از زمان انقلاب سال ۵۷، پنج نفر بر مجالس ایران ریاست کردهاند. تمام این پنج نفر هنوز زنده هستند و البته هر کدام سرنوشت متفاوتی پیدا کردهاند. در این گزارش مروری میکنیم بر عملکرد و شرایط فعلی هر کدام از رؤسای بعد از انقلاب.
اکبر هاشمی رفسنجانی
با دو دوره ریاست کامل و یک دوره ریاست نیمه، اکبر هاشمی بهرمانی معروف به رفسنجانی طولانیترین مدت را در مقایسه با دیگر همکارانش در مدیریت مجالس بعد از انقلاب ایران دارد.
تا پیش از ریاستِ نخستین دوره مجلسی که آن زمان شورای ملی نام داشت، به عنوان یکی از شاگردان و نزدیکترین یاران آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و از مؤسسان جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی در فضای سیاسی ایران مطرح بود.
او را به عنوان یکی از رهبران جریانی که به نام خط امام معروف بود، میشناختند و در شورای انقلاب هم عضو بود. با این سوابق توانست در اولین دوره مجلس تشکیل شده پس از انقلاب سال ۵۷، ریاست را در حضور چهرههایی چون علی خامنهای، مهدی بازرگان، محمدعلی رجایی، حسن حبیبی و مصطفی چمران به دست آورد.
آقای هاشمی در دوران ریاستش در بسیاری از تصمیمهای مهم مجلس نقش مهم و اثرگذاری داشت. برکناری ابوالحسن بنیصدر، آزادکردن گروگانهای آمریکایی و رأی اعتماد به دولت میرحسین موسوی و وزرایش از جمله تصمیمات مهم مجلس در دوران ریاست آقای هاشمی رفسنجانی بود که او در تمام آنها نقش مهم و اثرگذاری داشت.
پس از درگذشت آیتالله خمینی و انتخاب علی خامنهای به عنوان رهبر جدید جمهوری اسلامی ایران، اکبر هاشمی رفسنجانی در حالی که نیمی از دوره سوم مجلس باقی مانده بود، نامزد انتخاب به عنوان ریاست جمهوری شد.
او دو دوره رئیسجمهور ایران بود و پس از پایان دورهاش به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت کرد. سمتی که هنوز آن را در اختیار دارد، هرچند از اوایل دهه ۸۰ به دلیل برخی موضعگیریها فاصلهاش با آیتالله خامنهای افزایش یافت.
فاصلهای که در اتفاقات سال ۸۸ به بیشترین میزانش رسید و از آن زمان تاکنون از سوی چهرهها و رسانههای نزدیک به اصولگرایان به عنوان یکی از حامیان فتنه و خواص بیبصیرت نام برده میشود.
مهدی کروبی
سابقه ریاست یک دوره کامل و یک دوره نیمه مجلس را دارد. این شاگرد و همراه آیتالله خمینی در سه دوره اول مجالس بعد از انقلاب حاضر بود و با سابقه داشتن احکامی از بنیانگذار جمهوری اسلامی توانست پس از خروج اکبر هاشمی رفسنجانی، ریاست مجلسی که در اختیار جناح چپ جمهوری اسلامی را در اختیار بگیرد.
دوره دو ساله ریاست او در مجلس سوم همزمان با آغاز دوره اوجگیری جناح راست مذهبی در صحنه سیاست ایران بود. در این دوران تفسیر شورای نگهبان از استصوابی بودن نظارتش بر تأیید صلاحیت، باعث حذف بخش عمدهای از نمانیدگان نزدیک به جناح چپ شد و مهدی کروبی هم نتوانست ریاستش را در مجلس آینده ادامه دهد.
دوره دیگر ریاست مهدی کروبی بر مجلس زمان قدرتگیری دوباره جناح چپ بود که حالا به نام اصلاحطلب شناخته میشد. او البته انتخاب اول حزب مشارکت حزبی که اکثریت را در مجلس در اختیار داشت، نبود اما سرانجام ریاستش پذیرفته شد.
ریاست آقای کروبی بر دوره ششم مجلس اما پرحاشیهتر از دوره ریاست قبلیاش بود. او در این دوره به دلیل برخی تصمیماتش مانند خارج کردن طرح اصلاح قانون مطبوعات با حکم حکومتی رهبر جمهوری اسلامی، مورد انتقاد اصلاحطلبان قرار گرفت اما از سوی دیگر ایستادگیاش در قضایایی چون بازداشت نماینده همدان یا صدور حکم اعدام برای هاشم آقاجری با استقبال آنها روبهرو شد.
آقای کروبی اما مانند دور قبلی ریاستش در سایه رد صلاحیتهای گسترده، با وجود تأیید صلاحیت از راهیابی دوباره به مجلس بازماند و پس از آن نیز دو تلاشش برای کسب عنوان ریاست جمهوری در انتخابات سالهای ۸۴ و ۸۸ ناکام ماند. در هر دوی این دورهها هم نسبت به شمارش آرا اعتراض کرد. اعتراضهایی که نهایتاً منجر به حبس خانگی او شد. محدودیتی که همچنان بر او اعمال میشود.
علیاکبر ناطقنوری
دورههای چهارم و پنجم مجلس را ریاست کرد. دورههایی که کنترل مجلس پس از مرگ آیتالله خمینی در اختیار جناحی بود که راست مذهبی نامیده میشد. علیاکبر جمشیدی، معروف به ناطق نوری، از طیف روحانیت مبارز پیش از انقلاب سال ۵۷ از همان اولین دوره مجلس که در این نهاد حضور داشت، به عنوان یکی از چهرههای شاخص جریان راست شناخته میشد.
در دوره چهارم مجلس که با رد صلاحیت گسترده چهرههای نزدیک به جریان چپ، اکثریت با جریان راست بود، به ریاست رسید و تاحدودی در مقابله با برخی اعضای کابینه اکبر هاشمی رفسنجانی از جمله نخستین استیضاح منجر به برکناری وزرای بعد از انقلاب نقش داشت.
با این همه دوران خبرساز ریاستش در مجلس پنجم بود که تلاشش برای رئیسجمهور شدن برخلاف انتظارها بیثمر بود و با اختلاف فاحشی رقابت را به محمد خاتمی واگذار کرد. پس از آن اما در مجلس شاهد رودرویی مجلس در اختیار جریان محافظهکار با دولت اصلاحطلب محمد خاتمی بود.
در این دوران آقای ناطق نوری دو جلسه استیضاح مهم مربوط به عبدالله نوری و عطاءالله مهاجرانی را مدیریت کرد که اولی منجر به برکناری و دومی باوجود پیش بینها منجر به ابقای وزیر شد.
آقای ناطق نوری پس از آنکه مجلس ششم به دست اصلاحطلبان افتاد از صحنه سیاست تا حدودی کناره گرفت. هرچند با حکم رهبر جمهوری سالامی رئیس دفتر بازرسی دفتر رهبر شد و به عضویت مجمع تشخیص مصلحت هم در آمد. مسئولیتهایی که هنوز هم آنها را در اختیار دارد.
با این همه پس از وقایع سال ۸۸ و حملاتی که محمود احمدینژاد متوجه او کرد، بیش از پیش، از جریان راست که این سال ها اصولگرا نام گرفته فاصله پیدا کرده و به چهرههایی چون اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی نزدیک شده است.
غلامعلی حدادعادل
دوره هفتم مجلس را به عنوان نخستین رئیس غیرروحانی مجالس بعد از انقلاب مدیریت کرد. دورهای که پس از در صلاحیتهای گسترده کاملاً در اختیار جریانی بود که نامهای جدیدی چون آبادگران داشت.
غلامعلی حدادعادل با سابقه رهبری جریان اقلیت در مجلس ششم، نماد قدرتگیری طیفی از افرادی بود که در عرصه سیاست کاملاً وفادار به رهبر جمهوری اسلامی بودند.
مجلس تحت رهبری آقای حدادعادل در دو سال اولش به مقابله با دولت محمد خاتمی پرداخت و در اتفاقاتی چون افتتاح فرودگاه امام به طرفداری از سپاه پاسداران، احمد خرم وزیر راه را استیضاح و برکنار کرد.
این مجلس در نیمه دوم کارش هم با دولت اول محمود احمدینژاد همراهی کرد و غلامعلی حدادعادل در مقام رئیس کوشش کرد با رئیس جمهوری نمونهای از روابط دوستانه میان سران دو قوه را نمایش دهد.
علی لاریجانی
با سابقه ریاست سازمان صدا و سیما و دبیری شورای عالی امنیت ملی، علی اردشیر لاریجانی توانست اولین فردی در تاریخ جمهوری اسلامی باشد که ریاست مجلس را با وجود حضور رئیس دوره قبلی به دست آورد. او که از شهر قم راهی مجلس شد با پیروزی بر رقیبش غلامعلی حدادعادل کوشش کرد وجه مستقلی از مجلس تحت ریاستش نمایش دهد.
دوره ریاست آقای لاریجانی در مجلس هشتم با وقایع سال ۸۸ همزمان شد. وقایعی که صحنه سیاسی ایران را کاملاً تحت تأثیر قرار داد و آقای لاریجانی در این مقطع با تشکیل کمیتههای حقیقتیابی درباره حوادثی چون حمله به کوی دانشگاه و مجتمع سبحان، اقداماتی انجام داد. اقداماتی که بعدها با مشاهده عزم حکومت در برخورد با معترضان متوقف شد.
اما مهمترین اقدامات علی لاریجانی در برخوردهای او با دولت محمود احمدی نژاد بود. دولت دوم آقای احمدینژاد بیشترین برخوردها و اختلافات را با مجلس تحت رهبری علی لاریجانی داشت. برخوردهایی که تا حد حملات علنی این دو علیه یکدیگر در صحن علنی مجلس هم کشیده شد.
علی لاریجانی اما با تغییر دولت با کابینه حسن روحانی همراهی کرده است و از حامیان مذاکرات هستهای و اجرای برجام بوده است. با این سابقه آقای لاریجانی چشم به راه سومین دوره ریاستش بر مجلس است تا بتواند با پشت سرگذاشتن رکورد اکبر هاشمی رفسنجانی، تبدیل به پرسابقهترین رئیس ادوار مختلف مجلس شود.