بار دیگر در محافل سیاسی منتقد حکومت ایران درخواست رفع حصر از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، رهبران اعتراضهای سال ۱۳۸۸، در میان حامیان این سه چهره شاخص جنبش سبز مطرح شده است. خواستی که عناصر سرسختترین طیف جناح اصولگرا با آن مخالفت میکنند حتی تا آنجا که خواستار قصاص این سه چهره شدهاند.
همه اینها در شرایطی است که هم دولت هم مجلس و هم قوه قضاییه میگویند رفع حصر این سه چهره در دایره اختیارات آنها نیست. ضمن اینکه گفته شده که هم این نوع تصمیمها با رهبر جمهوری اسلامی ایران است و هم از شورای عالی امنیت ملی به عنوان تصمیم گیرنده حصر و رفع حصر آیتالله فقید حسینعلی منتظری سخن به میان آمده.
از سوی دیگر علیرغم جابهجایی در راس شورای عالی امنیت ملی در پی انتخاب حسن روحانی به سمت ریاست جمهوری، و انتصاب علی شمخانی به دبیری این شورا نشانهای از رفع حصر به چشم نمیخورد. به جز اینکه روز ۱۲ بهمن خانواده مهدی کروبی اعلام کردند که او از حبس در مکانی دیگر به حصر خانگی در منزل شخصی خود بازگردانده شده.
همزمان با این تحولات اخیراً بعضی از کشورهای غربی از سویی و شماری از فعالان سیاسی مقیم خارج از سوی دیگر بار دیگر درخواست رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را پبیش کشیدند.
موانع این اقدام کدامند؟ زمینه برای رفع حصر تا چه اندازه آماده است؟ این پرسشهای کلیدی برنامه دیدگاهها است از سه میهمان این هفته برنامه: محمد صادق جوادی حصار، مشاور مهدی کروبی و عضو شورای مرکزی و معاون دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی در مشهد، در پاریس عبدالرضا تاجیک روزنامه نگار و فعال سیاسی از طیف ملی مذهبی که سالها پیش دوران خدمت سربازی خود را در دفتر میرحسین موسوی گذراند و کاظم کردوانی، جامعه شناس، دبیر سابق کانون نویسندگان ایران و از پیشگامان حمایت از حسن روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲.
آقای جوادی حصار، آیا بهبود وضعیت حصر مهدی کروبی به گزارش همسرش یعنی نشانهای از آماده شدن برای رفع حصر از او؟
محمد صادق جوادی حصار: امیدوارم که اینطوری باشد. ولی این اتفاق مدتها بود که میخواست بیافتد ولی شرایط مهیا نمیشد. حالا که این شرایط فراهم شده خب امیدوار هستیم که انشاءالله بقیهاش هم ادامه پیدا کند.
آقای تاجیک، دولت حسن روحانی میگوید که رفع حصر در حوزه اختیارات دولت نیست و علی لاریجانی رییس مجلس هم میگوید رفع حصر خارج از اقتدار قوه قضاییه است. قبلاً هم رهبر جمهوری اسلامی ایران و دیگران در جناح حامی او صریحاً یا تلویحاً گفتند که لازمه این کار این است که میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی آنچه را اشتباه آنها در پی انتخابات ۸۸ نامیده شده بپذیرند. با شناختی که از آقای موسوی دارید ممکن است توضیح ایشان سبب فتح بابی در این زمینه شود؟
عبدالرضا تاجیک: آقای موسوی قطعاً انتخابی را که کردند انتخاب درستی میدانند و این را ازصحبتهای ایشان هم قبل از حصر و هم بعد از حصر در دیدارهایی که با خانواده شان یعنی دخترهایشان داشتند مطرح کردند. آقای کروبی هم همینطور در دیداری که با فرزندانشان و همسرشان داشتند همواره بر مواضع پیشین خودشان تاکید داشتند و مواضع درستی را اتخاذ کردند و در صدد احقاق حق مردم هستند.
پس اینکه افرادی بخواهند یا منتظر باشند که آقای کروبی یا آقای موسوی از گذشته خودشان پشیمان شوند و ابراز ندامت کنند من فکر میکنم انتظار عبث و بیهودهای هست. چرا که آنها دلیلی بر اینکه رفتار و مواضع گذشته شان ناحق بوده را نمیبینند.
اما اینکه آقای روحانی یا آقای لاریجانی عنوان میکنند که در اختیار دستگاه قضایی در اختیار دستگاه اجرایی نیست، تقریباً میشود پذیرفت چرا که حصر با خواست راس هرم یا با تمایل خواست راس هرم سیاسی در ایران انجام شده و مسئله حصر به مسئله شورای عالی امنیت ملی برمیگردد و این شورا هست که باید تصمیم بگیرد و اعضای این شورا هم مشخص است که فقط دستگاه اجرایی و قضاییه را شامل نمیشود.
به موضوع شورای عالی امنیت ملی در سئوال بعدی از شما برمیگردم آقای تاجیک. اما آقای کردوانی، شما ماهها پیش از انتخاب حسن روحانی پیشبینی کردید او برنده انتخابات خواهد بود و انتخاب او سبب گشایش سیاسی میشود. آیا در آن زمان امکان میدادید که موانع بر سر راه رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد تا این اندازه باشد؟
کاظم کردوانی: حدوداً البته. حدوداً. چون حقیقت این است که من روز اول بحثم این بود که به علت پایگاهی که آقای موسوی و آقای کروبی در حکومت داشتند و در واقع تاریخ یعنی زندگی شان در این دوران و اعتباری که در درون خود حکومت داشتند صف اول جامعه و بدنه جامعه بسیار کار مشکلی است برای حکومت چنین امری.
به همین علت هم من فکر میکنم که الان یک معضل بزرگ هیات حاکمه به معنای وسیع کلمه یعنی تمام جناحهای حکومتی تبدیل شده این ماجرا. یعنی از یک طرف میخواهند که از این وضعیت، از این مخمصه بیایند بیرون. از طرف دیگر منافع کلان برخی گروههای اجتماعی و منافع کوتاه مدتی که یک گروه خیلی خاصی تعداد اقلیتی از جامعه ایران در پایگاه حکومت و تندروها تشکیل میدهند که همیشه باید ملاحظه آنها را بکنند، به نظر من. این یک بخش.
یک بخش دیگرش به این بر میگردد که امروز وضعیت جامعه ایران یعنی وضعیت حکومت ایران با توجه به مسئله تحریمها و اتفاقی که افتاده و نزدیکی ایران با غرب اصولاً نمیخواهند وضعیتی پیش بیاید که یک موقعیت چالش برانگیز با مثلاً آقای خامنهای و دیگران تلقی شود.
در نتیجه الان وضعیت بسیار پیچیده و دشواری در ایران به وجود آمده. یعنی از یک طرف حتی بخشهایی از جناح راست کسانی مثل آقای مطهری و اینها طرفدار آزادی هستند و طرفدار بیرون آمدن آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد از حصر هستند.
از طرف دیگر هم موقعیتی که حکومت دارد و ترسی که در حقیقت دارد این را بهش اجازه نمیدهد که شجاعانه وارد این جریان شود و تصور من این است... نظر من این نیست... در خواندن حرکت تصمیمگیران اصلی ایران این است که تا به توافقی نرسند با غرب و خیالشان از غرب راحت نشود به نظرم نمیآید که خیلی بتوانند قدمهای جدی در این مورد بردارند.
در عین حال که میخواهند این ماجرا را بی سر و صدا یک جوری حل کنند. ولی به نظرم نمیآید که رفع حصر آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد خیلی بدون سروصدا و دامنه باشد. یعنی پیامد بالاخره دارد. مشکل حکومت آن پیامدهاست
به همین علت من فکر میکنم که حتی شما ببینید امروز کسانی که از جناحهای مختلف حرف میزنند میگویند این را در مطبوعات نیاورید این را نمیدانم رسانهای نکنید. باید از درون حرکت کرد که به نظر من خب آنها کار خودشان را بکنند ولی ما در مقام طرفدار آزادی فکر میکنم که باید به طور علنی خواستار رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و کلاً آزادی کلیه زندانیان سیاسی باشیم.
آقای جوادی حصار، ایران هم شاهد حصر مادام العمر آیتالله فقید سید کاظم شریعتمداری بوده و هم رفع حصر آیتالله فقید حسینعلی منتظری بعد از مدتی مدید. از قرائن و شواهد چه برمیآید؟ مورد آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد بیشتر به کدام یک از این دو شبیه است؟
شباهتهایی در هر دو مورد هست و اختلافهایی هم در هر دو مورد وجود دارد.
به نظر من موضوعی که ما الان داریم موضوعی است که یک عده دارند در این موضوع خاص و بحث رفع حصر از آقایان و سرکار خانم دارند تلاش میکنند و در گذشته هم تلاش کردند که مسئله را تبدیل به بازی برد-باخت برای حاکمیت بکنند. کسانی که دامن زدند به این مسئله که مسئله را برای حاکمیت برد-باختی کنند و حیثیتیاش کردند اینها دوست ندارند به راحتی این مسئله تمام شود چون از قبل این دعوا و این تنش که ایجاد شد یک عده منفعتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خاص خودشان را بردند و برای خودشان از این نمد کلاهی بافتند. کما اینکه در قبال این حرکت حتی جایی رفتهاند که موعدهای را میخواهند جایگزین ۲۲ بهمن کنند. یعنی این مقدار قوی و حیثیتی و مهم است.
در صورتی که تصور خودم این است که حاکمیت در مجموع به این جمعبندی رسیده که ادامه این وضعیت، نمک این مسئله را توی آب سنگین تر میکند. هرچه دیرتر این را از آب بکشند سنگینتر میشود و مشکلش بیشتر خواهد شد. آنها تلاش میکنند و کوشش میکنند که یک جوری نشان دهند که مسئله عادی دارد میشود و تنشزدایی کنند.
ولی یک عده هم به محض اینکه احساس میکنند این ماجرا دارد رنگ طبیعی پیدا میکند و مشکل میخواهد حل شود فوراً شروع میکنند و علم و کتل برمیدارند که آقا اینها فتنهگرند و اینها باید بیایند توبه کنند. بحث این است که این اتفاقات نخواهد افتاد.
چون اگر کسی در این ماجرا بخواهد دنبال توبه کردن آقای کروبی و آقای میرحسین باشد و اینها بیایند بپذیرند که بله حالا ما اشتباه کردیم بعد از اشتباهش صدتا دلیل دیگر که خب چرا شما اشتباه کردید، تاوان این اشتباه شما این بود که این اتفاق برای ما افتاده. در عرصه داخلی این جوری شدیم. در عرصه بینالمللی هتک حرمت شدیم، هتک حیثیت شدیم و باید تاوانش را پس بدهیم. یک عدهای غوغاسالار دامن خواهند زد به این ماجرا و نمیگذارند روال طبیعی طی شود. دنبال دعواهای خودشاناند.
همه کسانی که دستی در این ماجرا میتوانند داشته باشند چه در درون حاکمیت و چه در حوزه منتقدین این داستان باید کاری کنند که بازی را از حالت برد-باخت به حالت برد-برد تبدیل کنند. همان کاری که با ۵+۱ دنبال میکنند. یعنی در این ماجرا هیچکس نباید پیروز مطلق باشد. هیچکس نباید شکست مطلق بخورد. چون بالاخره در دو سوی ماجرا اتفاقاتی افتاده که آن اتفاقات میتوانسته نیافتد.
و جایی که اتفاقاً میتواند خیلی مسالمت آمیز و کم تنش مسئله را حل کند همان جایی است که شروع کرده. یعنی مثلاً آقای جنتی که آمد توی خطبههای نماز جمعه تهران شروع کرد که از فردا شما باید حصر را آغاز کنید، تلفنهایشان را قطع کنید، ارتباطهایشان را قطع کنید... این فضاسازیها را همین جوری اینها باید درست کنند. آقای علمالهدی که آمده آن بحثها را کرده حالا باید خودش شروع کند به گفتن.
آدم جوانمردی مثل آقای عسگراولادی که آمد اعلام کرد که آقا اینها بالاخره نه فتنه گر بودند و نه دنبال فتنه بودند. به تعبیر آقای عسگراولادی اینها مفتوناند. خودشان دچار فتنه شدند و به نظر من افکار عمومی و شرایط عمومی کشور را باید همانهایی که این داستان را شروع کردند آماده کنند برای رفع بحران و رفع مسئله. بعد هم شورای امنیت ملی که دستور حصر را داده امروز باید دستور رفع حصر را بدهد. چون عملاً مسئله موضوعیت خودش را از دست داده. یعنی اینها نسبت به انتخاباتی معترض بودند و به یک رفتارهایی... نه تنها به نتیجه انتخابات... به رفتارهای بعد از انتخابات معترض بودند. مثل بازداشتها، مثل اتفاقاتی که افتاد. در آن سال. در چند ماه بعد از انتخابات. به آن مسائل اعتراض داشتند.
هیچکس هم نیست که مطلقاً بگوید هرچه اتفاق افتاده درست بوده و هر اتفاقی هم که از جانب منتقدین افتاده صد در صد غلط بوده. بالاخره منصفان این ماجرا و آنها که میخواهند وسط ماجرا را بگیرند همه شان میگویند که هر دو طرف اشکالاتی داشتند. از جمله دولت وقت. حالا آن دولت موضوعش تمام شده و رفته.
بنابراین بهترین گزینه این است که عقلای هر دو جریان و خیرخواهان هر دو سوی این ماجرا کمر همت بالا بزنند و بیایند توی میدان و کاری کنند که موضوع را از موضوعیت بیاندازند. همانطور که واقعاً افتاده. یعنی دیگر موضوعیتی ندارد بحث. آقایان موسوی و کروبی امروز نسبت به دولت آقای روحانی موضع اگر حمایتی نداشته باشند مخالف نیستند. بنابراین یک انتقادی بوده برای یک وقتی و آن تمام شده به نظر بنده.
آقای تاجیک، قبلاً گاهی گفته شده موارد حصر در اختیار شورای عالی امنیت ملی است که شما در پاسخ به سئوال اول اشاره کردید. حسن روحانی پس از انتخاب شدن به سمت ریاست جمهوری، علی شمخانی را به دبیری این شورا برگزید که معروف است به پشتیبانی از میرحسین موسوی. این که تاکنون در دوران ریاست علی شمخانی بر این شورا رفع حصر از چهرههای شاخص جنبش سبز انجام نگرفته نشانه چیست؟
من اینجا لازم است نکتهای را تاکید کنم که متاسفانه ما در... حالا نمیخواهم خیلی تاریخی بحث کنم ولی... پس از انقلاب سال ۵۷ هر حصری که در ایران صورت گرفته معمولاً از چهرههای شاخص مذهبی یا سیاسی بودند. مذهبی و سیاسی بودند. این حصرها عموماً بدون دستور دستگاه قضایی بوده و حکم قضایی را نداشته به دنبالش.
البته نکتهای که در رابطه با آقایان موسوی و کروبی هست این است که فشارهایی که بر این دو نفر و خانم رهنورد در کنار آنها وارد شده خیلی بیشتر از موارد قبلی بوده. به گونهای که حتی در اخبار بر اساس خبری که از خانوادهها هست تلویزیون، رادیو، خودکار و همه این وسایل را از اینها جدا کرده بودند و میشود گفت در اصل آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد در زندان انفرادی بودند در ابتدا و الان هم شرایط زندان را دارند. من بیشتر با عنوان زندان خانگی موافق هستم تا حصر خانگی. چون حصر مقولهاش آسانتر است.
اما اینکه شما بحث شورای عالی امنیت ملی را مطرح کردید، شورای عالی امنیت ملی یک شورای یکدستی نیست. هم از شخصیتهایی تشکیل شده که انتخابی هستند و هم شخصیتهایی را شامل میشود که انتصابی هستند. با توجه به این که جریانی در ایران وجود دارد که افراطی و تمامیت خواه است و پایگاه اجتماعی مشخصی دارد و این پایگاه هم همواره در انتخابات در اقلیت قرار گرفتهاند و نمیخواهد اقلیت بودن خودش را بپذیرد، در اینجا هم سعی میکند نقش ایفا کند و حضورش را در شورای امنیت ملی حفظ کند و نظراتش را به کرسی بنشاند.
من فکر میکنم آن بخش دارد عمل میکند و اجازه نمیدهد بخش انتخابی و رییس جمهور و دبیر شورای عالی امنیت ملی به خواستههای خودشان دست پیدا کنند. ولی این که آقای روحانی آقای شمخانی را انتخاب میکند و ایشان را در جایگاه دبیری این شورا قرار میدهد نشان از تصمیم و مصمم بودن آقای روحانی برای مقوله رفع حصر است. چرا که اگر این اتفاق رخ ندهد این پاشنه آشیل آقای روحانی در هر انتخاباتی خواهد بود و در کنار البته مسئله اقتصادی و میتواند ایشان را در انتخابات ریاست جمهوری دوره دوم شان با مشکل مواجه کند و چه بسا ایشان نتوانند آن رای لازم را برای ریاست جمهوری به دست بیاورند.
مسئله مهمتر من فکر میکنم مسئله انتخابات مجلس است که هم آقای روحانی و تیم ایشان حالا جریان اصلاحطلب بهش توجه دارد و هم تیم جریان افراطی و تمامیتخواه بهش توجه دارد و با توجه به همان پیش فرضی که پیش از این گفتم فکر میکنم الان یک مقدار مسئله رفع حصر در شورای عالی امنیت ملی با مشکل مواجه شده و این برمیگردد به هنر آقای روحانی و تیم آقای روحانی در شورای عالی امنیت ملی و دبیر این شورا که چطور میخواهند آن جریان افراطی را مجاب کنند که این مسئله ای که هم نفع ملی درش هست و هم یک امر انسانی و اسلامی هست را جامعه عمل بهش بپوشانند.
آقای کردوانی، شما گفتید که مقامهای حکومتی هر یک صلاح خودشان را میبینند که این موضوع حصر و رفع حصر را کجا ببرند و منتقدان و مخالفان هم وظیفه خودشان را دارند. تکرار و افزایش خواستهای بینالمللی و ایرانیان خارج از کشور برای رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد واقعاً تاثیرش در چه حد میتواند باشد؟
من فکر میکنم انسانهایی که عاقلاند یک نوع عقل سیاسی دارند و یک نوع روشنبینی هم دارند خیلی طبیعی است که به وضعیت دشوار حکومت آقای روحانی دقت کنند. یعنی حقیقت این است که ما با یک فاجعهای در هشت سال گذشته روبهرو بودیم و آن هم حکومت احمدینژاد بوده و احمدینژاد در تمام زمینههای زندگی اجتماعی و سیاسی و بینالمللی ما این مملکت را شخم زده. آنچه که به دولت بعدی تحویل داده چیزی جز یک وضعیت اسف بار نیست. در حوزههای گوناگون.
در نتیجه نکته دیگر هم باید دقت کرد که درست است که آقای روحانی اکثریت مردم ایران بهشان رای دادند و نوع نگاهشان را تعیین کردند. ولی برخلاف دوران آقای خاتمی، آقای روحانی برآمده از یک حرکت بزرگ اجتماعی نیست. این هم یک وضعیت خاصی را در جامعه به وجود میآورد. در عین حال که پشتیبانی مردم را دارد.
یعنی اگر آقای روحانی نتواند در یکی دو سال آینده این وضعیت اقتصادی و بینالمللی را سروسامان بدهد و حداقل امید مردم را زیادتر کند و پشتوانه مردمی خودش را مستحکم کند و جاپای محکمی قدمهای بعدی را بردارد عملاً شکست خواهد خورد.
به همین علت کسانی نظیر بنده و بنده نوعی دقت کنیم که نوع حرفهایی که میزنیم طوری نباشد که در اردوگاه افراطیون حکومتی قرار گیریم. یعنی به این موقعیت دشوار آگاهیم. ولی فکر میکنم بنابر تجربه تمام این سالها هر چقدر که اعتراضات بیشتر باشد در سطح بینالمللی ولی اعتراضات معقول طبیعتاً باشد به نفع وضعیت ایران است. چون فشار ما علیه آن جناحهای سخت سر و آن جریاناتی است که چه در قوه قضاییه و چه در قوه مقننه و چه دیگر کانونهای قدرت.
این است که ما باید کمک کنیم به عقب راندن این جناح سخت سر در حکومت ایران.
آقای جوادی حصار، پاسخ شما به پرسش اول خیلی کم طول کشید بنابراین وقت هست که شما یک پرسش دیگر را هم جواب بدهید. از محمدرضا تویسرکانی نماینده رهبر جمهوری اسلامی ایران در سازمان بسیج نقل شده در برخی سایتهای ایران که توبه موسوی و کروبی، قصاص است. و آنچه جرم اینها نامیده شده با یک معذرت خواهی حل نمیشود. از سوی دیگر بعضی از سایتها از احمد توکلی نماینده تهران در مجلس نقل کردند که در شرایط فعلی محاکمه به نفع موسوی و کروبی نیست و پیشنهاد ادامه حصر را ایشان داده تا وضع بهتر شود. اولی را یک مخالف آقایان موسوی و کروبی بر زبان آورده و دومی را کسی که از دید منافع این دو ادامه حصر را مطرح کرده. با این حساب تا چه حد آن خواست شما که امثال آقایان جنتی و علمالهدی زمینه را برای رفع حصر فراهم کنند محتمل است؟
این یکی از بهترین راههایی است که میشود بهش فکر کرد. نه که تنها راه باشد. ولی هر وقتی که این اتفاق میخواهد بیافتد همانطور که عرض کردم افراطیون اجازه نخواهند داد که به راحتی این مسئله انجام گیرد. دستگاه حاکمه هم کاملاً به این مسئله وقوف دارد که با آن آقایان افراطی برای مطالبات خودشان هزینه ایجاد میکنند. دست از مطالبات شان به راحتی بر نمیدارند. ولی اگر جمهوری اسلامی بخواهد مسئله حصر به صورت کم هزینه تری رفع و رجوع شود بهترین راه همین است که این کسانی که در شکلگیری این پروسه دخیل بودند همانها در انحلال این پروسه و خاتمهاش تلاش کنند.
یک وقت من پیشنهاد کردم بهترین موقعیت برای رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد پیروزی آقای خاتمی بود. یعنی اینها همیشه نگرانی را دارند که اگر امروز از آقای کروبی و موسوی و خانم رهنورد رفع حصر کنند مردم می ریزند توی خیابان و جشن و پایکوبی و از این طور چیزها. آنجا میتوانست این جشن و پایکوبی با جشن و پایکوبیهای پیروزی آقای روحانی توام باشد و به حساب هیچکس هم گذاشته نشود یا حداقل یک مفری باشد که به حساب آنها گذاشته نشود.
همان طور که عرض کردم برای دو طرف شکست مطلق یا پیروزی مطلق قابل تصور نیست. بازی (رفع حصر) را باید تبدیل کنند به یک بازی برد-برد. و هرکس که دنبال اعلام یک بازنده مطلق باشد به نظر من بیراهه دارد میرود.
این را آقایان خودشان هم میدانند که در چنته برای محاکمه آقایان موسوی و کروبی چیزی ندارند. چون ماجرایی بوده که منشور وار از اضلاع مختلفی بهش نور تابانده شده. بهترین راه نوعی مصالحه و گذشت است. جمهوری اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته این مدارا را نشان داد که به صاحبان و علاقمندان همه این تفکرها فرصت داد تا خودشان را دوباره عرضه کنند در انتخابات. نوع گفتمان آقای عارف دقیقاً ترجمه گفتمان آقایان کروبی و موسوی بود. ولی آمد در انتخابات شرکت کرد و این گفتمان پذیرفته شد به نحو ملایمتری. راه دیگری الان نمیشود پیدا کرد.
آن افراطیون هم یک ضربالمثل معروفی است که اگر به باغ رعیت ملک خورد سیبی برآورند غلامان او درخت از بیخ. مثل دیگر که به طرف میگویند برو کلاه بیار میرود سر میآورد. اینها از آدمهایی هستند که متاسفانه همه جا باید باشند چون میدانم که هستند. افراط و تفریط مرامشان و مسلک شان هست و من تصور میکنم که راه به جایی هم نخواهند برد.
نه آقای کروبی و نه آقای موسوی و نه خانم رهنورد هیچکدام آدمهایی نیستند که دست از مرام ومسلک خودشان بردارند و به زعم این حضرات کوتاه بین به نظر من بخواهند بیایند توبه میکنیم و اینها بگویند خب حالا که توبه کردید باید اعدام شوید. نه در حد آقای کروبی موسوی است که یک چنین حرفهایی را بشنوند و تن بهش بدهند و نه جامعه چنین حرفی را از این آقایان میپذیرد. بنابراین بهترین راه مدارا و مماشات هر دو طرف است.
همه اینها در شرایطی است که هم دولت هم مجلس و هم قوه قضاییه میگویند رفع حصر این سه چهره در دایره اختیارات آنها نیست. ضمن اینکه گفته شده که هم این نوع تصمیمها با رهبر جمهوری اسلامی ایران است و هم از شورای عالی امنیت ملی به عنوان تصمیم گیرنده حصر و رفع حصر آیتالله فقید حسینعلی منتظری سخن به میان آمده.
از سوی دیگر علیرغم جابهجایی در راس شورای عالی امنیت ملی در پی انتخاب حسن روحانی به سمت ریاست جمهوری، و انتصاب علی شمخانی به دبیری این شورا نشانهای از رفع حصر به چشم نمیخورد. به جز اینکه روز ۱۲ بهمن خانواده مهدی کروبی اعلام کردند که او از حبس در مکانی دیگر به حصر خانگی در منزل شخصی خود بازگردانده شده.
همزمان با این تحولات اخیراً بعضی از کشورهای غربی از سویی و شماری از فعالان سیاسی مقیم خارج از سوی دیگر بار دیگر درخواست رفع حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را پبیش کشیدند.
موانع این اقدام کدامند؟ زمینه برای رفع حصر تا چه اندازه آماده است؟ این پرسشهای کلیدی برنامه دیدگاهها است از سه میهمان این هفته برنامه: محمد صادق جوادی حصار، مشاور مهدی کروبی و عضو شورای مرکزی و معاون دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی در مشهد، در پاریس عبدالرضا تاجیک روزنامه نگار و فعال سیاسی از طیف ملی مذهبی که سالها پیش دوران خدمت سربازی خود را در دفتر میرحسین موسوی گذراند و کاظم کردوانی، جامعه شناس، دبیر سابق کانون نویسندگان ایران و از پیشگامان حمایت از حسن روحانی در انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲.
آقای جوادی حصار، آیا بهبود وضعیت حصر مهدی کروبی به گزارش همسرش یعنی نشانهای از آماده شدن برای رفع حصر از او؟
محمد صادق جوادی حصار: امیدوارم که اینطوری باشد. ولی این اتفاق مدتها بود که میخواست بیافتد ولی شرایط مهیا نمیشد. حالا که این شرایط فراهم شده خب امیدوار هستیم که انشاءالله بقیهاش هم ادامه پیدا کند.
آقای تاجیک، دولت حسن روحانی میگوید که رفع حصر در حوزه اختیارات دولت نیست و علی لاریجانی رییس مجلس هم میگوید رفع حصر خارج از اقتدار قوه قضاییه است. قبلاً هم رهبر جمهوری اسلامی ایران و دیگران در جناح حامی او صریحاً یا تلویحاً گفتند که لازمه این کار این است که میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی آنچه را اشتباه آنها در پی انتخابات ۸۸ نامیده شده بپذیرند. با شناختی که از آقای موسوی دارید ممکن است توضیح ایشان سبب فتح بابی در این زمینه شود؟
عبدالرضا تاجیک: آقای موسوی قطعاً انتخابی را که کردند انتخاب درستی میدانند و این را ازصحبتهای ایشان هم قبل از حصر و هم بعد از حصر در دیدارهایی که با خانواده شان یعنی دخترهایشان داشتند مطرح کردند. آقای کروبی هم همینطور در دیداری که با فرزندانشان و همسرشان داشتند همواره بر مواضع پیشین خودشان تاکید داشتند و مواضع درستی را اتخاذ کردند و در صدد احقاق حق مردم هستند.
اینکه افرادی بخواهند یا منتظر باشند که آقای کروبی یا آقای موسوی از گذشته خودشان پشیمان شوند و ابراز ندامت کنند من فکر میکنم انتظار عبث بیهودهای هست.عبدالرضا تاجیک، فعال سیلسی حامی میرحسین موسوی
اما اینکه آقای روحانی یا آقای لاریجانی عنوان میکنند که در اختیار دستگاه قضایی در اختیار دستگاه اجرایی نیست، تقریباً میشود پذیرفت چرا که حصر با خواست راس هرم یا با تمایل خواست راس هرم سیاسی در ایران انجام شده و مسئله حصر به مسئله شورای عالی امنیت ملی برمیگردد و این شورا هست که باید تصمیم بگیرد و اعضای این شورا هم مشخص است که فقط دستگاه اجرایی و قضاییه را شامل نمیشود.
به موضوع شورای عالی امنیت ملی در سئوال بعدی از شما برمیگردم آقای تاجیک. اما آقای کردوانی، شما ماهها پیش از انتخاب حسن روحانی پیشبینی کردید او برنده انتخابات خواهد بود و انتخاب او سبب گشایش سیاسی میشود. آیا در آن زمان امکان میدادید که موانع بر سر راه رفع حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد تا این اندازه باشد؟
به نظرم نمیآید که رفع حصر آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد خیلی بدون سروصدا و دامنه باشد. یعنی پیامد بالاخره دارد. مشکل حکومت آن پیامدهاست.کاظم کردوانی -- جامعه شناس و حامی دولت حسن روحانی (برلن)
به همین علت هم من فکر میکنم که الان یک معضل بزرگ هیات حاکمه به معنای وسیع کلمه یعنی تمام جناحهای حکومتی تبدیل شده این ماجرا. یعنی از یک طرف میخواهند که از این وضعیت، از این مخمصه بیایند بیرون. از طرف دیگر منافع کلان برخی گروههای اجتماعی و منافع کوتاه مدتی که یک گروه خیلی خاصی تعداد اقلیتی از جامعه ایران در پایگاه حکومت و تندروها تشکیل میدهند که همیشه باید ملاحظه آنها را بکنند، به نظر من. این یک بخش.
یک بخش دیگرش به این بر میگردد که امروز وضعیت جامعه ایران یعنی وضعیت حکومت ایران با توجه به مسئله تحریمها و اتفاقی که افتاده و نزدیکی ایران با غرب اصولاً نمیخواهند وضعیتی پیش بیاید که یک موقعیت چالش برانگیز با مثلاً آقای خامنهای و دیگران تلقی شود.
در نتیجه الان وضعیت بسیار پیچیده و دشواری در ایران به وجود آمده. یعنی از یک طرف حتی بخشهایی از جناح راست کسانی مثل آقای مطهری و اینها طرفدار آزادی هستند و طرفدار بیرون آمدن آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد از حصر هستند.
از طرف دیگر هم موقعیتی که حکومت دارد و ترسی که در حقیقت دارد این را بهش اجازه نمیدهد که شجاعانه وارد این جریان شود و تصور من این است... نظر من این نیست... در خواندن حرکت تصمیمگیران اصلی ایران این است که تا به توافقی نرسند با غرب و خیالشان از غرب راحت نشود به نظرم نمیآید که خیلی بتوانند قدمهای جدی در این مورد بردارند.
در عین حال که میخواهند این ماجرا را بی سر و صدا یک جوری حل کنند. ولی به نظرم نمیآید که رفع حصر آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد خیلی بدون سروصدا و دامنه باشد. یعنی پیامد بالاخره دارد. مشکل حکومت آن پیامدهاست
به نظرم نمیآید که رفع حصر آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد خیلی بدون سروصدا و دامنه باشد. یعنی پیامد بالاخره دارد. مشکل یعنی مشکل حکومت آن پیامدهاستکاظم کردوانی
آقای جوادی حصار، ایران هم شاهد حصر مادام العمر آیتالله فقید سید کاظم شریعتمداری بوده و هم رفع حصر آیتالله فقید حسینعلی منتظری بعد از مدتی مدید. از قرائن و شواهد چه برمیآید؟ مورد آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد بیشتر به کدام یک از این دو شبیه است؟
کسانی که دامن زدند به این مسئله که مسئله را برای حاکمیت بردباختی کنند و حیثیتیاش کردند اینها دوست ندارند به راحتی این مسئله تمام شود چون از قبل این دعوا و این تنش که ایجاد شد یک عده منفعتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خاص خودشان را بردند و برای خودشان از این نمد کلاهی بافتند.محمدصادق جوادی حصار -- مشاور مهدی کروبی (مشهد)
به نظر من موضوعی که ما الان داریم موضوعی است که یک عده دارند در این موضوع خاص و بحث رفع حصر از آقایان و سرکار خانم دارند تلاش میکنند و در گذشته هم تلاش کردند که مسئله را تبدیل به بازی برد-باخت برای حاکمیت بکنند. کسانی که دامن زدند به این مسئله که مسئله را برای حاکمیت برد-باختی کنند و حیثیتیاش کردند اینها دوست ندارند به راحتی این مسئله تمام شود چون از قبل این دعوا و این تنش که ایجاد شد یک عده منفعتهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خاص خودشان را بردند و برای خودشان از این نمد کلاهی بافتند. کما اینکه در قبال این حرکت حتی جایی رفتهاند که موعدهای را میخواهند جایگزین ۲۲ بهمن کنند. یعنی این مقدار قوی و حیثیتی و مهم است.
در صورتی که تصور خودم این است که حاکمیت در مجموع به این جمعبندی رسیده که ادامه این وضعیت، نمک این مسئله را توی آب سنگین تر میکند. هرچه دیرتر این را از آب بکشند سنگینتر میشود و مشکلش بیشتر خواهد شد. آنها تلاش میکنند و کوشش میکنند که یک جوری نشان دهند که مسئله عادی دارد میشود و تنشزدایی کنند.
ولی یک عده هم به محض اینکه احساس میکنند این ماجرا دارد رنگ طبیعی پیدا میکند و مشکل میخواهد حل شود فوراً شروع میکنند و علم و کتل برمیدارند که آقا اینها فتنهگرند و اینها باید بیایند توبه کنند. بحث این است که این اتفاقات نخواهد افتاد.
چون اگر کسی در این ماجرا بخواهد دنبال توبه کردن آقای کروبی و آقای میرحسین باشد و اینها بیایند بپذیرند که بله حالا ما اشتباه کردیم بعد از اشتباهش صدتا دلیل دیگر که خب چرا شما اشتباه کردید، تاوان این اشتباه شما این بود که این اتفاق برای ما افتاده. در عرصه داخلی این جوری شدیم. در عرصه بینالمللی هتک حرمت شدیم، هتک حیثیت شدیم و باید تاوانش را پس بدهیم. یک عدهای غوغاسالار دامن خواهند زد به این ماجرا و نمیگذارند روال طبیعی طی شود. دنبال دعواهای خودشاناند.
همه کسانی که دستی در این ماجرا میتوانند داشته باشند چه در درون حاکمیت و چه در حوزه منتقدین این داستان باید کاری کنند که بازی را از حالت برد-باخت به حالت برد-برد تبدیل کنند. همان کاری که با ۵+۱ دنبال میکنند. یعنی در این ماجرا هیچکس نباید پیروز مطلق باشد. هیچکس نباید شکست مطلق بخورد. چون بالاخره در دو سوی ماجرا اتفاقاتی افتاده که آن اتفاقات میتوانسته نیافتد.
و جایی که اتفاقاً میتواند خیلی مسالمت آمیز و کم تنش مسئله را حل کند همان جایی است که شروع کرده. یعنی مثلاً آقای جنتی که آمد توی خطبههای نماز جمعه تهران شروع کرد که از فردا شما باید حصر را آغاز کنید، تلفنهایشان را قطع کنید، ارتباطهایشان را قطع کنید... این فضاسازیها را همین جوری اینها باید درست کنند. آقای علمالهدی که آمده آن بحثها را کرده حالا باید خودش شروع کند به گفتن.
هیچکس هم نیست که مطلقاً بگوید هرچه اتفاق افتاده درست بوده و هر اتفاقی هم که از جانب منتقدین افتاده صد در صد غلط بوده. بالاخره منصفان این ماجرا و آنها که میخواهند وسط ماجرا را بگیرند همه شان میگویند که هر دو طرف اشکالاتی داشتند. از جمله دولت وقت. حالا آن دولت موضوعش تمام شده و رفته.محمدصادق جوادی حصار
هیچکس هم نیست که مطلقاً بگوید هرچه اتفاق افتاده درست بوده و هر اتفاقی هم که از جانب منتقدین افتاده صد در صد غلط بوده. بالاخره منصفان این ماجرا و آنها که میخواهند وسط ماجرا را بگیرند همه شان میگویند که هر دو طرف اشکالاتی داشتند. از جمله دولت وقت. حالا آن دولت موضوعش تمام شده و رفته.
بنابراین بهترین گزینه این است که عقلای هر دو جریان و خیرخواهان هر دو سوی این ماجرا کمر همت بالا بزنند و بیایند توی میدان و کاری کنند که موضوع را از موضوعیت بیاندازند. همانطور که واقعاً افتاده. یعنی دیگر موضوعیتی ندارد بحث. آقایان موسوی و کروبی امروز نسبت به دولت آقای روحانی موضع اگر حمایتی نداشته باشند مخالف نیستند. بنابراین یک انتقادی بوده برای یک وقتی و آن تمام شده به نظر بنده.
آقای تاجیک، قبلاً گاهی گفته شده موارد حصر در اختیار شورای عالی امنیت ملی است که شما در پاسخ به سئوال اول اشاره کردید. حسن روحانی پس از انتخاب شدن به سمت ریاست جمهوری، علی شمخانی را به دبیری این شورا برگزید که معروف است به پشتیبانی از میرحسین موسوی. این که تاکنون در دوران ریاست علی شمخانی بر این شورا رفع حصر از چهرههای شاخص جنبش سبز انجام نگرفته نشانه چیست؟
من اینجا لازم است نکتهای را تاکید کنم که متاسفانه ما در... حالا نمیخواهم خیلی تاریخی بحث کنم ولی... پس از انقلاب سال ۵۷ هر حصری که در ایران صورت گرفته معمولاً از چهرههای شاخص مذهبی یا سیاسی بودند. مذهبی و سیاسی بودند. این حصرها عموماً بدون دستور دستگاه قضایی بوده و حکم قضایی را نداشته به دنبالش.
البته نکتهای که در رابطه با آقایان موسوی و کروبی هست این است که فشارهایی که بر این دو نفر و خانم رهنورد در کنار آنها وارد شده خیلی بیشتر از موارد قبلی بوده. به گونهای که حتی در اخبار بر اساس خبری که از خانوادهها هست تلویزیون، رادیو، خودکار و همه این وسایل را از اینها جدا کرده بودند و میشود گفت در اصل آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد در زندان انفرادی بودند در ابتدا و الان هم شرایط زندان را دارند. من بیشتر با عنوان زندان خانگی موافق هستم تا حصر خانگی. چون حصر مقولهاش آسانتر است.
اما اینکه شما بحث شورای عالی امنیت ملی را مطرح کردید، شورای عالی امنیت ملی یک شورای یکدستی نیست. هم از شخصیتهایی تشکیل شده که انتخابی هستند و هم شخصیتهایی را شامل میشود که انتصابی هستند. با توجه به این که جریانی در ایران وجود دارد که افراطی و تمامیت خواه است و پایگاه اجتماعی مشخصی دارد و این پایگاه هم همواره در انتخابات در اقلیت قرار گرفتهاند و نمیخواهد اقلیت بودن خودش را بپذیرد، در اینجا هم سعی میکند نقش ایفا کند و حضورش را در شورای امنیت ملی حفظ کند و نظراتش را به کرسی بنشاند.
این که آقای روحانی آقای شمخانی را انتخاب میکند و ایشان را در جایگاه دبیری این شورا قرار میدهد نشان از تصمیم و مصمم بودن آقای روحانی برای مقوله رفع حصر است. چرا که اگر این اتفاق رخ ندهد این پاشنه آشیل آقای روحانی در هر انتخاباتی خواهد بودعبدالرضا تاجیک
مسئله مهمتر من فکر میکنم مسئله انتخابات مجلس است که هم آقای روحانی و تیم ایشان حالا جریان اصلاحطلب بهش توجه دارد و هم تیم جریان افراطی و تمامیتخواه بهش توجه دارد و با توجه به همان پیش فرضی که پیش از این گفتم فکر میکنم الان یک مقدار مسئله رفع حصر در شورای عالی امنیت ملی با مشکل مواجه شده و این برمیگردد به هنر آقای روحانی و تیم آقای روحانی در شورای عالی امنیت ملی و دبیر این شورا که چطور میخواهند آن جریان افراطی را مجاب کنند که این مسئله ای که هم نفع ملی درش هست و هم یک امر انسانی و اسلامی هست را جامعه عمل بهش بپوشانند.
آقای کردوانی، شما گفتید که مقامهای حکومتی هر یک صلاح خودشان را میبینند که این موضوع حصر و رفع حصر را کجا ببرند و منتقدان و مخالفان هم وظیفه خودشان را دارند. تکرار و افزایش خواستهای بینالمللی و ایرانیان خارج از کشور برای رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد واقعاً تاثیرش در چه حد میتواند باشد؟
من فکر میکنم انسانهایی که عاقلاند یک نوع عقل سیاسی دارند و یک نوع روشنبینی هم دارند خیلی طبیعی است که به وضعیت دشوار حکومت آقای روحانی دقت کنند. یعنی حقیقت این است که ما با یک فاجعهای در هشت سال گذشته روبهرو بودیم و آن هم حکومت احمدینژاد بوده و احمدینژاد در تمام زمینههای زندگی اجتماعی و سیاسی و بینالمللی ما این مملکت را شخم زده. آنچه که به دولت بعدی تحویل داده چیزی جز یک وضعیت اسف بار نیست. در حوزههای گوناگون.
در نتیجه نکته دیگر هم باید دقت کرد که درست است که آقای روحانی اکثریت مردم ایران بهشان رای دادند و نوع نگاهشان را تعیین کردند. ولی برخلاف دوران آقای خاتمی، آقای روحانی برآمده از یک حرکت بزرگ اجتماعی نیست. این هم یک وضعیت خاصی را در جامعه به وجود میآورد. در عین حال که پشتیبانی مردم را دارد.
یعنی اگر آقای روحانی نتواند در یکی دو سال آینده این وضعیت اقتصادی و بینالمللی را سروسامان بدهد و حداقل امید مردم را زیادتر کند و پشتوانه مردمی خودش را مستحکم کند و جاپای محکمی قدمهای بعدی را بردارد عملاً شکست خواهد خورد.
کسانی نظیر بنده و بنده نوعی دقت کنیم که نوع حرفهایی که میزنیم طوری نباشد که در اردوگاه افراطیون حکومتی قرار گیریم. یعنی به این موقعیت دشوار آگاهیم. ولی فکر میکنم بنابر تجربه تمام این سالها هرچقدر که اعتراضات بیشتر باشد در سطح بینالمللی ولی اعتراضات معقول طبیعتاً باشد به نفع وضعیت ایران است.کاظم کردوانی
این است که ما باید کمک کنیم به عقب راندن این جناح سخت سر در حکومت ایران.
آقای جوادی حصار، پاسخ شما به پرسش اول خیلی کم طول کشید بنابراین وقت هست که شما یک پرسش دیگر را هم جواب بدهید. از محمدرضا تویسرکانی نماینده رهبر جمهوری اسلامی ایران در سازمان بسیج نقل شده در برخی سایتهای ایران که توبه موسوی و کروبی، قصاص است. و آنچه جرم اینها نامیده شده با یک معذرت خواهی حل نمیشود. از سوی دیگر بعضی از سایتها از احمد توکلی نماینده تهران در مجلس نقل کردند که در شرایط فعلی محاکمه به نفع موسوی و کروبی نیست و پیشنهاد ادامه حصر را ایشان داده تا وضع بهتر شود. اولی را یک مخالف آقایان موسوی و کروبی بر زبان آورده و دومی را کسی که از دید منافع این دو ادامه حصر را مطرح کرده. با این حساب تا چه حد آن خواست شما که امثال آقایان جنتی و علمالهدی زمینه را برای رفع حصر فراهم کنند محتمل است؟
این یکی از بهترین راههایی است که میشود بهش فکر کرد. نه که تنها راه باشد. ولی هر وقتی که این اتفاق میخواهد بیافتد همانطور که عرض کردم افراطیون اجازه نخواهند داد که به راحتی این مسئله انجام گیرد. دستگاه حاکمه هم کاملاً به این مسئله وقوف دارد که با آن آقایان افراطی برای مطالبات خودشان هزینه ایجاد میکنند. دست از مطالبات شان به راحتی بر نمیدارند. ولی اگر جمهوری اسلامی بخواهد مسئله حصر به صورت کم هزینه تری رفع و رجوع شود بهترین راه همین است که این کسانی که در شکلگیری این پروسه دخیل بودند همانها در انحلال این پروسه و خاتمهاش تلاش کنند.
یک وقت من پیشنهاد کردم بهترین موقعیت برای رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد پیروزی آقای خاتمی بود. یعنی اینها همیشه نگرانی را دارند که اگر امروز از آقای کروبی و موسوی و خانم رهنورد رفع حصر کنند مردم می ریزند توی خیابان و جشن و پایکوبی و از این طور چیزها. آنجا میتوانست این جشن و پایکوبی با جشن و پایکوبیهای پیروزی آقای روحانی توام باشد و به حساب هیچکس هم گذاشته نشود یا حداقل یک مفری باشد که به حساب آنها گذاشته نشود.
بازی (رفع حصر) را باید تبدیل کنند به یک بازی برد برد. و هرکس که دنبال اعلام یک بازنده مطلق باشد به نظر من بیراهه دارد میرود.محمدصادق جوادی حصار
این را آقایان خودشان هم میدانند که در چنته برای محاکمه آقایان موسوی و کروبی چیزی ندارند. چون ماجرایی بوده که منشور وار از اضلاع مختلفی بهش نور تابانده شده. بهترین راه نوعی مصالحه و گذشت است. جمهوری اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته این مدارا را نشان داد که به صاحبان و علاقمندان همه این تفکرها فرصت داد تا خودشان را دوباره عرضه کنند در انتخابات. نوع گفتمان آقای عارف دقیقاً ترجمه گفتمان آقایان کروبی و موسوی بود. ولی آمد در انتخابات شرکت کرد و این گفتمان پذیرفته شد به نحو ملایمتری. راه دیگری الان نمیشود پیدا کرد.
آن افراطیون هم یک ضربالمثل معروفی است که اگر به باغ رعیت ملک خورد سیبی برآورند غلامان او درخت از بیخ. مثل دیگر که به طرف میگویند برو کلاه بیار میرود سر میآورد. اینها از آدمهایی هستند که متاسفانه همه جا باید باشند چون میدانم که هستند. افراط و تفریط مرامشان و مسلک شان هست و من تصور میکنم که راه به جایی هم نخواهند برد.
نه آقای کروبی و نه آقای موسوی و نه خانم رهنورد هیچکدام آدمهایی نیستند که دست از مرام ومسلک خودشان بردارند و به زعم این حضرات کوتاه بین به نظر من بخواهند بیایند توبه میکنیم و اینها بگویند خب حالا که توبه کردید باید اعدام شوید. نه در حد آقای کروبی موسوی است که یک چنین حرفهایی را بشنوند و تن بهش بدهند و نه جامعه چنین حرفی را از این آقایان میپذیرد. بنابراین بهترین راه مدارا و مماشات هر دو طرف است.