- رادیو فردا: آقای اکبرین، ارزیابی شما از سخنان اخیر محمود احمدینژاد چیست؟
محمدجواد اکبرین: منظور این سخنان، بیان محترمانه اعلام بینیازی نسبت به نظرات دیگران در خصوص عملکرد دولت است.
از ابتدای کار دولت احمدینژاد این بحث مطرح بود که برخی از اعمال او با گرایشات روحانیون بلندپایه سازگار نیست، از جمله ایشان با مسئله آمدن دختران و زنان به ورزشگاهها میخواست بخشی از بار انتقاد نسبت به خود را در جامعه کم کند و توجه نیمی از جمعیت کشور را که زنان هستند جلب کند؛ کاری که در این دوره نیز با معرفی سه وزیر زن برای کابینه انجام داد، ولی این مسایل از همان زمان با مخالفت سنتی فقیهان روبهرو شد.
بعد در اتفاقاتی که برای آقای احمدینژاد مهم بود به خصوص معاونت آقای مشایی با مخالفت روحانیون بلندپایه ایران مواجه شد و او مجبور به عقبنشینی شد. این سابقه بد در ذهن محمود احمدینژاد مانده که به خاطر مخالفت روحانیون نمیتواند بسیاری از کارهای مورد علاقه خود را انجام دهد.
در موضوع آقای مشایی و دخالت رهبری در این امر نیز همین اتفاق افتاد و رئیس جمهوری با دخالت رهبری از تمایل شدید خود به معاون اولی آقای مشایی محروم شد. در نتیجه معنی این جمله محترمانه این است که با استناد به مقام رهبری و روحانیت برای من مانع نتراشید.
- محمود احمدینژاد در صحبتهای خود از عبارت «رهبری و علما» استفاده کرده است. فکر میکنید استفاده از کلمه رهبری در کنار واژه علما چه معنایی دارد؟
دایره مخالفت با بعضی از تصمیمات رئیس جمهور به علما محدود نگردید و به رهبری کشیده شد و نمونه آن مسئله آقای مشایی بود. این نشان میدهد که دامنه این مخالفتها و انتقادها گستردهتر از علما است و شامل رهبری هم میشود.
ممکن است بعضیها بگویند رابطه آقای احمدینژاد با رهبری صمیمیتر از این حرفهاست که خللی در آن ایجاد شود. البته من این رابطه صمیمی را تأیید میکنم اما معتقد نیستم خللی در این رابطه وجود ندارد.
رهبری علاوه بر اینکه احمدینژاد را نزدیکترین فرد برای رسیدن به منویات خود در حکومت میداند، در عین حال از بعضی رفتارهای جزیی او هم راضی نیست و به بعضی ادبیات رئیس جمهور تمایل ندارد و انتقادات خود را ابراز کرده و از قضا همین نکاتی که رهبری به آقای احمدینژاد تذکر میدهد، مورد علاقه رئیس جمهور نیست.
آوردن واژه رهبری در کنار علما تحلیل اول مرا تأیید میکند و نشان میدهد آقای احمدینژاد تمایل ندارد برای مخالفت با او به رهبر و علما استناد شود و میخواهد در موادری که حتی مخالف سلیقه رهبری است دستش باز باشد و به خواست خود در اداره کشور عمل کند.
- با توجه به انتقادات بعضی مراجع تقلید از هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب نسبت به عملکرد دولت در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، فکر میکنید چه آیندهای در پیش روی این مناسبات قرار داشته باشد؟
وقتی که ما حرف از مخالفت بعضی علما با آقای احمدینژاد میزنیم به این معنا نیست که انتقادات علما همیشه به جا است. بسیاری از بخشهای سنتی روحانیون مخالفهایی با دولت آقای احمدینژاد دارند که اگر با یک دولت اصلاحطلب هم داشتند ما این انتقادات را وارد نمیدانستیم.
اما بحث بر سر وارد بودن انتقادات مخالفین دولت و یا وارد نبودن آن نیست، سخن بر سر آینده دولتی است که راه تعامل با هیچ کس را بلد نیست. نمیشود رئیس جمهور کشور کاری کند که همه با آن مخالف باشند.
آقای باهنر نایب رئیس مجلس رسماً اعلام کرده که اگر توصیه رهبری نبود ۱۰ وزیر رأی اعتماد نمیگرفتند. خوب چرا کابینهای معرفی میکنید که در فراکسیون اقلیت و اصلاحطلب، در جمع محافظهکاران، بین روحانیون قم، کارشناسان، متخصصین و اساتید هم جایی ندارد. اسم این هیچ چیز جز خودکامگی نیست.
آینده کشور با توجه به خودکامگی دولت بسیار تاریک و مبهم خواهد بود. پیشبینی من این است که مخالفت روحانیون قم به دلایل سنتی با دولت ادامه خواهد داشت، مخالفت علمای جدید و روشنفکر قم هم به دلایل فکری و علمی با دولت ادامه خواهد داشت، مخالفت گروههای اجتماعی نیز ادامه مییابد، در ضمن این دولت پشتوانه اجتماعی ندارد و بحث تقلب حل نشده به همین دلیل نه تنها علما بلکه اقشار اجتماعی در مقابل دولت ایستادند و این باعث میشود آینده دولت بسیار مبهم باشد و ناکارآمد شود.
دولتی که از ابتدای کار بخواهد با خودکامگی نظر خود را تحمیل کند و کابینهاش با توصیه رهبری رأی بگیرد، از این به بعد هم با خودکامگی پیش خواهد رفت و برای ادامه کار به توصیه رهبری نیاز خواهد داشت و اگر این توصیه نباشد مشخص نیست به پایان چهار ساله خود برسد یا نه.