رویارویی کروبی و احمدینژاد در چهارمین مناظره تلویزیونی نامزدهای رئیس جمهوری، آمیزهای بود از طرح اتهامات مالی بیشتر و همچنین ارائه آمار، ارقام و نمودارهایی که تأیید اعتبار آنها به دلیل عدم اعلام نام سازمانهای تهیهکننده، به هیچ وجه امکانپذیر نیست.
محمود احمدینژاد در دومین مناظره تلویزیونی خود قصد داشت با استفاده از نمودارهای خلاصه شده اقتصادی، چهرهای موقر و متفاوت از خود و عملکرد دولت خود به نمایش بگذارد.
کروبی با این استنباط که بهترین شانس او برای تأثیرگذاری در رأیدهندگان ادامه حمله به نقاط ضعف احمدینژاد است، بیاعتنا به پرسش مجری برنامه در مورد مقایسه تعهد پرداخت پول نفت، که توسط او صورت گرفته است، با طرحهای کنونی دولت در این زمینه، اظهارات خود را با انتقاد از رفتار شخصی و برنامههای دولت احمدینژاد آغاز کرد.
با طرح مجدد داستان معروف هاله نور، که احمدینژاد مدعی شده بود در اولین سفر وی به نیویورک و در اجلاس مجمع عمومی پیرامون او دیده شده است، کروبی رئیس جمهور را متهم به عوام فریبی کرد.
کروبی ماجرای ادعای طرح ربودن رئیس جمهور توسط آمریکاییها در عراق را نیز به عوامفریبی او نسبت داد، در حالی که تأثیر گذاری تبلیغاتی ادعای ربوده شدن رئیس جمهور ایران در عراق، به دلیل عنوان شدن آن توسط موسوی، تا حدودی تنزل یافته و تکراری به نظر میرسید.
احمدینژاد اما در تلاشی آشکار قصد داشت با عرضه خود در کسوت دانشگاهی و مجهز شده به آمار و ارقام، در تقابل با کروبی قرار گرفته و از رقیب خود چهره مردی سادهاندیش را ترسیم کند.
تشخیص و خواندن نمودارهایی که احمدینژاد در مورد بیلان عملکرد دولت خود و ضعفهای دولتهای گذشته جمهوری اسلامی از فاصله دور در مقابل دوربین میگرفت برای بینندگان برنامه تقریباً ناممکن بود. اما کروبی نیز بدون توجه به محتوای نمودارهای ارائه شده، درستی هیچیک را مورد اعتراض قرار نداد.
احمدینژاد، بدون استناد به منابع آماری معتبر و مستقل، مدعی شد که از سال پیش به دلیل بحران اقتصادی در جهان، رشد تورم در تمام دنیا در حال افزایش است حال آنکه در ایران تورم در حال کاهش است.
واقعیت این است که ایران در حالی همچنان در ردیف پنج کشور دنیا با بالاترین میزان تورم سالانه قرار دارد، که نگرانی عمده اقتصادی امروز در جهان پیشرفته، کاهش بیاندازه قیمتهاست.
در مورد کاهش میزان بیکاری، رشد سرمایهگذاری و رشد اقتصادی سالانه در دولت خود نیز احمدی نژاد آماری را ارائه کرد که صحت آنها به هیچ وجه قابل اثبات نیست.
در بخش مربوط به افزایش تولید فولاد و رشد صنایع سیمان، نمودارهای رئیس جمهور در حالی به عنوان سند موفقیت دولت او ارائه میشد که هر دو صنعت در ایران از شرایط بحرانی خاص رنج میبرند و هم اکنون چهار طرح بزرگ تولید فولاد به نتیجه مانده است.
کروبی در دومین بخش از سخنان خود همچنان به حمله علیه احمدینژاد ادامه داد و مدعی شد که صادق محصولی وزیر کشور ثروتمند دولت از بانکها ۴۰ میلیارد تومان وام گرفته است.
کروبی همچنین موضوع دیگری را در رابطه با ۳۰۰ معادل میلیون دلار سوء استفاده نفتی در زمان تصدی احمدینژاد در فرمانداری خوی مطرح کرد که احمدینژاد صحت هیچیک از دو ادعا را نپذیرفت.
احمدینژاد متقابلاً با طرح ادعای پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان پول به مهدی کروبی، توسط شهرام جزایری، که اکنون به اتهام فساد اقتصادی در زندان به سر میبرد، سعی در تخریب رقیب خود نمود.
کروبی ابتدا از دادن پاسخ طفره رفت ولی احمدینژاد به سبک مجریان تلویزیونی کار کشته غربی، بیش از شش بار موضوع را تکرار کرد و سرانجام کروبی را وادار ساخت که پیرامون مورد اتهام توضیح دهد.
کروبی سرانجام موضوع دریافت ۳۰۰ میلیون تومان از جزایری و طرح قضیه به صورت پرونده در قوه قضائیه را پذیرفت ولی مدعی شد که آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی از آقای شاهرودی رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواسته است که از پیگیری آن جلوگیری به عمل آورد.
کروبی همچنین مدعی شد که جزایری در مقابل هدیه مالی خود در خواستی نداشته و هر کس دیگری نیز به او چنین پولی پیشنهاد کنند، او خواهد پذیرفت!
در این بخش از مناظره، احمدینژاد که از طرح آمار و نمودارهای مورد ادعای خود بدون چالش گریخته بود، بسیار خونسردتر از کروبی مینمود و حملات او با نسبت دادن اتهامهای مالی متقابل، آشکارا کروبی را در موضع دشواری قرار داد.
طرح مسئله زهرا رهنورد توسط کروبی نیز بیشتر به این دلیل که موضوع پیشتر عنوان شده بود تا حدودی بیروح و تکراری به نظر میرسید، حال آنکه بیننده برنامه، در انتظار مطالب نو و پردهدریهای تازه بود.
در بحث سیاست خارجی، کروبی رفتارهای رئیس دولت و سیاست خارجی آن را عامل انزوای بیشتر ایران معرفی کرد و با خواندن سندی که به رئیس سازمان جاسوسی پیشین اسرائیل نسبت داد، مدعی شد که اظهارات احمدینژاد در خدمت منافع اسرائیل است.
احمدینژاد در پاسخ به این ادعا «صهیونیستها» را «نجس» خواند و دعاوی سابق خود را در مورد هالوکاست دوباره تکرار کرد.
از نکات قابل توجه مناظره، اشاره کروبی به ماجرای کشف مواد منفجره در هواپیمای ایران ایر بود که صحت آن برای اولین، علیرغم اصرار مقامات ایرانی بر دخالت نداشتن در اقدامات تروریستی، توسط یک مقام رسمی سابق جمهوری اسلامی مورد تأیید قرار میگرفت.
در مجموع، مناظره کروبی و احمدینژاد کمتر از اندازههای مورد انتظار بود. کروبی با قرار گرفتن در موضع دفاعی، و پذیرفتن دریافت پول از یک متهم به فساد مالی، فرصت به چالش کشیدن عملکرد دولت و رفتارهای شخصی رئیس جمهور را، بر خلاف آنچه مدعی شده بود، از دست داد.
بازنده اصلی مناظره که درآن برندهای دیده نمیشد، نظام جمهوری اسلامی بود که از زبان مسئولان برجسته آن، مردم و بینندگان با بخشهای تازهای از فساد مالی و ضعفهای اجرایی دولتهای آن آشنا میشدند.
بیتردید طرفداران احمدی نژاد مناظر یاد شده را به حساب پیروزی نامزد مورد حمایت خود میگذارند و طرفداران کروبی نیز، آن را یک فرصت از دست رفته تلقی خواهند کرد.
احمدینژاد به سبک رؤسای جمهوری امریکا، به ویژه جورج بوش ، نشان فلزی پرچم ایران را بر یقه خود نصب کرده بود. موهای تازه اصلاح کرده، همراه با کت و شلوار چهار تکمه یقه شکاری تیره رنگ او نیز که با پیراهن زیبای آبی روشن بسیار شیک و هماهنگ دیده میشد، با کاپشن سنتی احمدینژاد که در داخل و خارج از ایران شهرت یافته است در تضاد آشکار بود.
از این لحاظ، کروبی نیز سنگ تمام گذاشته و با پوشیدن عبای گران قیمت توری تابستانی، یادآور خوشپوشیهای محمدحسین بهشتی، رئیس قوه قضائیه نظام بود که در حادثه بمبگذاری مقر حزب جمهوری اسلامی در اوائل انقلاب به قتل رسید.
محمود احمدینژاد در دومین مناظره تلویزیونی خود قصد داشت با استفاده از نمودارهای خلاصه شده اقتصادی، چهرهای موقر و متفاوت از خود و عملکرد دولت خود به نمایش بگذارد.
کروبی با این استنباط که بهترین شانس او برای تأثیرگذاری در رأیدهندگان ادامه حمله به نقاط ضعف احمدینژاد است، بیاعتنا به پرسش مجری برنامه در مورد مقایسه تعهد پرداخت پول نفت، که توسط او صورت گرفته است، با طرحهای کنونی دولت در این زمینه، اظهارات خود را با انتقاد از رفتار شخصی و برنامههای دولت احمدینژاد آغاز کرد.
با طرح مجدد داستان معروف هاله نور، که احمدینژاد مدعی شده بود در اولین سفر وی به نیویورک و در اجلاس مجمع عمومی پیرامون او دیده شده است، کروبی رئیس جمهور را متهم به عوام فریبی کرد.
کروبی ماجرای ادعای طرح ربودن رئیس جمهور توسط آمریکاییها در عراق را نیز به عوامفریبی او نسبت داد، در حالی که تأثیر گذاری تبلیغاتی ادعای ربوده شدن رئیس جمهور ایران در عراق، به دلیل عنوان شدن آن توسط موسوی، تا حدودی تنزل یافته و تکراری به نظر میرسید.
احمدینژاد اما در تلاشی آشکار قصد داشت با عرضه خود در کسوت دانشگاهی و مجهز شده به آمار و ارقام، در تقابل با کروبی قرار گرفته و از رقیب خود چهره مردی سادهاندیش را ترسیم کند.
تشخیص و خواندن نمودارهایی که احمدینژاد در مورد بیلان عملکرد دولت خود و ضعفهای دولتهای گذشته جمهوری اسلامی از فاصله دور در مقابل دوربین میگرفت برای بینندگان برنامه تقریباً ناممکن بود. اما کروبی نیز بدون توجه به محتوای نمودارهای ارائه شده، درستی هیچیک را مورد اعتراض قرار نداد.
احمدینژاد، بدون استناد به منابع آماری معتبر و مستقل، مدعی شد که از سال پیش به دلیل بحران اقتصادی در جهان، رشد تورم در تمام دنیا در حال افزایش است حال آنکه در ایران تورم در حال کاهش است.
واقعیت این است که ایران در حالی همچنان در ردیف پنج کشور دنیا با بالاترین میزان تورم سالانه قرار دارد، که نگرانی عمده اقتصادی امروز در جهان پیشرفته، کاهش بیاندازه قیمتهاست.
در مورد کاهش میزان بیکاری، رشد سرمایهگذاری و رشد اقتصادی سالانه در دولت خود نیز احمدی نژاد آماری را ارائه کرد که صحت آنها به هیچ وجه قابل اثبات نیست.
در بخش مربوط به افزایش تولید فولاد و رشد صنایع سیمان، نمودارهای رئیس جمهور در حالی به عنوان سند موفقیت دولت او ارائه میشد که هر دو صنعت در ایران از شرایط بحرانی خاص رنج میبرند و هم اکنون چهار طرح بزرگ تولید فولاد به نتیجه مانده است.
کروبی در دومین بخش از سخنان خود همچنان به حمله علیه احمدینژاد ادامه داد و مدعی شد که صادق محصولی وزیر کشور ثروتمند دولت از بانکها ۴۰ میلیارد تومان وام گرفته است.
کروبی همچنین موضوع دیگری را در رابطه با ۳۰۰ معادل میلیون دلار سوء استفاده نفتی در زمان تصدی احمدینژاد در فرمانداری خوی مطرح کرد که احمدینژاد صحت هیچیک از دو ادعا را نپذیرفت.
احمدینژاد متقابلاً با طرح ادعای پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان پول به مهدی کروبی، توسط شهرام جزایری، که اکنون به اتهام فساد اقتصادی در زندان به سر میبرد، سعی در تخریب رقیب خود نمود.
کروبی ابتدا از دادن پاسخ طفره رفت ولی احمدینژاد به سبک مجریان تلویزیونی کار کشته غربی، بیش از شش بار موضوع را تکرار کرد و سرانجام کروبی را وادار ساخت که پیرامون مورد اتهام توضیح دهد.
کروبی سرانجام موضوع دریافت ۳۰۰ میلیون تومان از جزایری و طرح قضیه به صورت پرونده در قوه قضائیه را پذیرفت ولی مدعی شد که آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی از آقای شاهرودی رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواسته است که از پیگیری آن جلوگیری به عمل آورد.
کروبی همچنین مدعی شد که جزایری در مقابل هدیه مالی خود در خواستی نداشته و هر کس دیگری نیز به او چنین پولی پیشنهاد کنند، او خواهد پذیرفت!
در این بخش از مناظره، احمدینژاد که از طرح آمار و نمودارهای مورد ادعای خود بدون چالش گریخته بود، بسیار خونسردتر از کروبی مینمود و حملات او با نسبت دادن اتهامهای مالی متقابل، آشکارا کروبی را در موضع دشواری قرار داد.
طرح مسئله زهرا رهنورد توسط کروبی نیز بیشتر به این دلیل که موضوع پیشتر عنوان شده بود تا حدودی بیروح و تکراری به نظر میرسید، حال آنکه بیننده برنامه، در انتظار مطالب نو و پردهدریهای تازه بود.
در بحث سیاست خارجی، کروبی رفتارهای رئیس دولت و سیاست خارجی آن را عامل انزوای بیشتر ایران معرفی کرد و با خواندن سندی که به رئیس سازمان جاسوسی پیشین اسرائیل نسبت داد، مدعی شد که اظهارات احمدینژاد در خدمت منافع اسرائیل است.
احمدینژاد در پاسخ به این ادعا «صهیونیستها» را «نجس» خواند و دعاوی سابق خود را در مورد هالوکاست دوباره تکرار کرد.
از نکات قابل توجه مناظره، اشاره کروبی به ماجرای کشف مواد منفجره در هواپیمای ایران ایر بود که صحت آن برای اولین، علیرغم اصرار مقامات ایرانی بر دخالت نداشتن در اقدامات تروریستی، توسط یک مقام رسمی سابق جمهوری اسلامی مورد تأیید قرار میگرفت.
در مجموع، مناظره کروبی و احمدینژاد کمتر از اندازههای مورد انتظار بود. کروبی با قرار گرفتن در موضع دفاعی، و پذیرفتن دریافت پول از یک متهم به فساد مالی، فرصت به چالش کشیدن عملکرد دولت و رفتارهای شخصی رئیس جمهور را، بر خلاف آنچه مدعی شده بود، از دست داد.
بازنده اصلی مناظره که درآن برندهای دیده نمیشد، نظام جمهوری اسلامی بود که از زبان مسئولان برجسته آن، مردم و بینندگان با بخشهای تازهای از فساد مالی و ضعفهای اجرایی دولتهای آن آشنا میشدند.
بیتردید طرفداران احمدی نژاد مناظر یاد شده را به حساب پیروزی نامزد مورد حمایت خود میگذارند و طرفداران کروبی نیز، آن را یک فرصت از دست رفته تلقی خواهند کرد.
احمدینژاد به سبک رؤسای جمهوری امریکا، به ویژه جورج بوش ، نشان فلزی پرچم ایران را بر یقه خود نصب کرده بود. موهای تازه اصلاح کرده، همراه با کت و شلوار چهار تکمه یقه شکاری تیره رنگ او نیز که با پیراهن زیبای آبی روشن بسیار شیک و هماهنگ دیده میشد، با کاپشن سنتی احمدینژاد که در داخل و خارج از ایران شهرت یافته است در تضاد آشکار بود.
از این لحاظ، کروبی نیز سنگ تمام گذاشته و با پوشیدن عبای گران قیمت توری تابستانی، یادآور خوشپوشیهای محمدحسین بهشتی، رئیس قوه قضائیه نظام بود که در حادثه بمبگذاری مقر حزب جمهوری اسلامی در اوائل انقلاب به قتل رسید.