در دی ماه ۱۳۶۹، پیش و پس از آغاز عملیات طوفان صحرا توسط ائتلاف نظامی به رهبری ایالات متحده آمریکا بر علیه عراق، حدود ۱۴۰ فروند هواپیمای نیروی هوایی عراق و شرکت هواپیمایی عراقی به ایران منتقل شدند تا از گزند حملات هوایی در امان بمانند.
سه فروند از این هواپیماها، فالکنهای ۵۰ئی ایکس تشریفاتی نیروی هوایی عراق بودند که برای سفرهای داخلی و خارجی مقامات این کشور مورد استفاده قرار داشتند.
یکی از این سه هواپیما بر خلاف هواپیماهای تجاری و تشریفاتی دیگر ظاهری متفاوت داشت؛ هواپیمایی مجهز به رادار و کابین هواپیمای جنگنده میراژ اف-۱ئی کیو-۵، با قابلیت حمل و استفاده از موشکهای ضد کشتی اگزوسه؛ هواپیمایی که معلوم شد در سال ۱۳۶۶ در جریان یک مأموریت گشت دریایی بر فراز خلیج فارس، ناوچه سنگین یو اس اس استارک نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا را با موشکهای ضد کشتی اش اگزوسه خود مورد هدف قرار داده بود.
این واقعه در روز یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۶ حدود ساعت ۲۱:۱۰ به وقت محلی رخ داد و در جریان آن دو تیر موشک ضد کشتی اِی اِم ۳۹ اگزوسه، با فاصله ۳۰ ثانیه از یکدیگر به ناوچه یو اِس اِس استارک نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس برخورد کردند.
سرجنگی موشک اول منفجر نشد، اما باعث آتشسوزی گستردهای در کشتی شد. در حالی که موشک دوم به محض برخورد منفجر شده و ۳۷ تن از خدمه کشتی را به کام مرگ فرستاده و ۲۱ نفر دیگر را مجروح کرد.
پس از این سانحه، ناوچه یو اس اس استارک به سمت بحرین رفت، و پس از تعمیرات موقتی به سمت خانه خود در پایگاه دریایی میپورت حرکت کرد و در نهایت با هزینه ۱۴۲ میلیون دلار، در تأسیسات کشتیسازی اینگالز در میسیسیپی بازسازی شد.
هواپیمایی که در حمله ناخواسته به ناوچه سنگین استارک مورد استفاده قرار گرفت، یکی از منحصربهفردترین هواپیماهای تجاری دنیاست؛ هواپیمایی از نوع فالکن ۵۰ئی ایکس تشریفاتی که جهت حمل موشک ضدکشتی اگزوسه و استفاده آن ضمن تجهیز به آویزگاههای محل تعبیه پرتابگر موشک، به رادار سیرانو آی وی اِم تعبیهشده بر روی جنگندههای میراژ اف۱ئی کیو-۵ نیروی هوایی عراق مجهز شده بود.
این هواپیما اکنون سالهاست با نام «سایه» به عنوان یک هواپیمای جنگال (جنگ الکترونیک) در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی مشغول به خدمت است.
در این گزارش به جزئیات حمله این هواپیما به ناوچه استارک و سرنوشت این هواپیما میپردازیم.
شکارچی نفتکشهای ایرانی که به قاتل خدمه ناوچه استارک تبدیل شد
از تاریخ ۳۰ تیر ۱۳۶۰ تا ۲۲ اسفند ۱۳۶۳، نیروی هوایی عراق ۸۸ فروند هواپیمای جنگنده میراژ اف.۱ در دو مدل همهمنظوره ئیکیو و آموزشی-رزمی بیکیو از فرانسه دریافت کرد. ۱۹ فروند نهایی از این مجموعه از نوع اف.۱ئی کیو-۵ بودند که قابلیت حمل و استفاده از یک تیر موشک کروز اگزوسه را داشتند. این جنگندهها در خدمت اسکادران ۸۱ پایگاه هوایی صدام، نقش مهمی در جنگ نفتکشها ایفا کردند و دهها کشتی تجاری ایرانی و خارجی را که در آبهای خلیج فارس به سمت بنادر ایرانی در حرکت بودند، هدف قرار دادند.
برای غرق کردن یک نفتکش با کشتی تجاری بزرگ، معمولاً به دو تیر موشک اگزوسه نیاز بود، اما این جنگندههای میراژ تنها میتوانستند یک تیر از این موشک را در زیر بدنه خود حمل کنند. به همین دلیل گروه هوانوردی داسو، تولیدکننده این هواپیماها، آخرین و پیشرفتهترین نسخه ساخته شده از میراژ اف۱ موسوم به ئیکیو-۶ را با آویزگاههایی تقویتشده در زیر بالهایش ساخت تا قابلیت حمل دو تیر موشک اگزوسه را به طور همزمان داشته باشد.
در آن زمان از این مدل در کل ۳۰ فروند سفارش داده شد که ۲۶ فروند از آنها بین ۲۴ دی ۱۳۶۶ تا ۹ خرداد ۱۳۶۹ تحویل شدند.
اما پیش از تحویل مدل ئیکیو-۶ به نیروی هوایی عراق، این نیرو از یک هواپیمای منحصربهفرد با قابلیت حمل همزمان دو تیر موشک اگزوسه، جهت حمله به نفتکشها و کشتیهای تجاری در آبهای خلیج فارس استفاده میکرد.
این هواپیما یکی از چهار فروند هواپیمای فالکن ۵۰ئی ایکس تشریفاتی نیروی هوایی عراق با شناسه کشوری YI-ALE بود که در سال ۱۳۶۵ جهت حمل و استفاده موشک اگزوسه توسط داسو ارتقا یافت و در تاریخ۲۰ بهمن ۱۳۶۵ در پایگاه هوایی صدام در نزدیکی موصل مستقر شد و یرموک نام گرفت.
یرموک، جهت پنهان ماندن ماهیت نظامیاش، در پوشش یک هواپیمای تجاری و تشریفاتی غیرنظامی از حریم هوایی کشورهای حاشیه خلیج فارس چون عربستان سعودی و بحرین استفاده میکرد و پس از نزدیک شدن به هدف، ارتفاع خود را به شدت کاهش میداد و پس از کشف هدف، شلیک موشک از فاصله مناسب ، منطقه را ترک کرده و در حریم هوایی عربستان سعودی اوج میگرفت تا از گزند جنگندههای رهگیر اف-۱۴ ارتش جمهوری اسلامی در امان بماند.
در سال ۱۳۶۶، نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا به منظور جلوگیری از حملات ایران به نفتکشها و کشتیهای تجاری در مسیر بنادر عراق و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، با استفاده از ناوچهها و ناوشکنهای خود به گشتزنی در آبهای منطقه پرداخت، و ناوچه اِساِس استارک با کد پاشنه اِفاِف جی-۳۱ یکی از آنها بود.
روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۶، حدود ساعت ۲۱:۰۰ به وقت محلی، زمانی که این ناوچه در ۱۴۴ کیلومتری بحرین و صد کیلومتری عسلویه در جنوب شرق ایران در آبهای خلیج فارس شناور بود، توسط خدمه یرموک شناسایی شد. همزمان یک فروند هواپیمای هشدار زودهنگام هوابرد (آواکس) ئی-۳اِی سِنتری نیروی هوایی آمریکا در حال گشت هوایی بر فراز شمال شرق عربستان سعودی، فرمانده ناو استارک را از حضور آنچه به اشتباه آن را یک جنگنده میراژ اف.۱ عراقی تشخیص داده بود مطلع ساخت.
با این وجود، فرمانده ناو با کسب اطمینان از آنکه هواپیمای عراقی خطری برای مأموریت شناور تحت امرش ایجاد نخواهد کرد، از فعالسازی سامانههای دفاعی این ناوچه شامل تیربارهای فالانکس و سامانه انحراف موشک ضد کشتی خودداری میکند، و زمانی خدمه ناوچه استارک هواپیمای عراقی را روی رادیو صدا میزنند و موقعیت خود را به آن اطلاع میدهند که دیگر موشکهای اگزوسه به سمت آن شلیک شده بودند.
بلافاصله پس از برخورد موشکها، که به کشته شدن ۳۷ تن از خدمه و زخمی شدن ۲۱ تن دیگر منجر شد، دو فروند جنگنده اِف-۱۵سی نیروی هوایی عربستان سعودی در حال گشت هوایی بر فراز این کشور توسط خدمه آواکس آمریکایی به سمت هواپیمای عراقی متخاصم هدایت میشوند تا آن را مجبور به فرود در خاک عربستان سعودی کنند. اما خدمه یرموک با پرواز در ارتفاع پست از مهلکه میگریزند.
پس از این واقعه، دولت آمریکا با درخواست توضیح عراق در این باره، خواستار دسترسی مقامات آمریکایی به خلبان هواپیمای یرموک شد، اما دولت عراق با خودداری از معرفی خلبان، برای پرداخت غرامت کشتهشدگان این واقعه اعلام آمادگی کرد.
سپهبد عبید محمد الکعبی، فرمانده نیروی دریایی عراق در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۶، در گفتوگویی با به پژوهشگران موسسه آنالیزهای دفاعی در سال ۱۳۸۸، درباره این واقعه گفت: «این کشتی (استارک) در جای بد و در زمان بد قرار داشت. نیروی هوایی (عراق) نمیتوانست مالکیت کشتیهایی را که مورد هدف قرار میدهد تشخیص دهد. آنها اولین کشتی را که در منطقه میدیدند، مورد هدف قرار میدادند.»
سرلشکر علوان حسون علوان العبوسی، فرمانده آموزش نیروی هوایی عراق در سال آخر جنگ ایران و عراق و کسی که پیش از آن فرماندهی چندین اسکادران و پایگاه نیروی هوایی این کشور را بر عهده داشت، نیز در ۲۲ آبان همان سال درباره هدف گرفتن یواساس استارک به پژوهشگران مؤسسه آنالیزهای دفاعی گفت که «استارک در زمان بد و موقعیت بد قرار داشت. ما منطقهای ممنوع تعیین کرده بودیم که در آن هیچ کشتیای اجازه ورود نداشت. ما در همه رسانههای بینالمللی درباره این منطقه اعلام کرده بودیم اما ناو استارک وارد آن شده بود. خلبانان (یرموک) منطقه را رصد میکردند، آنها یک هدف دیدند و به سمت آن شلیک کردند. این قبل از زمانی بود که نیروهای آمریکایی فعالیتهایشان را با ما هماهنگ کنند».
او اضافه کرد: «ما فقط یکی از این هواپیماها داشتیم. پروازهای زیادی داشت. این هواپیما را تغییر داده بودند که بتواند بدون نیاز به سوختگیری هوایی به جزیره لارک برسد. این یک اشتباه بود، بعد از این واقعه، آمریکاییها با صدام صحبت کردند و برنامههای ما را درباره آن منطقه بررسی کردند و گزارش خلبان را مشاهده کردند. صدام از رئیسجمهور رونالد ریگان معذرتخواهی کرد و از خانوادههای قربانیان تجلیل کرد. آمریکاییها فهمیدند این یک اشتباه بود. مقدار قابل توجهی پول به خانوادههای دریانوردانی که کشته شده بودند پرداخت شد».
پناهندگی یرموک به ایران
در جریان جنگ اول خلیج فارس، حدود ۱۴۰ فروند هواپیمای عمدتاً نظامی عراق پیش و پس از آغاز عملیات طوفان صحرا به دنبال توافقی بین ایران و عراق به ایران منتقل شدند، تا از گزند حملات هوایی آمریکا و متحدانش در امان بمانند.
در میان نخستین گروه از هواپیماهای ارسالی سه فروند فالکن ۵۰ئی ایکس مشاهده میشد که یکی از آنها یرموک بود. هواپیمایی که در سالهای آخر عمر خود ارتقا یافته بود تا بتواند ضمن حمل موشکهای ضد کشتی، جهت مأموریتهای شناسایی غلافهای عکسبرداری حمل کند.
بر اساس مشاهدات پرسنل نیروی هوایی ارتش، یرموک به همراه یک فروند لاکهید اِل.۱۳۲۹ جِت استار ۲، دو فروند فالکن ۲۰ئی و دو فروند فالکن ۵۰ئی ایکس تشریفاتی و شماری از هواپیماهای شرکت هواپیمایی عراقی در دی ماه ۱۳۶۹ به فرودگاه مهرآباد تهران منتقل شدند.
بر خلاف سایر هواپیماها، یرموک پس از فرود و خروج از باند و ورود به خزش راه، متوقف شد و از حرکت به سمت محل پارکینگ هواپیما خودداری کرد. در حالی که برج مراقبت چندین بار از خلبان هواپیما خواست تا سریعاً با تحلیه خزش راه، به سمت محل پارکینگ برود، او به این درخواستها اعتنایی نکرد و حدود ۱۵ دقیقه درون هواپیما با درهای بسته ماند.
در این مرحله نیروی هوایی ارتش با فرستادن دژبانهای مسلح به خلبان هشدار داد که در صورت عدم باز کردن درهای هواپیما، به زور وارد آن خواهند شد، و در نهایت پس از چند دقیقه خلبان و کمکخلبان هواپیما تسلیم و از آن خارج شدند. بعداً مشخص شد پس از فرود هواپیما، دو خدمه هواپیما پس از باز کردن صفحات کف کابین خلبان، با استفاده از یک تبر کوچک سیمهای مربوط به سامانههای اویونیکی و رادار را قطع کردند تا هواپیما را غیرعملیاتی کنند.
بر اساس مشاهدات پرسنل نیروی هوایی، کابین سرنشینان یرموک برخلاف فالکنهای تشریفاتی فاقد هرگونه صندلی بوده و به نظر میرسد محلی جهت تعبیه باک سوخت اضافی درون آن وجود داشته است. باکی که امکان پرواز این هواپیما را برای مدت زمان طولانی در جریان ماموریتهای ضد کشتی و گشت و شناسایی هوایی ممکن می ساخت.
جنگندههای عراقی در خدمت نیروی هوایی ایران
پیش از آغاز رسمی حمله ائتلاف به رهبری ایالات متحده آمریکا به عراق در جریان نخستین جنگ خلیج فارس، ۲۸ فروند هواپیمای ترابری، مسافربری، هشدار زودهنگام هوابرد و تشریفاتی نیروی هوایی عراق و شرکت هواپیمایی عراقی در روزهای ۵ تا ۲۶ دی ۱۳۶۹ به ایران منتقل شدند. پس از آغاز حمله ائتلاف در جریان عملیات طوفان صحرا، نیز در ۶ تا ۲۱ بهمن ۱۳۶۹، ۱۱۶ فروند هواپیمای جنگنده بمبافکن نیروی هوایی عراق به ایران منتقل شدند.
انتقال این هواپیماها جهت حفظشان از گزند حملات هوایی ائتلاف و در پی توافق دولتهای ایران و عراق صورت گرفت. توافقی که در جریان سفر وزیر راه و ترابری و وزیر امور خارجه عراق به تهران پیش از جنگ حاصل شد.
تمامی هواپیماهای انتقال یافته به ایران در وضعیت مهمان قرار گرفته و نیروی هوایی ارتش مسئولیت محافظت و مراقبت از آنها و نیز بازگرداندن آنها به عراق پس از پایان جنگ را به عهده گرفت.
اما همه چیز آن طور که عراقیها انتظارش را داشتند، پیش نرفت و به دنبال قیام مناطق ترکمن، کرد و شیعهنشین عراق به خصوص در منطقه کردستان، از ۱۰ اسفند ۱۳۶۹ الی ۱۶ فروردین ۱۳۷۰، عراق نیروهای سازمان مجاهدین خلق را برای مقابله با این خیزش عمومی اعزام کرد، چرا که عمده نیروهای نظامی عراق به خصوص گارد ریاست جمهوری، در جنوب این کشور درگیر جنگ خلیج فارس بودند.
در جریان مقابله نظامی با خیزش عمومی، نیروهای سازمان مجاهدین خلق در مناطق مرزی با ایران از جمله بلندیهای مروارید با نیروهای مسلح کرد وابسته به ایران، از جمله پیشمرگههای اتحادیه میهنی درگیر شدند، و متعاقباً پای نیروهای مسلح ایران به این درگیری باز شد.
در آخرین روز خیزش عمومی در عراق که در نهایت به پیروزی نیروهای پیشمرگه در شمال منطقه کردستان منتهی شد، نیروی هوایی ارتش ایران دست به بمباران پادگان اشرف زد، که در جریان این عملیات، یکی از فانتومها به علت اشتباه خلبان و در نتیجه برخورد ترکش بمبهای خود دچار نقص فنی شد و خلبانان آن قاسم محمدامینی و ارسلان شریفی، پس از خروج اضطراری بر فراز پادگان اشرف، به اسارت در آمدند.
ایران درخواست آزادی خلبانان اسیر را به طور رسمی به دولت عراق داد و عدم آزادی آنها از یک سو و ممانعت نکردن عراق از فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق سبب شد تا سرتیپ منصور ستاری، فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش، درخواست بهرهبرداری از هواپیماهای عراقی را به علی خامنهای ارائه کرد و این هواپیماها به عنوان بخشی از طلب ایران از عراق بابت هزینههای جنگ، به خدمت نیروی هوایی در آمدند.
با آغاز روند بهکارگیری هواپیماهای عراقی توسط نیروی هوایی ارتش، جنگندههای میراژ ف۱ با کمک متخصصان فنی نیروی هوایی، و بمبافکنهای ضربتی سوخو-۲۴، جنگنده رهگیرهای میگ-۲۹، و هواپیماهای ترابری سنگین ایلیوشین ۷۶ با کمک مستشاران اوکراینی، و هواپیماهای مسافربری و تشریفاتی با کمک ایرانایر و کارشناسان فنی نیروی هوایی ارتش راهاندازی و به تدریج عملیاتی شدند. اما در این میان یرموک سرنوشت متفاوتی داشت.
تبدیل یرموک به هواپیمای جنگال سایه
در حالی که نیروی هوایی ارتش در سال ۱۳۷۵، دو فالکن ۵۰ تشریفاتی را جهت حمل مقامات لشکری و کشوری مورد استفاده قرار داد اما یرموک هرگز عملیاتی نشد. این هواپیما شماره سریال ۹۰۱۳-۵ را دریافت کرد و در سال ۱۳۷۷ پس از صدها ساعت کار فنی پروازی شد، و تنها پرواز آزمایشی آن در سال ۱۳۷۸ توسط سرهنگ خلبان بهروز نقدیبیک، استاد خلبان هواپیمای جنگنده اف-۴ که سابقه ساعتها پرواز با میراژ اف.۱ داشت، صورت گرفت.
در سال ۱۳۸۹ تصمیم گرفته شد تا این فالکن ۵۰ به یک هواپیمای جنگال (جنگ الکترونیک) تبدیل شود. به همین دلیل، تعمیر اساسی یا اورهال آن در آشیانه فنی فالکن نیروی هوایی ارتش در ضلع جنوب شرقی پایگاه یکم شکاری تاکتیکی آغاز شد. اما از آنجا که کتابهای فنی رادار سیرانو در ایران موجود نبود، این رادار حذف شد و به جای آن وزنهای سربی قرار گرفت تا نقطه ثقل هواپیما تغییر نکند.
همچنین رادوم یا پوشش مخروطی دماغه هواپیما نیز به علت فقدان رادار سیرانو از روی آن باز شد و به جای آن پوششی مشابه با فالکن ۵۰ معمولی، توسط صنایع اوج ساخته شده و بر آن تعبیه شد.
همزمان کارهای مربوط به تعبیه آنتنهای مخصوص به ارسالکنندههای امواج پارازیت زیر بدنه و روی سکان عمودی آن آغاز و جهت تأمین برق مورد نیاز نیز، یک واحد توان کمکی اضافی روی این هواپیما تعبیه شد. همچنین به منظور محافظت از این هواپیما در برابر خطر موشکهای هوابههوای هدایت فعال و نیمهفعال راداری نیز یک سامانه دفاع فردی متشکل از نمونه دیجیتال و بومیشده سامانه هشدار امواج راداری اِیاِلآر-۴۶ و دو پخشکننده پوشالومینیوم و شراره بر آن تعبیه شد. تمامی این اقدامات تحت پروژهای به نام سایه صورت گرفت.
در دی ماه ۱۳۹۰ این هواپیما نخستین آزمایشهای زمینی پس از اورهال و ارتقا را پشت سر گذراند و سرانجام پس از موفقیت آنها برای نخستینبار در ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ نخستین پرواز آزمایشی موفقیتآمیز خود را از محل پایگاه یکم شکاری در فرودگاه مهرآباد تهران به انجام رساند.
دو سال دیگر زمان صرف شد تا سامانههای جنگال این هواپیما به کارایی لازم خود برسند، و از آن زمان این هواپیما در رزمایشهای نیروی هوایی ارتش، با ایجاد اخلال راداری و رادیویی امکان انجام مأموریتهای هوابههوا و هوابهسطح در شرایط جنگال را برای شرکتکنندگان رزمایشها فراهم میکند.