- رادیو فردا: آقای رضوی فقیه، تا چه حد در شرایط حاضر امکان به وجود آوردن یک حزب سیاسی تازه هست؟
سعید رضوی فقیه: آقای موسوی و ديگر رهبران اصلاح طلبی ايران بايد هر کار سياسی که میخواهند انجام دهند فارغ از دغدغه اخذ مجوز باشد، چون در درجه اول آنها به هيچ عنوان نمیتوانند از دولت فعلی مجوزی برای فعاليت سياسی بگيرند، حتی تشکيل جلسات هفتگی يا ماهيانه. دوم اين که در شرايط کنونی آنها بايد با بيان مطالبات مردم، قدرت سياسی خود را توزين کنند.
از طرف ديگر ما نياز داريم به تشکيل يک جبههای که احزاب، سازمانها و شخصيتهای مختلف را پوشش دهد و رهبری اين جبهه نمیتواند رهبری فردی باشد.
بنابراين چند تن از چهرههای برجسته و خوشنام اصلاحطلبی از جمله آقای خاتمی و آقای کروبی و آقای موسوی و حتی شخصيتهای ديگری که متأسفانه هنوز وارد عرصه نشدهاند مانند آقای عبدالله نوری میتوانند رهبری يک جبهه اصلاحطلبانه را بر عهده بگيرند و با مردم، دانشجويان، روشنفکران و ديگر احزاب و فعالان سياسی ارتباط دقيق و مستحکمی برقرار کنند و وارد تعامل مثبت و سازنده با برخی از نهادهای حکومتی شوند.
- يعنی نوعی زد و بند در کار باشد؟
منظور من از تعامل مثبت و سازنده زد و بند نيست، تعاملی که هم مطالبات مردم را مطرح میکند و هم از خط قرمزهايی که میتواند برای جنبش اصلاحطلبی خطرناک باشد، عبور نکند. به نظر من تشکيل چنين جبههای با هر نام و عنوان بسيار ضروری است و میتوان گفت تا حدی زمان را از دست دادهايم.
- منظور شما اين است که از رقابتهای درون حزبی جلوگيری شود تا جنبش اصلاحطلبی در سطح کشور فراگير شود؟
جبههای که بتواند از نيروهای ملی مذهبی گرفته تا مجمع روحانيون مبارز و نيروهای خط امام و يا چپ سنتی مذهبی خط امامی را پوشش دهد و همه آنها را در يک مسير با مطالبات مشخص و مشترک رهبری کند.
تمام نيروهای موسوم به اصلاحطلب که اکنون خارج از دايره حاکميت قرار گرفتهاند و تلاش میکنند با انحصارطلبیهای موجود مبارزه کنند، طبيعتاً واگرايیها و اختلافات کهنهای با هم دارند و جمع کردن آنها دور يک ميز بسيار مشکل است.
بنابراين ما به رهبرانی نياز داريم که بتوانند تمام اين نيروها را جمع کنند و با نفوذ بر نيروهای اطراف خود از بروز اختلافات جلوگيری کنند.
- آقای رضوی فقيه، با توجه به شرايط کنونی ايران، آيا اين واهمه وجود ندارد که مخالفين تشکيل يک حزب جديد بگويند اين تشکيلات حزب نيست بلکه فرقه است؟
ممکن است در برخورد با برخی از نيروهای تندروی محافظهکار برچسبهای مختلفی به پيشانی ما بخورد، اما نبايد از اين برچسبها بهراسيم. ممکن است بگويند اينها اپوزيسيون هستند، فرقهاند، کودتای مخملی میکنند و حتی ممکن است به مراکز حزبی و جبهه لقب خانه تيمی هم بدهند، ولی نبايد بترسيم.
فقط بايد نگران اين باشيم که نيروی اندک ما در برابر قدرت مستقر و متکی به نيروهای نظامی، دستگاههای ديوانسالارانه، پول نفت و رسانههای تبليغی منسجم و پويا باشد تا بتواند در برابر سلطهطلبیهای بخشی از حاکميت از جنبش اصلاحطلبی دفاع کند.
- امروز اين انديشه به چه مرحلهای رسيده و حمايت آقای کروبی و آقای خاتمی تا چه اندازه است؟
در گذشته اختلافات زيادی بين اين رهبران وجود داشت و هر کدام به نوعی در انتقادهای خود به طرف مقابل محق بودند، اما اکنون همه اين رهبران میدانند بايد بدون توجه به اين اختلافات همکاری کنند و دست به دست هم دهند.
- انديشه تشکيل چنين جبههای وارد مراحل عملی خود شده است؟
بله، همه اين رهبران بعد از انتخابات رياست جمهوری تا کنون تا آنجايی که فرصت اجازه داده مشغول رايزنی و گفتوگو بودند و البته در شرايط بحران خيز فعلی کار دشواری بوده است.
- اعلام موجوديت رسمی آن انجام شده است؟
هفته گذشته آقای بهشتی که از مشاوران آقای موسوی است، اعلام کرد که آقای موسوی تشکيلات «راه سبز اميد» را راهاندازی میکند و آقايان کروبی و خاتمی هم اعلام کردند به عنوان اعضای شورای مرکزی اين تشکيلات در کنار مهندس موسوی حضور خواهند داشت. البته جزئيات آن بايد در آينده توسط دفاتر آقای خاتمی و آقای کروبی به طور رسمی اعلام شود.