ترکیه تنها مقصد نخست گردشگران ایرانی نیست، بلکه مقصد اول پناهجویان و مهاجران ایرانی نیز محسوب میشود. نزدیکی از نظر مسافت، عدم نیاز برای تهیه ویزا در داخل کشور و به طور کلی هزینههای ارزانتر برای رسیدن به آنجا، ترکیه را به دروازه اول خروج پناهجویان و مهاجران ایرانی تبدیل کرده است.
با این حال خطرات جانی و مالی در همین مسیر به نظر کوتاه دست کمی از خطرات سفر دریایی با قایقهای کوچک به سمت استرالیا ندارد. خطرات همان است اما شکل آن ممکن است متفاوت باشد.
صادق یک پناهجوی ایرانی :
«اکثر پناهجویانِ مسیر قاچاق از طریق کوهستان و به صورت پیاده تا شهر وان ترکیه و از وان به استانبول میروند. ولی مشکلات و خطرات جانی از همان مرز ترکیه و هنگام خروج از ایران رخ میدهد. در خاک ایران یک عده قاچاقچی هستند که در بعضی موارد شده که پناهجویان را به گروگان میگیرند و از خانوادههای آنها مبالغ کلانی پول مطالبه میکنند. ده میلیون، بیست میلیون، سی میلیون، به تناسب شرایط. بعد آزادشان میکنند و گاهی اگر پول را ندهند آنها را یا میکشند و یا اینکه نقص عضو میکنند. مثلاً گوششان را میبرند یا حتی انگشتشان را قطع میکنند و بعد هم توی بیابان رهایشان میکنند. توی این مسیر سرنوشت تلخی برای برخی از پناهجویان رقم میخورد. آنها به امید زندگی بهتر از ایران خارج میشوند ولی ممکن است توی همین مسیر کشته شوند. توی راه گاهی اسکلت آدم و جنازههای افرادی که افتادهاند دیده میشود. هیچ کسی هم توجه نمیکند. در مرز ایران و ترکیه این مسائل هست.»
مازیار یک پناهجوی دیگر ایرانی :
«تا شب توی خیابانهای تهران بودم. شبانه به سمت ارومیه رفتم و از آنجا موفق به خروج از مرز شدم . قاچاقبر مبلغ زیادی از من گرفت، نزدیک سه میلیون تومان. حتی من اسم و فامیلم و به چه دلیل دارم خارج میشوم به قاچاقبر نگفتم چون احساس امنیت نمیکردم. وقتی از مرز رد شدم یک شب در نزدیک شهر وان، یک جایی مثل زندان توی یک اتاق خرابه مرا بردند و در را قفل کردند. اتاقش هم پنجرههایش شکسته بود و فوقالعاده سرد بود. یک افغان و پاکستانی هم در آن اتاق بودند. حالت زندان داشت. یک غذایی شبیه آبگوشت بود توی یک کاسه گذاشتند جلوی مان سه نفری با دست باید غذا را میخوردیم. سیستم گرمایی هم نداشت، یک اتاق کاملا خرابه بود. با خودم میگفتم اگر پلیس ترکیه مرا بگیرد، وضعم بدتر میشود آنهم توی یک کشور غریب، به فکر خانوادهام بودم که چه اتفاقی برایشان خواهد افتاد. چون این توی ذهنم بود که بعضی قاچاقبرهایی هستند که پناهندهها را به ماموران اطلاعاتی ایران تحویل میدهند.»
به دلیل اینکه ترکیه امضای کنوانسیون ۱۹۵۱ سازمان ملل متحد در امور پناهندگان را به اتباع اروپایی مشروط کرده است، پناهجویان غیراروپایی که به این کشور میآیند به آنها اقامت دائم داده نمیشود اما میتوانند در این کشور به طور موقت اقامت کنند تا پرونده پناهجویی آنها از طریق دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد مورد بررسی قرار گیرد و در صورت پذیرش به کشور سوم منتقل شوند.
مشکلات پناهندگان در ترکیه زیاد است. اما قاطبه پناهجویان ایرانی در ترکیه مهمترین مشکل خود را طولانی بودن نحوه رسیدگی به پروندههایشان از طریق دفتر کمیساریای عالی پناهندگان در این کشور میدانند. به گفته آنها بین ۷ تا ۹ ماه باید منتظر بمانند تا نخستین مصاحبه آنها انجام بگیرد. اما این تنها یک مصاحبه است و آغازی است به یک روند طولانی که گاه تا چند سال طول میکشد.
آرش یک پناهجوی ایرانی:
«وقتی که به یک پیشمصاحبه میروم باید بگویم که چرا وارد خاک ترکیه شدم و به چه دلیل و اگر برگردم چه اتفاقی میافتد. این دو سئوالی است که همیشه میپرسند. وقتی من در این پیش مصاحبه مدارکم را ارائه میدهم، وقتی من حکم زندانم را آوردم و کلی مدارک دیگر کنارش هست، چرا باید روند پرونده من اینقدر طولانی باشد. الان نزدیک به یازده ماه است اینجا هستم و اما مصاحبه اصلی من چهار ماه دیگر است. وقتی هم به سازمان ملل در آنکارا بروی جوابگویت نیستند.»
مشکلات مالی و بیکاری از دیگر معضلات پناهجویان ایرانی در ترکیه است. در بسیاری از کشورها شرایط و موقعیت شغلی برای پناهجویان فراهم نیست و در ترکیه هم این شرایط برای پناهجویان خیلی آسان نیست.
محمد یک پناهجوی ایرانی:
«در ترکیه شرایط بسیار سخت است، شما عملاً اجازه ندارید کار کنید. دوستانی که کار میکنند و به اصطلاح کار سیاه انجام میدهند خیلی موارد پیش آمده که آن زحمتی را که کشیدند پولشان پرداخت نشده و پلیس ترکیه هم که به هیچ عنوان در این موارد حمایت نمیکند چون این نوع کارها سیاه و غیرقانونی است. وقتی با کارفرمایت به مشکل برمیخوری هیچ مرجعی نیست که شما را حمایت کند. نه خرید و فروش میتوانی بکنی و نه کار میتوانی بکنی. حداقل حقوقهایی که یک شهروند میتواند در یک کشور داشته باشد کلاً ما از آنها محروم هستیم. یک خانواده ایرانی پناهنده در اینجا زندگی میکنند و یک بچه دوازده- سیزده ساله دارند که متاسفانه پدر خانواده هم فلج است و روی ویلچر مینشیند و این بچه توی خیابان گدایی میکند، واقعاً غیرقابل تحمل است. من به عنوان یک هموطن موقعی که به این موضوع نگاه میکنم که چرا یک خانواده نتواند در ایران زندگی کند و بیاید یک چنین جایی که مجبور شود بچه خودش را بفرستد توی خیابان گدایی کند که فقط بتوانند زندگی کنند. مسائل تلخ تا دلتان بخواهد زیاد است.»
آنچه که از کلام پناهجویان پیدا است، فرد پناهجو از زمان ورود به ترکیه تا هنگام خروج از این کشور نباید عملاً انتظار کمک مالی و حقوقی از کمیساریای عالی پناهندگان در ترکیه داشته باشد.
با همه مشکلات عدیدهای که پناهجویان ایرانی در ترکیه با آن دست و پنجه نرم میکنند طبق آخرین گزارش دفتر امور پناهندگان سازمان ملل پیش میشود تعداد پناهجویان ایرانی در سال جاری میلادی یعنی سال ۲۰۱۴ افزایش یابد و به حدود ۹ هزار نفر برسد. این در حالی است که طبق همین آمار در سال ۲۰۱۳ تعداد پناهجویان ایرانی ثبت شده در ترکیه ۵۸۸۰ تن بوده است.
در بخش بعدی مستند جادههای پنهان با ورود به قصه پناهجویان، آنها از لایههای تلخ زندگی پناهجویی در ترکیه بیشتر خواهند گفت.