افزایش تورم و رشد فزاینده گرانیها در ایران، اقتصاد خانواده را به ویژه در میان آن دسته از کارکنان بخشهای دولتی و خصوصی که دارای درآمدهای ثابت هستند، تحت تأثیر قرار داده است.
موضوع تورم و گرانی این روزها پای ثابت بسیاری از روزنامههای چاپ تهران است به ویژه آنجا که مردم در تماس با این رسانهها از ادامه گرانیها و کاهش هر روز قدرت خرید خود گلایه می کنند.
این در حالی است که علی سعیدلو، معاون اجرایی رییس جمهوری ایران، و رییس کار گروه مقابله با گرانی از تشکیل جلسات محرمانه هفتگی مسئولان دولتی برای مقابله با گرانی خبر میدهد.
روایت آقای سعیدلو البته قدری با گلایههای مردم از گرانی متفاوت است و به طور مثال وی در گفتگوی روز دوشنبه، هشت مهر، خود با روزنامه «کارگزاران»، چندین بار تأکید میکند که «اخیر! چهار هزار و پانصد تومان خلاف است! این قیمت وجود ندارد! برای مرغ همان دوهزار و پانصد تومان است.»
دولت نهم پیش از هم چندین بار گرانی و تورم را موضوعی ساخته و پرداخته رسانهها و منتقدان خوانده بود و منکر رشد گرانی شده بود. موضوعی که حتی انتقاد برخی مراجع عالی رتبه قم را نیز برانگیخت.
علاوه بر افزایش قیمت کالاهای اولیه و مصرفی، هزینه سرسامآور و روزافزون مسکن نیز سهم ویژهای را در سبد هزینه خانوادههای ایرانی به خود اختصاص دادهاست.
سئوالی که برای بسیاری خانوارهای ایرانی مطرح است این است که با این شرایط چطور می توان با درآمدی ثابت، از پس هزینههای روزافزون مصرفی خانواده برآمد.
«آنقدر بدهکاریم که حد و حساب ندارد»
مهدی از شنوندگان «رادیو فردا» که متأهل است و با یک فرزند در یکی از شهرهای شمالی ایران زندگی میکند، بیش از همه از گرانی اجاره بهای مسکن شکایت دارد.
وی که با اشتغال به رانندگی، درآمد ماهیانهای در حدود ۲۰۰ هزار تومان دارد، به رادیو فردا میگوید، « آنقدر بدهکاریم که حد و حساب ندارد. اجاره خانهها هم خیلی بالاست.»
به گفته او در این شهر شمالی ایران، با دادن رهنی معادل پنج تا شش میلیون تومان، و اجاره بهای ماهیانه ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان می توان به اجاره مسکن اقدام کرد.
مهدی به این هزینهها هزینه کلاهای اولیه مصرفی یک خانوار را هم میافزاید: «گوشت کیلویی هفت هزار تومان است٬ مرغ کیلویی سه هزار و هفتصد است٬ باید بگویم که قیمت خوراک وحشتناک است. سیب درختی که در ایران تولید میشود٬ کیلویی هزار و پانصد، نزدیک دو هزار تومان.» و نتیجه میگیرد با این شرایط «پولی در میآوریم که بخوریم و فقط نمیریم.»
با این حال برخی اقتصاددانان ایرانی موضوع تورم و گرانی کالاها را مستقل از یکدیگر ارزیابی میکنند و معتقدند که مشکل مردم ایران تورم نیست٬ بلکه مشکل گرانی کالاها یا همان چیزیاست که در ادبیات اقتصادی از آن به سطح پائین درآمد سرانه تعبیر میشود.
از جمله مهدی تقوی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که هماهنگ نبودن افزایش حقوقها با نرخ تورم، عامل کاهش روز به روز قدرت خرید است.
آقای تقوی به «رادیو فردا» میگوید: «با وجود اینکه نرخهای تورم بالاتر از ۲۰ درصد است٬ اما حقوقهای کسانی که در بخش دولتی شاغل هستند٬ به نسبت خیلی کمتری افزایش پیدا کردهاست. امسال٬ حقوقها حدود ۷.۹ درصد افزایش پیدا کرد٬ در حالی که میگویند تورم ۲۰ درصد است.»
وی اضافه میکند که در بخش خصوصی هم به وضع همین گونه است.
به گفته این اقتصاددان ایرانی، «زمانی که بیکاری زیاد باشد٬ در واقع قدرت چانهزنی کارگر کمتر است. بنابراین٬ ناهماهنگی افزایش حقوق کارکنان٬ کارمندان و کارگران٬ با نرخ تورم٬ باعث شده که روز به روز قدرت خرید پایین بیاید.»
وی تأکید میکند که وضع بازنشستگان از این هم بدتر است.
آقای تقوی راه کار را نه در سیاستهای انقباضی که در افزایش تولید و بهرهوری میبینند و میگوید: دولت کوشش زیادی برای مهار تورم کردهاست٬ اما از طرف دیگر، فکر میکنم نسخهای که دولت میپیچد غلط است. چون ایران تورم رکودی دارد و تورم رکودی هم با انقباض پولی حل نمیشود. باید سیاستهای مناسبی٬ در جهت افزایش تولید و بهره وری به کار برد.