۲۸ سال پس از انقلاب بهمن ۵۷ که به سقوط نظام کهنسال شاهنشاهی در ايران انجاميد و نظام جمهوری اسلامی را بر پا ساخت پرسشی که ذهن بسياری را در داخل و خارج از ايران به خود مشغول داشته است اين است که دستاورد يا عملکرد نظام جمهوری اسلامی در اين سال ها چه بوده است؟ و اساسا نظام اسلامی ایران چه مسیری را برای آینده دنبال می کند؟
برخی از تحليلگران در عين حال که اذعان دارند تغييرات بزرگی در ساختار و بافت اجتماعی ايران بوقوع پيوسته است ولی معتقدند که در۲۸ سال گذشته در ساختار سياسی و حقوقی محصول انقلاب تغييری حاصل نشده است.
فرخ نگهدار فعال و تحليل گر سياسی از جمله اين افراد است که می گويد: تغييراتی جدی در بافت جامعه و در تمايلات مردم و حتی در هيات حاکمه بوجود آمده است ولی ساختارها و قوانينی که محصول انقلاب اسلامی بوده، همچنان به قوت خود باقی است.
فرخ نگهدار
وی افزود: اميدهايی وجود داشت که در دوران اصلاح طلبی آقای خاتمی تغييرات مهمی در ساختار قدرت بوجود بيايد ولی اين تحولات به تحقق نپيوست. اکنون خواست های اکثريت جامعه ما به دليل طرز فکر و تجربه ای که بدست آورده اند با سال های اول انقلاب اسلامی اساسا دگرگون شدهاست.
آقای نگهدار، انتخاب محمود احمدی نژاد به رياست جمهوری ايران را يک تحول تصادفی می داند و می گويد: اين تحولی اجتناب پذير بود و اگر کمی به جلو برويم و فضا کمی باز تر شود می بينيم سيلی که از دوم خرداد ۷۶ شروع شد و شور و شوقی که در جامعه بوجود آمد به اميد آنکه تحولاتی در جامعه بوجود بيايد ادامه خواهد يافت و خواهيم ديد که پروژه احمدی نژاد روز به روز منزوی تر و بی صاحب تر می شود .
از دید این فعال سیاسی، احتمال حرکت به یک مسیر مثبت و باز شدن رابطه ایران با غرب بسیار جدی است.
اما تحلیلگران دیگری هستند که هر گونه تغییر در نظام جمهوری اسلامی را بعید می دانند چرا که معتقدند گروه جدی مخالفی در ایران وجود ندارند.
مهدی خانبابا تهرانی، فعال سیاسی مقیم آلمان از طرفداران این تحلیل است که احتمال هر گونه تغییری در رژیم جمهوری اسلامی را بعید می داند.
مهدی خانبابا تهرانی
وی می گوید: « نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی که زیر سایه مطلقه ولایت فقیه تا کنون به پیش رانده شده است، شاید نظیر نداشته باشد؛ چون در جمهوری اسلامی استبداد مذهبی آنچنان بیداد کرده که حتی مذهبیون دیگر و برخی از معممین که تا روزگارانی با این انقلاب همراه بودند را هم از نفس انداخته است.»
آقای خانبابا تهرانی اعتقاد دارد که بدون حضور موثر اپوزیسیون در کشور، تغییر آنچنانی حاصل نخواهد شد.
به گفته وی، « رژیم جمهوری اسلامی به خاطر حرکت تروریستی در جهان و ماجراجویی، در انزوای کامل به سر می برد و ایران، امروز در محاصره فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است وحتی در اثر بی خردی های رژیم، خطر دست درازی نظامی بر روی ایران می رود.»
این فعال سیاسی اظهار داشت: «در مرحله کنونی نمی توان با پریدن و جهش از استبداد حاکم به طرح های خیالی دل بست. تحول درایران می تواند به دست مردم داخل ایران و به دست نیروهای فرهیخته و اندیشمند اپوزیسیون ایران انجام گیرد و هدف اصلی هم باید ایجاد یک ائتلاف ملی باشد برای پیکار و بوجود آوردن شرایط لازم برای مراجعه به آرای عمومی.»
آقای خانبابا تهرانی، این مهم را جز با همکاری مهم ترین بخش های اپوزیسیون سازمان یافته و شخصیت های اجتماعی داخل و خارج از کشور غیر قابل تحقق می داند.