بیش از دو دهه است که رهبران اصلی حماس در کنف حمایت خاندان اسد در سوریه زندگی کرده و فعالیتهای «جبهه مقاومت» علیه اسرائیل را از سوریه سامان دادهاند.
اما اکنون با لرزان شدن پایههای حکومت بشار اسد در سوریه، گزارشهای فزایندهای در رسانههای عربی منتشر میشود حاکی از این که سران حماس در اندیشه رفتن از سوریه و انتخاب کشوری دیگر به عنوان مقر اصلی فعالیتهای خود هستند.
گزارشها از رفتن خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی، موسی ابومرزوق، معاون مشعل، و سایر سران حماس از سوریه از دو هفته پیش و هنگامی آغاز شد که هیئتی از حماس گفتوگو با حاکمان جدید مصر برای آشتی را از سر گرفت.
چندین رسانه عربی، از جمله روزنامههای مصری، در روزهای اخیر این احتمال را مطرح کردهاند که در نتیجه تغییر سیاست مصر در قبال حماس و نزدیکی میان آنان، حاکمان انقلابی مصر به سران حماس امکان دهند که مقر فعالیتهای خود را به قاهره منتقل کنند.
این گزارشها پس از آن افزایش یافت که مقامات مصر تایید کردند از این پس موقعیت سیاسی مشابه جنبش فتح برای حماس قائل میشوند. بر این اساس حماس برای نخستین بار میتواند دفتری سیاسی در پایتخت مصر داشته باشد، امتیازی که تاکنون تنها جنبش فتح از آن برخوردار بوده است.
تلاشهای موفقیتآمیز حاکمان جدید مصر در دستیابی به پیمان آشتی ملی میان فتح و حماس، پس از سالها خصومت و نزاع شدید میان این دو جنبش فلسطینی، ارتباط میان حماس با مصر را تقویت کرده است.
قدرت در جنبش اسلامگرای حماس پس از آن که در سال ۱۹۸۸ از بستر اخوانالمسلمین مصر پا گرفت، هر چند شماری از سران آن مقیم نوار غزه یا کرانه باختری رود اردن بودند، همواره در دست سران خارجنشین حماس بوده است.
خالد مشعل مدتی در دهه نود در اردن زندگی میکرد. پس از سوءقصد نافرجام ماموران موساد اسرائیل در خاک اردن به جان مشعل در دهه ۹۰ میلادی که منجر به تنش در مناسبات اردن و اسرائیل شد و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسرائیل، حتی ناچار شد بنا به درخواست اکید ملک حسین فقید، پادشاه وقت اردن، پادزهر اسرائیلی را برای نجات جان مشعل به بیمارستان اردن بفرستد، مشعل از بستر بیماری رهایی یافت و در سلسله مراتب رهبری حماس به قدرتی بلامنازع تبدیل شد.
پس ازاین رخداد، اسماعیل هنیه، محمود الزهار و سایر سران حماس که مقیم غزه بودند، همه تصمیمها را با مشورت و طبق فرمان مشعل اتخاذ میکردند.
اما اردن نیز در سال ۱۹۹۹ مشعل را به اتهام «فتنهانگیزی و تحریک علیه ثبات حکومت پادشاهی اردن» از خاک خود اخراج و حتی ممنوعالورود کرد.
حافظ اسد، رهبر وقت سوریه، که کشور خود را همواره «در خط مقدم جبهه مقاومت علیه اسرائیل» معرفی میکرد، خالد مشعل و سایر سران حماس را در کنف حمایت خود گرفت، بهویژه آن که جمهوری اسلامی ایران، همپیمان اصلی سوریه، نیز پشتیبانی فزایندهای از حماس در برابر جنبش سکولار و لائیک فتح نشان داد.
اقامت خالد مشعل، موسی ابومرزوق و سایر سران حماس در دمشق و تبدیل شدن اردوگاه فلسطینی «الیرموک» در حومه دمشق به یکی از مقرهای اصلی فعالیتها و سخنرانیهای مشعل و ابومرزوق، همواره مورد انتقاد اسرائیل و آمریکا بود، به گونهای که در مذاکرات مستقیم اسرائیل و آمریکا در سال ۲۰۰۰، اسرائیل اصرار میکرد که با پیشرفت مذاکرات صلح میان اسرائیل و سوریه، دمشق رهبران حماس را از خاک خود براند.
اما با ناکامی آن دور از مذاکرات صلح اسرائیل و سوریه، سران حماس در سوریه باقی ماندند، خصوصا که در طول دهه اخیر روند همپیمانی و ارتباطهای مالی، تسلیحاتی و معنوی جمهوری اسلامی ایران با حماس نیز روزبهروز تقویت میشد.
حال به نظر میرسد که دوران طولانی ثبات برای سران حماس در سوریه به پایان رسیده باشد. در دو ماهی که از تظاهرات مردم سوریه علیه حکومت بشار اسد میگذرد و صدای مردم معترض سوریه همراه با شعارهایی مانند «لاحزبالله و لا ایران» به گوش میرسد، سران حماس نیز منفعل شدهاند.
وضعیت سران حماس بهویژه پس از آن لرزانتر شد که شیخ دکتر یوسف القرضاوی، رهبر معنوی اخوانالمسلمین، شدیدا از بشار اسد انتقاد کرد و او را دیکتاتور و قاتل نامید و همزمان، شاخه سوری اخوانالمسلمین نیز با سربرآوردن دوباره، بر مبارزه با «حکومت دیکتاتوری اسد» تاکید کرد.
خالد مشعل و سران حماس مردد ماندهاند که آیا به خاطر حفظ منافع سیاسی خود در کنار حکومت بشار اسد باقی بمانند یا به ایدئولوژی اسلامگرای خود، در بستر اخوانالمسلمین وفاداری نشان دهند.
در کنار نام مصر، اکنون از قطر نیز به عنوان یکی از گزینههای احتمالی رفتن سران حماس به آن امیرنشین و انتخاب آن کشور به عنوان مقر اصلی فعالیتهای خود یاد میشود.
روزنامه الحیات روز شنبه نوشت که امیر قطر انتقال مقر حماس به دوحه را پذیرفته است و در حالی که سران حماس مایل بودند که مقر خود را به اردن، درنزدیکی کرانه باختری و اسرائیل، انتقال دهند، حکومت اردن به سینه حماس دست رد زده است.
در این حال نکته اینجاست که خالد مشعل و یارانش که همواره از خوان گشوده جمهوری اسلامی ایران بهرهمند بودهاند، هرگز در اندیشه انتقال مقر اصلی فعالیتهای خود به ایران نبودهاند.
اما اکنون با لرزان شدن پایههای حکومت بشار اسد در سوریه، گزارشهای فزایندهای در رسانههای عربی منتشر میشود حاکی از این که سران حماس در اندیشه رفتن از سوریه و انتخاب کشوری دیگر به عنوان مقر اصلی فعالیتهای خود هستند.
گزارشها از رفتن خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی، موسی ابومرزوق، معاون مشعل، و سایر سران حماس از سوریه از دو هفته پیش و هنگامی آغاز شد که هیئتی از حماس گفتوگو با حاکمان جدید مصر برای آشتی را از سر گرفت.
چندین رسانه عربی، از جمله روزنامههای مصری، در روزهای اخیر این احتمال را مطرح کردهاند که در نتیجه تغییر سیاست مصر در قبال حماس و نزدیکی میان آنان، حاکمان انقلابی مصر به سران حماس امکان دهند که مقر فعالیتهای خود را به قاهره منتقل کنند.
این گزارشها پس از آن افزایش یافت که مقامات مصر تایید کردند از این پس موقعیت سیاسی مشابه جنبش فتح برای حماس قائل میشوند. بر این اساس حماس برای نخستین بار میتواند دفتری سیاسی در پایتخت مصر داشته باشد، امتیازی که تاکنون تنها جنبش فتح از آن برخوردار بوده است.
تلاشهای موفقیتآمیز حاکمان جدید مصر در دستیابی به پیمان آشتی ملی میان فتح و حماس، پس از سالها خصومت و نزاع شدید میان این دو جنبش فلسطینی، ارتباط میان حماس با مصر را تقویت کرده است.
قدرت در جنبش اسلامگرای حماس پس از آن که در سال ۱۹۸۸ از بستر اخوانالمسلمین مصر پا گرفت، هر چند شماری از سران آن مقیم نوار غزه یا کرانه باختری رود اردن بودند، همواره در دست سران خارجنشین حماس بوده است.
خالد مشعل مدتی در دهه نود در اردن زندگی میکرد. پس از سوءقصد نافرجام ماموران موساد اسرائیل در خاک اردن به جان مشعل در دهه ۹۰ میلادی که منجر به تنش در مناسبات اردن و اسرائیل شد و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسرائیل، حتی ناچار شد بنا به درخواست اکید ملک حسین فقید، پادشاه وقت اردن، پادزهر اسرائیلی را برای نجات جان مشعل به بیمارستان اردن بفرستد، مشعل از بستر بیماری رهایی یافت و در سلسله مراتب رهبری حماس به قدرتی بلامنازع تبدیل شد.
پس ازاین رخداد، اسماعیل هنیه، محمود الزهار و سایر سران حماس که مقیم غزه بودند، همه تصمیمها را با مشورت و طبق فرمان مشعل اتخاذ میکردند.
اما اردن نیز در سال ۱۹۹۹ مشعل را به اتهام «فتنهانگیزی و تحریک علیه ثبات حکومت پادشاهی اردن» از خاک خود اخراج و حتی ممنوعالورود کرد.
حافظ اسد، رهبر وقت سوریه، که کشور خود را همواره «در خط مقدم جبهه مقاومت علیه اسرائیل» معرفی میکرد، خالد مشعل و سایر سران حماس را در کنف حمایت خود گرفت، بهویژه آن که جمهوری اسلامی ایران، همپیمان اصلی سوریه، نیز پشتیبانی فزایندهای از حماس در برابر جنبش سکولار و لائیک فتح نشان داد.
اقامت خالد مشعل، موسی ابومرزوق و سایر سران حماس در دمشق و تبدیل شدن اردوگاه فلسطینی «الیرموک» در حومه دمشق به یکی از مقرهای اصلی فعالیتها و سخنرانیهای مشعل و ابومرزوق، همواره مورد انتقاد اسرائیل و آمریکا بود، به گونهای که در مذاکرات مستقیم اسرائیل و آمریکا در سال ۲۰۰۰، اسرائیل اصرار میکرد که با پیشرفت مذاکرات صلح میان اسرائیل و سوریه، دمشق رهبران حماس را از خاک خود براند.
اما با ناکامی آن دور از مذاکرات صلح اسرائیل و سوریه، سران حماس در سوریه باقی ماندند، خصوصا که در طول دهه اخیر روند همپیمانی و ارتباطهای مالی، تسلیحاتی و معنوی جمهوری اسلامی ایران با حماس نیز روزبهروز تقویت میشد.
حال به نظر میرسد که دوران طولانی ثبات برای سران حماس در سوریه به پایان رسیده باشد. در دو ماهی که از تظاهرات مردم سوریه علیه حکومت بشار اسد میگذرد و صدای مردم معترض سوریه همراه با شعارهایی مانند «لاحزبالله و لا ایران» به گوش میرسد، سران حماس نیز منفعل شدهاند.
وضعیت سران حماس بهویژه پس از آن لرزانتر شد که شیخ دکتر یوسف القرضاوی، رهبر معنوی اخوانالمسلمین، شدیدا از بشار اسد انتقاد کرد و او را دیکتاتور و قاتل نامید و همزمان، شاخه سوری اخوانالمسلمین نیز با سربرآوردن دوباره، بر مبارزه با «حکومت دیکتاتوری اسد» تاکید کرد.
خالد مشعل و سران حماس مردد ماندهاند که آیا به خاطر حفظ منافع سیاسی خود در کنار حکومت بشار اسد باقی بمانند یا به ایدئولوژی اسلامگرای خود، در بستر اخوانالمسلمین وفاداری نشان دهند.
در کنار نام مصر، اکنون از قطر نیز به عنوان یکی از گزینههای احتمالی رفتن سران حماس به آن امیرنشین و انتخاب آن کشور به عنوان مقر اصلی فعالیتهای خود یاد میشود.
روزنامه الحیات روز شنبه نوشت که امیر قطر انتقال مقر حماس به دوحه را پذیرفته است و در حالی که سران حماس مایل بودند که مقر خود را به اردن، درنزدیکی کرانه باختری و اسرائیل، انتقال دهند، حکومت اردن به سینه حماس دست رد زده است.
در این حال نکته اینجاست که خالد مشعل و یارانش که همواره از خوان گشوده جمهوری اسلامی ایران بهرهمند بودهاند، هرگز در اندیشه انتقال مقر اصلی فعالیتهای خود به ایران نبودهاند.