محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری اسلامی ايران، اعلام کرده است که با اجرای طرح هدفمند شدن يارانه ها، هيچ فقيری در سراسر ايران وجود نخواهد داشت.
اين سخنان در شرايطی عنوان شده اند که بسياری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که با اجرای اين طرح، نرخ تورم در ايران افزايش خواهد يافت و بر شمار فقيران اضافه خواهد شد.
سيامک طاهری، روزنامه نگار در تهران، درباره سخنان محمود احمدی نژاد به « راديو فردا» می گويد:
سیامک طاهری: معروف است که آقای احمدی نژاد وعده های بسيار بزرگ می دهد، ولی تا کنون هيچ کدام از آن وعده ها را عملی نکرده است، که کسی بتواند روی حرف های ايشان حساب کند. اينکه ايشان گفته اند با طرح هدفمند کردن يارانه ها، ديگر فقيری در ايران پيدا نمی شود، مطمئنا يک غلو بزرگ است، چرا که طرح هدفمند کردن يارانه ها عملا به گسترش فقر منجر می شود.
يکی از عللی که ما مانند برخی از کشورهای همسايه، دارای گرسنگانی به آن مفهوم نيستيم، قيمت تقريبا مناسب نان در ايران است و به اين ترتيب، از گسترش گرسنگی در کشور جلوگيری شده است.حال، با اين قيمت های نان که در حال حاضر بدون اينکه رسما طرح هدفمند کردن يارانه ها اجرا شده باشد، چند برابر شده، حساب کنيد که در آينده، با اين وضعيت، در مورد گوشت، شير، لبنيات و ديگر مواد غذايی مواجه خواهيم شد.
اولين تاثيری که بالا رفتن قيمت فرآورده های نفتی و سوختی در وضعيت اقتصادی ايران خواهد داشت، در زمينه کشاورزی است. دولت اعلام کرده است که پنجاه درصد از سودی که از کم کردن يارانه ها و حذف يارانه ها به دست می آيد، به جيب دولت ريخته خواهد شد و فقط پنجاه درصد آن بابت مردم هزينه می شود.
به اين موضوع هم بايد توجه کرد که حقوق ها از نرخ رسمی اعلام شده تورم، پايين تر است .همين مسائل به روشنی نشان دهنده گسترش فقر است، نه پايين آمدن فقر.
نکته ديگری که در صحبت های محمود احمدی نژاد وجود دارد، اين است که او گفته مخالفينش در ايران برای خنثی کردن طرح هدفمند کردن يارانه ها، ستاد تشکيل داده اند تا مانع اجرای اين طرح شوند. به اعتقاد شما، اين صحبت درست است؟
اينکه گفته اند ستادی تشکيل شده است، ابتدا بايد اين ستاد را نشان بدهند، اگر واقعا چنين ستادی وجود دارد، حتما مرکز، اعضا و افرادی دارد که بايد نام آنها مشخص باشد. ولی معمولا در ايران و در جريان دعواهای سياسی، از اين حرف ها به راحتی عنوان می شود.
اين برای نخستين بار نيست که محمود احمدی نژاد، مخالفانش را متهم به کارشکنی در سياست هايش می کند. در گذشته نيز هنگامی که به خاطر قطع صادرات گاز از ترکمنستان به ايران، چند شهر فاقد گرمايش بودند، اين اتهام به مخالفان وی زده شد. در مورد گرانی ها هم چنين اتهاماتی وارد شد.
فکر می کنيد چرا دولت آقای احمدی نژاد و يا شخص او، هميشه انگشت اتهام را متوجه فرد يا گروه ديگری می کند؟
آقای احمدی نژاد از اولين روزهای مبارزات انتخاباتی اش در دور اول رياست جمهوری اش، شروع به دادن وعده های بزرگ کرد. طبيعی است که اين وعده ها عملی نشد و علت هم اين بود که اصولا اين وعده ها از اول هم شدنی نبودند.
ساختار اقتصادی و بافت سياسی جامعه ايران در شرايط کنونی به گونه ای است که با يک خواست اراده گرايانه، حتی اگر نيت خيری هم در آن خواست باشد، نمی توان خيلی از کارها را انجام داد.
وقتی شما وعده های بزرگ می دهيد و از انجام آن عاجز می مانيد، به ناچار کاسه کوزه را بر سر عده ديگری می شکنيد و می گوييد که مقصر ديگرانند و من مقصر نيستم.
اين در صورتی است که آقای احمدی نژاد ديگر در آغاز دوران رياست جمهوری خود نيست. او سال پنجم رياست جمهوری خودش را پشت سر گذاشته است و وقت زيادی ندارد.
بنابر اين اگر مقاومت هايی هم در برابر برنامه های ايشان وجود دارد و کسانی کارشکنی می کنند، ايشان موظف بوده است که تا اين لحظه، آن ممانعت ها را بر طرف کند و وعده هايش را جامه عمل بپوشاند.
در هر حال، چنين حرف هايی در اين شرايط، ديگر قابل قبول نيستند. شايد در سال اول يا دوم رياست جمهوری آقای احمدی نژاد، مردم چنين ادعايی را می پذيرفتند، ولی الان در اين شرايط چنين چيزی پذيرفتنی نيست.
اين سخنان در شرايطی عنوان شده اند که بسياری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که با اجرای اين طرح، نرخ تورم در ايران افزايش خواهد يافت و بر شمار فقيران اضافه خواهد شد.
سيامک طاهری، روزنامه نگار در تهران، درباره سخنان محمود احمدی نژاد به « راديو فردا» می گويد:
سیامک طاهری: معروف است که آقای احمدی نژاد وعده های بسيار بزرگ می دهد، ولی تا کنون هيچ کدام از آن وعده ها را عملی نکرده است، که کسی بتواند روی حرف های ايشان حساب کند. اينکه ايشان گفته اند با طرح هدفمند کردن يارانه ها، ديگر فقيری در ايران پيدا نمی شود، مطمئنا يک غلو بزرگ است، چرا که طرح هدفمند کردن يارانه ها عملا به گسترش فقر منجر می شود.
يکی از عللی که ما مانند برخی از کشورهای همسايه، دارای گرسنگانی به آن مفهوم نيستيم، قيمت تقريبا مناسب نان در ايران است و به اين ترتيب، از گسترش گرسنگی در کشور جلوگيری شده است.حال، با اين قيمت های نان که در حال حاضر بدون اينکه رسما طرح هدفمند کردن يارانه ها اجرا شده باشد، چند برابر شده، حساب کنيد که در آينده، با اين وضعيت، در مورد گوشت، شير، لبنيات و ديگر مواد غذايی مواجه خواهيم شد.
اولين تاثيری که بالا رفتن قيمت فرآورده های نفتی و سوختی در وضعيت اقتصادی ايران خواهد داشت، در زمينه کشاورزی است. دولت اعلام کرده است که پنجاه درصد از سودی که از کم کردن يارانه ها و حذف يارانه ها به دست می آيد، به جيب دولت ريخته خواهد شد و فقط پنجاه درصد آن بابت مردم هزينه می شود.
به اين موضوع هم بايد توجه کرد که حقوق ها از نرخ رسمی اعلام شده تورم، پايين تر است .همين مسائل به روشنی نشان دهنده گسترش فقر است، نه پايين آمدن فقر.
نکته ديگری که در صحبت های محمود احمدی نژاد وجود دارد، اين است که او گفته مخالفينش در ايران برای خنثی کردن طرح هدفمند کردن يارانه ها، ستاد تشکيل داده اند تا مانع اجرای اين طرح شوند. به اعتقاد شما، اين صحبت درست است؟
اينکه گفته اند ستادی تشکيل شده است، ابتدا بايد اين ستاد را نشان بدهند، اگر واقعا چنين ستادی وجود دارد، حتما مرکز، اعضا و افرادی دارد که بايد نام آنها مشخص باشد. ولی معمولا در ايران و در جريان دعواهای سياسی، از اين حرف ها به راحتی عنوان می شود.
اين برای نخستين بار نيست که محمود احمدی نژاد، مخالفانش را متهم به کارشکنی در سياست هايش می کند. در گذشته نيز هنگامی که به خاطر قطع صادرات گاز از ترکمنستان به ايران، چند شهر فاقد گرمايش بودند، اين اتهام به مخالفان وی زده شد. در مورد گرانی ها هم چنين اتهاماتی وارد شد.
فکر می کنيد چرا دولت آقای احمدی نژاد و يا شخص او، هميشه انگشت اتهام را متوجه فرد يا گروه ديگری می کند؟
آقای احمدی نژاد از اولين روزهای مبارزات انتخاباتی اش در دور اول رياست جمهوری اش، شروع به دادن وعده های بزرگ کرد. طبيعی است که اين وعده ها عملی نشد و علت هم اين بود که اصولا اين وعده ها از اول هم شدنی نبودند.
ساختار اقتصادی و بافت سياسی جامعه ايران در شرايط کنونی به گونه ای است که با يک خواست اراده گرايانه، حتی اگر نيت خيری هم در آن خواست باشد، نمی توان خيلی از کارها را انجام داد.
وقتی شما وعده های بزرگ می دهيد و از انجام آن عاجز می مانيد، به ناچار کاسه کوزه را بر سر عده ديگری می شکنيد و می گوييد که مقصر ديگرانند و من مقصر نيستم.
اين در صورتی است که آقای احمدی نژاد ديگر در آغاز دوران رياست جمهوری خود نيست. او سال پنجم رياست جمهوری خودش را پشت سر گذاشته است و وقت زيادی ندارد.
بنابر اين اگر مقاومت هايی هم در برابر برنامه های ايشان وجود دارد و کسانی کارشکنی می کنند، ايشان موظف بوده است که تا اين لحظه، آن ممانعت ها را بر طرف کند و وعده هايش را جامه عمل بپوشاند.
در هر حال، چنين حرف هايی در اين شرايط، ديگر قابل قبول نيستند. شايد در سال اول يا دوم رياست جمهوری آقای احمدی نژاد، مردم چنين ادعايی را می پذيرفتند، ولی الان در اين شرايط چنين چيزی پذيرفتنی نيست.