بیشتر بخوانید:
مرکز پژوهشی استراتفوز در تحلیلی جامع که ۲۶ فوریه منتشر شد به بهانه آغاز کار آزمایشی نیروگاه بوشهر به جزئیات و چالشهای پیشروی ایران برای تکمیل چرخه غنیسازی پرداخته است. تحلیل مرکز پژوهشی استراتفور با اشاره به انتقال ۸۲ تن اورانیوم با غلظت پایین از سوی روسیه به نیروگاه بوشهر معتقد است که این سوخت برای آغاز کار غنیسازی در نیروگاه بوشهر کافی است.
مرکز پژوهشی استراتفوز در ادامه این تحلیل مینویسد: «این محموله اورانیوم برای آغاز چرخه تولید اورانیوم غنی شده در ایران سرنوشتساز است چون تمام تلاشهای ایران برای غنیسازی مستقل اورانیوم تاکنون بیثمر بوده است. حتی علائمی در دست است حاکی از آنکه برنامههای مستقل ایران برای غنیسازی اورانیوم به شدت کند شدهاند. مشکل اصلی ایران نامرغوب بودن اورانیوم داخلی و پیچیدگیهای تکنولوژیک در چرخه غنیسازی است.»
در ادامه این تحلیل مرکز پژوهشی استراتفور به چهار مرحله اصلی در غنیسازی سوخت هستهای میپردازد و موقعیت ایران را از این نظر بررسی میکند.
به اعتقاد کارشناسان این مرکز برنامه هستهای ایران به خصوص در مرحله سوم و چهارم از غنیسازی با مشکلات جدی روبه رو است. گام سوم مرحلهای است که اورانیوم UF6 (هگزافلورید) با عبور از چرخه سانتریفیوژها به اورانیوم نسبتاً غنی شده (اورانیوم ۲۳۵) بدل شود و مختصات و غلظت آن به درجهای میرسد که برای تولید انرژی مناسب است. اما ایران تاکنون توانسته این غنیسازی را تا ۳.۵ درصد انجام دهد که غلظتی بسیار پایین است.
گام چهارم مرحلهای است که اورانیوم غنی شده در سطح مورد نیاز برای بهکارگیری در رآکتور آماده میشود. معمولاً اورانیوم مورد نیاز باید به سطح ۲۰ درصد از غنیسازی برسد و انجام این روند بسیار دشوارتر و پیچیدهتر از غنیسازی در سطوح اولیه است و مشخص نیست که آیا سانتریفیوژهای ایران توانایی انجام غنیسازی با این درصد بالا را داشته باشند.
تحلیل مرکز پژوهشی استراتفوز در ادامه مینویسد: «ایران برای استفاده تسلیحاتی از اورانیوم تولیدی خود، حتی درصورت راه اندازی دائم نیروگاه بوشهر، با مشکلات بیشتری روبهرو است. بنابراین تولید پلوتونیوم و بهرهبرداری از این محصول جنبی کار دشواری خواهد بود. چون این پلوتونیوم قرار است به روسیه بازگردانده شده و زیر نظر نهادهای بازرسی بینالمللی قرار بگیرد. علاوه بر همه اینها پالایش پلوتونیوم برای مصارف نظامی خود روندی بسیار پیچیده و دشوار است. ایران ممکن است زمانی از تکنولوژی لازم برای آن برخوردار شود ولی روندی بسیار خطرناک و مستلزم تکنولوژی پیچیده و پرهزینه است.»
در ادامه این تحلیل خاطر نشان میشود که بعید است ایران بتواند به تنهایی سوخت مورد نیاز نیرگاه بوشهر را در آینده تأمین کند. ایران تاکنون فقط یک تن از مجموع ۲۰ تن سوخت هستهای مورد نیاز این رآکتور را تولید کرده است و بنابراین به احتمال زیاد تا مدتها به تأمین سوخت توسط روسیه متکی خواهد بود.
به نوشته تحلیل مرکز پژوهشی استراتفور مشکل اصلی ایران در این زمینه کیفیت نامرغوب اورانیوم داخلی است. اورانیومی که از معادن ایران استخراج میشود عیار پایین دارد و حجم استخراج بسیار پایین است. بنابر گزارش «آزمایشگاه ملی آمریکا» میزان استخراج از این معادن در سالهای اخیر افزایشی را نشان نمیدهد و حجم استخراج درصد بسیار ناچیزی از نیاز ایران برای ادامه کار نیروگاه بوشهر را تأمین میکند.
مرکز پژوهشی استراتفورد در ادامه مینویسد: «ایران در فقدان اورانیوم داخلی تاکنون به ۶۰۰ تن کیک زرد که بیش از سه دهه پیش از آفریقای جنوبی خریداری کرده بود اتکا کرده است. براساس گزارش «انستیتو علوم و امنیت بین المللی» در واشنگتن ایران تاکنون حدود ۷۵ درصد از این ذخیره خود را مصرف کرده است. همچنین گزارش ۱۹ فوریه آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که میزان تولید اورانیوم UF6 در مرکز هستهای اصفهان و کاراندازی زنجیره سانتریفوژها در مرکز نظنز اخیراً کندتر شدهاند.»
مرکز پژوهشی استراتفورد در پایان این تحلیل نتیجهگیری خود را چنین عنوان میکند: «ایران در نهایت سوخت هستهای لازم برای راهاندازی نیروگاه بوشهر را دریافت کرده است. ولی فقدان منابع معدنی کافی در داخل کشور باعث کند بودن روند تولید سوخت هستهای در خود ایران خواهد بود. این وضعیت ایران را برای تأمین سوخت هستهای به روسیه وابسته خواهد کرد و بنابراین روسیه از حربهای بزرگ در مذاکرات خود با آمریکا برخوردار میشود و تا زمانیکه تولید سوخت هستهای در داخل ایران با این مشکلات جدی روبهرواست، تأمینکنندگان خارجی این نیاز ایران، بر سرنوشت برنامههای هستهای این کشور نفوذی فراوان خواهند داشت.»