در حالی که ايران و اسرائيل در صحنه سياست به تهديد يکديگر میپردازند، اولين رمانهای ايرانی به زبان عبری انتشار يافته و مورد توجه بسياری قرار گرفته است.
به باور ناظران، موفقيت سريع دو رمان ايرانی انتشار يافته در اسرائيل، که در همين ماههای گذشته به کتابخوانان اسرائيلی عرضه شدند، عطش جدی و اشتياق اسرائيلیها را به درک جامعه ايرانی و ايرانيان، نشان میدهد.
روزنامه آمريکايی کريستين ساينس مانيتور گزارشی در باره انتشار اين دو اثر مهم ايرانی به زبان عبری دارد، که در این متن آمده است:
هنگامی که متن عبری رمان فارسی «دايی جان ناپلئون» به دست ناشر اسرائيلی يوناتان ناداو رييس انتشاراتی «زارگول» رسيد، وی در آغاز، از واکنش خوانندگان اسرائيلی به اين کتاب اطمينانی نداشت و بدگمان بود. اما سرانجام بر آن شد که مخاطره و ريسک نشر را بپذيرد و ترجمه عبری کتاب دايی جان ناپلئون را چاپ کند.
کتاب مشهور دايی جان ناپلئون نوشته ايرج پزشک زاد است که ابتدا در سال ۱۹۷۳ در ايران انتشار يافت؛ کتابی که در آن به شکل طنزآميزی به اوضاع ايران، همزمان با جنگ جهانی دوم اشاره میشود (و در همان سالها نيز سريال پربينندهای در ايران در باره آن ساخته شد).
برای نخستين بار در اسرائيل، برگردان عبری کتاب از تابستان گذشته در دسترس خوانندگان عبری زبان قرار گرفت و موفقيتش چنان زياد شد که سريعاً نيز به موفقترين کتاب چاپ شده از سوی انتشاراتی «زارگول» در سال ۲۰۱۲ مبدل شد و در حال حاضر به چاپ دوم هم رسيده است.
مترجم کتاب، خانم اورلی نوی است که به باور يوناتان ناداو، برگردانی عالی انجام داده است. اورلی نوی تا پيش از اين تجربه ای مشابه نداشت.
اورلی نوی يک دختر ايرانیالاصل يهودی است که در سن نوجوانی و پس از انقلاب اسلامی، از ايران همراه با خانواده اش به اسرائيل مهاجرت کرد. نام فارسی او مژگان است. «نوی» به معنی «زيبا»، نام فاميل شوهر اروپايی يهودی مژگان است.
مژگان که در هفته های اخير مورد توجه بسيار رسانه های اسرائيل بوده و مصاحبههای زيادی در باره ايران و خاطرات کودکی خود و نيز هدفش از ترجمه اين کتاب داشته، میگويد، در همان حال که نخست وزير اسرائيل، بنيامين نتانياهو ايران را به بمباران تأسيسات اتمی رژيم تهران تهديد میکند و جمهوری اسلامی را مانند رژيم نازی آلمان در آستانه جنگ جهانی دوم می خواند، آنچه که بيشتر اسرائيلی ها در مورد ايران میدانند، به اين مختصر محدود میشود که اکثر مردان ايرانی سبيلو هستند يا ايرانیها مشتاق هستند که کشورشان به سلاح اتمی مجهز شود.
مژگان اکثر سالهای عمر خود را در در اورشليم سپری کرده و در سالهای گذشته از فعالان جريان چپ سياسی اسرائيل بوده و در سازمانهای غيردولتی که به امر صلح ميان اسرائيل و اعراب مشغول بودند، فعاليت دارد.
به باور خانم نوی، ترجمه او، از هدف فعاليتهای سياسیاش چندان دور نيست، و بخشی از فعاليت سياسی او محسوب میشود.
وی تاکيد دارد که با اين کار خود، به شناخت اسرائيلیها از ايران و جامعه ايران کمک میکند و آنها را از نگرش يک سويه برآمده از دشمنی و خصومت باز میدارد؛ نگرش يک طرفهای که ممکن است ايرانيان را بدون فرهنگ، گذشته و تاريخ به تصوير بکشد درحالی که سخن از ملت و کشوری با فرهنگی طولانی و تمدنی غنی است.
به باور کريستين ساينس مانيتور، خانم نوی نمیتوانست که کتابی بهتر از «دايی جان ناپلئون» را برای شناساندن جامعه ايران به اسرائيلیها انتخاب کند.
اين کتاب مربوط به زندگی پر فراز و نشيب خانوادهای مرفه در ايران در زمان جنگ جهانی دوم و در ايام اشغال ايران از سوی متفقين است؛ خانوادهای که تحت سلطه يک بزرگ طايفه قدرتمند قرار دارد که کوچکترهای خانواده او را «دايی جان» و بزرگترها «خان دايی» می نامند.
اين «دايی جان» که به شدت تحت تأثير ناپلئون بناپارت قرار دارد، خانواده خود را به زمين و زمان میزند تا دشمن موهوم انگليس را به خيال خود بيابد.
در کتاب، همچنين سعيد، راوی جوان رمان، در تلاش برای رسيدن به عشقش، يعنی «ليلی» دختر عموی خود است که کسی جز فرزند «دايی جان» نيست.
آذر نفیسی، نويسنده ايرانی در آمريکا، «دايی جان ناپلئون» را شاهکاری در بيان حيات، جهش و قابليتهای فرهنگ و جامعه ايرانی ناميده است؛ کتابی که امروز حتی به زبان محاورهای ايران راه يافته، و تئوریهای توطئه اشاره شده در آن، به عنوان ضربالمثل روزانه به طور پيوسته در ميان ايرانيان داخل يا خارج، و به گستردگی به کار میرود.
رمان ديگر ايرانی که اين ماهها در اسرائيل به عبری منتشر شده است، «زوال کلنل»، نوشته محمود دولت آبادی است که آن نيز از سوی مژگان نوی از فارسی ترجمه شده اما توسط ناشر ديگر اسرائيلی به نام «عام عوود» که در همين حال، شريک انتشاراتی «زارگول» است، چاپ شده است.
ماجرای «زوال کلنل»، در يک شب بارانی در آغاز دوران جنگ هشت ساله ايران و عراق روی میدهد و روايتگر سرنوشت افسران بلندپايه ارتش شاهنشاهی ايران و خانواده و فرزندان آنهاست که همگی به نوعی قربانيان انقلاب ايران به شمار میروند.
کتاب «زوال کلنل»، محمود دولت آبادی در واقع دوران پس از سرنگونی شاه ايران را به تصوير کشيده است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران از همان ابتدا انتشار آن را ممنوع اعلام کرد و اين ممنوعيت تا به امروز ادامه دارد.
بدين ترتيب، «دايی جان ناپلئون» و «زوال کلنل»، نخستين رمان های ايرانی چاپ شده به زبان عبری در اسرائيل هستند، که به نوشته کريستين ساينس مانيتور، در مقطع زمانی چون امروز که ميان ايران و اسرائيل، چيزی جز ترس و تهديد و تهاجم نسبت به يکديگر وجود ندارد، روزنه ای را برای آشنايی اسرائيلی ها با زندگی ايرانی ها گشوده است.
به گفته خانم نوی، هر دو رمان درس های زيادی را در مورد ايران و ايرانی ها در اختيار کتابخوانان اسرائيلی می گذارد، به ويژه آن که نظر به کتاب «زوال کلنل»، انتقادها در اسرائيل نيز در سالهای اخير نسبت به ايدئولوژی صهيونيسم و فداکاریهايی که در راه آن انجام شد، مانند پشيمانی ايرانیها نسبت به انقلاب کشورشان، افزايش يافته است.
به باور خانم نوی، اسرائيلیهايی نيز يافت میشوند که همانند آنچه که محمود دولت آبادی در کتابش به تصوير کشيده است، به ديدگاهها و روش های زندگی گذشته خود، نگاهی دوباره بيندازند و در آن تجديد نظر کنند.
به نوشته کريستين ساينس مانيتور، خگای رام استاد دانشگاه بن گوريون اسرائيل، که بر ترجمه کتاب «زوال کلنل» مقدمه ای را نگاشته، میگويد، خواننده اين کتاب در میيابد که ميان ايران و اسرائيل و جامعه آنها تشابه بسيار وجود دارد.
به گفته آقای رام، ايران هنوز اسرائيلیهای بسياری را به هيجان میآورد همانگونه که پيش از انقلاب ايران نيز چنين بود. به گفته این ايرانشناس، عطش زيادی در اسرائيل وجود دارد تا به ايران و مردم آن، جدای از نگاه حکومت اسرائيل به رژيم آيت اللهها و بحران اتمی ايران، نگريسته شود.
به باور ناظران، موفقيت سريع دو رمان ايرانی انتشار يافته در اسرائيل، که در همين ماههای گذشته به کتابخوانان اسرائيلی عرضه شدند، عطش جدی و اشتياق اسرائيلیها را به درک جامعه ايرانی و ايرانيان، نشان میدهد.
روزنامه آمريکايی کريستين ساينس مانيتور گزارشی در باره انتشار اين دو اثر مهم ايرانی به زبان عبری دارد، که در این متن آمده است:
هنگامی که متن عبری رمان فارسی «دايی جان ناپلئون» به دست ناشر اسرائيلی يوناتان ناداو رييس انتشاراتی «زارگول» رسيد، وی در آغاز، از واکنش خوانندگان اسرائيلی به اين کتاب اطمينانی نداشت و بدگمان بود. اما سرانجام بر آن شد که مخاطره و ريسک نشر را بپذيرد و ترجمه عبری کتاب دايی جان ناپلئون را چاپ کند.
کتاب مشهور دايی جان ناپلئون نوشته ايرج پزشک زاد است که ابتدا در سال ۱۹۷۳ در ايران انتشار يافت؛ کتابی که در آن به شکل طنزآميزی به اوضاع ايران، همزمان با جنگ جهانی دوم اشاره میشود (و در همان سالها نيز سريال پربينندهای در ايران در باره آن ساخته شد).
برای نخستين بار در اسرائيل، برگردان عبری کتاب از تابستان گذشته در دسترس خوانندگان عبری زبان قرار گرفت و موفقيتش چنان زياد شد که سريعاً نيز به موفقترين کتاب چاپ شده از سوی انتشاراتی «زارگول» در سال ۲۰۱۲ مبدل شد و در حال حاضر به چاپ دوم هم رسيده است.
مترجم کتاب، خانم اورلی نوی است که به باور يوناتان ناداو، برگردانی عالی انجام داده است. اورلی نوی تا پيش از اين تجربه ای مشابه نداشت.
اورلی نوی يک دختر ايرانیالاصل يهودی است که در سن نوجوانی و پس از انقلاب اسلامی، از ايران همراه با خانواده اش به اسرائيل مهاجرت کرد. نام فارسی او مژگان است. «نوی» به معنی «زيبا»، نام فاميل شوهر اروپايی يهودی مژگان است.
مژگان که در هفته های اخير مورد توجه بسيار رسانه های اسرائيل بوده و مصاحبههای زيادی در باره ايران و خاطرات کودکی خود و نيز هدفش از ترجمه اين کتاب داشته، میگويد، در همان حال که نخست وزير اسرائيل، بنيامين نتانياهو ايران را به بمباران تأسيسات اتمی رژيم تهران تهديد میکند و جمهوری اسلامی را مانند رژيم نازی آلمان در آستانه جنگ جهانی دوم می خواند، آنچه که بيشتر اسرائيلی ها در مورد ايران میدانند، به اين مختصر محدود میشود که اکثر مردان ايرانی سبيلو هستند يا ايرانیها مشتاق هستند که کشورشان به سلاح اتمی مجهز شود.
مژگان اکثر سالهای عمر خود را در در اورشليم سپری کرده و در سالهای گذشته از فعالان جريان چپ سياسی اسرائيل بوده و در سازمانهای غيردولتی که به امر صلح ميان اسرائيل و اعراب مشغول بودند، فعاليت دارد.
به باور خانم نوی، ترجمه او، از هدف فعاليتهای سياسیاش چندان دور نيست، و بخشی از فعاليت سياسی او محسوب میشود.
وی تاکيد دارد که با اين کار خود، به شناخت اسرائيلیها از ايران و جامعه ايران کمک میکند و آنها را از نگرش يک سويه برآمده از دشمنی و خصومت باز میدارد؛ نگرش يک طرفهای که ممکن است ايرانيان را بدون فرهنگ، گذشته و تاريخ به تصوير بکشد درحالی که سخن از ملت و کشوری با فرهنگی طولانی و تمدنی غنی است.
به باور کريستين ساينس مانيتور، خانم نوی نمیتوانست که کتابی بهتر از «دايی جان ناپلئون» را برای شناساندن جامعه ايران به اسرائيلیها انتخاب کند.
اين کتاب مربوط به زندگی پر فراز و نشيب خانوادهای مرفه در ايران در زمان جنگ جهانی دوم و در ايام اشغال ايران از سوی متفقين است؛ خانوادهای که تحت سلطه يک بزرگ طايفه قدرتمند قرار دارد که کوچکترهای خانواده او را «دايی جان» و بزرگترها «خان دايی» می نامند.
اين «دايی جان» که به شدت تحت تأثير ناپلئون بناپارت قرار دارد، خانواده خود را به زمين و زمان میزند تا دشمن موهوم انگليس را به خيال خود بيابد.
در کتاب، همچنين سعيد، راوی جوان رمان، در تلاش برای رسيدن به عشقش، يعنی «ليلی» دختر عموی خود است که کسی جز فرزند «دايی جان» نيست.
آذر نفیسی، نويسنده ايرانی در آمريکا، «دايی جان ناپلئون» را شاهکاری در بيان حيات، جهش و قابليتهای فرهنگ و جامعه ايرانی ناميده است؛ کتابی که امروز حتی به زبان محاورهای ايران راه يافته، و تئوریهای توطئه اشاره شده در آن، به عنوان ضربالمثل روزانه به طور پيوسته در ميان ايرانيان داخل يا خارج، و به گستردگی به کار میرود.
رمان ديگر ايرانی که اين ماهها در اسرائيل به عبری منتشر شده است، «زوال کلنل»، نوشته محمود دولت آبادی است که آن نيز از سوی مژگان نوی از فارسی ترجمه شده اما توسط ناشر ديگر اسرائيلی به نام «عام عوود» که در همين حال، شريک انتشاراتی «زارگول» است، چاپ شده است.
ماجرای «زوال کلنل»، در يک شب بارانی در آغاز دوران جنگ هشت ساله ايران و عراق روی میدهد و روايتگر سرنوشت افسران بلندپايه ارتش شاهنشاهی ايران و خانواده و فرزندان آنهاست که همگی به نوعی قربانيان انقلاب ايران به شمار میروند.
کتاب «زوال کلنل»، محمود دولت آبادی در واقع دوران پس از سرنگونی شاه ايران را به تصوير کشيده است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران از همان ابتدا انتشار آن را ممنوع اعلام کرد و اين ممنوعيت تا به امروز ادامه دارد.
بدين ترتيب، «دايی جان ناپلئون» و «زوال کلنل»، نخستين رمان های ايرانی چاپ شده به زبان عبری در اسرائيل هستند، که به نوشته کريستين ساينس مانيتور، در مقطع زمانی چون امروز که ميان ايران و اسرائيل، چيزی جز ترس و تهديد و تهاجم نسبت به يکديگر وجود ندارد، روزنه ای را برای آشنايی اسرائيلی ها با زندگی ايرانی ها گشوده است.
به گفته خانم نوی، هر دو رمان درس های زيادی را در مورد ايران و ايرانی ها در اختيار کتابخوانان اسرائيلی می گذارد، به ويژه آن که نظر به کتاب «زوال کلنل»، انتقادها در اسرائيل نيز در سالهای اخير نسبت به ايدئولوژی صهيونيسم و فداکاریهايی که در راه آن انجام شد، مانند پشيمانی ايرانیها نسبت به انقلاب کشورشان، افزايش يافته است.
به باور خانم نوی، اسرائيلیهايی نيز يافت میشوند که همانند آنچه که محمود دولت آبادی در کتابش به تصوير کشيده است، به ديدگاهها و روش های زندگی گذشته خود، نگاهی دوباره بيندازند و در آن تجديد نظر کنند.
به نوشته کريستين ساينس مانيتور، خگای رام استاد دانشگاه بن گوريون اسرائيل، که بر ترجمه کتاب «زوال کلنل» مقدمه ای را نگاشته، میگويد، خواننده اين کتاب در میيابد که ميان ايران و اسرائيل و جامعه آنها تشابه بسيار وجود دارد.
به گفته آقای رام، ايران هنوز اسرائيلیهای بسياری را به هيجان میآورد همانگونه که پيش از انقلاب ايران نيز چنين بود. به گفته این ايرانشناس، عطش زيادی در اسرائيل وجود دارد تا به ايران و مردم آن، جدای از نگاه حکومت اسرائيل به رژيم آيت اللهها و بحران اتمی ايران، نگريسته شود.