میلیون ها نفر به یادش به خاطر از دست رفتنش در سرتاسر جهان گریه کردند.
مرگش، روز پنجشنبه، چهارم ژوئیه ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸خورشیدی) در ساعت دو و بیست و شش دقیقه به وقت غرب آمریکا، در لوس آنجلس اتفاق افتاد. اتفاقی ناگهانی و باورنکردنی.
یکی از بزرگترین و موفقترین و محبوبترن خوانندگان جهان بود.
نامش مایکل جکسون بود.
درست در زمانی که مردم جهان حوادث ایران را دنبال میکردند و مرگ ندا آقاسلطان خبر نخست رسانههای جهان بود، ناگهان خبر درگذشت مایکل جکسون در سن پنجاه سالگی، میلیونها نفر از طرفداران و علاقمندان این خواننده را در بهت و حیرت و ناباوری فرو برد.
فروش بیش از هفتصد و پنجاه میلیون نسخه از آلبومهایش او را در صدر تمام خوانندگان قرون و اعصار قرارداده است. در تاریخ موسیقی جهان هرگز آثار هیچ موسیقیدانی چنین فروشی پیدا نکرده است.
مایکل از پنج سالگی با چهار برادر خود گروهی به نام جکسون فایو (جکسون پنج) درست کردند که یکی از ترانههای موفقشان «آی وانت یو بک» (میخوام برگردی) بود.
این پنج برادر در کلوبهای شبانه برای بزرگسالان میخواندند و میرقصدند و پدرشان با بیرحمی تمام از بچههای خود بهرهکشی میکرد. بنابراین کودکی مایکل دزدیده شد و انگار هرگز بزرگ نشد. کودکی بود در درون. این مساله در تمام عمر پنجاه سالهاش او را رها نکرد و سببساز بسیار از حوادث تلخ و ناگوار بعدی شد.
او هفتمین فرزند از یک خانواده پر جمعیت بود که در ماه اوت ۱۹۵۸ میلادی در شهر «گری»، ایالت ایلینویز زاده شد. دو تا از خواهران او، جانت جکسن و لاتویا جکسن نیز بعدها خوانندگان نامآوری شدند.
مایکل در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰خورشیدی) از گروه برادرانش جدا شد و به عنوان خوانندهای مستقل روی صحنه رفت.
پرفروشترین و مشهورترین اثر او «تریلر» (دلهرهآور) نام داشت که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد و گفته میشود تا به حال بیش از ۱۰۵ میلیون نسخه به فروش رسیده و فروشش هنوز هم صدها هزار نسخه در سال ادامه دارد.
مجلهٔ تایم نوشت که «موج Thriller بهترین سالها را از زمان اوائل ۱۹۷۸ برای صنعت موسیقی به ارمغان آورد؛ زمانی که صنعت موسیقی درآمد کلی معادل چهار میلیارد دلار داشت». نیویورک تایمز او را یک «پدیده در عرصهٔ موسیقی» خواند و گفت که «در دنیای موسیقی پاپ، مایکل جکسون یک طرف و بقیه در طرف دیگر هستند».
یکی از ترانههای معروف این آلبوم Beat It (بس کن) نام داشت که بسیار گل کرد.
به هنگام مرگش میلیونها نفر در سرتاسر جهان به سوکاش نشستند. حتی در ایران.
در ایران چند گروه موسیقی مرتب مایکل جکسونوار میخوانند و میرقصند و به بنیادهای خیریه یاری میکنند. خود مایکل جکسون هم بسیار نیکوکار بود و یکی از ترانه های او به نام We are the World (ما دنیاییم) را با همکاری لاینول ریچی نوشت. این ترانه برای جمع آوری کمک برای مبارزه با فقر در آفریقا و آمریکا در سراسر دنیا منتشر شد که حدود ۲۰ میلیون نسخه فروش رفت و میلیونها دلار برای رهایی مردم آفریقا از قحطی و گرسنگی به ارمغان آورد.
حمید و مسعود با همکاری محمد سلطانی آهنگی خواندهاند با نام «دیس ایز ایت!» (همینه!) که عنوان آخرین کنسرت مایکل جکسون در بریتانیا بود. هفتصد و پنجاه هزار بلیط برای این کنسرتها به فروش رفته بود که مایکل جکسون درگذشت و البته کنسرتی اجرا نشد. اما علاقنمدان بلیطهای این کنسرت را به عنوان یادگاری نگاهداشتهاند و برخی بر این باور هستند که ممکن است این بلیطها روزی ارزش زیادی پیدا کنند.
حمید و محمد از تهران و شاهین از اهواز مهمانان برنامه ما هستند که از هواخواهان مایکل جکسون به شمار میروند. حمید حتی وبلاگی هم پیرامون مایکل جکسون در جهان اینترنت برای ایرانیان تدارک دیده که روزانه هزاران نفر بازدید کننده دارد.
حمید از هفت سال پیش با حدود بیست نفر از علاقمندان مایکل جکسون گروهی درست میکنند برای انجام امور خیریه. آنان وبلاگی به احترام مایکل جکسون درست میکنند به نام «ام جی دات کام»، که اغلب برای کمک و یاری به کودکان سرطانی فعالیت میکنند. خبر ایجاد این وبلاگ تازه در رسانههای فارسی زبان جهان پخش میشود و حتی پنج سال پس از تاسیس آن خود مایکل جکسون هم از طریق سایت رسمی خود سایت بر و بچههای ایرانی را به عنوان سایت معتبر معرفی میکند. این سایت حالا با بیش از سه هزار نفر عضو و روزی هفت هزار کلیک بسیار فعال است.
حمید از چهار سالگی از طریق ویدئوهای ممنوعه با هنر مایکل آشنا میشود و شروع میکند مانند او رقصیدن. میگوید آن ایام حتی داشتن دستگاه ویدئو هم ممنوع بود. آقائی بود به نام «آقای فیلمی» که فیلمهای مایکل جکسون را در اختیار خانوادهها قرار میداد.
حالا بیستسال از آن تاریخ گذشتهاست و حمید و ده نفر از دوستانش مانند مایکل جکسون و گروهش میرقصند و میخوانند. حمید و یکی از دوستانش که خوانندگان گروهاند اشعار مایکل را به فارسی برمیگردانند و میخوانند و به مناسبت درگذشتاش هم آهنگی خواندهاند.
حمید و گروهش به مناسبتهای گوناگون، از جمله روز تولد او دور هم جمع میشوند و حتی به هنگام دادگاه او حدود پنجاه – شصت نفر پلاکارد به دست، در تهران از مایکل جکسون حمایت کردند.
آنان هر هفته برای پیش برد آمال و اهداف مایکل جکسون به بیمارستانها و مراکز درمانی میروند و برای کودکان سرطانی میرقصند و میخوانند. اندکی شادی به ارمغان میبرند!
شاهین از اهواز هم مانند حمید در یک گروه پنج نفره آهنگهای مایکل جکسون را میخوانند و از طریق اینترنت و وبلاگی که درست کرده آهنگهای مایکل جکسون را پخش میکنند.
محمد از تهران میگوید که از سیزده – چهارده سالگی با مایکل و هنر و اهدافش آشنا میشود و از طریق وبسایت و وبلاگ و همکاری با گروه حمید اهداف انساندوستانهء مایکل جاکسون را اشاعه میدهند.
حمید و دوستانش میخواستند مراسمی هم برای درگذشت مایکل جکسون بگیرند که با اوضاع و احوال سیاسی پس از انتخابات تهران همزمان میشود و ناچار به تعویق میافتد.
اما شاهین و دوستانش در اهواز به یاد مایکل شمع روشن میکنند و آهنگهای او را بازخوانی میکنند. او میگوید مایکل نمرده و برایش همواره زنده است. او اهداف انساندوستانۀ او را میخواهد ادامه بدهد.
مرگش، روز پنجشنبه، چهارم ژوئیه ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸خورشیدی) در ساعت دو و بیست و شش دقیقه به وقت غرب آمریکا، در لوس آنجلس اتفاق افتاد. اتفاقی ناگهانی و باورنکردنی.
یکی از بزرگترین و موفقترین و محبوبترن خوانندگان جهان بود.
نامش مایکل جکسون بود.
درست در زمانی که مردم جهان حوادث ایران را دنبال میکردند و مرگ ندا آقاسلطان خبر نخست رسانههای جهان بود، ناگهان خبر درگذشت مایکل جکسون در سن پنجاه سالگی، میلیونها نفر از طرفداران و علاقمندان این خواننده را در بهت و حیرت و ناباوری فرو برد.
فروش بیش از هفتصد و پنجاه میلیون نسخه از آلبومهایش او را در صدر تمام خوانندگان قرون و اعصار قرارداده است. در تاریخ موسیقی جهان هرگز آثار هیچ موسیقیدانی چنین فروشی پیدا نکرده است.
مایکل از پنج سالگی با چهار برادر خود گروهی به نام جکسون فایو (جکسون پنج) درست کردند که یکی از ترانههای موفقشان «آی وانت یو بک» (میخوام برگردی) بود.
این پنج برادر در کلوبهای شبانه برای بزرگسالان میخواندند و میرقصدند و پدرشان با بیرحمی تمام از بچههای خود بهرهکشی میکرد. بنابراین کودکی مایکل دزدیده شد و انگار هرگز بزرگ نشد. کودکی بود در درون. این مساله در تمام عمر پنجاه سالهاش او را رها نکرد و سببساز بسیار از حوادث تلخ و ناگوار بعدی شد.
او هفتمین فرزند از یک خانواده پر جمعیت بود که در ماه اوت ۱۹۵۸ میلادی در شهر «گری»، ایالت ایلینویز زاده شد. دو تا از خواهران او، جانت جکسن و لاتویا جکسن نیز بعدها خوانندگان نامآوری شدند.
مایکل در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰خورشیدی) از گروه برادرانش جدا شد و به عنوان خوانندهای مستقل روی صحنه رفت.
پرفروشترین و مشهورترین اثر او «تریلر» (دلهرهآور) نام داشت که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد و گفته میشود تا به حال بیش از ۱۰۵ میلیون نسخه به فروش رسیده و فروشش هنوز هم صدها هزار نسخه در سال ادامه دارد.
مجلهٔ تایم نوشت که «موج Thriller بهترین سالها را از زمان اوائل ۱۹۷۸ برای صنعت موسیقی به ارمغان آورد؛ زمانی که صنعت موسیقی درآمد کلی معادل چهار میلیارد دلار داشت». نیویورک تایمز او را یک «پدیده در عرصهٔ موسیقی» خواند و گفت که «در دنیای موسیقی پاپ، مایکل جکسون یک طرف و بقیه در طرف دیگر هستند».
یکی از ترانههای معروف این آلبوم Beat It (بس کن) نام داشت که بسیار گل کرد.
به هنگام مرگش میلیونها نفر در سرتاسر جهان به سوکاش نشستند. حتی در ایران.
در ایران چند گروه موسیقی مرتب مایکل جکسونوار میخوانند و میرقصند و به بنیادهای خیریه یاری میکنند. خود مایکل جکسون هم بسیار نیکوکار بود و یکی از ترانه های او به نام We are the World (ما دنیاییم) را با همکاری لاینول ریچی نوشت. این ترانه برای جمع آوری کمک برای مبارزه با فقر در آفریقا و آمریکا در سراسر دنیا منتشر شد که حدود ۲۰ میلیون نسخه فروش رفت و میلیونها دلار برای رهایی مردم آفریقا از قحطی و گرسنگی به ارمغان آورد.
حمید و مسعود با همکاری محمد سلطانی آهنگی خواندهاند با نام «دیس ایز ایت!» (همینه!) که عنوان آخرین کنسرت مایکل جکسون در بریتانیا بود. هفتصد و پنجاه هزار بلیط برای این کنسرتها به فروش رفته بود که مایکل جکسون درگذشت و البته کنسرتی اجرا نشد. اما علاقنمدان بلیطهای این کنسرت را به عنوان یادگاری نگاهداشتهاند و برخی بر این باور هستند که ممکن است این بلیطها روزی ارزش زیادی پیدا کنند.
حمید و محمد از تهران و شاهین از اهواز مهمانان برنامه ما هستند که از هواخواهان مایکل جکسون به شمار میروند. حمید حتی وبلاگی هم پیرامون مایکل جکسون در جهان اینترنت برای ایرانیان تدارک دیده که روزانه هزاران نفر بازدید کننده دارد.
حمید از هفت سال پیش با حدود بیست نفر از علاقمندان مایکل جکسون گروهی درست میکنند برای انجام امور خیریه. آنان وبلاگی به احترام مایکل جکسون درست میکنند به نام «ام جی دات کام»، که اغلب برای کمک و یاری به کودکان سرطانی فعالیت میکنند. خبر ایجاد این وبلاگ تازه در رسانههای فارسی زبان جهان پخش میشود و حتی پنج سال پس از تاسیس آن خود مایکل جکسون هم از طریق سایت رسمی خود سایت بر و بچههای ایرانی را به عنوان سایت معتبر معرفی میکند. این سایت حالا با بیش از سه هزار نفر عضو و روزی هفت هزار کلیک بسیار فعال است.
حمید از چهار سالگی از طریق ویدئوهای ممنوعه با هنر مایکل آشنا میشود و شروع میکند مانند او رقصیدن. میگوید آن ایام حتی داشتن دستگاه ویدئو هم ممنوع بود. آقائی بود به نام «آقای فیلمی» که فیلمهای مایکل جکسون را در اختیار خانوادهها قرار میداد.
حالا بیستسال از آن تاریخ گذشتهاست و حمید و ده نفر از دوستانش مانند مایکل جکسون و گروهش میرقصند و میخوانند. حمید و یکی از دوستانش که خوانندگان گروهاند اشعار مایکل را به فارسی برمیگردانند و میخوانند و به مناسبت درگذشتاش هم آهنگی خواندهاند.
حمید و گروهش به مناسبتهای گوناگون، از جمله روز تولد او دور هم جمع میشوند و حتی به هنگام دادگاه او حدود پنجاه – شصت نفر پلاکارد به دست، در تهران از مایکل جکسون حمایت کردند.
آنان هر هفته برای پیش برد آمال و اهداف مایکل جکسون به بیمارستانها و مراکز درمانی میروند و برای کودکان سرطانی میرقصند و میخوانند. اندکی شادی به ارمغان میبرند!
شاهین از اهواز هم مانند حمید در یک گروه پنج نفره آهنگهای مایکل جکسون را میخوانند و از طریق اینترنت و وبلاگی که درست کرده آهنگهای مایکل جکسون را پخش میکنند.
محمد از تهران میگوید که از سیزده – چهارده سالگی با مایکل و هنر و اهدافش آشنا میشود و از طریق وبسایت و وبلاگ و همکاری با گروه حمید اهداف انساندوستانهء مایکل جاکسون را اشاعه میدهند.
حمید و دوستانش میخواستند مراسمی هم برای درگذشت مایکل جکسون بگیرند که با اوضاع و احوال سیاسی پس از انتخابات تهران همزمان میشود و ناچار به تعویق میافتد.
اما شاهین و دوستانش در اهواز به یاد مایکل شمع روشن میکنند و آهنگهای او را بازخوانی میکنند. او میگوید مایکل نمرده و برایش همواره زنده است. او اهداف انساندوستانۀ او را میخواهد ادامه بدهد.