آخرين عشق کافکا، نوشته کاتی ديامانت، که هفته گذشته با ترجمه سهيل سمی منتشر شد، گرچه از منظر ساختار، فرم و ديگر شاخص های داستان نويسی با آثار بزرگ سنجيدنی نيست، اما به دليل آن که بخشی از زندگی فرانتس کافکا را بر اساس پژوهش های نويسنده به دست می دهد، کتابی خواندنی، جذاب و بحث انگيز ارزيابی شده است.
فرانتس کافکا خالق آثاری چون محاکمه، مسخ، قصر و ده ها داستان کوتاه درخشان چون ديوار چين و هنرمند گرسنگی، در سال های پايانی عمر خود دلباخته دورا ديامانت شد که در آن روزگار معلمی ۲۵ ساله بود.
کتاب آخرين عشق کافکا رابطه عاشقانه اين دو را بر اساس اسناد ، مدارک و پژوهش های نويسنده در قالب رمانی خواندنی تصوير می کند.
کافکا به روزگار حيات خود جز چند داستان کوتاه منتشر نکرد و در سال های پايانی عمر خود وصيت کرد که همه آثار او را بسوزانند.
ماکس بردو دوست کافکا به وصيت او عمل نکرد و پس از مرگ او آثار او را، با تغييراتی در تنظيم پاراگراف ها و فصل بندی ها به سليقه خود، منتشر کرد اما معشوقه او دستخط های کافکا را پنهان کرد.
به دوران حکومت نازی ها در آلمان که کافکا نويسنده ای ممنوع و منحط اعلام شده بود، گشتاپو، پليس سياسی هيتلر، خانه دورا ديامانت را بازرسی و دستخط های پنهان شده کافکا را کشف و ضبط کرد.
پس از جنگ تلاش محققان برای يافتن دست نوشته های کافکا در آرشيو گشتاپو آغاز شد و با کشف شماری از آن ها، نسخه اصلی دستنويس بسياری از آثار کافکا که به کوشش آخرين عشق او حفظ شده بود، در دسترس محققان قرار گرفت.
فرانتس کافکا در سال ۱۸۸۳ در خانواده ای آلمانی زبان و يهودی در شهر پراگ که در آن روزگار از مراکز فرهنگی امپراطوری اتريش و مجارستان بود، چشم به جهان گشود و به اصرار پدر در دانشگاه حقوق آموخت.
کافکا به نظريات انقلابی عصر خود چون آنارشيزم گرايش داشت اما به ناچار چند سالی از عمر خود را به عنوان کارمند در موسسات گوناگون سپری کرد.
در سال ۱۹۱۷ به بيماری سل مبتلا شد ، به برلين رفت و در اين شهر با دورا ديامات آشنا و در سال ۱۹۲۴ در وين چشم از جهان فروبست.
در برخی از آثار درخشان کافکا وحشت نظام های توتاليتر ، پيش از ظهور اين گونه نظام ها، پيش بينی و بی پناهی آدمی در برابر ايده ها و نظام های فراگير، با خلاقيتی شگفت انگيز، تصوير شده است. تمامی اعضای خانواده کافکا نیز که در زمان جنگ جهانی دوم زده بودند، جملگی در جریان هالوکاست کشته شدند.
صادق هدايت نخستين نویسنده در ايران بود که با ترجمه گروه محکومين و مسخ و با نوشتن مقاله ای درباره کافکا، يکی از بزرگ ترين چهره های داستان نويسی جهان را به فارسی زبانان معرفی کرد.
پرسه در متن هرمان هسه
با انتشار پرسه در متن، ۸۰ شعر هرمان هسه، شاعر بزرگ آلمانی و برنده جايزه نوبل ادبی سال ۱۹۳۲ ، با ترجمه رضا نجفی، در دسترس فارسی زبانان قرار گرفت.
پيش از اين برخی از آثار هسه از جمله سيذارتا، گرگ بيابان، نارسيس و گلدموند، بازی مهره شيشه ای، داستان دوست من، از عشق و جدائی، گرترود، اگر جنگ ادامه يابد، سفر به سوی شرق و سيری در تنهائی به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
هرمان هسه در سال ۱۸۷۷ در آلمان متولد شد. پدرش مبلغ پروتستان بود و مادرش دختر هند شناسی سرشناس. هسه در ۱۵ سالگی از مدرسه کليسای پروتستان فرار و چند سالی ساعت سازی و کتابداری پيشه کرد.
هسه که دل بسته فرهنگ هند بود با نخستين آثار خود به شهرت رسيد و به عنوان نويسنده ای خلاق و پرخواننده تثبيت شد.
در سال ۱۹۲۳ تابعيت سوئيس را پذيرفت و در سال ۱۹۳۲جايزه ادبی نوبل را به دليل «انديشه های انسان گرايانه و سبک عالی نگارش آثار» خود دريافت کرد.
هرمان هسه در سال ۱۹۶۲ درگذشت.
مقالات دهخدا
هفته گذشته با انتشار مجموعه دو جلدی مقالات علی اکبر دهخدا، به کوشش دکتر محمد دبير سياقی، طنزها و مقالات اجتماعی و سياسی يکی از بينان گذاران نثر معاصر فارسی، در يک مجموعه، در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
جلد اول اين مجموعه طنزهای دهخدا را در بر می گيرد و جلد دوم علاوه بر مقالات سياسی و اجتماعی دهخدا، خاطراتی از دهخدا از زبان دهخدا و چند نامه او را نيز در بر دارد.
علی اکبر دهخدا حدود سال ۱۲۵۹ شمسی در تهران چشم به جهان گشود. زبان عربی و مبانی فقه ، اصول و فلسفه اسلامی را در مدارس دينی و زبان فرانسه و علوم انسانی را در مدرسه علوم سياسی آن روزگار فراگرفت و به عنوان کارمند وزارت خارجه دو سال و نيم را در اروپا گذراند.
در سال های پر تب و تابی که انقلاب مشروطه ايران شکل می گرفت دهخدا به ايران بازگشت و همراه با ميرزا جهانگير صور اسرافيل، روزنامه صور اسرافيل را بنيان نهاد که در شکل گيری انقلاب مشروطه نقشی مهم ايفاء کرد.
طنزهای دهخدا، که در ستونی با عنوان چرند و پرند در صوراسرافيل منتشر می شد، از نخستين نمونه های طنز معاصر ايران و از منظر عمق، زبان، نگاه و فرم در زمره متعالی ترين نمونه های طنز در زبان فارسی به شمار می روند.
پس از آن که محمد علی شاه نخستين مجلس ايران را به توپ بست و ميرزا جهانگير صور اسرافيل را اعدام کرد، دهخدا به اروپا و ترکيه گريخت و شعر معروف «يادآر، ز شمع مرده ياد آر» را به ياد همکار اعدام شده خود خلق و روزنامه سروش را در استانبول منتشر کرد.
با پيروزی مشروطه خواهان بر محمد علی شاه، دهخدا به ايران بازگشت و مردم از کرمان و تهران او را به نمايندگی مجلس دوم برگزيدند.
او در دوران پهلوی اول از سياست کناره گرفت و مشاغلی چون رياست مدرسه علوم سياسی و مدرسه عالی حقوق و علوم سياسی تهران را عهده دار شد.
دهخدا به دوران کناره گيری از سياست زندگی خود را وقف فرهنگ کرد و کار عظيم تاليف تک نفره بزرگ ترين فرهنگ فارسی ، لغت نامه دهخدا را به انجام رساند.
هم در اين دوران آثاری چون روح القوانين و عظمت و انحطاط روميان منتسکيو را ترجمه، آثاری چون امثال و حکم را تاليف و ديوان شعر ناصر خسرو، مسعود سعد، منوچهری، فرخی سيستانی، سوزنی سمرقندی ، ابن يمين و حافط و کتاب های يوسف و زليخای منسوب به فردوسی و لغت فرس اسدی را تصحيح، حاشيه نويسی و منتشر کرد.
دهخدا به سال ۱۳۳۴ در سن ۷۷ سالگی در انزوا و فقر درگذشت.