حسین سلامی، جانشین فرمانده سپاه پاسداران، شنبه ۱۴ بهمن، در برنامه تلویزیونی «تیتر امشب» شبکه خبر اظهار داشت توان مقابله با بزرگترین دشمن یعنی آمریکا را داریم و در جنگ متوجه شدیم هیچ متّحد متعهدی نداریم وهیچ تکیه گاهی فراتر از ظرفیتهای درونی ملت دراختیار ما نیست.
محورهای سخنان
سخنان او دراین برنامه تلویزیونی بر چهارمحور کلی استوار بود: پیشرفت ها، ظرفیتها و تواناییهای نظامی سپاه؛ اشراف کامل سپاه به نقاط قوت وضعف نظامی آمریکا در منطقه؛ «بستههای متنوعی از قدرت دفاعی» سپاه برای وارد کردن ضربههای کارساز به آمریکا درهر زمان و مکان؛ و گستردگی میدان امنیت استراتژیک ایران و به حساب آوردن ارتش سوریه وعراق به عنوان عمق استراتژیک دفاعی جمهوری اسلامی.
این ادعاها که به مناسبت دهه فجرمطرح شد، به چرخش استراتژی نظامی دولت ترامپ در خاورمیانه نیز ارتباط دارد که مایه نگرانی جمهوری اسلامی شده است. بر پایه این استراتژی جدید آمریکا حضور نظامی خود را در کردستان سوریه تقویت خواهد کرد و مقابله با «تهدیدهای فوری ایران علیه ثبات خاورمیانه» نسبت به آنچه که رکس تیلرسون ان را "قرارداد هستهای معیوب" نامیده است، ارجحیت دارد.
ارزیابیهای نادرست
مطرح کردن ادعاهای یاد شده ومشابه آنها از سوی حسین سلامی پیشینه طولانی دارد. او در اردیبهشت ۱۳۹۴ ضمن هشدار به آمریکا گفت جمهوری اسلامی خود را «برای جنگهای گسترده و طولانی مدت درمقیاس حقیقی و با نتیجه پیروزی وغلبه بر آنها [آمریکایی ها] قدرت سازی» کرده است.
مقایسه وکنارهم گذاشتنِ خیلِ ادعاهای اخیر وپیشین حسین سلامی نشان میدهد که او همانند شمار زیادی از فرماندهان سپاه به سبب نداشتن دانش نظامی لازم، پردازش نادرست اطلاعات و یا به علل سیاسی با بزرگنمائی ظرفیت و توان سپاه، برداشتی عوامانه و نادرست از تکنولوژیهای تسلیحاتی و تواناییهای نظامی آمریکا دارد که میتواند با جهت دهی نادرست فرماندهان و یکانهای تحت امر و القا اعتماد به نفس کاذب فاجعه ببار آورد.
بزرگنمایی دستاورد ها، حقیر شمردن «دشمن»
«بستههای متنوع قدرت دفاعی» او در مقابل آمریکا که در مصاحبهای با شبکه خبر در آبان ۱۳۹۳ نیز رئوس آنها را اشکار کرد مربوط به عرصههای هوا و دریا به ویژه در خلیج فارس است و عمدتاً بر استفاده از موشکهای کروز و بالیستیک ؛ بکار گیری پهپادهای مجهز «به موشکهای هوشمند و دقیق»؛ مین گذاری؛ و بهره گیری از ناوچهها و قایقهای تندرو و موشک انداز تکیه دارد.
حسین سلامی در برنامه تلویزیونی «تیتر امشب» از مهندسی معکوس و بهینه سازی پهپاد " آر کیو ۱۷۰ آمریکایی" و پهپادهای بومی رادار گریز با بُرد و سقف پروازی بلند و حامل سلاح را جز توانیهای سپاه بر شمرد.
در حالیکه جمهوری اسلامی پهپاد هایی از این دست مانند " شاهد ۱۲۹" تولید کرده است که احتمالاً خط اثر یا مقطع راداری باریکی دارد ولی دستاورد رادار گریزی درجمهوری اسلامی مشکوک است. به نحوی مشابه تولید پهپاد "آر کیو ۱۷۰" ایرانی که حتی بهتر از مدل آمریکایی آن باشد به اغراق پهلو میزند زیرا یکی از ویژه گیهای آن، همانند مدل آمریکاییاش ، باید رادار گریزی و پنهان کاری آن باشد.
واقعیت این است که برخلاف ادعای حسین سلامی، جمهوری اسلامی تاکنون هیچ مهارتی از خود بروز نداده است که دستیابی آن را به تکنولوژی استلت یا رادار گریزی تایید کند. در حال حاضر تنها سه کشور آمریکا، روسیه و چین که بالاترین بودجههای نظامی در دنیا را دارند، از این تکنولوژی برخوردارند.
حسین سلامی در همان برنامه تلویزیونی در تشریح «ترس و وهم» آمریکا از توان سپاه گفت دشمن تا به حال به گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی دست نزده است چون میداند که با پرتاب اولین گلوله و یا شلیک اولین موشک با یک «جنگ پایان ناپذیر» روبرو خواهد بود.
او درادامه افزود: «ما میتوانیم تمام پایگاههای دشمن را در منطقه تحت ضربات سنگین و دایمی قرار دهیم و با دشمن در دریا و درهر سطحی مقابله کنیم.»
پیشتر، در تیر۱۳۹۱، حسین سلامی ناوهای هواپیمابر آمریکا به «آهن پاره» تشبیه کرده بود که به خاطر جثه عظیمشان میتوانند هدفهای مطلوبی برای «موشک ها ی بالیستیک و نقطه زن و منحصر به فرد» جمهوری اسلامی باشند.
واقعیت این است که برخلاف ادعای حسین سلامی، جمهوری اسلامی تاکنون هیچ مهارتی از خود بروز نداده است که دستیابی آن را به تکنولوژی استلت یا رادار گریزی تایید کند.
فرمانده نیروی دریایی سپاه، علی فدوی، نیز برداشتی مشابه از توان آمریکا در منطقه دارد. او در شهریور۱۳۹۱ در گردهمایی اساتید بسیجیان در مشهد مدعی شد که در سپاه هیچکس باور ندارد که قدرت و توانمندی نیروی دریائی آمریکا بیشتر از ایران باشد. او در توضیح این ناباوری گفت که سپاهیان این مسئله را هر روز مشاهده می کنند. او حتی با دادن وعدههای مکرر برای انهدام نیروی دریایی آمریکا درصورت رویارویی با سپاه و داشتن توانایی برای غرق ناوهای آمریکایی درعرض ۵۰ ثانیه، بر این باور است که ناوهای هواپیما بر آمریکا به علت داشتن انبارهای مهمات مانند انبارهای باروت اند و هر کدام آنها را میتوان با یک موشک نابود کرد.
پایگاههای آمریکا در منطقه خلیج فارس
این تلقی ساده لوحانه از توان آمریکا در حالی بیان میشود که آمریکا حضور گسترده و پرتوانی در کشورهای جنوب خلیج فارس دارد. شمار نظامیان آمریکایی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از ۳۵۰۰۰ نفر تجاوز میکند و ارتش آمریکا هفت پایگاه در منطقه خلیج فارس دارد: پایگاه ناوگان پنجم (شاخه دریایی سنت کام یا فرماندهی مرکزی ) در بحرین؛ پایگاه هوایی العدید( یکی مهترین مراکز عملیاتی برون مرزی ارتش امریکا) درقطر؛ پایگاه تومریت درعمان؛ پایگاه هوایی شیخ عیسی در بحرین؛ پایگاه هوایی علی السالم در کویت؛ پایگاه هوایی احمد الجابردر کویت؛ و پایگاه هوایی الظفره در امارات متحده عربی. هواپیماهای مختلف پایگاه الظفره با توجه به مأموریتهای گوناگونشان در زمینههای سوخترسانی، جمعآوری اطلاعات، جاسوسی، شناسایی، تجسس، فرماندهی و کنترل، حملات زمینی و پشتیبانی هوایی، اهمیت ویژهای برای به ثمر رسیدن مأموریتهای سنت کام دارند.
پایگاههای بگرام در افغانستان و لِمُونیر در جیبوتی هم در فاصلهای نه چندان دور از منطقه خلیج فارس از پایگاههای عمده آمریکا محسوب میشوند. علاوه بر آمریکا، بریتانیا یک پایگاه دریایی در بحرین دارد و فرانسه نیز ضمن حضور واستفاده از پایگاه الظفره امارات، یک پایگاه دریایی در بندر ابوظبی دایر کرده است.
جدا از پایگاههای یاد دشده نیروی دریایی آمریکا عموماً یک ناو هواپیمابر یعنی یک پایگاه هوایی متحرک درمنطقه دارد که از سوی ناوهای گوناگون برای مقابله با تهدیدهای احتمالی سطحی و زیر سطحی وموشکی محافظت میشود.
موشک بیبدیل سپاه ؟
با این وجود ، حسین سلامی به تازگی در نشست هماهنگی چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی در ۱۶ بهمن امسال، با اطمینان خاطر میگوید «اگر دشمن وارد جنگ نظامی با ما شود حتماً شکست خواهد خورد ... جمهوری اسلامی جنگ نظامی در پیش نخواهد داشت و تمام راهکارهای نظامی دشمن علیه نظام اسلامی مسدود است». در همین نشست او با اشاره به نوعی موشک بالستیک جمهوری اسلامی که میتواند «شناورهای متحرک را با دقت صد در صد» هدف قرار دهد، تصریح میکند: " به جرات میگویم این فناوری نه در آمریکا و نه در روسیه وجود ندارد و فقط در ایران است."
این موشک مورد نظر وی که بارها فرمانده نیروی دریایی سپاه، علی فدوی، نیز از بکارگیری آن برای انهدام ناوهای هواپیما برآمریکا سخن رانده، به احتمال قوی موشک بالیستیک خلیج فارس است که با گرته برداری از موشک فاتخ ۱۱۰ ساخته شد و هفت سال پیش ، به گفته محمد علی جعفری، فرمانده سپاه، به تولید انبوه رسید . این موشکِ تک مرحلهای با سوختِ جامد ظاهراً ۳۰۰ کیلومتر برد دارد که نزدیک به شش سال پیش رونمایی شد و دقت آن کمتر از ده متر گزارش شده بود. شماری از کارشناسان ازاینکه این موشک بالیستیک بتواند شناورهای در حال حرکت را هدف قرار دهد، اظهار تردید کرده اند.
لازم به توضیح است که سپاه پاسداران متعاقب حملات تروریستی ۱۷ خرداد به مجلس شورای اسلامی و آرامگاه آیت الله خمینی، شش موشک بالیستیک را از دو استان غربی کشور با هدف کوبیدن مواضع داعش در منطقه دیرالزور (فاصله ۶۵۰ کیلومتری) پرتاب کرد که به برآورد کارشناسان غربی از جمله اسرائیلی دو موشک در خاک عراق فرود آمد و دیگر موشکها به هدفهای مورد نظر اصابت نکردند.
به رغم اینکه هنوز دقت و کارایی موشک خلیج فارس علیه ناوهای در حال حرکت با توجه به سطح تکنولوژی موجود درایران وسه آزمایش انجام شده تایید نشده است، به نظر میرسد که فرماندهان سپاه به ویژه علی فدوی ناوهای هواپیمابر آمریکا را به مثابه هدفهای ساده و بیدفاعی برای حمله و شلیک موشکهای خود میدانند.
فقدان توان مین روبی
یکی از مولفههای «بستههای قدرت دفاعی» حسین سلامی در مقابل آمریکا و دیگر دشمنان مین گذاری در آبهای خلیج فارس و آبهای اطراف آن است. مین یک عامل بازدارنده بسیار قوی در جنگهای دریایی است و شمار مینهای نیروهای دریایی سپاه و ارتش از جمله مینهای پیشرفته "ئیام ۵۲" چینی، دو هزار تخمین زده میشود که یک توان نسبی قابل قبولی محسوب میشود. اما یکی از عمدهترین ضعفهای ایران نداشتن توانایی برای مین روبی است. بدین معنی که در صورت مین گذاری و محاصره بنادر و جزایر استراتژیک ایران از سوی آمریکا ، جمهوری اسلامی ایران از روبیدن و یا خنثی کردن مینها عاجز خواهد بود.
با این وجود برخی از فرماندهان سپاه، از جمله محمود فهیمی، معاون عملیات نیروی دریایی سپاه در سال ۱۳۹۱، از تسلط در مین ریزی و مین روبی نیروهای تحت امر خود و ناتوانی آمریکا برای مقابله با این حربه سخن به میان آورده اند. در حالیکه توانایی سپاه و حتی نیروی دریایی ارتش برای مین روبی بسیار ناچیز است و به دو یا سه فروند هلی کوپتر "آر اچ ۵۳" آمریکایی زمان شاه با قا بلیت مین روبی از هوا محدود میشود که بیش از چهل سال از عمر آنها گذشته است.
عمق استراتژیک
به گفته حسین سلامی ارتش سوریه و عراق عمق استراتژیک دفاعی جمهوری اسلامی است و اینکه «بهترین استراتژی درگیری با دشمن در دور دست است.» این در حالی است که ارتش سوریه بر اثر جنگ داخلی هفت ساله کاملاً فرسوده شده و فقط پوستهای از آن بجا مانده است . جمهوری اسلامی با کمکهای همه جانبه و بسیار پرهزینه انسانی و غیرانسانی خود به رژیم سوریه ضمن برپا نگهداشتن اسد بر آن است که با حزب الله لبنان و حماس سیاستهای ضد اسرائیلی خود را دنبال کند که در راستای منافع ملی ایران نیست.
درارتباط با عراق، به رغم نقش شبه نظامیان عراقی مورد حمایت ایران در مبارزه با داعش، ارتش عراق عمق استراتژیک جمهوری اسلامی محسوب نمیشود. آمریکا نزدیک به ۹ هزار نفر نیروی نظامی در عراق دارد، گو اینکه شمار آنها پس از پیروزی بر داعش کاهش خواهد داد ولی انتظار میرود که نیمی از این نظامیان در عراق باقی بمانند. بیشتر سلاحها و تجهیزات ارتش عراق آمریکایی است و به گفته حیدر العبادی این ارتش سالها به کمکهای آموزشی آمریکا نیاز دارد. همکاریهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی عراق با آمریکا در سطح بالایی است. علاوه بر این، حیدر العبادی بر آن است که بین مناسبات عراق با آمریکا و ایران و حتی عربستان تعادلی برقرار کند و از نفوذ ایران در عراق بکاهد.
توهّم قدرت، پیروزی نا ممکن
حسین سلامی و علی فدوی و شمار زیادی از فرماندهان ارشد سپاه تجارب کسب شده در طول جنگ ایران و عراق را یکی از برتریهای خود میدانند و اغلب موارد ضمن برجسته کردن آن تجارب در اظهارات شان، تلاش میکنند که آن را به زمان حال ایران و رویدادها و تحولات منطقهای تسری دهند. به زبان دیگر در گذشته سیر میکنند.
در حالیکه این تجارب با گذشت زمان رنگ باخته است. بیشتر سپاهیان حاضر در جبههها بازنشسته شده اند و بیشینه جمعیت کشور که کمتر از ۲۵ سال دارند، شناخت مستقیمی با انقلاب و جنگ ندارند و خواستهایشان متفاوت است و دیگر اینکه شرایط منطقه تغییر کرده وبا وارد شدن بازیگران تازهای به منطقه، صف بندیهای متفاوتی شکل گرفته است.
به رغم این برخی از فرماندهان سپاه بر همان طبل سابق میکوبند از جمله محسن رضائی، فرمانده پیشین سپاه، که در مصاحبهای درمهر ۱۳۹۵ گفت: «ما با تجربه جنگ میتوانیم تا ۲۰۰ سال آینده را اداره کنیم. جنگ آنقدر به ما درس و تجربه داد که به اندازه ۲۰۰ سال تجربه داریم.»
بر خلاف ادعای حسین سلامی که بار ها ضمن به چالش کشیدن آمریکا توان نظامی آن را بیمقدار میداند و حتی اظهار آمادگی کرده تا «واقعیتها را در میدان رزم به رخ» آمریکاییها بکشد، پیروزی نظامی سپاه و در کل نیروهای مسلح ایران بر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نا ممکن است چه رسد به آمریکا.
ایران به رغم داشتن توان موشکی و برتری نسبی در دریا در مقایسه با عربستان سعودی، ضعفهای آشکاری در عرصه هوایی دارد بطوریکه بیشتر جنگندهها و بمب افکنهای ایران فرسوده اند و دیر گاهی است که عمر قانونی آنها بسر رسیده است. این نیرو بیش از اینکه تهدیدی برای دیگران باشد موجودیت خودش را تهدید میکند و در سالهای اخیر بسیاری از هواپیماهای آن به سببب نقایص فنی و فرسودگی سقوط کرده اند. شمار جنگنده ها، بمب افکنها و هلی کوپترهای ترابری و تهاجمی اکثراً قدیمی ایران، ازعربستان نیز کمتر است. این در حالی است که نیروی هوایی ایران در سال ۱۹۷۱ قوی تر از مجموع نیروهای هوایی کشورهای جنوب خلیج فارس بود.
در حالیکه کشورهای جنوب خلیج فارس از هم پیمانی و حمایت و پشتیبانی آمریکا برخوردارند، جمهوری اسلامی همانگونه که حسین سلامی هم تصریح کرده است «متحد متعهدی» در منطقه ندارد و تنها است. هر نوع درگیری با آمریکا پای کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل را به درجات مختلف به میدان نبرد خواهد کشاند و بالعکس. به زبان دیگر، درصورت بروز جنگ جمهوری اسلامی با طیفی از کشورها که آنها را دشمن میداند، روبرو خواهد شد و نیازی به غنای دانش نظامی و درک و فهم بالاتر از خرد متعارف نیست تا دانسته شود که نتیجه چنین جنگی چه خواهد بود.
توهّم قدرت و گاف زدنهای حسین سلامی، علی فدوی و شمار زیادی از فرماندهان کنونی و پیشین سپاه که عمدتاً از ارزیابیهای نادرست، ساده اندیشی و اعتماد به نفس کاذبشان نشات میگیرد میتواند برای ایران و مردم ایران فاجعه ببار آورد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشتها و گفتارها نظرات و آرای نویسندگان خود را بازتاب میدهند. آنها بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.