یک پژوهش گسترده روی کتابهای درسی دورۀ ابتدایی سال تحصیلی گذشته نشان میدهد تنها در ۳۲ درصد از دروس کل کتابهای این دوره اثری از مذهب نیست.
براساس این پژوهش که کتابچۀ گزارش آن روز جمعه ۱۷ فروردین رونمایی شد، از دو هزار و ۷۰۱ تصویر این کتابها فقط ۱۱ درصد متعلق به زنان است، ضمن آنکه این زنان نیز هویت مستقل ندارند بلکه به عنوان همسر، مادر، خواهر یا دختر یک مرد مذهبی شانس ورود به کتابها را پیدا کردهاند.
سعید پیوندی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در فرانسه، با همکاری گروه «ضمیمه» تصاویر و محتوای این کتابها را بهطور دقیق بررسی کردهاند و نتیجۀ این پژوهش را در کتابچهای با عنوان «اشکال و گسترۀ نابرابریهای جنسیتی در کتابهای درسی دوره ابتدایی در سال ۱۴۰۱- ۱۴۰۲» منتشر کردهاند.
کمپین «ضمیمه» با هدف رفع تبعیضهای جنسیتی از کتابهای درسی و فرهنگ مدارس ایران از طریق پژوهش، آموزش معلمان و والدین، تولید محتوای جایگزین و ترویج برابری جنسیتی فعالیت میکند.
در این پژوهش بیش از دو هزار و ۷۰۰ تصویر از ۴۱ کتاب فارسی، مطالعات اجتماعی، هدیههای آسمانی و تفکر و پژوهش دورۀ ششسالۀ ابتدایی بهصورت کمّی و کیفی با هدف بررسی جایگاه و تصویر زنان و مردان و اشکال گوناگون نابرابریهای جنسیتی تحلیل شده است.
نسبت آموزش رسمی با شکاف جنسیتی
بخشی از جامعۀ ایرانی نسبت به تبعیضهای جنسیتی معترض است که نمود آن در اعتراضات و جنبش سال ۱۴۰۱ تحت عنوان «زن زندگی آزادی» عیان شد. برخی آمارها نشان میدهد شکاف جنسیتی در ایران در حال گسترش است.
۳۰ خرداد ۱۴۰۲، مجمع جهانی اقتصاد در گزارش شاخص شکاف جنسیتی جهانی، رتبه ایران را در میان ۱۴۶ کشور را ۱۴۳ اعلام کرد. از میان ۹ کشور آسیای جنوبی، ایران تنها بالاتر از افغانستان و در رتبۀ هشتم قرار گرفته است. طبق این گزارش، برابری و تساوی در ایران، سریلانکا و افغانستان (در گروه جنوب آسیا) عقبگرد داشته است.
گروه «ضمیمه» سه دوره تغییر و تحول محتوایی در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ظرف ۴۴ سال گذشته را دستهبندی کرده است. بخشی از این تغییرات شامل گنجاندن دروس و تعلیمات اسلامی در محتوای درسی است و بخشی دیگر مرتبط با نقشهای زن و مرد در خانه و جامعه است.
این تغییرات از سال ۱۳۵۸ و با حذف بخشهای مربوط به حکومت پهلوی، افزایش دروس دینی، تصفیۀ معلمان «غیرمکتبی»، ایجاد تشکلهای دولتی مانند بسیج و انجمن اسلامی، تأسیس امور پرورشی برای نظارت بر فعالیتها و رفتار دانشآموزان و معلمان آغاز شد و با تصویب قانون جامع اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش در سال ۶۶ که بر «تقویت و تحکیم مبانی اعتقادی و معنوی دانش آموزان از طریق تبیین و تعلیم اصول و معارف احکام دین مبین اسلام تکیه میکند»، ادامه پیدا کرد.
اسلامی کردن آموزش و تصویب سند تحول بنیادی آموزش و پرورش در سال ۱۳۹۰ سومین تحول در این حوزه بود؛ سندی که براساسا آن هویت دینی مقدم بر هویت ملی است و همه جا از واژه اسلامی–ایرانی استفاده میشود.
ورود طلاب به مدارس نیز در این راستا بوده است. مرداد ۱۴۰۲ ایلنا به نقل از حسین ملانوری، معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزههای علمیه کشور، اعلام کرد: «۲۱ هزار طلبه در مدارس آموزش و پرورش فعالیت میکنند که سهچهارمِ آنها خواهران هستند.» از جمله موضوعاتی که به گفتۀ او در آموزش و پرورش دنبال میشود، بحث «حجاب و عفاف» است و طلبههای خانم برای آن برنامه خاصی دارند و آن را پیاده میکنند.
بخش دیگر تحولات آموزش و پروش مرتبط با تغییرات محتوایی کتابها است.
وزن سنگین دین در برنامه درسی
پژوهش ضمیمه در کتابهای فارسی، مطالعات اجتماعی و هدیههای آسمانی نشان میدهد موضوعات اخلاقی در کتاب فارسی با ۲۸ درصد بالاترین سهم را دارد و بعد از آن دین با ۱۹ درصد در رتبه دوم است. موضوعات آموزشی و علمی سهم ۸ و ۵ درصدی دارند.
در کتاب مطالعات اجتماعی سهم موضوعات اجتماعی ۲۴ درصد، دین ۷ درصد و آموزشی یک درصد است. سهم موضوعات دینی در کتاب هدیههای آسمانی ۸۳ درصد و مسائل علمی و آموزشی هر کدام یک درصد است. سهم محیط زیست در این کتابها به ترتیب یک، پنج و دو درصد است.
در نمونهای دیگر، بیش از نیمی از محتوای کتاب آموزش زبان و ادبیات فارسی شامل مجموعهای از اشعار در مدح خداوند، سرگذشت شخصیتهای دینی و یا سیاسی و شهدای جنگ است. بهطور کلی نیز فقط در ۳۲ درصد از درسهای بررسیشده اثری از مذهب نیست.
در کتاب مطالعات اجتماعی که مجموعهای شامل تاریخ، جغرافیا و مدنی است، محتوا به گونهای طراحی شده که موضوعی مانند اوقات فراغت را به دین ارتباط دهد.
برای مثال در کتاب پایه ششم سؤال میشود که چه مدت از اوقات فراغت خود را به عبادت و خواندن قران اختصاص میدهید؟ (مطالعات اجتماعی، پایه ششم، ۱۴۰۱، ص ۶۸). این سؤال و جواب، حق انتخاب و تفکری به کودکان نمیدهد.
تصویرگری مذهبی در کتب درسی
تصاویر بخش قابل توجهی از کتابها در دوره ابتدایی را به خود اختصاص میدهند تا آموزش برای دانشآموزان آسانتر شود. بررسی تصاویر میتواند اولویتهای نظام آموزشی را در کتب درسی نشان دهد.
در بخش تصاویر میزان موضوعات آموزشی در بین دو هزار و ۱۷۵ تصویر بیشتر از موضوعات مذهبی است. اما رتبۀ بعدی بلافاصله پس از موضوعات آموزشی در صدر قرار دارد. نماز جمعه، مسجد، مراسم عزاداری، اماکن مذهبی از آن جمله هستند.
آخرین موضوع در این جدول ورزش است. تصاویر فرهنگی، هنری، سینما و یا تئاتر هم یا سهمی ندارند یا در اقلیت مطلق هستند.
زمینههای موضوعی تصاویر کتابهای درسی دوره ابتدایی
احتمالا بهترین دوره برای آشنایی با مشاهیر حین آموزش در مدرسه است. در کتابهای دوره ابتدایی تصویر ۵۱۸ فرد تصویر شده که ۶۶ درصد آن سهم گروههای سیاسی-مذهبی معاصر، شخصیتهای اسلام و ادیان دیگر است.
روحالله خمینی، علی خامنهای، پیامبران، خانوادههای آنها و امامان، ابوذر، بلال، آسیه و حلیمه از آن جملهاند. مشاهیر ادبی، فرهنگی، هنرمندان و دانشمندان سهمشان تنها یکپنجم (۱۸ درصد) است.
ازجمله شخصیتهای معاصری که امکان ورود به کتابهای درسی را پیدا کردهاند، میتوان از «شهدای جنگ»، دانشمندان هستهای کشتهشده و مسئولان سیاسی یاد کرد.
دنیای مردانۀ کتابهای درسی
تصاویر «کبری» بیخیال و «زاغ» سادهلوح قرار بود داستانشان را باورپذیر کند. شیوۀ باورپذیری نیز در راستای الگوی جمهوری اسلامی تغییر کرده است. باید باور کرد جای زنان در خانه است. از دو هزار و ۷۰۱ تصویر مورد بررسی، ۵۹ درصد فقط به مردان و پسران و ۲۲درصد به زنان و دختران تعلق داشته است.
در حالی که در دنیای واقعی میتوان زنان را در تمام عرصهها فعال دید، اما در کتابهای درسی، سهم تصاویر تکجنسیتی زنان در حوزههای سیاست و زندگی روزمره هریک تنها حدود ۷ درصد، در حوزۀ فعالیت اقتصادی فقط ۱۱ درصد و در حوزۀ ورزش تنها ۱۸ درصد است و مابقی به مردان و پسران تعلق دارد.
همچنین زنان در خارج از خانه در فضاهای تکجنسیتی مانند مدارس دخترانه یا مکانهای مذهبی دیده میشوند. این پژوهش میگوید طراحان کتب درسی احتمالاً انتظار حضور زنان در عرصههای اجتماعی، سیاست و اقتصاد را ندارند که سهم تصاویر آنها در کتابها کمتر از ۱۱ درصد است.
پروژۀ حذف زنان
الگوی متناسب با چهارچوب جمهوری اسلامی باید از میان شخصیتهای مذهبی انتخاب شود که هیچ کدام در حوزههای علمی، هنری و فرهنگی نیستند. تبلیغات ۴۴ ساله نیز جز این نمیگوید.
از دو هزار و ۷۰۱ تصویر، ۵۱۸ مورد مربوط به شخصیتهای علوم، سیاست، ادبیات و دین است و فقط ۱۱ درصد متعلق به زنان است. این زنان نیز هویت مستقلی ندرند بلکه به عنوان همسر، مادر، خواهر یا دختر یک مرد مذهبی شانس ورود به کتابها را پیدا کردهاند. آسیه، مریم مقدس، خدیجه، فاطمه زهرا، مادر موسی، نرگس و یا زینب از آن جملهاند.
تبعیض جنسیتی در انتشار زندگینامه نیز مشهود است. از ۲۵ زندگینامۀ منتشرشدۀ افراد مشهور تنها ریحانه خوارزمی شانس معرفی داشته است.
همچنین از ۸۶ نویسنده و شاعری که آثارشان در کتابهای فارسی منتشر شده، تنها نام ۱۵ زن دیده میشود.
زنان در حاشیۀ بازار کار
زنان سالانه سهم بالاتری از دانشگاهها را به دست میآورند. طبق گزارش ایسنا در مهرماه ۱۴۰۲، سهم ۳۱درصدی زنان دانشجو در سال ۱۳۵۶ به ۶۱ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است. با این حال مشارکت اقتصادی آنان پایین است. سایت فردای اقتصاد در سال ۱۴۰۱، نرخ مشارکت زنان در اقتصاد ایران را طبق آمار بانک جهانی، ۱۴.۳ درصد اعلام کرد. ایران میان ۱۹۳ کشور رتبه چهارم از آخر را به دست آورده است.
سهم اندک زنان از فعالیتهای اقتصادی را میتوان در تصاویر کتابهای درسی هم دید. در میان ۳۰۴ تصویری که فعالیتهای اقتصادی را نشان میدهد، سهم زنان حدود ۱۱ درصد است.
در مجموع حضور مردان در تصاویر تکجنسیتی فعالیت اقتصادی هفت برابر زنان است. زنان حتی تنوع شغلی چندانی ندارند و به صورت تکجنسیتی بهعنوان پرستار، ملکه، دندانپزشک، چشمپزشک و مشاور نمایش داده شدهاند. این تنوع برای مردان از رئیسجمهور و وزیر تا کارمند، قاضی، فیلسوف، نوازنده، خلبان و هنرمند و... دیده میشود.
تقسیمبندی نقشها در خانه
خانه و خانواده نقش محوری برای جمهوری اسلامی دارد که قرار است نقشها از آنجا به کودکان تفهیم شود. تلاش کتابهای درسی تقویت این نقشها است. در کتابهای درسی مرد نانآور خانه است و زن در خانه است و اگر شغلی دارد، قرار است کمکخرج خانواده باشد.
در کتاب مطالعات پایه سوم دبستان در جدولی وظایف اعضای خانواده دستهبندی شده بر این اساس که آشپزی و شستن ظرفها و گردگیری زنانه و مختص مادرها و دخترها است و مردان به حریم آنها وارد نمیشوند. در عوض کارهای مربوط به فضای باز یا حیاط مردانه هستند.
تفکیک جنسیتی در کتابهای درسی
بذر تفکیک جنسیتی پیش از آن که در مصوبات مجلس و شورای شهر پاشیده شود، در مدارس و کتابهای درسی گذاشته شده است. در کتابهایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، در کمتر از یکپنجم تصاویر میتوان حضور همزمان دو جنسیت را دید.
همچنین، برخلاف جریان دنیای واقعی، در تصاویر کتب درسی، زنان و مردانی که کنار هم دیده میشوند، دارای یک رابطۀ خونی و یا شرعی هستند.
حجاب برتر در کتابهای درسی
«ارزندهترین زینت زن، حفظ حجاب است» این شعار دیوارهای بیرونی و داخلی مدارس دخترانه است. محتوا و تصاویر کتابهای درسی قرار است این یادآوری را تکمیل کند و مدام به آنها بگوید از سن ۹ سالگی خود را از «مردان نامحرم» بپوشانند.
درحالیکه تصاویر زنان در رسانههای رسمی و کتب درسی، با پوشش کامل شامل مانتو، مقنعه و یا روسری است، اما در نهایت از چادر به عنوان حجاب برتر یاد میشود و زنان بر اساس آن ارزشگذاری میشوند.
با این حال، تحولات یک سال و نیم اخیر در ایران که در اعتراضات «زن زندگی آزادی» جلوهگر شد، نشان داد تأکیدات و تبلیغات در حوزه حجاب اجباری نتوانسته انتظارات حاکمیت را برآورده کند. حتی با وجود تلاش برای ایجاد فاصله میان زنان و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی، آنان در عرصههای مختلف علوم، فرهنگ، اقتصاد، ورزش و هنر حضور دارند و برای سهم خود میجنگند، هر چند در کتابهای درسی نادیده گرفته شده و یا حذف شوند.
نتیجهگیری گزارش
پژوهش «ضمیمه» در پایان گزارش خود مواردی را بهعنوان نتیجهگیری این بررسی آورده و ازجمله تأکید کرده است که نابرابریهای چشمگیر کمی و کیفی میان زنان و مردان در کتابهای درسی ایران یک رویکرد کلان و ساختاری است که مصداقها و موارد مشخص آن را میتوان در بخش بزرگی از مطالب آموزشی مربوط به جامعه، خانواده و زندگی فردی مشاهده کرد.
براساس این گزارش، با بازخوانی ادبیات پژوهشی مربوط جایگاه و تصویر زن و مرد در کتابهای درسی میتوان نتیجه گرفت که نابرابریها، کلیشهها و تبعیضهای جنسیتی در گفتمان آموزشی ایران «پدیده، اتفاقی، حاشیهای و پراکنده نیست». این نابرابریهای چندوجهی که در تصاویر و مطالب دروس مختلف آشکار میشوند فراگیر، نظاممند و دارای انسجام موضوعی و گفتمانیاند. به همین خاطر هم میتوان از وجود یک ایدئولوژی جنسیتی و یا گفتمان و فرهنگ جنسیتزده سخن به میان آورد.
جامعهشناسان میگویند نابرابریهای جنسیتی در نظام آموزشی و ترویج و توجیه آن در کتابهای درسی را میتوان یکی از اشکال خشونت نمادین علیه زنان و دختران به شمار آورد. مفهوم خشونت نمادین (Symbolic Violence) در جامعهشناسی بیشتر به شکلی از خشونت غیرفیزیکی گفته میشود که در آن فرد قربانیِ بیعدالتی و یا تبعیض ناشی از قوانین، هنجارها و یا عملکرد ساختارهای اجتماعی است.
این پژوهش همچنین نتیجهگیری کرده است که «صحنهآرایی جنسیتی» کتابهای درسی در پی آن است که نسل جوان سرشتِ غیرعادلانۀ سلطۀ مردانه و نابرابری میان زنان و مردان را نبیند و به آن بهعنوان امر بدیهی و عینی تن دهد.
این در حالی است که دینزدگی برنامههای درسی و وجود یک معنویت تحمیلی منبع دائمی تنشها در محیطهای آموزشی میان نسل جوان و دستگاه آموزشی است و حکومت بهجای درک چرایی مقاومت جوانان و رویگردانی آنها از فرهنگ رسمی، همچنان و به روشهای گوناگون بر شدت فشارهای مکتبی بر مدارس میافزاید.