در پی استقبال روز افزون از آثار مولانا جلال الدين بلخی، معروف به رومی در جهان انگليسی زبان، بر شمار دوستداران شعر امروز فارسی نيز در اين جهان افزوده شده است.
تازه ترين نمونه اين استقبال، ترجمه گزيده هايی از سروده های دکتر شاداب وجدی، زبان شناس وشاعر سرشناس ايرانی است: کتابی با نام Distant Melodies (آواهای دوردست) با ترجمه لطفعلی خنجی، همسر خانم وجدی که خود از استادان روزنامه نگاری و نيز از چهره های بلندآوازه راديويی است. ملودی ها، يا نغمه های دوردست، در حالی منتشر می شود که تازه ترين کتاب دکتر وجدی در ايران، پس از پنج سال، همچنان در انتظار جواز وزارت ارشاد است. در گفت و گويی با عليرضا طاهری، از راديو فردا، دکتر وجدی از چند و چون ترجمه گزيده سروده هايش به انگليسی، بيشتر می گويد.
راستش را اگر بخواهيد بيشتر مترجم به اين فکر افتاد. چون من به فارسی شعر می گويم و دلم می خواهد که هموطنان عزيزم شعرهايم را بخوانند و بفهمند.
منتها همسرم فکر می کرد که اين صداهايی است که بايستی در خارج از کشور هم شنيده بشود و به همين دليل هم شعرهايم را ترجمه کرد.
من بايد اقرار کنم که هيچ دخالتی در اين کار نداشتم و تمام زحمت ها را خودشان کشيده اند.
خانم وجدی چقدر حضور شاعرانی مانند مولانا جلال الدين رومی و ديگران که الان مد شده است که آثارشان به زبان انگليسی منتشر شود، و همه هم اين ترجمه ها را «مثل نان داغ روی دست می برند» ، شما را تشويق کرده است که آثارتان را به انگليسی منتشر کنيد؟
فکر می کنم اصولا توجه به مسائل ايران باعث شد تا مترجم فکر کند که اين شعرها هم خوب است که به انگليسی هم ترجمه شود.
شايد آن اشتياق و تشويق مترجمی که شعرهای مرا به آلمانی ترجمه کرده است، که يک بانويی است که خودش هم شاعر است، باعث و زمينه ساز اين کار شد.
برای اينکه من با خودم فکر کردم که يک خانم شاعر آلمانی که البته فارسی هم می داند ، تا اين حد به اين شعرها توجه دارد، لابد کسانی هم که انگليسی زبان هستند، به آنها توجه خواهند داشت.
با توجه به اينکه وقتمان بسيار فشرده است، نمونه کوتاهی از اين شعرهايی که به انگليسی هم ترجمه شده و البته خودتان دوست داريد و طبعا هم همه ما دوست داريم را برای شنوندگان ما بازگويی کنيد.
صدای ويرانی
صدای ويرانی پل ها می آيد
صدای شکستن سدها
آب همه جا را خواهد گرفت
و خواهد بلعيد
خانه هامان را و کشتزارهامان را
صدای ويرانی پل ها می آيد
ديگر از راه رفته نمی توان بازگشت
دير است... دير است.
شتاب عقربه های ساعت را چگونه متوقف خواهی کرد؟
ديروز است.
گياهان کوچک دره های البرز را دريابيم
جاده ها را دريابيم
مزرعه ها و آشيانه ها را دريابيم.
همه نشانه های رويش و پرواز و حرکت را دريابيم
و زندگی را در سرزمين نفرين شده من دريابيم
خانم دکتر وجدی، کتابتان را چه طور می شود تهيه کرد؟
والله فکر می کنم که روی سايت آمازون هست. ناشر اين کتاب در آمريکا آن را روی سايت آمازون برای فروش گذاشته است.
تازه ترين نمونه اين استقبال، ترجمه گزيده هايی از سروده های دکتر شاداب وجدی، زبان شناس وشاعر سرشناس ايرانی است: کتابی با نام Distant Melodies (آواهای دوردست) با ترجمه لطفعلی خنجی، همسر خانم وجدی که خود از استادان روزنامه نگاری و نيز از چهره های بلندآوازه راديويی است. ملودی ها، يا نغمه های دوردست، در حالی منتشر می شود که تازه ترين کتاب دکتر وجدی در ايران، پس از پنج سال، همچنان در انتظار جواز وزارت ارشاد است. در گفت و گويی با عليرضا طاهری، از راديو فردا، دکتر وجدی از چند و چون ترجمه گزيده سروده هايش به انگليسی، بيشتر می گويد.
راستش را اگر بخواهيد بيشتر مترجم به اين فکر افتاد. چون من به فارسی شعر می گويم و دلم می خواهد که هموطنان عزيزم شعرهايم را بخوانند و بفهمند.
منتها همسرم فکر می کرد که اين صداهايی است که بايستی در خارج از کشور هم شنيده بشود و به همين دليل هم شعرهايم را ترجمه کرد.
من بايد اقرار کنم که هيچ دخالتی در اين کار نداشتم و تمام زحمت ها را خودشان کشيده اند.
خانم وجدی چقدر حضور شاعرانی مانند مولانا جلال الدين رومی و ديگران که الان مد شده است که آثارشان به زبان انگليسی منتشر شود، و همه هم اين ترجمه ها را «مثل نان داغ روی دست می برند» ، شما را تشويق کرده است که آثارتان را به انگليسی منتشر کنيد؟
فکر می کنم اصولا توجه به مسائل ايران باعث شد تا مترجم فکر کند که اين شعرها هم خوب است که به انگليسی هم ترجمه شود.
شايد آن اشتياق و تشويق مترجمی که شعرهای مرا به آلمانی ترجمه کرده است، که يک بانويی است که خودش هم شاعر است، باعث و زمينه ساز اين کار شد.
برای اينکه من با خودم فکر کردم که يک خانم شاعر آلمانی که البته فارسی هم می داند ، تا اين حد به اين شعرها توجه دارد، لابد کسانی هم که انگليسی زبان هستند، به آنها توجه خواهند داشت.
با توجه به اينکه وقتمان بسيار فشرده است، نمونه کوتاهی از اين شعرهايی که به انگليسی هم ترجمه شده و البته خودتان دوست داريد و طبعا هم همه ما دوست داريم را برای شنوندگان ما بازگويی کنيد.
صدای ويرانی
صدای ويرانی پل ها می آيد
صدای شکستن سدها
آب همه جا را خواهد گرفت
و خواهد بلعيد
خانه هامان را و کشتزارهامان را
صدای ويرانی پل ها می آيد
ديگر از راه رفته نمی توان بازگشت
دير است... دير است.
شتاب عقربه های ساعت را چگونه متوقف خواهی کرد؟
ديروز است.
گياهان کوچک دره های البرز را دريابيم
جاده ها را دريابيم
مزرعه ها و آشيانه ها را دريابيم.
همه نشانه های رويش و پرواز و حرکت را دريابيم
و زندگی را در سرزمين نفرين شده من دريابيم
خانم دکتر وجدی، کتابتان را چه طور می شود تهيه کرد؟
والله فکر می کنم که روی سايت آمازون هست. ناشر اين کتاب در آمريکا آن را روی سايت آمازون برای فروش گذاشته است.