لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۱۵

پیام یک گروه راک برای ایرانیان: آزادی!


گروه راک «ساماوایو» - بهرنگ علوی، خواننده و سرپرست گروه نفر سوم از سمت راست.
گروه راک «ساماوایو» - بهرنگ علوی، خواننده و سرپرست گروه نفر سوم از سمت راست.

در گوشه یک کتابفروشی در شهر برلين، در جايی که عموما ميعادگاه هنرمندان تبعيدی شهر است، بهرنگ علوی، جوانی ايرانی که در اين شهر بزرگ شده رو به روی ميکروفن راديو فردا نشسته است.


او از پدر و مادری ايرانی به دنيا آمده و اکنون سرپرست، گیتاریست و خواننده يک گروه راک مطرح در آلمان است: «ساماوايو-Samavayo»، گروهی است که به انگليسی می خواند و در اجرای زنده، هوادارانش را به وجد می آورد.


«ساماوايو» اخيرا دو آلبوم تازه به بازار فرستاده که در عرف امروز صنعت موسيقی، «آلبوم های EP» ناميده می شوند؛ به اين معنا که طول مدت مجموع ترانه های هر کدام کمتر از طول مدت معمول يک آلبوم کامل است.


بهرنگ به همراه گروهش، استفان ولند (درامر)، مارکو ويرت (گيتاريست) و آندرياس ولند (بيسيست)، روز جمعه ۳۰ فروردين ماه، با برپايی کنسرتی پرهيجان، جشن رونمايی از آلبوم های تازه را در شهر برلين يعنی زادگاه اين گروه برپا کرد.


آخرین ویدئوی گروه ساماوایو را در سایت یوتیوب ببینید.


۲۴ ساعت بعد از آن جشن شلوغ، بهرنگ در گوشه اين کتابفروشی ايرانی، به سئوالات راديو فردا پاسخ می دهد. او هر چند از اجرای کنسرتش خسته به نظر می رسد، اما زمانی که از آثارش، آلبوم های در راه و ویدئویی با نشانه ای از ایران در آن صحبت به میان می آید، چشم هایش برق می زنند و تلاش می کند به صدای خسته اش هیجان ببخشد ...


اين گفت و گو با اندکی تاخیر هم اکنون در برابر شما است:


راديو فردا: بالاخره رونمايی تمام شد. توی روی صحنه به شدت پرانرژی بودی. الآن خيلی خسته ای؟


بهرنگ علوی: الآن هر چند خسته ام ولی حالم خوب است. معمولا چنين شب هايی بعد از پايان برنامه، گپ زدن های بعد از کنسرت و جمع و جور کردن وسايل تا ساعت چهار و پنج صبح طول می کشد و آدم ناچارا دير می خوابد که خب خسته کننده است.


اما کلا خيلی خوشحالم چون شب بسيار خوبی بود و کلوپ هم خيلی شلوغ بود و خودمان از کنسرتمان راضی هستيم.


از جمله قسمت های جذاب کنسرت های راک، حرکات نمايشی گروه – به ويژه خواننده – روی صحنه است. برای اين قسمت ها قبل از اجرای برنامه فکر می کنی و تمرين می کنی؟


ما هفته ای چهار تا پنج بار همديگر را می بينيم و از چند زاويه تمرين می کنيم. اين قضيه «کوروگرافی – Choreography» [طراحی رقص] بر روی صحنه هم موضوعی است که به آن فکر می کنيم و اهميت آن را هم می دانيم، اما به اين شکل نيست که از قبل تمامی جزئيات اين حرکات را پيش بينی کنيم.



  • برای ما صحنه خيلی مهم است. ضن اينکه ما موسيقی پرانرژی و پرتحرکی اجرا می کنيم و برای همين اجرای کنسرت برای ما نوعی نمايش است. ما در اجرای زنده انرژی و تحرک آهنگ هايمان را به مخاطبان منتقل می کنيم.
بهرنگ علوی

يعنی شبيه اينکه ترتيب آهنگ ها چه خواهد بود، برای اين حرکات تصميم نمی گيريم و تا حد زيادی طبيعی است.


اما ارزش اين قسمت از کار برای ما کاملا روشن است و از قبل از اجرا می دانيم که بايد بر روی صحنه هنرپيشه هم باشيم و اين کافی نيست که مثلا من به ميکروفنم نگاه کنم و آهنگ را بخوانم و بروم.


از طرفی بخشی از اين کارها هم برای موسيقی راک جاافتاده و هر چند بايد در همين بخش هم آدم نوآوری داشته باشد ولی قسمتی از اين کارها سنت راک هستند و انجام می دهيم.


از اين اجرايی که من در اين برنامه از شما ديدم، به اين نتيجه رسيدم که شما يک گروه صحنه هستيد و آماده برای اجرای زنده. خودت چه فکر می کنی؟ شما دوست داريد بيشتر روی صحنه باشيد يا توی استوديو؟


بله به قول آلمانی ها ما يک گروه «لايف [زنده]» هستيم. يعنی گروهی هستيم که بيشتر دوست داريم روی صحنه باشيم و ۲۰ يا ۳۰ روز پشت سر هم بدون وقفه کنسرت داشته باشيم.


ولی خب استوديوی يک جور کار ديگر است. آدم در استوديو کارهايی می تواند انجام بدهد که روی صحنه نمی تواند آنها را انجام دهد. در استوديو آدم می تواند تجربه کند و آن هم جذابيت دارد.


اما باز هم می گويم که برای ما صحنه خيلی مهم است. ضن اينکه ما موسيقی پرانرژی و پرتحرکی اجرا می کنيم و برای همين اجرای کنسرت برای ما نوعی نمايش است. ما در اجرای زنده انرژی و تحرک آهنگ هايمان را به مخاطبان منتقل می کنيم. آنها هم آمده اند تا ببينند که ما از اجرای اين آهنگ ها لذت می بريم و ۱۰۰ درصد از کارمان راضی هستيم.


آهنگ ها را از ميان مجموعه هايی که درست کرده ای چطور انتخاب می کنی و بر چه اساسی ترتيب آنها را تعيين می کنی؟


ما دو گروه آهنگ داريم. آهنگ هايی که خيلی پرهيجان و تند هستند و آهنگ هايی که نسبتا ملايم تر هستند. ترتيب به اين شکل است که به محض آغاز کنسرت، مخاطب در يکی دو آهنگ اول بايد با ما گرم شود، مثل موتوری نيست که آرام آرام گرم شود.


در لحظه شروع يک استارت مهم داريم. مخاطب را خيلی سريع با آهنگ های تند می بريم بالا. بعد به قول آلمانی ها، هرازگاهی دنده را سبک می کنيم و اين تند و کند کردن را تا آخر کنسرت و در ميان ۱۷ – ۱۸ ترانه ای که اجرا می کنيم، حفظ می کنيم تا چند آهنگ آخر که دوباره آهنگ های پرشور و تند می زنيم و مخاطب را به اوج می بريم و کنسرت را تمام می کنيم.


بهرنگ در مصاحبه قبلی که با راديو فردا داشتی وعده دادی که ترانه فارسی هم با «ساماوايو» اجرا کنی. ما با هيجان به کنسرت تازه ات آمديم و خبری از فارسی نبود. چه شد آن وعده؟


ما اميد زيادی داريم که در سال های آينده، که منظورم ۲۰ يا ۳۰ سال ديگر نيست، همين سه يا چهار سال آينده بتوانيم به ايران بياييم و کنسرت بگذاريم. يک کنسرت هم نه اميدواريم که در ايران تورکنسرت بگذاريم.


آنوقت من مطئنم که همين آهنگ هايی که تا حالا انگليسی خوانده ام را به فارسی هم می توانيم اجرا کنيم. يعنی هم امکانش هست و هم انگيزه و علاقه، اما موضوع اين است که در ميان مخاطبان ما هم بايد کسانی باشند که فارسی بفهمند.


اين آرزو در گروه ما وجود دارد که اين کار را انجام بدهيم.


سئوال مهمی که درباره دو آلبوم EP تازه وجود دارد اين است که چرا دو آلبوم کوتاه منتشر کرديد؟ چرا اين دو را در يک آلبوم با طول مدت آلبوم های معمولی منتشر نکرديد؟


ما تا امروز يک آلبوم کامل و بلند به عنوان اولين آلبوم خود منتشر کرده ايم و باقی مجموعه ها همه EP بودند. ما نمی خواستيم که آهنگ های دو EP تازه به عنوان دومين آلبوم ما شناخته شوند.


دومين آلبوم کامل ما تا ژانويه سال ۲۰۰۹ ميلادی در سطح اروپا منتشر می شود و می خواهيم آن مجموعه به عنوان دومين آلبوم «ساماوايو» شناخته شود.



  • اين در واقع پيام من و موضع گيری من است که می خواستم به هر کس که می تواند فارسی بخواند و بفهمد نشان دهم؛ اينکه برای کسانی که در ايران هستند گفته ام که اميدوارم روزی به «آزادی» برسند تا من هم بتوانم به ايران بيايم ...
بهرنگ علوی

در واقع استراتژی اين بود که اين دو EP منتشر شوند تا آثاری تازه برای کنسرت ها در دست مردم باشد و اين آثار هم به گوش آنها برسد تا در کنسرت ها با ما بخوانند و به آنها خوش بگذرد.


از طرف ديگر، اين دو مجموعه با هم تفاوت هم دارند. ما گروهی از آهنگ های ملايمی که دو سال پيش ضبط کرده بوديم را در يک EP به عنوان آلبوم سفيد گذاشتيم و گروهی ديگر که همان زمان ضبط کرده بوديم، اما ريتم های بسيار تندتر و نزديک به هوی متال داشتند را در يک EP ديگر به عنوان آلبوم سياه.


چرا با اين همه تاخير اينها را منتشر کرديد؟


سال گذشته، ما سال بسيار شلوغی داشتيم و مدام برای کنسرت دعوت می شديم و به رغم اينکه اينها ضبط شده بودند، اما ما مدام در سفر بوديم و نتوانستيم اينها را آماده انتشار بکنيم.


ضمن اينکه بگويم يکی از دلايلی که نمی خواستيم اين آهنگ ها آلبوم دوم ما باشند همين است که اين آهنگ ها نتيجه ساماوايوی دو سال پيش است، نه ساماوايوی امروز.


با اين وصف ما با ساماوايوی ۲۰۰۸ هنوز آشنا نشديم...


نه فقط تو چون اجرای زنده را در برلين ديدی ، ساماوايوی ۲۰۰۸ را و توانايی هايش را روی صحنه ديده ای. اين EPها خيلی از نظر ما خوبند ولی انرژی، قدرت و توانايی های گروه در حال حاضر به شکل کامل در آنها نمود پيدا نکرده اند.


يک ويدئوی حرفه ای هم برای يکی از آهنگ های تازه درست کرده ايد و منتشر کرده ايد که در پايان آن نشانی هم از ايرانی بودنت وجود دارد ...


بله تقريبا از وسط ويدئو، مخاطب می بيند که من روی يک تخته سفيد در حال نوشتن چيزی هستم که دقيقا روشن نيست من چه می نويسم. تا پايان ويدئو که مشخص می شود نوشته ام: «آزادی».


البته «آزادی» را به فارسی نوشته ای و با الفبای فارسی ...


بله با الفبای فارسی نوشتم. اين در واقع پيام من و موضع گيری من است که می خواستم به هر کس که می تواند فارسی بخواند و بفهمد نشان دهم؛ اينکه برای کسانی که در ايران هستند گفته ام که اميدوارم روزی به «آزادی» برسند تا من هم بتوانم به ايران بيايم ...


پس «آزادی» را برای خودت هم خواسته ای که بتوانی در ايران برنامه اجرا کنی. چطور شد که به ذهنت رسيد تا به زبان فارسی چنين پيامی را در ويدئو قرار بدی؟


من می دانم که ايرانی ها در اينترنت به شدت فعال هستند و هر چند که برايشان کار ساده ای نيست، اما می بينند، می خوانند و می نويسند. از طرفی ما هم يک گروه بين المللی هستيم که يک عضو ايرانی دارد، به همين دليل خيلی علاقه داريم که با مخاطبان ايرانی هم ارتباط برقرار کنيم.


ضمن اينکه می دانم اين راکی که ما اجرا می کنيم در ايران هم طرفداران بسيار زيادی دارد. در واقع اين صحنه پايانی ويدئو، چيزی است که ما را به هم وصل کند، چيزی است بين ما و علاقه مندان ايرانی موسيقی راک.


XS
SM
MD
LG