تارا سپهریفر به رادیو فردا میگوید که نمیشود گفت در یک سالی که از برجام گذشته، بهبودی در وضعیت حقوق بشر در ایران دیده میشود و این موضوع همچنان در ایران با چالشهای جدی روبهروست. او معتقد است که برگشت ایران به جامعه جهانی باید برگشتی همهجانبه، و از جمله شامل فعالتر شدن در زمینه حقوق بشر باشد.
تارا سپهریفر
تارا سپهریفر پژوهشگر بخش ایران در سازمان دیدهبان حقوق بشر در واشینگتن دیسی است. او که فارغالتحصیل دانشگاه صنعتی شریف است، پس از مهاجرت به آمریکا، در دانشگاه تافتس در رشته حقوق و روابط بینالملل تحصیل کرده است. خانم سپهریفر پیشتر دبیر انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف بود.
اگر بخواهیم کمی عمومیتر نگاه کنیم و به جزئیات نپردازیم، یک سال گذشته ایران را بنگریم، یعنی بعد از توافق اتمی، آیا به نظر شما تغییر خاصی میبینیم؟ آیا بهبود، پیشرفت یا پسرفتی میبینیم وقتی موضوعی مثل حقوق بشر یا جامعه مدنی را در نظر میگیریم؟
برای توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی فکر میکنم امید زیادی هم در جامعه مدنی و هم در جامعه بینالمللی ایجاد شده بود که به بهبود وضعیت در بقیه زمینهها هم کمک کند اما با توجه به اینکه محتوای این توافق مربوط به مسئولیتهای مشخص دولت ایران در قبال برنامههای هستهای است در عمل قرار نیست این توافق روی بقیه مسائل مربوط به جامعه مدنی و آزادیهای سیاسی تغییری ایجاد کند.
چیزی که در یک سال گذشته مشاهده میکنیم این است که مسئله حقوق بشر ایران همچنان با چالشهای جدی مواجه است. تلاشهایی صورت گرفته توسط مسئولان در داخل برای اینکه به برخی از این چالشها پرداخته شود، و میشود مثالهایی زد مانند تلاش برای تدریس زبانهای بومی در مناطقی که اقلیتهای قومی ایران وجود دارند. ولی در کل که نگاه میکنیم این مسئله هنوز با چالشهای بسیاری مواجه است. نمیشود گفت به طور عموم این وضعیت بهبودی پیدا کرده که قابل ملاحظه باشد. وقتی بحث به آزادیهای مدنی و سیاسی میرسد.
یک مسئلهای که از جمله پیامدهای توافق اتمی مطرح شده بحث بازگشت ایران به نوعی به عنوان یک بازیگر عادیتر در جامعه بینالمللی است. گفتگوهایی که ایران با کشورهای اروپایی یا کشورهای آسیایی میکند. آیا این گفتوگوها و این تجدید یا احیای روابط ایران با کشورهای مختلف دنیا میتواند کمکی باشد برای اینکه این شرایط حاکم در ایران بهبود پیدا کند؟
سازوکاری طراحی شده برای اینکه کشورهای عضو سازمان ملل به عنوان اعضای مسئول در مسائل منطقهای، جهانی و مسائلی که نگرانیهای عمومی جامعه بینالملل است به طور مسئولانه مشارکت کنند. افزایش روابط تجاری ایران با کشورهای اروپایی به طور مشخص با دنیا به طور کلی به صرف خودش اقدام و پدیده منفی نیست تا جایی که بتواند حقوق اقتصادی ایرانیان را بدون تبعیض بهبود ببخشد، میتواند اتفاق مثبتی باشد.
اما بازگشت به جامعه جهانی و به عنوان یک عضو مسئول در جامعه جهانی حضور داشتن لازمه نه تنها رعایت تعهداتی که در زمینه پرونده هستهای ایران دارا است بلکه در بقیه زمینهها هم این اتفاق باید بیافتد و مسئله حقوق بشر ایران همچنان به عنوان یک چالش جدی باقی میماند.
آغاز روابط دو جانبه کشورهای اروپایی و چند جانبه اتحادیه اروپا با ایران میتواند اتفاق مثبتی باشد. اگر این روابط باعث نشود که مسئله حقوق بشر ایران به حاشیه رانده شود. اینکه کشورهای اروپایی و کمپانیها نباید سود اقتصادی خودشان را ترجیح دهند به چالشهایی که وجود دارد. روابط دوجانبه وقتی شامل همه موارد و نگرانیها باشد میتواند مثبت عمل کند. اما صرف آغاز رابطه، من مطمئن نیستم که بتواند تأثیر مثبتی بگذارد.
برگشت ایران به جامعه جهانی باید برگشت همهجانبه باشد و شامل فعالتر شدن در زمینه حقوق بشر هم در ایران و هم منطقه و هم در نگرانیهای جهانی باشد. یعنی اگر ایران یک عضو مسئول جامعه جهانی است نسبت به نقض حقوق بشر در بقیه جاهای دنیا و مشکلاتی که جامعه جهانی با آنها مواجه است، باید مسئولانهتر هم عمل کند و مهمتر از همه در خاک کشور ایران به این مسائل بپردازد.
یکی از رویکردهای منتقد رویکردی که شما مطرح میکنید، بحث این است که مسئله حقوق بشر، مسئله آزادیهای سیاسی، نحوه عمل جامعه مدنی در یک کشور، همه مسائلی است مربوط به خاک آن کشور و داخل آن کشور و موضوعی نیست که درباره آن باید با سایرین مذاکره و حرف دنیای بیرون را گوش کرد. پاسخ شما به چنین رویکرد منتقدانه چیست؟
درست است. من فکر نمیکنم که این انتقادی که ممکن است بیشتر این روزها شنیده شود در رسانههای فارسی زبان و جوامع فارسی زبان پدیده جدیدی باشد. من فکر میکنم اگر ما برگردیم و به تاریخ حقوق بشر و کنوانسیونهای حقوق بشری و روند شکلگیری اینها رجوع کنیم، مسئله اینکه چرا قراردادها به وجود آمدند، چرا سیستمهای بینالمللی به وجود آمدند و چرا این نیار احساس شد خودش به نوعی بهترین جواب برای این انتقاد است.
بدنه اصلی سازمانهای بینالمللی که ما داریم و شالوده قراردادهای حقوق بشری که کشور ایران هم یکی از اعضای فعال در مذاکره و تصویب این قراردادها بوده بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته و آن ایده که کشورها تمامیت ارضی مطلق دارند و هر اتفاقی که در داخل خاک این کشورها بیافتد به جامعه جهانی ارتباطی ندارد، به خاطر فجایعی که در آن دوران اتفاق افتاده به شدت به چالش کشیده شده و برآیند جامعه جهانی و هم کشورهای غربی و کشورهای شرقی بوده که باید ساز و کاری وجود داشته باشد که به این چالشها به صورت همگانی پرداخته شود.
اگر برگردید و تاریخچه تصویب دو کنوانسیون اصلی حقوق بشر و کنوانسیون حقوق مدنی سیاسی و کنوانسیون حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی را نگاه کنید حتی آن تفاوت نگاه سیاسی اقتصادی هم در آن مشاهده میشود. ولی در نهایت برآیند جامعه بینالمللی این است که همه این انسانها باید از همه این حقوق برخوردار باشند و کشورها با امضای آن کنوانسیونها متعهد میشوند که این حقوق را تأمین کنند و در تأمین این حقوق در تمام نقاط جهان این مسئولیت را قبول کنند.
در نتیجه فکر میکنم نگاه کردن به مسئله حقوق بشر با مسئله اینکه تنها در خاک یک کشور وجود دارد این خطر را ایجاد میکند که رنجی که انسانها متحمل میشوند را محدود به خاک کشورها کند. در صورتی که میبینیم با توجه به گستردگی رسانههای جمعی و روابطی که وجود دارد بسیاری از مشکلاتی که در یک نقطه جهان ایجاد میشود عواقبش دامنگیر بقیه نقاط جهان هم هست و فکر میکنم عینیترین مسئله که ما با آن مواجه هستیم بحران پناهجویان است که از کشورهای خاورمیانه و آفریقا به اروپا وارد شده و در واقع جامعه جهانی را به طور کل درگیر کرده. و این هم مسئولیت جامعه جهانی است که به رنج این انسانها بپردازد و برایش راهحلهای نه تنها مقطعی بلکه راهحلهای درازمدت پیدا کند.
بازهم یک نگاه منتقدانه دیگر وقتی که مطرح میشود که موضوع حقوق بشر در ایران و نقض حقوق بشر در ایران مثلا ارتباط داده میشود به چالشهایی که ایران دارد برای بازگشت به بازارهای بینالمللی، برای فعالیت اقتصادی و گفته میشود این رفتار ایران چه درباره حمایت از گروههای تروریستی و چه نقض حقوق بشر است که موجب میشود جامعه بینالمللی و سرمایهگذاران در مقایسه با سایر کشورهای جهان کمی محتاطانه تر عمل کنند. اما نگاه منتقدانه به این موضوع این است که چرا درباره ایران یک چنین سیاستی اعمال میشود اما در مقابل سایر کشورهایی که متهم به نقض حقوق بشر هستند و از جمله همسایگان ایران در منطقه خاورمیانه چنین سیاستهایی اعمال نمیشود و به نوعی سیاست دوگانه وجود دارد. نظر شما در این باره چیست؟
درست است. من فکر میکنم بعضی وقتها خلط مبحثی که صورت میگیرد این است که مواضع دولتها و نهادهای سیاسی از مواضع نهادهای حقوقبشری و سازمانهای بینالمللی برای مخاطب عموماً تفکیک نمیشود. جواب کوتاه من این است که در برخورد کشورها با این مسئله صد در صد استانداردهای دوگانه وجود دارد. ولی جواب کاملترم این است که از نظر ما به عنوان یک سازمان حقوق بشری این مکانیسمها باید برای همه کشورها وجود داشته باشد.
تنها در صورتی که سازمانهای بینالمللی بتوانند به صورت عادلانه و بیطرفانه حتی اگر قرار است اقدامات تنبیهی صورت بگیرد و این اقدامات را اجرا کنند، این اقدامات میتواند تاثیر داشته باشد. اجرای موارد تنبیهی به صورت انتخاب شده و بر اساس منافع کشورهای ذینفود و قدرتمند تنها به تضعیف مشروعیت منجر میشود.
اگر بخواهیم مثال دقیقتر بزنم در این روزها شاید شما هم در خبرها دیده باشید که به خاطر اقدامات و نقض قوانین بشردوستانه کشور عربستان، ائتلافی که به رهبری عربستان در کشور یمن حضور دارد و بخش اعظم بمبارانهای هوایی را انجام میدهد، در لیست کشورهایی که حقوق کودکان را نقض میکنند و به کشتار و زخمی کردن آنها دست میزنند آورده بود در بخشی از لیست سازمان ملل گفته میشود به خاطر تحت فشار قراردادن دبیرکل سازمان و تهدید برای قطع تأمین مالی بخشی از نیازهای سازمان ملل اسم کشور عربستان سعودی حذف شده از این لیست.
ما معتقدیم که این اقدام صد در صد آسیب میزند به بیطرفی این لیست و این را به چالش میکشد. اگر قرار باشد این اقدامات اتفاق بیافتد باید به صورت یکسان اتفاق بیافتد. اینکه کمپانیهاچه مواردی را لحاظ میکنند ممکن است بستگی به ایدئولوژی کمپانیها یا کشورهایی که تابع قوانینش هستند داشته باشد. ولی از نظر ما چیزی که باید در نظر بگیرند علاوه بر قوانین کشوری که در آن سرمایهگذاری میکنند و در آن کشور حضور دارند مسئولیتهای حقوق بشری شان را طبق رهنمودهای سازمان ملل که برای کمپانیها صادر شده و در واقع مسئولیتشان این است که اگر وارد سرمایهگذاری در کشوری یا جایی میشوند به نقض حقوق افراد دست نزنند و موارد مشکلزایی که در این مسئله وجود دارد را تشدید نکنند و غیر از این بقیه این بحثها که ممکن است سیاسی اتفاق بیافتد ممکن است که حتی از توسط بعضیها که خودشان را مدافع حقوق بشر هم میدانند تبلیغ شود. ولی از نظر ما در چارچوب این گفتگو قرار نمیگیرد.