- رادیو فردا: آقای قابل، صفبندی اخیر روحانیون در قم و نتیجه این جبههگیری را چطور ارزیابی میکنید؟
احمد قابل: با توجه به اینکه حکومت مدعی است کارهایش اسلامی است و همه اینها را در سایه شرع جلوه میدهد، اگر وجود روحانیت در پشت سر حاکمیت و مدافع حاکمیت میبود، در این ماجراها جناح حکومت به طور طبیعی تقویت میشد. اتفاقی که در این دو ماه و اندی افتاد و شما هم به آن اشاره کردید، یعنی روحانیون عمدهای در موافقت با مردم و مخالفت با رفتار حاکمیت با مردم، اظهار نظر صریح کردند.
روحانیون معظم دیگری هم بودند که در خلوت به مسئولان حکومتی پیغام دادند که راه و رسم حکومت داری اینها نیست که شما در پیش گرفتید. آنهایی هم که هیچ نگفتند و سکوت کردند، با توجه به فشاری که از جانب حاکمیت به آنها آورده میشد، مبنی بر اینکه از آنها بیانیهای بگیرند یا که کلمهای از آنها صادر شود که به نحوی حمایت از حاکمیت در این وضعیتی که پیش آمده، باشد ولی چیزی نگفتند، اینها همه نشانگر این بود که در این ماجرا برنده مسئله در جهت اینکه روحانیت را به جانب خودش بکشاند، مردم بودند.
عملاً پشتوانهای که نظام داشت و در طول این سی سال به آن میبالید و مدعی بود که اکثریت عمده روحانیت تأییدش میکنند، در این ماجرا از دست رفت. این پشتوانه از دست رفت. برای حاکمیت خیلی گران تمام شد.
- آیتالله امینی در نماز جمعه این هفته هشدار دادند که اختلاف را به حوزه نکشانید. فکر میکنید که این اختلاف واقعاً همچنان به حوزه کشیده نشده یا اینکه پایش به حوزه هم باز شده است؟
مطمئناً به حوزه کشیده شده. یعنی اظهار نظرهای صریح آقایان علما و مراجع و همین مقاومتی که گفتم در برابر فشار حاکمیت صورت گرفت، اینها همه نشانگر کشیده شدن است.
- فکر میکنید که در صورتی که بحران به حوزه کشیده شده باشد، نقش آیتالله سیستانی به عنوان یکی از مهمترین مراجع شیعه چه میتواند باشد؟ چه تأثیری میتوانند بگذارند، یا اصلاً خودشان را داخل این ماجرا به صورت مستقیم خواهد کرد یا نه؟
اینکه یک فرد چه موضعگیری میخواهد بکند، آنهم در ردهای که آیتالله سیستانی هستند و مرجعیت شیعه حساب میشوند، و حداقل در بیرون از کشور، وقتی سخن از مرجعیت شیعه میشود در کنار نام آیتالله منتظری و برخی عالمان دیگر نام ایشان به ذهن میآید... طبیعتاً نمیشود خیلی پیش بینی کرد.
اما در خصوص این مسئله که آیتالله سیستانی از اوضاعی که در ایران پیش آمده، به شدت نگران است و نگرانی خودش را در جلسات خصوصی ابراز کرده و حتی پیغام فرستاده، نه که نامه نوشته باشد، پیغامهای شفاهی. ایشان از این اوضاع به شدت نگران و ناراحت است. مثل بقیه آقایان علما که در قم سکوت کردهاند و در این ماجرا تسلیم فشارها نشدهاند و از حاکمیت حمایت نکردهاند و حتی انتقاد کردهاند، ایشان هم در حقیقت در رده آنها است.
ولی مسلماً اگر ایشان تصمیم بگیرند که اظهار نظر صریحی کنند، به شدت برای حکومت ایران بد میشود و طبیعتاً جناح مردم خیلی تقویت خواهد شد. یعنی چون چهرهای است که حداقل در بیرون از ایران و سطح بینالمللی با توجه به اوضاع عراق چهرهای تأثیرگذاری بوده و نشان داده که تصمیماتش در سطح بینالمللی تصمیمات صحیح بوده است.
منتها مشکلاتی وجود دارد. آیتالله سیستانی باید ملاحظه خیلی از افراد و طرفدارانشان در ایران را بکنند. چون اگر بنا باشد که حاکمیت سر ستیز با روحانیت را داشته باشد و بعید هم نیست، اگر مردم الان از صحنهها دور باشند و به قول خودشان بتوانند این آتش را فرو بنشانند، ممکن است در صدد انتقام بر بیایند.
بخش عمدهای از امکانات آیتالله سیستانی در ایران است و اینها میتوانند و قبلاً هم تهدیدهایی وجود داشته در این خصوص، شاید به یک نحو گروگانگیری صورت گرفته است. به همین خاطر آیتالله سیستانی راجع به اوضاع ایران کمتر به صورت صریح اظهار نظر کردهاند.
البته من به ایشان و خیلیهای دیگر انتقاد دارم که [باید] چه اتفاقی و چه اتفاق عظیمی میافتاد تا اینها سکوتشان را بشکنند؟ این همه خون به ناحق ریخته شده، این همه جنایتی که در زندانها انجام گرفته که روی زندان ابوغریب و گوانتانامو را سفید کرده، دیگر تا کجا باید انسان صبر کند؟
- تحرکاتی که امروز بین روحانیان اتفاق میافتد، به نظر شما تا چه حد میتواند با توجه به جایگاهی که مجلس خبرگان رهبری دارد بر روی جلسه آینده این مجلس تأثیرگذار باشد؟
من برخلاف آنچه در بیرون کشور و حتی بعضاً داخل کشور، به مجلس خبرگان امید میبندند، امیدی به مجلس خبرگان ندارم. علتش هم این است که نیروهایی که در مجلس خبرگان هستند، به استثنای یک اقلیتی که اسماً از اصلاحطلبان هستند و بعضاً روحانیون شجاعی هستند، که در جناح راستی بودند اما در این ماجراها یک مقدار موضعشان عوض شده، حداکثر به ۳۰ نفر میرسند.
مابقی افراد ممکن است حتی مخالف باشند، ولی آدمهای با جرئتی نیستند. علتش هم این است که اینها توسط شورای نگهبان منصوب رهبری در حقیقت چینش شدهاند. اکثر اینها ائمه جمعه منصوب خود رهبری هستند. طبیعتاً اینها نمیتوانند در صحن علنی آن مجلس تصمیمی تأثیرگذار بگیرند مبنی بر اینکه بخواهند رهبری را محدود کنند.
رهبری از این جهت خیالش راحت است. یعنی اصلاً آن زمانی که این تدارک را دیدند که مجلس خبرگان با این شیوه انتخاب بشود، برای همین روزها بود.
جلسه، ممکن است جلسه متشنجی باشد و جلسهای باشد که اظهارنظرهای صریحتری نسبت به گذشته در آن باشد. ولی اینکه بتوانند تصمیمی بگیرند و اکثریتی وجود داشته باشد که تصمیم بگیرد که آقای خامنهای را عزل کند یا فرض کنید به ایشان هشدار بدهد، من بعید میدانم.
منتها این در گرو رفتار مردم هم هست. یعنی اگر شرایط کشور رو به سختی برود و به گونهای باشد که مردم از خودشان مقاومت بیشتری نشان دهند، بله مردم میتوانند هر انسان بیجرئتی را سر جرئت بیاورند و میتوانند شخصیت آنها را به آنها برگردانند.