اهود اولمرت، نخستوزیر پیشین اسرائیل که با وجود کهولت سن دو سوم از ۱۹ ماه محکومیت حبس خود را در زندان سپری کرد، به تازگی کتاب خاطراتش را منتشر کرده که در آن، رقیبان سیاسی خود بویژه در آخرین دهه کارنامه سیاسیاش را به شدت مورد حمله قرار داده است.
کتاب خاطرات اهود اولمرت همچنین یادداشتهای روزانهاش از دوران زندان را در بر میگیرد؛ او که ژوئیه پارسال از زندان آزاد شد، کتابش را با نام عبری «بگوف ریشون» یا «شخص اول» منتشر کرده است.
اهود اولمرت، که جانشین آریل شارون، نخستوزیر اسبق و نزدیکترین دوست او در میان سیاستمداران اسرائیل بود، زندگی نامهاش را زمانی نوشت که در زندان بود.
وی در این کتاب از جمله سختترین انتقادها را متوجه اهود باراک کرده است؛ باراک در دولت شارون وزیر دفاع بود. رسانههای اسرائیل درگیری دو اهود را «جنگ اهود الف با اهود ب» میخوانند.
به نوشته اولمرت، اهود باراک با ضعف رهبری، حزب کارگر را که قدیمیترین حزب اسرائیل بود، به فروپاشی کشاند و چون دیگر جایی در صحنه سیاست نیافت، در سال ۲۰۰۶ به او «التماس» کرد که بگذارد به حزب زیر رهبری او بپیوندند.
حزب کادیما در آن زمان حزب اصلی حاکمیت به رهبری اهود اولمرت بود. آقای اولمرت نوشته که او اهود باراک را پس از دیدن «عجز»اش برای پیوستن به کادیما «به جهنم» فرستاد.
آقای اولمرت در مورد زیپی لیونی که بعد از او رهبر حزب کادیما شد، نوشته که او با وجود ادعاهای بسیار، عملا فاقد توان تصمیمگیری و یک سیاستمدار ضعیف بود که نتوانست از موفقیتهای کادیما چیزی باقی بگذارد تا اینکه حزب با افتادن به دست شائول موفاز، ژنرال قدرتمند اما سیاستمدار به شدت ضعیف، عملا به فروپاشی رسید.
اهود اولمرت در کتابش با وجود انتقادهای بسیار از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر فعلی، نوشته است: همه کسانی که ممکن است بعد از او رهبر کشور شوند، مانند نتانیاهو هستند و تفاوتی میان آنها نیست.
گیلعاد شالیط، سرباز اسرائیلی که بعد از پنج سال و نیم اسارت در دست حماس، در یک معامله میان دولت بنیامین نتانیاهو با سازمان حماس آزاد شد، نیز از لبه تیز انتقادهای آقای اولمرت در کتاب خاطرات او در امان نمانده است.
گیلعاد شالیط زمانی اسیر حماس شد که اولمرت نخستوزیر بود؛ او در کتابش نوشته که شالیط یک قهرمان و یک الگو نیست؛ حتی یک سرباز و جنگجوی خوب نبود و نتوانست از جان خودش هم مراقبت کند؛ پس چگونه چنین فردی میتواند یک سرمشق برای جنگجویان باشد؟
گیلعاد شالیط در برابر آزاد شدن ۱۰۱۹ زندانی امنیتی فلسطینی از اسارت حماس آزاد شد. آقای اولمرت اهود باراک را عامل «جری شدن حماس» برای قبولاندن آزادی این شمار زیاد زندانی در برابر یک سرباز دانسته است.
عملیات جنگی ۳۴ روزه اسرائیل و حزبالله لبنان نیز در سال ۲۰۰۶ یکی از رخدادهای مهم دوران نخستوزیری اهود اولمرت بود، که در کتاب خاطراتش به طور مشروح به آن پرداخته است.
خاطرات اولمرت در ارتباط با اقدام ارتش اسرائیل در بمباران تاسیسات هستهای سوریه در سپتامبر ۲۰۰۷ هنگام انتشار کتاب سانسور شد.
اما تنها چند روز پس از انتشار کتاب، ارتش اسرائیل رسما مسئولیت حمله به کوره هستهای دیرالزور سوریه را عهدهدار شد، و انتشارات یدیعوت آخرونوت نیز بلافاصله یادداشتهای شخصی اولمرت از هفتههای پیش از تصمیم به بمباران کوره سوریه را جداگانه منتشر کرد.
آقای اولمرت نوشته است: «اول مارس ۲۰۰۷، دیدار کاری عادی با مئیر داگان، رییس وقت موساد، داشتم. بعد از آن، شماری دیگر از مقامات موساد وارد اتاق شدند؛ در مورد اطلاعات بیشتری که موساد و سازمان اطلاعات نظامی ارتش در مورد فعالیت مشکوک سوریه در زمینه هستهای گردآوری کرده بودند و در مورد راههای رسیدگی به آن بحث کردیم. اطلاعات ما از منابع مختلف بود و خیلی نهادهای اطلاعاتی ما را آزار میداد؛ هر چند که امور ایران در کانون فعالیتهای موساد و سازمان اطلاعات نظامی ارتش قرار داشت اما رهنمودهای لازم را در کانالی حساس برای رسیدگی به این امر دادم».
اهود اولمرت در خاطرات سیزدهم مارس ۲۰۰۷ نوشته است: «امروز صبح مئیر داگان خودش تلفن زد و خواست بسیار فوری مرا ببیند تا یک اطلاع حیاتی را به من بدهد ... وقتی به اتاق کارم رسیدم مئیر داگان و معاونش، تامیر پاردو و امنون سوفرین رییس بخش اطلاعات موساد منتظرم بودند؛ چهره داگان در هم رفته بود؛ برایم روشن بود که ... اتفاقی غیر عادی رخ داده است. داگان گزارش داد که راز همه مطالب اطلاعاتی که گردآوری شده بود، کشف شده و تردیدی نیست که سوریها یک کوره اتمی با سوخت پلوتونیوم در دیرالزور در شمال شرق سوریه ساختهاند».
به نوشته آقای اولمرت، «داگان دیگر خیلی حرف نزد؛ اصلا نیازی نبود؛ سکوت بر اتاق حاکم شد... وقتی تنها شدم از خودم پرسیدم چطور سوریها زیر دماغ ما کوره هستهای بر پا کردهاند و نهادهای اطلاعاتی ما خبر نداشتهاند. اما فکر بیشتر بر روی این سئوال خود را به عقب انداختم؛ زمان میگذشت و میبایست با خونسردی عمل کرد و همه سیستمهای پیچیده را برای رسیدگی به این چالش آزاردهنده و بدون آنکه اشتباهی رخ دهد، آماده کرد... دستورات لازم را برای مخفی بودن اقداماتمان صادر کردم؛ سوریها نمیبایست بفهمند که ما آگاه شدهایم...»
به دستور اهود اولمرت در شب میان پنجم به ششم سپتامبر ۲۰۰۷، جنگندههای ارتش اسرائیل کوره هستهای سوریه را بمباران و منهدم کردند؛ این امر یکی از مهمترین تصمیمات دوران نخستوزیری وی محسوب میشود.
با وجود این، آقای اولمرت همان زمان با موجی از اتهامات در سطح رسانهها روبرو شد که زمانی که شهردار اورشلیم بوده، مرتکب رشوهخواری شده است.
اهود اولمرت اواخر سال ۲۰۰۸، حدود سه سال پس از آغاز نخستوزیری، در حالی که کیفرخواستی علیه او صادر نشده بود، از مقامش کنارهگیری کرد.
آقای اولمرت بعدها به اتهام دریافت ۱۵ هزار دلار آمریکا رشوه محاکمه، و به ۱۹ ماه حبس محکوم شد.
یک سوم پایانی حبس آقای اولمرت به خاطر «رفتار شایسته در زندان» بخشوده و او تابستان پارسال آزاد شد.
آقای اولمرت در کتاب خاطراتش نوشته که همانند هر زندانی دیگر، هر کاری را که به او محول میشد، از نظافت زمین تا کار در آشپزخانه، انجام میداد و گلایهای هم نداشت.