پس از چهار سال حضور به عنوان معاون رئيسجمهور، حالا کامالا هریس تلاش میکند تا به جای جو بایدن به کاخ سفید راه یابد. او در این مسیر رقیب سرسختی دارد؛ کسی که پیشتر برای چهار سال در این سمت حضور داشته. با وجود فعالیت هریس در کنار جو بایدن در طول این مدت، کمتر از او در خصوص موضوعات مورد مناقشه در سیاست خارجی شنیده شده.
خانم هریس اما از زمان قطعی شدن کاندیداتوری خود به صورت جدیتری درباره چالشهای بینالمللی ایالات متحده سخن میگوید. اما پیروزی احتمالی او چه معنا و مفهومی برای ایران خواهد داشت؟ او که در گفتوگو با برنامه «شصت دقیقه» شبکه سیبیاس، نه چین که ایران را به عنوان دشمن اصلی ایالات متحده معرفی کرده بود در صورت شکست ترامپ چه راهبردی را در قبال تهران در پیش خواهد گرفت؟
سیاست خارجی مخالف تغییر رژیم
برای درک افکار خانم هریس در قبال ایران احتمالاً باید نگاهی به مشاوران او در حوزه سیاست خارجی داشت؛ جایی که پررنگترین چهره فیلیپ گوردون، مشاور امنیت ملی معاون رئيسجمهور آمریکا است. گفته میشود آقای گوردون تاثیر قابل توجهی روی خانم هریس دارد و حتی برخی رسانههای آمریکایی احتمال میدهند در صورتی که ترامپ شکست بخورد ، گوردون به جای جیک سالیوان به عنوان مشاور امنیت ملی رئيسجمهور آمریکا معرفی خواهد شد. آخرین کتاب گوردون در سال ۲۰۲۰ با عنوان «شکست در بازی طولانی؛ وعده دروغین تغییر رژیم در خاورمیانه» منتشر شده است. او در آن کتاب استدلال میکند که ایالات متحده در تلاش برای سرنگونی رهبران خودکامه در خاورمیانه ارزیابی درستی نداشته و به مدد برخورداری از یک حاشیه امن و بدون نگرانی از پرداخت هزینه، گامهای اشتباهی برداشته و به جای پیگیری یک راهبرد دقیق، نیات خود را اجرایی کرده است.
در نتیجه میتوان تصور کرد که با پیروزی احتمالی خانم هریس، ایده حمایت از سرنگونی جمهوری اسلامی از روی میز رئيسجمهور آمریکا کنار خواهد رفت. به ویژه اینکه آقای گوردون در بخش دیگری از کتاب خود با اشاره به تجربیات دهههای اخیر در خاورمیانه نتیجه گرفته که «تغییر رژیم بدترین راه حل ممکن است».
علی واعظ، رئيس بخش ایران «گروه بینالملی بحران» از شهر واشینگتن آمریکا، در این خصوص به رادیو فردا میگوید: «آقای فیل گوردون که به احتمال زیاد در صورت پیروزی خانم هریس به عنوان مشاور امنیت ملی او معرفی خواهد شد در زمان برگزاری مذاکرات محرمانه بین ایران و آمریکا در عمان که پیش از برجام انجام شده بود، مدیر بخش خاورمیانه کاخ سفید بود. به نظر من خانم هریس قطعاً متوجه این موضوع هستند که نمیتوان مسائل ایران را بیش از این رها کرد و رویکرد ایدئولوژیکی در قبال ایران مشاهده نخواهد شد. دولت احتمالی او برخلاف دونالد ترامپ به دنبال بازی با حاصل جمع صفر نخواهد بود و میداند که توافقی برد-برد نیاز است».
ادامه راه بایدن یا ایجاد مسیر جدید؟
جو بایدن پیش از پیروزی در انتخابات سال ۲۰۲۰ وعده داده بود که در صورت پیروزی به توافق هستهای با ایران باز خواهد گشت اما پس از گذشت چند سال این وعده نه در چند ماه دولت حسن روحانی و نه در چند سال دولت ابراهیم رئیسی محقق نشد و حالا بایدن در حالی قدرت را ترک میکند که برنامه هستهای ایران پیشرفت بیسابقهای کرده و میزان غنیسازی اورانیوم و همچنین ذخایر ایران به سطحی رسیده که آژانس بینالمللی انرژی اتمی آنرا «نگرانکننده» میخواند.
در چنین فضایی و در حالی که هریس خود بخشی از دولت بایدن بوده آیا باید انتظار داشت که همان مسیر در دولت احتمالی او در قبال ایران دنبال شود؟
آقای واعظ با اشاره به اینکه تجربه دولت جو بایدن در قبال ایران موفقیتآمیز نبود میافزاید: «در دوره زمامداری آقای بایدن مسئله ایران به ندرت در بین ده اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکا محسوب میشد و در نهایت روندهایی چون تردید در مورد دیپلماسی و در مواردی زیادهخواهی، باعث شد که یک وضعیت بد درباره مشکلات و نگرانیهای آمریکا درباره ایران، تنها بدتر شود. اما به نظر من رویکرد خانم هریس متفاوت خواهد بود و باتوجه به تجربیاتی که در طول چهار سال اخیر کسب شده به باور من سیاست دولت احتمالی خانم هریس در قبال ایران واقعبینانهتر خواهد بود هرچند به نظر من هرگز آمریکا به دوران آقای اوباما باز نخواهد گشت که به آن اندازه گشادهدستانه بهدنبال توافق با ایران باشد، اما با این حال با پیروزی احتمالی هریس راه و مسیر برای گفتوگو و توافق با ایران هموارتر خواهد بود».
اوکراین، اسرائيل و اختلافات عمیق ایران و آمریکا
در طول سالهای اخیر، به صورت کلاسیک، دموکراتها در آمریکا بیشتر از گفتوگو و مذاکره با حکومت ایران استقبال کردهاند، اما از زمان روی کار آمدن ابراهیم رئيسی تنشهای میان ایران و غرب به اندازهای بالا گرفته که برخی از ناظران سیاسی تردید دارند که حتی با حضور یک رئيسجمهور دموکرات در واشینگتن و یک چهره طرفدار گفتوگو با غرب در تهران هم بتوان به سادگی از تنشزدایی و گفتوگوی دو طرف سخن گفت.
از زمان آغاز جنگ در اوکراین، کشورهای غربی ایران را متهم کردهاند که به روسیه تسلیحات داده است. پس از گزارشهایی که از سوی دولت اوکراین مبنی بر حضور پهپادهای ایرانی در حملات ارتش روسیه منتشر شده بود حالا حتی صحبت از ارسال موشکهای بالستیک ایران به روسیه است و اروپا و آمریکا به همین دلیل تحریمهای تازهای را علیه ایران وضع کردهاند.
از سوی دیگر، از زمان حمله گروه افراطی حماس به اسرائيل، تنشها در منطقه نیز بین ایران و متحدین اسرائيل افزایش یافته است. روایت متفاوت دو طرف از ماجرا باعث شده تا ایران و غرب در دو سوی مختلف بایستند و دستکم تا زمان پایان جنگ در نوار غزه و لبنان انتظار برای مهیا شدن گفتوگو میان تهران و واشینگتن قدری دور از انتظار است.
لزلی وینجاموری، استاد علوم سیاسی در دانشگاه سواز لندن، در خصوص چشمانداز روابط ایران و آمریکا در دولت کامالا هریس میگوید: «هر رئيسجمهوری در آمریکا جهانبینی و دیدگاههای متفاوتی درباره کشورهای مختلف دارد اما در عین حال در موارد خاصی تداوم قابل توجهی بین آنها دیده میشود که برآمده از تاریخ تعامل ایالات متحده با یک کشور است. در خصوص ایران باید پذیرفت که این کشور به عنوان یک منبع بزرگ تهدید در بین آمریکاییها شناخته میشود و این تصویر که بعد از انقلاب سال ۵۷ شکل گرفته بین رأیدهندگان آمریکایی و در همچنین در سطح کنگره تثبیت شده است. در نتیجه هر کسی که در کاخ سفید به قدرت برسد سطحی از خصومت بین تهران و واشینگتن ادامه خواهد داشت و کامالا هریس هم از این قاعده مستثنی نیست».
خانم وینجاموری که مدیر بخش آمریکا در بنیاد «چتم هاوس» است با اشاره به تحولاتی که بهویژه در طول یک سال اخیر رخ داده، مسیر گفتوگو میان ایران و آمریکا را دشوار میداند. او در این رابطه میگوید: «شاید اگر به سال ۲۰۱۶ یا ۲۰۲۰ برگردیم رویکرد کامالا هریس در قبال ایران بسیار شبیه باراک اوباما میبود اما واقعیت این است که در طول این سالها خیلی چیزها تغییر کرده؛ رابطه با ایران، فضای جهانی و همچنین شرایط منطقهای در خاورمیانه همگی دگرگون شدهاند. در نتیجه حتی با وجود پیروزی یک رئيسجمهور طرفدار گفتوگو با غرب در ایران من فکر میکنم در صورت به قدرت رسیدن هریس هم فشار ایالات متحده بر تهران زیاد خواهد بود».
خانم وینجاموری با اشاره به ادامه جنگ در نوار غزه میگوید: «تا زمانی که جنگ در غزه به پایان نرسد و سرنوشت آنجا روشن نشود بسیار دشوار خواهد بود که ایالات متحده بتواند به صورت مستقل و دوجانبه بهدنبال روابط خود با ایران برود. طبیعی است که کامالا هریس بر تعهد آمریکا بر امنیت اسرائيل تأکید خواهد کرد و رابطه واشینگتن با تهران هم ابتدا از دریچه تحولات منطقه و جنگ دنبال خواهد شد. ضمن اینکه مسئله هستهای ایران هم دیگر موضوعی است که نگرانیهای عمیقی را ایجاد خواهد کرد».
هرچند تصویر پیش رو برای ایران با حضور هریس و یا ترامپ بسیار متفاوت خواهد بود اما شکلگیری تنشهای دامنهدار در طول سالهای اخیر و بهویژه از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ معدود تحلیلگری را به شکلگیری روابط کمتر خصمانه میان تهران و واشینگتن امیدوار میکند، حتی اگر همین چند ماه قبل در ایران رئيسجمهوری به قدرت رسیده باشد که از دوستی و گفتوگو با جهان سخن گفته باشد و در نخستین سهشنبه ماه نوامبر هم کامالا هریس بتواند دونالد ترامپ را شکست دهد.