تازهترین کتاب قادر عبدالله، نویسنده ایرانی-هلندی، با نام «زرتشت سخن میگوید» درباره زرتشت، که از او به عنوان «پیامبر دوران باستان ایران» نام برده میشود، در هلند منتشر شده است.
آقای عبدالله که به تازگی هفتاد ساله شده، در گفتوگویی درباره این کتاب و اساسا درباره نوشتن درباره پیامبران و شخصیتهای تاریخی توضیح میدهد.
قادر عبدالله کیست؟
قادر عبدالله که بخش اصلی کار نویسندگی خود را خارج از ایران و به زبان هلندی انجام داده، اکنون سالهاست بیشتر به عنوان نویسندهای هلندی شناخته میشود تا ایرانی و فارسیزبان.
به دلیل ترجمه آثار این نویسنده به زبانهای مختلف، آن قدر که آثار قادر عبدالله برای مخاطب غیرفارسیزبان شناخته شده است، برای خوانندگان فارسیزبان نیست.
بر اساس گزارش رسانههای اروپایی، آثار او از پرخوانندهترین آثار نویسندگان زبان هلندی در داخل هلند است. همچنین این نویسنده که اصالتا هلندی نیست توانسته ادبیات هلند را در ورای مرزهای این کشور بشناساند.
اهمیت شناساندن ادبیات هلندی به جهانیان در شرایطی است که این کشور شدیدا به شناسانده شدن ادبیاتش نیاز دارد. زیرا در سراسر جهان فقط حدود ۲۵ میلیون نفر به زبان هلندی صحبت میکنند و حتی جزو «زبانهای فراموششده جایزه نوبل ادبیات» نیز توصیف شده است.
حسین سجادی قائممقامی فراهانی، اکنون معروف به قادر عبدالله، سال ۱۳۳۳ در اراک به دنیا آمده و به گفته خودش از نوادگان ميرزا ابوالقاسم قائممقام فراهاني، صدراعظم و نويسنده دوران قاجار است.
پدر قادر عبدالله یک مرمتکننده فرش و ناشنوا بود و معلولیت پدر باعث شد که قادر عبدالله دوران کودکی آسانی نداشته باشد؛ اما همین ارتباطگیری با یک پدر ناشنوا بعدا بر تواناییاش در روایت کردن و نویسنده شدن تاثیر گذاشت و آن را تقویت کرد.
او بعدا در رمانی با نام «خط میخی» که در هلند منتشر کرد، از زندگی پدرش الهام گرفت. قهرمان این رمان تاریخی یک مرد ناشنواست که زندگیاش در ایران معاصر روایت میشود. این کتاب در واقع ادای دین نویسنده است به پدر.
قادر عبدالله از همان دوران نوجوانی خود را غرق در ادبیات کرد و پیش از آن که ایران را ترک کند، به نوشتن پرداخت.
یک سال قبل از انقلاب ایران، در رشته فیزیک از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. او در آن دوره به یک حزب سیاسی چپگرا پیوست که مخالف حکومت وقت بود و بعداً نیز مخالف حکومت جمهوری اسلامی شد.
در سال ۱۳۵۸ کتابی را درباره کردستان ایران با عنوان «کردها چه میگویند» منتشر کرد که در واقع نوعی سفرنامه است: «کردستان را نمیشناختم، رفتم تا آن را بشناسم. تنها کاری که کردم یکسره به میان مردم رفتم و این چیزی که حالا نوشتهام مربوط میشود به برخوردم با آنها. همین.»
او برای این کتاب نام خود را به عنوان نویسنده، «قادر عبدالله» گذاشت که تلفیقی از نامهای دو دوست اعدامشدهاش در ایران است: یکی پیش از انقلاب اعدام شد و دیگری پس از انقلاب. این نام بعدا بر دیگر آثارش حتی آثاری که در خارج از ایران منتشر کرده، باقی ماند.
پس از انقلاب، به عنوان مدیر یک کارخانه بستهبندی مشغول به کار شد و فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داد. اما این فعالیتها منجر به فرار او از ایران در سال ۱۹۸۵، حدود چهل سال پیش شد.
او در هلند به عنوان پناهنده سیاسی پذیرفته شد. زندگی در یک کشور خارجی برای یک مهاجر ناآشنا با زبان آن کشور دشوار است، اما قادر عبدالله کمکم خود را با زندگی جدید سازگار کرد.
او مهجور بودن نویسندگان فارسیزبان تبعیدی، به ویژه در آن دوران فراگیر نبودن اینترنت، را به چشم دید و به مرور و با تلاش بسیار تصمیم گرفت آثارش را به زبان هلندی بنویسد تا بتواند با جامعه خود ارتباط برقرار کند.
اولین کتاب قادر عبدالله در خارج از کشور در سال ۱۹۹۳ منتشر شد و او طی این سه دهه، حدود سی عنوان کتاب منتشر کرده است که برخی از آنها، به ویژه آنهایی که در دهه ۲۰۰۰ منتشر شدند، فروش فوقالعادهای داشتهاند.
چرا پیامبران؟ چرا زرتشت؟
تازهترین اثر قادر عبدالله، جزو آن دسته از آثار این نویسنده قرار میگیرد که درباره شخصیتهای تاریخی مرتبط با ایران نوشته شده است.
آقای عبدالله که پیشتر کتابهایی درباره محمد پیامبر مسلمانان و همچنین مولوی، شاعر مطرح فارسیزبان، نوشته در پاسخ به این که بر اساس چه ضرورتی سراغ زرتشت رفت، میگوید که «دلیلی که موجب شد این کتاب را بنویسم خود زرتشت بود، رهایم نمیکرد، در همه کتابهایم میآمد، تا این که یک شب به خوابم آمد».
قادر عبدالله میگوید که یک روز این خواب خود را برای ناشرش بازگو کرد و ناشر او را به نوشتن کتابی درباره زرتشت تشویق کرد: «زرتشت خودش مرا به جلو هل داد و گفت قادر عبدالله بنویس، سرم را خم کردم و نوشتم».
ایرانیان پیش از اسلام، زرتشتی بودند اما با حمله اعراب به ایران و فراگیر شدن اسلام در این سرزمین، زرتشتیان بارها مورد آزار و محدودیت قرار گرفتند و اکنون نیز جمهوری اسلامی با وجود به رسمیت شناختن این دین، محدودیتهایی را علیه ادیان مختلف به ویژه در قوانین مدنی ایران اعمال میکند.
اما قادر عبدالله میگوید زرتشت بخشی از هویت ایرانی است، اما ایرانیان، به غیر از محقققان، درباره زرتشت فقط عبارت "پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک" را شنیدهاند و اطلاعات بیشتری دربارهاش ندارند.
این نویسنده میگوید اهمیت زرتشت و دیگر شخصیتهای تاریخ ایران را یک ایرانی تبعیدی بهتر درک میکند: «وقتی شما کشور را ترک میکنید و سالها دیگر نمیتوانید به کشور بازگردید، مهاجرت معنای خانه را برای شما تغییر میدهد. معنای خانه دیگر یک ساختمان یا درخت سیب یا همسایگان نیستند، خانه میشود زرتشت، حافظ، مولوی و ... و تو به اینها پناه میبری».
قادر عبدالله پیشتر کتابی را درباره زندگی محمد پیامبر مسلمانان به زبان هلندی نوشته که جزو کتابهای موفق او نیز محسوب میشود. او در پاسخ به این سوال که اساسا نوشتن از پیامبران برایش چه معنایی دارد، میگوید: «کتابی که درباره محمد نوشتم کتاب مذهبی نیست، من "انسان" را نشان دادم و این که محمد به عنوان یک "انسان" چه کارهای خوبی انجام داده و چه کارهایی که خوب نیستند».
آقای عبدالله همچنین میگوید زرتشت یک «انسان جهانی» است و او تلاش کرده که این شخصیت را از طریق زبان هلندی به جهانیان معرفی کند.
با این حال او تاکید میکند که نوشتن از زرتشت برای او نوشتن از خود بوده است: «از زرتشت به خودمان رسیدم»، زیرا زرتشت برای ایرانیان «همچون آینهای است».
ناشر هلندی کتاب «زرتشت سخن میگوید» نیز درباره ای این کتاب نوشته که «هرکسی آن را بخواند، برای همیشه با دیدی متفاوت به جهان خواهد نگریست».