دوسال دولت جرج بوش، رييس جمهوری آمريکا اعلام کرد که بودجه گسترش دموکراسی و نهادهای مدنی در ايران را به ۷۵ ميليون دلار افزايش می دهد.
اين بودجه، تا پيش از آن، حدود ۱۰ تا ۱۲ ميليون دلار در سال بود. هر چند که برخی از کارشناسان معتقدند هنوز هم بودجه ۷۵ ميليون دلار برای گسترش دموکراسی در ايران رقم قابل توجهی نيست، اما همين ميزان افزايش بودجه، واکنش هايی در محافل داخل ايران و خارج از ايران، در پی داشت.
ديويد دينهی، (David Denehy)، مدير کل بخش گسترش دموکراسی خاورميانه در وزارت امور خارجه آمريکا که امور اجرايی و برنامه ريزی بودجه ۷۵ ميليون دلاری گسترش دموکراسی در ايران را نيز انجام می دهد در گفت و گو با راديو فردا، تاکيد کرد که اين بودجه، فقط برای کمک به مردم ايران است. وی همچنين گفت که انتخاب، با مردم ايران است که بودجه را بپذيرند و يا آن را رد کنند.
آقای دينهی، روش کاری که شما برای مصرف اين بودجه در نظر گرفته ايد، چيست؟ آيا مکانيسم از پيش تعريف شده ای داريد و يا اينکه، برای هر کشوری، برنامه ريزی خاص انجام می دهيد؟
برنامه ما، متمرکز بر صدای توده مردم درون ايران است که خواستار آزادی های فردی و آزادی های اجتماعی هستند. هرکشوری هم موقعيت متفاوتی دارد و به همين علت هم، ما مکانيسم واحد و مشخصی نداريم. قصد ما اين است، که از ايرانی های درون ايران، که خواهان آزادی هستند، حمايت کنيم. اين برنامه، فرصتی برای حمايت از مردم ايران است و نه اينکه ما برنامه ای را به اجرا بگذاريم که آن را قبلا درباره ديگر کشورها، امتحان کرده ايم.
آيا تا به حال، شخص و يا گروهی از اين بودجه استفاده کرده است؟
من نمی خواهم به جزييات تکنيکی و تاکتيکی اين برنامه اشاره کنم، چرا که نمی خواهيم آنهايی را که در ايران هستند و می خواهند از اين برنامه استفاده کنند، به خطر بيندازيم.
ديويد دينهی
برخی از فعالان حقوق بشر در ايران، ضمن اعتراض به اين اقدام آمريکا، گفتند که تصويب اين بودجه، باعث تشديد فشار جمهوری اسلامی بر آنان شده، و آنها را از روال کار قبلی که داشتند، بازمی دارد. پاسخ شما چيست؟
واکنش من اين است که آن را رد می کنم و قبول ندارم کارهايی که رژيم جمهوری اسلامی با شهروندان ايرانی می کند، ربطی به برنامه گسترش آزادی و دموکراسی و آمريکا، داشته باشد.
اقدامات جمهوری اسلامی، کارهايی است که آنها در حق شهروندان ايرانی انجام می دهند. رژيم جمهوری اسلامی سياست فشار و سرکوب را دنبال می کند و آمريکا هيچ ارتباطی با اين کار ندارد.
تمام زيبايی زندگی در يک جامعه آزاد، اين است که شما قدرت انتخاب داريد. اين تصميم که آيا ايرانی ها بخواهند در برنامه گسترش دموکراسی در ايران شرکت کنند يا نه، به انتخاب مردم ايران بستگی دارد. اگر آنها بخواهند، آمريکا آماده است از جامعه مدنی ايران، حمايت کند. اگر هم نخواهند، باز هم مشکلی نيست و ما با خوشحالی، آماده ايم که در کنار مردم ايران باشيم. چه آنها حمايت ما را بخواهند و چه آن را رد کنند.
تعريف خود شما از اين طرح چيست و به چه دليل آن را اجرا می کنيد؟
اين روزها، ما شاهد اين هستيم که رژيم جمهوری اسلامی، با مردمی برخورد می کند که تی شرت تنگ بر تن دارند و يا شلوار جين تنگ می پوشند. اين رژيم، با مردمی مشکل دارد که حجاب درست بر سر ندارند و يا اينکه مدل موهای آنها خيلی غربی است. آيا به خاطر اين فشارها بايد شرکت لی وايز را سرزنش کرد؟ آيا بايد آرايشگرهايی را که موهای مردم را درست می کنند، مورد سرزنش قرار داد؟
به نظر من، اينها دليل فشار رژيم جمهوری اسلامی بر مردم ايران نيست و همين دليل را هم به عنوان حمايت خود، از طرح گسترش جامعه مدنی در ايران می آورم و اينکه، ما باعث فشارهايی که رژيم بر مردم ايران وارد می کند، نيستيم.
واکنش های بين المللی به اين طرح چه بوده است؟
اين برنامه با استقبال گسترده ای در نهادهای بين المللی همراه بوده است. ما به تازگی ديديم که رژيم جمهوری اسلامی، حتی با فعالان نهادهای جورج سوروس، برخورد می کند. آنهايی که جورج سوروس را می شناسند، حتما می دانند که او به هيچ وجه مدافع سياست های خارجی دولت جرج بوش نيست. اين برنامه در خدمت گروه وسيعی از نهادهای بين المللی است که از جامعه مدنی ايران، حمايت می کنند و جمهوری اسلامی، با تمامی گروه های مدنی مشکل دارد و با آنها برخورد می کند. همين نکته نشان می دهد که دولت ايران، با تمامی کسانی که عقيده متفاوت از آنها دارد، مشکل دارد.
گفته می شود که برخی گروه های اپوزيسيون نظام جمهوری اسلامی در خارج از کشور، مدعی استفاده از اين بودجه شده اند. آيا اين مطلب صحت دارد؟
تا آنجايی که من می دانم، درست نيست و چنين چيزی صحت ندارد. ما برنامه ای دقيق در دستور کار داريم تا قانونی بودن فعاليت گروه هايی را که در اين برنامه شرکت می کنند، مشخص کنيم.
برخی معتقدند بازداشت های اخير محققان ايرانی – آمريکايی، به دليل تصويب اين بودجه بوده است. پاسخ شما چيست؟
اول می گويم که فشار و سرکوب در ايران، پيش از اين هم وجود داشت و در حين اجرای اين برنامه هم به احتمال زياد، دنبال می شود. اميدواری من اين است که اين برنامه با موفقيت اجرا شود و ديگر سرکوب نهادهای مدنی در ايران، وجود نداشته باشد.
اين را هم بگويم که آقای تاجبخش و يا خانم اسفندياری هيچ ارتباطی با برنامه ما نداشتند. اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی، در طول اين برنامه ده ساله، به وجود نيامده و ادامه هم خواهد داشت. مطمئنم که نمی توان گفت اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی، از سال ۲۰۰۵ و با شروع اين برنامه آغاز شده است.
گسترش دموکراسی در ايران، با بودجه ۷۵ ميليون دلار را چگونه می توان ارزيابی کرد و تشخيص داشت که تاثير و يا پيشرفت داشته است؟
دو راه برای پاسخ دادن به اين پرسش وجود دارد. يکی راه خشک و تکنيکی آن است، که داشته ها و نتايج را اندازه بگيريم و با فعاليت هايی که اجرا کرده ايم، بسنجيم. به نظر من، راه ديگر اين است که می توان موفقيت اين برنامه را، با دستيابی ايرانی ها به آزادی بيان سنجيد و اينکه چقدر دسترسی به منابع اطلاعاتی در داخل و خارج از کشور دارند که به آنها، اطلاعات درست و صحيح بدهد.
ديويد دينهی
اينها، نمونه اقداماتی است که ما پس از دستيابی به آن، می توانيم بگوييم چه مقدار در اجرای آن، موفق بوده ايم. می خواهم خوانندگان وبسايت راديو فردا بدانند که آمريکا در کنار آنها ايستاده است و از آنها حمايت می کند تا به حقوق و آزادی های خود برسند. اگر ملت ايران به کمک آمريکا نياز دارد، ما آماده ايم. اگر هم نمی خواهيد در برنامه گسترش دموکراسی و آزادی های مدنی در ايران شرکت کنيد، باز هم ما آماده کمک به شما هستيم و در هر دو حالت، در کنار شما هستيم.
چه برنامه مشابه ديگری را پيش از اين آمريکا اجرا کرده که بيش از همه به بحث برنامه گسترش دموکراسی در ايران شبيه است و مهم ترين مانعی که با آن روبه رو بوده، چيست؟
به هر حال شباهت هايی بين اين برنامه ها هست، ولی من قصد ندارم به شباهت ميان اين برنامه ها اشاره کنم چرا که هر کشوری متفاوت است و مردم با هم تفاوت دارند و هر مليتی هم خواسته های متفاوتی دارد.
اين برنامه قصد ندارد استانداردهای آمريکايی و يا بين المللی را به مردم ايران تحميل کند. قصد برنامه گسترش دموکراسی و آزادی های مدنی، اين است که مردم ايران بتوانند ديدگاه های خود را مطرح کنند و تشبيه در اينجا، کار درستی نيست. برخی به برنامه مشابه برای لهستان اشاره می کنند و برخی هم آن را مشابه برنامه صربستان می دانند. هر چند ممکن است شباهت هايی در ميان باشد، اما برنامه اصلی متفاوت است و ما هر برنامه را، بر اساس مصالح آن، برنامه ريزی و دنبال می کنيم.
پيشتر گفتيد که نمی خواهيد به جزييات برنامه بودجه ۷۵ ميليون دلاری برای گسترش دموکراسی در ايران اشاره کنيد، اما فکر می کنم پرسش بسياری اين است که اين بودجه چگونه خرج می شود و آيا اين کار، استقلال گروه های فعال حقوق بشر را از آنها نمی گيرد و باعث نمی شود که آنها هم به گروه های اپوزيسيون تبديل شوند؟ در ضمن، آيا قرار است تمامی اين برنامه را تا پايان، وزارت امور خارجه آمريکا دنبال کند؟
دولت ايالات متحده آمريکا، به محدوده روابط خصوصی کسانی که با برنامه ما همکاری دارند، احترام می گذارد. منظور من اين است که ما به طور عمومی نمی گوييم که چه کسی و چه گروهی با ما همکاری دارد، اما به دنبال شفافيت هستيم. به اين معنا که آن دسته از مردم ايران که با اين برنامه همکاری دارند، اطلاع پيدا می کنند که چه بودجه ای صرف اين کار شده است و پول آن از کجا می آيد. ما اين کار را می کنيم چرا که می خواهيم مردم ايران آگاهانه تصميم بگيرند که آيا می خواهند در اين برنامه شرکت کنند يا نه. ما نمی خواهيم آن گروه از ايرانی ها که در اين برنامه شرکت می کنند، فکر کنند که غافلگير شده اند و بعد بگويند که اگر از قبل می دانستند که بودجه اين کار از کجا تامين می شود، در آن شرکت نمی کردند.
درباره اينکه چگونه اين برنامه دنبال می شود هم بايد بگويم که ما به هيچ وجه در جريان مستقيم اين کار نيستيم. ايرانی هايی که مايل هستند در اين برنامه شرکت کنند، کاری با وزارت امور خارجه آمريکا ندارند و از راه سازمان های بين المللی و يا سازمان های غيردولتی بين المللی می توانند با ما تماس بگيرند و برنامه خود را اعلام کنند.
آن شفافيتی که شما از آن سخن گفتيد، اينجا خدشه دار نمی شود؟ آيا شما گروه های بين المللی و سازمان های غير دولتی بين المللی را مخفيانه مانيتور می کنيد که نشان دهد با چه گروه هايی در تماس هستند تا شما به آنها کمک مالی کنيد؟
ما از حساسيت سازمان های غيردولتی ايرانی برای تماس با دولت آمريکا، باخبريم. جواب من اين است که اگر کسی بخواهد با ما تماس گرفته و در اين برنامه شرکت کند، بهترين راه اين است که با سازمان های غيردولتی بين المللی تماس بگيرد و برنامه خود را اعلام کند. من قصد داشتم اين موضوع را بگويم.