در بیسابقهترین اتفاق تاریخ ۴۱ ساله جمهوری اسلامی برای نخستین بار یک سرتیپ سپاه پاسداران، سرلیست مهمترین فهرست انتخاباتی نزدیک به حاکمیت در تهران شده است. آشکارترین و بالاترین مصداق دخالت فرماندهان سپاه در انتخابات مجلس طی یازده دوره آن.
محمدباقر قالیباف در حالی که هنوز یک فرمانده ارشد در حال خدمت سپاه است، به عنوان سرلیست فهرست اصولگرایان در تهران معرفی شده است. فرماندهان سپاه در دورههای پیشین نیز در درون فهرست نامزدهای انتخاباتی قرار داشتهاند اما اینکه یکی از آنها به جای روحانیون و یا سیاستمداران غیر نظامی نزدیک به رهبر، سرلیست فهرست انتخاباتی نزدیک به حاکمیت باشد تاکنون در جمهوری اسلامی سابقه نداشته است.
در نظامهای انتخاباتی کشورهای دمکراتیک مرسوم است که نظامیان پس از بازنشستگی به عنوان یک شهروند عادی از طرف احزاب و جریانات سیاسی یا به طور مستقل وارد انتخابات میشوند. از جمله دلایل ممنوعیت ورود نظامیان در حال خدمت به رقابتهای انتخاباتی این است که رقابت منصفانه باشد و نامزدهای نظامی با تکیه بر تفنگ و سرنیزه وارد رقابت با دیگر نامزدها نشوند. این قاعده رایج جهانی سالهاست که در جمهوری اسلامی نادیده گرفته میشود و فرماندهان سپاه بدون آنکه بازنشسته شده باشند، هم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت میکنند و هم در انتخابات مجلس.
در انتخابات ریاست جمهوری تاکنون دست کم سه بار فرماندهان سپاه در حالی که در حال خدمت نظامی بودهاند با رقبای غیرنظامی خود رقابت کردهاند. علی شمخانی (۱۳۸۰) و محمدباقر قالیباف (۱۳۸۴ و ۱۳۹۲).
فرماندهان سپاه در رفتاری غیر معمول در حالی که نظامی هستند نامزد انتخابات میشوند و به طور غیر معمولتری پس از فعالیت سیاسی دوباره فرمانده سپاه میشوند.
در انتخابات مجلس نیز سرتیپ محمد کوثری، نماینده تهران در مجالس هشتم و نهم، پیش از آنکه وارد مجلس شود فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله تهران بود. او در اقدامی غیر معمول در دمکراسیهای جهان، پس از شکست در انتخابات مجلس دهم دوباره یونیفرم سرتیپی سپاه را پوشید و به عنوان جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله مهمترین قرارگاه امنیتی در تهران منصوب شد (او در واقع فرمانده این قرارگاه است).
نمونه دیگر رضا طلایی نیک نماینده کبودرآهنگ در مجالس ششم و هفتم است که بعد از دوره نمایندگی دوباره لباس سرتیپی پوشید و معاون پارلمانی وزیر دفاع شد. نمونه سوم سرتیپ محمدنبی رودکی فرمانده سابق لشکر ۱۹ فجر استان فارس است که پس از نمایندگی در مجلس هفتم به فرماندهی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس انتخاب شد.
موارد دیگری را نیز میتوان به این فهرست طولانی رفت و برگشتهای فرماندهان سپاه بین مجلس و دولت و سپاه اضافه کرد. آنها در رفتاری غیر معمول در حالی که نظامی هستند نامزد انتخابات میشوند و به طور غیر معمولتری پس از فعالیت سیاسی دوباره فرمانده سپاه میشوند.
خود منتقدان درونی جمهوری اسلامی میگویند حضور این چنینی فرماندهان سپاه در دو عرصه نظامیگری و فعالیت سیاسی خلاف توصیههای آیتالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی است.
آیتالله خمینی، نظامیان را از ورود به احزاب و گروههای سیاسی و بازیهای سیاسی منع کرده بود. فرماندهان سپاه در دورهای که آیتالله خمینی زنده بود در سیاست دخالت بسیار میکردند و رکن اصلی مقابله با احزاب و گروههای سیاسی منتقد جمهوری اسلامی بودند و خود آیتالله خمینی هم نه تنها آنها را منع نمیکرد بلکه سپاه به تشویق او علیه مخالفان سیاسی وارد عمل میشد، اما تا زمانی که او زنده بود فرماندهان سپاه به ظاهر عضو احزاب نمیشدند و در انتخابات نیز به طور به عنوان نامزد شرکت نمیکردند.
از اوایل دهه ۱۳۸۰ که دخالت سپاه در انتخابات بیشتر شد به تدریج از تعداد روحانیون در فهرستهای انتخاباتی کاسته و نام تشکل آنها از عنوان فهرستها حذف شد و در مقابل سهم فرماندهان سپاه در فهرستها بیشتر شد.
آیتالله خامنهای، رهبر بعدی جمهوری اسلامی این منع حضور نظامیان درجریانات سیاسی و بازیهای سیاسی را با تفسیر خاصی برداشت. او به نظامیان توصیه کرد وارد احزاب و جریانات سیاسی نشوند ولی برای شناخت تهدیدات علیه انقلاب و جمهوری اسلامی بینش و شناخت سیاسی داشته باشند. اگرچه خود آیتالله خامنهای نیز سالها است که دیگر به حضور فرماندهان سپاه در فهرستهای انتخاباتی جریان اصولگرا واکنشی نشان نمیدهد.
فرماندهان سپاه که سکوت تشویقآمیز رهبر برای دخالت بیشتر در سیاست را دیدهاند، حالا سطح دخالت را بالاتر بردهاند و نه تنها عضو فهرستهای انتخاباتی هستند بلکه در جایگاه سرلیست هم قرار میگیرند.
در تمامی ۱۰ دوره پیشین انتخابات مجلس، فهرست نامزدهای نزدیک به حاکمیت در تهران به گونهای تنظیم میشد که روحانیون نزدیک به حاکمیت یا چهرههای غیرنظامی نزدیک به رهبر در رأس فهرست قرار میگرفتند. حتی برای سالها عنوان فهرستهای انتخاباتی طرفداران رهبر در تهران «جامعه روحانیت مبارز و تشکلهای همسو» بود.
اما از اوایل دهه ۱۳۸۰ که دخالت سپاه در انتخابات (هم مجلس و هم ریاست جمهوری) بیشتر شد به تدریج از تعداد روحانیون در فهرستهای انتخاباتی کاسته و نام تشکل آنها از عنوان فهرستها حذف شد و در مقابل سهم فرماندهان سپاه در فهرستها بیشتر شد.
نام قالیباف همزمان با مشارکت در سرکوبهای خیابانی این سالها با اتهامات فساد اقتصادی نیز همراه بوده و حتی عیسی شریفی قائم مقام او در شهرداری نیز هماکنون به اتهام فساد مالی در زندان و در انتظار محاکمه است.
در انتخابات اخیر مجلس نیز، دو فرمانده ارشد لشکرهای سپاه، صحنهگردان چینش نامزدهای انتخاباتی دو فهرست اصلی اصولگرایان یعنی «جبهه پایداری» و «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» بودند. در یک سو صادق محصولی فرمانده سابق لشکر ۶ ویژه سپاه بود که در کنار مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری نقش محوری را در چینش فهرستهای این جریان بازی میکرد و در سوی دیگر نیز محمدباقر قالیباف فرمانده سابق لشکر پنج نصر، نیروی هوایی سپاه و نیروی انتظامی قرار داشت که در کنار غلامعلی حداد عادل یکی از دو محور اصلی جریان موسوم به شورای ائتلاف بود.
حالا نیز که این دو جریان در مورد فهرست مشترک توافق کردهاند، برای نخستین بار در فهرست نزدیک به حاکمیت و رهبر در تهران به عنوان مهمترین فهرست انتخاباتی سراسر کشور، نخست نام یک سرتیپ (قالیباف) آمده و بعد نام یک روحانی (مرتضی آقاتهرانی). رویدادی که میتواند به معنای غلبه نمادین فرماندهان سپاه بر روحانیون نیز تعبیر شود. فرماندهانی که در سالهای اخیر بیش از هر چیز با سرکوب اعتراضات ضد حکومتی مردم ایران شناخته میشوند.
اگرچه نام قالیباف همزمان با مشارکت در سرکوبهای خیابانی این سالها با اتهامات فساد اقتصادی نیز همراه بوده و حتی عیسی شریفی قائم مقام او در شهرداری نیز هماکنون به اتهام فساد مالی در زندان و در انتظار محاکمه است.