جای شهرها پررنگ است. نه فقط تهران، بلکه در شهرهای کوچک هم جمعیت زیادی از دستفروشها را میتوان یافت که در پرترددترین نقاط شهر بساطشان را پهن کردهاند؛ از واگنهای مترو، اتوبوس، پشت چراغ راهنمایی و رانندگی گرفته تا جلوی درِ دانشگاهها و مدارس و هرجای شهر که جمعیتی در تردد باشد، دستفروشها حضور دارند.
برخی آمارها حکایت از آن دارد که تعداد دستفروشهای تهران بهتنهایی به ۳۰ هزار نفر رسیده است. در سراسر کشور تعداد دستفروشها بیش از ۴۵۰ هزارنفر اعلام شده است. البته این آمارها هم تخمینی است. علیرضا زاکانی شهردار تهران گفته است که جمعیت دستفروشهای تهران «حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار و شاید بیشتر» است.
گسترش پدیدهٔ دستفروشی نه فقط تبعات اجتماعی در پی دارد بلکه باعث نارضایتی کسبه هم شده است. در هفتههای گذشته گروهی از کاسبان در اعتراض به گسترش دستفروشها در پیادهروها مقابل ساختمان شهرداری تهران تجمع کرده بودند.
رسانهها به نقل از معترضان نوشتند که کاسبان به حضور بیشمار دستفروشان اعتراض دارند زیرا بهگفتهٔ آنان، دستفروشها بدون پرداخت مالیات و عوارض به درآمد میرسند درحالیکه کسبوکار مغازهداران به دلیل تورم فزاینده اغلب کساد است.
اگرچه تعداد برخوردهای خشونتآمیز مأموران شهرداری با دستفروشان کاهش یافته است، با این حال دستفروشها همیشه نگران و آماده هستند که بساط خود را در چشمبههمزدنی در خورجین بریزند تا اجناسشان را ماموران شهرداری تخریب یا ضبط نکنند.
تورم و گسترش فقر شرایط زندگی را در ایران برای بیش از نیمی از جمعیت کشور سخت کرده است. حسین راغفر، اقتصاددان، میگوید: «بخش قابل توجهی از طبقهٔ متوسط جامعه به طبقه پایین فرو ریخته و این اتفاق به زیان طبقات متوسط تمام شده است»؛ طبقهٔ متوسطی که حالا جز دستفروشی راهکار دیگری برای تأمین هزینههای خود ندارند.