یک عضو پیشین موساد برای نخستین بار در یک مستند تلویزیون اسرائیل از نقش خود در رویدادهایی سخن گفت که پنج سال پیش به کشته شدن آلبرتو نیسمان، بازپرس ویژه پرونده بمبگذاری کانون همیاری یهودیان آرژانتین، منجر شد.
عوزی شعیا در مستند «واقعیت» که ۲۳ خرداد از شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل پخش شد، گفت که ده روز قبل از کشته شدن قاضی نیسمان در آرژانتین، او در هتلی در اسپانیا یک پاکت حاوی اطلاعاتی درباره «ارتباطات مالی رئیسجمهوری وقت آرژانتین با جمهوری اسلامی ایران» را به این مقام ارشد قوه قضاییه آرژانتین داد.
به روایت این مستند، آلبرتو نیسمان با گرفتن پاکت از عوزی شعیا اطمینان یافت که «مدارک قطعی» را برای تعقیب قضایی رئیسجمهوری وقت، کریستینا کرشنر، به اتهام لاپوشانی حقایق در ماجرای بمبگذاری کانون آمیا به دست آورده بود.
بر اساس این مستند، آلبرتو نیسمان پس از دریافت این پاکت، در حالی که همراه مادر دو دخترش (همسر مطلقه) در حال گذراندن تعطیلات در اسپانیا به مناسبت تولد دختر ۱۵ سالهاش بود، آنها را ترک گفت و به سوی بوئنوس آیرس پرواز کرد.
مستند «واقعیت» را ایلانا دایان، روزنامهنگار اسرائیلی آرژانتینیالاصل، در اسرائیل و آرژانتین و با محوریت گفتوگو با عوزی شعیا و مدارکی شامل فیلمهای ورود و خروج افراد به خانه قاضی نیسمان و تردد خود قاضی نیسمان در فرودگاهها ساخته است.
بهروایت این فیلم، آلبرتو نیسمان بلافاصله پس از رسیدن به بوئنوس آیرس، به مقامات ارشد سنا گفت که آماده شهادت دادن در برابر این مجلس است و موضوع بسیار مهمی را فاش خواهد کرد که بر اساس آن، کریستینا کرشنر باید دستگیر شود.
اما قاضی نیسمان در فاصله شنبهشب تا بامداد یکشنبه ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵ در آپارتمانش در یک برج اعیانی بوئنوس آیرس با شلیک تنها یک گلوله به مغزش، در حالی که درون وان حمام بود، کشته شد. جسد او را مادر سالخوردهاش که کلید آپارتمان پسرش را داشت، ساعاتی پیش از آغاز جلسه مهم ادای شهادت او در مجلس سنای آرژانتین کشف کرد.
در حادثه بمبگذاری ساختمان آمیا در سال ۱۹۹۴ که اسرائیل و شماری از مقامات پیشین آرژانتین و نیز اینترپل آن را به جمهوری اسلامی مرتبط میدانند، ۸۵ تن کشته و حدود ۳۰۰ تن زخمی شدند. آرژانتین میگوید که بمبگذاری در تهران طراحی شد و ایران اجرای آن را به عماد مغنیه، فرمانده ارشد حزبالله، سپرد.
آرژانتین ۲۶ سال است که درگیر تحقیقاتی گسترده و بهشدت پیچیده در مورد آن بمبگذاری و عوامل آن است و چند رئیسجمهور، از کارلوس منم گرفته تا کریستینا کرشنر، در مظان اتهامات مکتوب یا نانوشته در خصوص «همکاری» با ایران برای «لاپوشانی» حقایق بودند، در حالی که برخی آنان را مبرا از خطا دانسته و نیروهایی در پلیس و نهادهای قضایی را به اخلال در این پرونده متهم کردهاند.
اما قاضی آلبرتو نیسمان که خود یهودی بود، بر اساس گزارشهای متعدد، ظاهراً به دستیابی به حقیقت بسیار نزدیک شده بود. او از سال ۲۰۰۴ قاضی ویژه این پرونده بود.
پس از مدتی تکذیب در مورد به قتل رسیدن قاضی نیسمان و در حالی که تظاهرات اعتراضی گسترده آرژانتین را در بر گرفته بود، سرانجام قوه قضاییه آن کشور تأیید کرد که برخلاف گفتههای اولیه کریستینا کرشنر، قاضی نیسمان «خودکشی» نکرده بلکه کشته شده است.
با سپری شدن پنج سال از قتل مرموز قاضی نیسمان، اکنون پرونده این جنایت نیز بر دهها هزار برگ پرونده تحقیقات بمبگذاری ساختمان آمیا افزوده شده است.
خانم کرشنر از اتهامات و گمانهزنیها تبرئه شده و در حالی که در دولت کنونی نیز معاون رئیس جمهوری است، با رد قاطعانه تمامی حدسها و اتهامها، بر عملکرد «درست» خود تأکید دارد.
عوزی شعیا، عضو پیشین موساد که سالها در آرژانتین فعالیت کرده بود، برای نخستین بار در سراسر عمرش در برابر دوربین یک رسانه قرار گرفته و به مجری مستند «واقعیت» میگوید احساس میکند که سپردن آن پاکت به قاضی نیسمان، در کشته شدن او نقش داشت.
عوزی شعیا میگوید پس از پایان فعالیت در موساد به کارهای خصوصی روی آورده بود و برای یک شرکت کارهای تحقیقاتی مالی انجام میداد که در جریان آن، به اسناد و مدارک مربوط به انتقال «میلیونها یورو» از سوی جمهوری اسلامی ایران به حساب ماکسیم کرشنر، پسر کریستینا کرشنر، برخورد و فهمید این پولها که بانک ایرانی «پارسیان» در آن نقش داشته، «مدرک» همکاری خانم کرشنر با دولت جمهوری اسلامی در «لاپوشانی حقایق آمیا» بوده است. این پولها در حسابهای بانکی اعضای خانواده کرشنر در قبرس و جزایر سیشل و نیز جزیره کیمن (در جنوب کوبا) نگهداری میشد.
عوزی شعیا از گذشته با آلبرتو نیسمان آشنایی داشته و بعد از خروج از موساد نیز ارتباط با او را حفظ کرده بود. وی گفت یکی از مأموریتهایش در زمان کار در موساد، تعقیب سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیون دلاری ایران برای حزبالله در سراسر جهان بود.
بر اساس اطلاعات این فیلم مستند، عوزی شعیا بعد از خروج از موساد در چارچوب فعالیت بخش خصوصی در دفتری که به بنیاد «الیوت» متعلق به سرمایهدار یهودی آمریکایی، پل سینگر، برپا شده و در تلآویو دفتر دارد، خدمات میداد. بنیاد «الیوت» بابت خرید اوراق قرضه دولتی از آرژانتین میلیاردها دلار به دولت بوئنوس آیرس بدهکار و ناتوان از بازپرداخت آن بود.
عوزی شعیا که چهار بار با نیسمان ملاقات کرده بود، گفت مدارکی که او در تحقیقاتش در ارتباط با بنیاد «الیوت» به آن دست یافت، میتوانست به کار قاضی نیسمان بیاید، اما تعیین نهایی مفید بودن این مدارک و مستند بودن آن علیه خانم کرشنر را کار خود نیسمان میدانست و نیسمان آگاه بود که او دیگر برای موساد کار نمیکند.
عوزی شعیا به قاضی نیسمان پیام داد که باید شخصاً و فوراً او را ببیند. محل ملاقات لابی یک هتل بود. میدانستند که نباید با یکدیگر سلام و احوالپرسی کنند، برای همین جدا نشستند و قهوه نوشیدند و بعد از دقایقی عوزی شعیا در حال خروج از هتل پاکتی را روی یک میز خالی از مشتری گذاشت و بیرون رفت و دید که نیسمان زیر لب «تشکر» میکند. دقایقی بعد نیز نیسمان به بهانهای بلند شد و پاکت را برداشت و از هتل بیرون رفت.
قاضی نیسمان با رسیدن به بوئنوس آیرس در روز ۱۲ ژانویه به شماری از دوستانش پیام داد که «مدارک اختصاصی» در مورد «فساد کرشنر» دارد و «به زودی حقیقت برملا خواهد شد». از این روز تا روز مرگش او صد پیام از حدود ۵۰۰ پیام در واتساپ خود را پاک کرد.
او روز ۱۴ ژانویه شکایت از خانم کرشنر را ثبت کرد و در مصاحبههای رادیویی و تلویزیونی گفت خانم کرشنر با ایران «تبانی کرده بود» و آرژانتین باید مصونیت قضایی او را به دلیل مقام ریاستجمهوری سلب کند.
قاضی نیسمان در سه روز بعد مشغول تهیه گزارش برای ارائه به سنا و قوه قضاییه بود و ۱۷ ژانویه به دیهگو لاگومارسینو، کارمند دفترش که امین او هم بود، پیام داد که میخواهد او را ببیند. فیلمهای برج مسکونی قاضی نیسمان نشان دادهاند که دیهگو ساعت ۵.۲۳ دقیقه عصر وارد آسانسور شد و بعد از دقایقی رفت. اما باز در ساعت هشت شامگاه به آپارتمان بازگشت و این بار خیلی سریعتر خارج شد.
دیهگو در این مستند گفت نیسمان به او گفته بود که به دفاع از خود و دو دخترش نیاز جدی دارد و باید اسلحه داشته باشد و اگر اسلحهای سراغ دارد، برایش تهیه کند، و اصرار کرد که کسی از این امر آگاه نشود. دیهگو وحشت کرده بود اما ساعت هشت غروب اسلحه را به دست قاضی نیسمان داد و رفت.
قاضی نیسمان نهایتاً با گلوله همین اسلحه کشته شده بود.
رونن برگمن، روزنامهنگار اسرائیلی متخصص حوزه جاسوسی که گزارشهای مربوط به موساد را معمولاً برای انتشار به نیویورکتایمز میدهد، در مستند «واقعیت» گفت که قاضی نیسمان از سال ۲۰۰۷ با او در تماس بود و حتی در اولین دیدار در خانه برگمن در تلآویو از او خواست وی را با مقامات موساد آشنا کند «تا از حمایت آنها برخوردار شود».
به گفته برگمن، نیسمان به او گفته بود که به تعقیب مقامات ایران و حزبالله در این پرونده بسنده نخواهد کرد و در تلاش برای کشاندن مقامات آرژانتین به پای میز محاکمه است.
قاضی نیسمان در سال ۲۰۰۶، بر اساس اسنادی که بدست آورده بود، ابراهیم حسین بِرّو، عضو حزبالله لبنان، را به عنوان عامل اجرایی این بمبگذاری تحت تعقیب قرار داد و او را مأموری معرفی کرد که عماد مغنیه، فرمانده میدانی حزبالله، او را انتخاب کرده بود تا مأموریت محوله از سوی «کمیته عملیات ویژه» در حاکمیت ایران را اجرا کند. دولت آرژانتین سال ۲۰۱۹ حزبالله را رسماً به عنوان بخشی از عامل جنایت آمیا، در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد.
اینترپل در سال ۲۰۰۷، یعنی ۱۳ سال پس از انفجار، عوامل مهمی در رژیم ایران و نیز حزبالله را در ارتباط با «کمیته عملیات ویژه» تحت تعقیب قرار داد که تا امروز نیز یک پرونده گشوده است؛ از علی فلاحیان، وزیر اطلاعات وقت ایران، گرفته تا عماد مغنیه که خود سال ۲۰۰۸ در سوریه کشته شد.
ایران که در مجموع سه بار رسماً از سوی آرژانتین متهم به آمریت در این بمبگذاری شده، تا به امروز دخالت خود را در آن رد کرده است. در زمان ریاستجمهوری محمود احمدی نژاد، دولت او و خانم کرشنر به توافقی برای برپایی کمیسیون تحقیق مشترک رسیدند، اما این امر با انتقادهای شدید داخلی در آرژانتین روبهرو و لغو شد.
عواملی در حکومت ایران و رسانههای نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی، بر اساس گفتههای افرادی در آرژانتین، مدعی بودند که خود موساد در مرگ قاضی نیسمان دست داشته و قتل او «کودتای سیا و موساد» علیه حکومت خانم کرشنر بوده است.
این عوامل آرژانتینی که درصدد تبرئه خانم کرشنر و منصوبان سیاسی او بودهاند، بخشی از مهرههای یک کشمکش دیرینه و هزارلایه با رقیبان در اوج فساد ریشهدار در نهادهای حکومتی این کشور آمریکای لاتین هستند که هر یک جناح مقابل را به رشوهگیری متهم میکند.
در مستند «واقعیت»، بر اساس گفتههای رونن برگمن و نیز خانوادههای شماری از قربانیان بمبگذاری آمیا، به جنبههای دیگری از زندگی قاضی نیسمان نیز اشاره میشود، از علاقه به زندگی تجملی و جراحیهای پلاستیک و روابط با مدلها تا اشتیاق به حضور رسانهای. بر این اساس، دوستان و آشنایان او تأکید دارند او هرگز فردی نبود که «خودکشی» کند بلکه او را کشتهاند. عوزی شعیا نیز به قتل او «اطمینان» دارد.
معلوم نیست که موساد اجازه حضور عضو پیشین خود در این مستند را داده یا نه، اما بر اساس سابقه، انتشار گفتهها و نوشتههای مأموران موساد پس از پایان کارشان نیز معمولاً باید با مجوز این سرویس جاسوسی باشد.
زمانی که مجری مستند از عوزی شعیا میپرسد آیا خود را بهنوعی باعث کشته شدن قاضی نیسمان میداند، او پاسخ میدهد: «این نکتهای است که وجدانش را درگیر کرده است.» او در ادامه اضافه میکند که به یاد دارد وقتی یکی از رؤسایش خبر دستگیری و اعدام سه مهره اعزامی خود را در یک کشور عربی در روزنامه خوانده بود، گفته بود «این بخشی از این کار است».