تحولات سياسی در عرصه جهانی دارای خاصيت تاثير گذاری و تاثير پذيری متقابل اند.
اين مکانيسم «کنش و واکنش» در روابط بين الملل، حتی در شرايط همگن نبودن طبيعت رويداد ها نيز مصداق داشته و با سرعت عمل می کند.
رويداد گرجستان که به دنبال اعزام نيروهای دولت مرکزی تفليس به ايالت جدايی طلب اوستييای جنوبی و عکس العمل فوری و شکننده نظامی روسيه شکل گرفت از اين قاعده مستثنی نيست.
موجهای ناشی از بروز جنگ در گرجستان در تثبيت قدرت منطقه ای مسکو،روابط آينده روسيه با اروپا، امريکا و نحوه بر خورد مسکو با کشورهای کوچک حوزه در يای خزر و همچنين مسير های آينده انتقال منابع نفت و گاز آن تاثير چشم گير خواهد گذاشت.
دامنه تحولات ناشی از رويداد ياد شده به اندازه ای است که پاره ای از ناظران، حتی خطر بازگشت دوران جنگ سرد را ميان شرق و غرب هشدار می دهند اگر چه نزديکی و پيوستگی منافع مهمتر و فرامنطقه ای آنها ضرورت عبور از اين بحران در ميان مدت را اجتناب ناپذير خواهد ساخت.
ایران و بحران گرجستان
خارج از دايره کوچکتر روابط دوکشور روسيه و گرجستان که از نتايج اين رويداد تاثير مستقيم گرفته است، موجهای برخورد ياد شده، در دايره ای بزرگتر، به سواحل ايران نيز رسيده است.
عکس العمل فوری رسانه های دولتی ايران، در عين سکوت معنی دار رهبران سياسی آن کشور در قبال اين رويداد، نشان از خوشحالی باطنی آنها دارد.
در يک نگاه کوتاه به نتايج اين رويداد، صف آرايی دوران جنگ سرد و قدرت نمايی مسکو در برابر اروپای غربی و امريکا از نگاه تهران تحول مثبتی است.
در اين شرايط، مقابله روسيه با مخالفين دولت ايران، به جای همکاری بيشتر و نزديکتر ميان آنها، حد اقل تا مدتی که بحران هنوز فروننشسته است، برای تهران حاشيه امنيتی فراهم ساخته که پيش از آن در معادلات سياسی آنها منظور نشده بود. علاوه بر اين رويداد گرجستان توجه نظام بين المللی را از ايران و برنامه اتمی آن کشور دور و به بحران داغ تری متوجه ساخته است.
در شرايط کنونی ايران در ارتباط با سياست هسته ای خود بدنبال دو هدف مشخص است:
۱- پشت سر گذاردن دو ماه آينده بدون رويارويی با خطر برخورد نظامی تا قبل از تعيين تکليف انتخابات رييس جمهوری در امريکا؛
۲- بازنگاه داشتن در گفت و گو با جامعه اروپا و مالاً کشورهای موسوم به ۱+۵ بدون قبول تعهد تازه و يا اجبار در قطع برنامه غنی سازی اورانيوم.
دور شدن آمريکا از روسيه
با توجه به اين نکته که خطر هجوم نظامی عليه ايران تنها از سوی امريکا و اسراييل متصور است، نا آرامی های گرجستان ، حتی در صورتی که برنامه ای برای تدارک حمله نزد دولتمردان اسراييل و يا امريکا وجود داشت، احتمال آنرا اينک بسيار کاهش داده است. دنيا و نظام بين الملل آماده رويارويی با يک جنگ تازه در منطقه نيست.
- نحوه برخورد با مسئله ايران به دليل رويداد های گرجستان عملا وارد مرحله تازه ای شده است. با توجه به نتايج اين رويداد ايران در کوتاه مدت حاشيه امنيت تازه ای يافته است. با استفاده از اين حاشيه امنيت و کاهش خطر اعمال تنبيهات تازه و عملا از ميان رفتن خطر هجوم نظامی تا چند ماه آينده، ايران مصر تر از پيش برنامه های توسعه اتمی خود را پيگيری خواهد کرد
اگرچه قدرت گرفتن روسيه در منطقه در ميان مدت به زيان نفوذ منطقه ای ايران است که خود در عرصه ای ديگر داعيه دار قدرت است، در کوتاه مدت، ايران دورشدن نسبی مسکو و واشنگتن را از يکديگر به فال نيک می گيرد، به خصوص در اين شرايط که تامين وقت بيشتر برای تهران يک هدف تاکتيکی با اهميت در روابط خارجی آن بشمار می رود.
از اين لحاظ رويدادهای گرجستان حتی موثر تر از اقدامات احتمالی پکن و مسکو به حمايت از تهران و در جهت کاهش خطر هجوم نظامی و يا تاخير در تصويب قطعنامه تنبيهی تازه عليه ايران عمل کرده است.
در نتيجه رويداد های جاری در گرجستان، واشنگتن ناگزير از تجديد محاسبات در رابطه با ايران و اتخاذ روشهای موثر تر برای برخورد با پرونده اتمی آن کشور است.
با توجه به بيانيه های تند واشنگتن عليه مسکو و پاسخهای تند تر مسکو در اين رابطه، رسيدن به توافق مابين دوکشور در شورای امنيت عليه ايران اينک بسيار سخت تر از پيش شده است.
اين شرايط و دشواری رسيدن به توافق با روسيه حتی در صورت افزايش فشار اعضاء اروپايی شورای امنيت به مسکونيز تا مدتی همچنان ادامه خواهد يافت .
گذشته از آن سازمان ملل تنها دارای يک شورای امنيت است و مسئله فوری تر اين شورا رسيدگی به بحران گرجستان است که بدليل آن، طرفهای درگير در بحران فوری تر، يعنی اعضاء اصلی شورا اينک در برابر يکديگر صف کشيده اند!
به اين ترتيب بحران جاری گرجستان دست کم تا هفته های آينده امکان رسيدن به همکاری مابين کشورهای ۱+۵ و در درون شورای امنيت را عملا از ميان برده است. اين همان پنجره ای است که ايران به آن نياز داشت.
از سوی ديگر افزايش احتمالی تنش عليه ايران، حتی در حد اقدام برای تصويب قطعنامه تنبيهی شديدتر از پيش در شورای امنيت و عکس العمل احتمالی ايران- منجمله تهديد به خروج از آن پی تـی و يا بستن (اگرچه بسيار نامحتمل) تنگه هرمز- اثر فوری بر بازار های جهانی نفت خواهد گذاشت.
اينک بيش از سه هفته است که قيمتهای نفت در بازارهای جهانی روبه گاهش نهاده اند و در نتيجه قيمت اين کالای استراتژيکی از بشکه ای ۱۴۷ دلار به کمتر از ۱۱۲ دلار رسيده است.
مصرف کنند گان نفت در اروپا ، امريکا وآ سيای جنوب شرقی به ادامه اين روند دل بسته اند و به هيچ وجه از اقداماتی حمايت نخواهند کرد که روند نزولی قيمتهای نفت را از راه وارد کردن يک شوک تازه تغيير دهد. تفاوت اين کاهش قيمت برای امريکا بتنهايی روزانه بالغ بر ۲۰۰ ميليون دلارصرفه جويی واردات است.
مرحله تازه برای ايران
به اين ترتيب نحوه برخورد با مسئله ايران به دليل رويداد های گرجستان عملا وارد مرحله تازه ای شده است. با توجه به نتايج اين رويداد ايران در کوتاه مدت حاشيه امنيت تازه ای يافته است.
با استفاده از اين حاشيه امنيت و کاهش خطر اعمال تنبيهات تازه و عملا از ميان رفتن خطر هجوم نظامی تا چند ماه آينده، ايران مصر تر از پيش برنامه های توسعه اتمی خود را پيگيری خواهد کرد.
در عين حال بدون داخل شدن در معامله قابل توجهی، سياست «استقبال از گفت وگو و پرهيز از اعطاء هرگونه امتياز» را در قبال آژانس بين المللی انرژی اتمی، جامعه اروپا و امريکا همچنان دنبال خواهد کرد.
اين روال حد اقل تا ماه نوامبر و روشن شدن نتيجه انتخابات در واشنگتن ادامه خواهد يافت. در چند ماه بعد از آن نيز انتظار تهران اين است که حتی در صورت ادامه وضع موجود در نظام بين الملل، پيگيری برنامه های اتمی اش همچنان امکان پذير بماند.
در صورت ادامه وضع موجود، در انتهای شش ماه اول دولت تازه در واشنگتن، ايران بالغ سه هزار سانتريفيوژ تازه در اختيار خواهد داشت بدون آنکه اجبار در معرفی محل نصب آنها و يا صدوراجازه بازرسی آنها را به سازمان انرژی اتمی داشته باشد.
همزمان، ايران قادر است با در اختيار داشتن ظرفيتهای افزايش يافته غنی سازی، تا ميزان ۲۰۰ کيلو گرم برميزان ذخيره ۵۰۰ کيلو گرم کنونی اورانيوم غنی شده خود که دارای غلظت ۳.۵ در صد است بيافزايد.
درآن شرايط ايران و برنامه اتمی آن به نقطه غير قابل بازگشت رسيده و در نتيجه جمهوری اسلامی می تواند با دست پر با دولت جديد امريکا وارد گفت وگو شود.
تا آن تاريخ، که چندان دور نيست، شايد در تهران نيز دولت تازه ای بر سر کار آمده باشد که در اين صورت رسيدن به توافق مابين دو دولت با عمر طولانی تر، به جای دو دولت مستعجل کنونی در تهران و واشنگتن، معقولتر بنظر می رسد.
اگرچه برای ارزيابی نتايج ميان مدت بحران گرجستان در نظام بين الملل و حتی روابط و مناسبات منطقه ای می بايد به انتظار فرونشستن گرد و خاک نشست، ولی نتايج کوتاه مدت آن در رابطه با برنامه اتمی ايران از هم اکنون کاملا محسوس است.