نظام جمهوری اسلامی در ایران اندکی بیش از چهار دهه را پشت سر گذاشته است. چهار دههای که مقامهای نظام حاکم را بر آن داشته تا بنابر بر تعاریف علوم سیاسی از نظامهای انقلابی اقتدارگرا و ایدئولوژیک که مفهوم اپوزیسیون در آنها قبض و بسط بیشتری دارد، از طرح هایی مانند آنچه در ادبیات آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی گام دوم انقلاب خوانده می شود، صحبت کنند.
جمهوری اسلامی ایران در این چهار دهه از روشهای گوناگونی برای تحت تأثیر قرار دادن گروههای اپوزیسیون خارج از کشور استفاده کرده و بارها بخشهای اطلاعاتی نظام حاکم شکلگیری نوعی اتحاد میان گروههای مخالف جمهوری اسلامی در خارج از مرزهای ایران را ولو به توصیف آنها «صوری»، یک آرزوی دست نیافتنی برای این گروهها دانستهاند.
اما برخی گروههای اپوزیسیون در سالهای گذشته خود را مهره تأثیرگذار بخشی از اعتراضها در سالهای اخیر معرفی کردهاند. نکتهای که آنها گفتهاند و جمهوری اسلامی ایران هم آن را رد نکرده است.
پیام اپوزیسیون خارج از کشور چیست؟ برای کدام یک از گروههای اجتماعی در ایران ارسال میشود؟ آیا از سوی مخاطبانش جدی انگاشته میشود؟ و تا چه اندازه در معادلات سیاسی ایران تأثیرگذار است؟
محمد ضرغامی این موضوع را با مهرداد درویشپور جامعهشناس و از اعضای جمهوریخواهان دموکراتیک ایران در سوئد، حشمتالله طبرزدی دبیرکل جبهه دموکراتیک ملی ایران در تهران، و حامد شیبانیراد از اعضای شبکه فرشگرد در فرانسه در میان گذاشته است.