روز دوشنبه سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمريکا National Intelligence Estimate در آخرين گزارش خود تصريح کرده بود که جمهوری اسلامی ايران تا سال ۲۰۰۳ ميلادی در تلاش بوده تا سلاح هسته ای توليد کند، اما اين تلاش ها را چهار سال پيش متوقف کرده است.
اين گزارش واکنش های متفاوتی درپی داشته است. سفير چين روز سه شنبه گفته بود انتشار اين گزارش شرايط را تغيير داده است و طرف های درگير در مناقشه هسته ای ايران بايد بارديگر شرايط را ارزيابی کنند.
درهمين زمينه، گریگوری شولتی، نماينده وسفير آمريکا در آژانس بين المللی انرژی اتمی در وين، در گفت وگو با راديو فردا به سوال هايی درباره پيامدهای انتشار اين گزارش و همچنين رويکرد ايالات متحده در مناقشه هسته ای ايران پاسخ گفته است.
با انتشار گزارش سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمريکا، و بخصوص تاکيد آن بر اين که جمهوری اسلامی در پی توليد سلاح های هسته ای بوده ولی اين برنامه را متوقف کرده و کنار گذاشته است، بسيارند کسانی که می گويند: «اگر گفته تهيه کنندگان اين گزارش را بپذيريم که چنين برنامه يی وجود داشته ولی چهار سال است که متوقف شده، ديگر بحرانی در ميان نيست که رفع ِ آن ضرورتی داشته باشد، و آن چه آمريکا آن را نگرانی جامعه بين المللی از فعاليت های حساس سوء ظن برانگيز هسته يی جمهوری اسلامی خوانده، عملاً بر طرف شده است».
همين عده بی درنگ می پرسند: با توجه به نکته ياد شده، ادامه پافشاری آمريکا بر حفظ پرونده هسته ای ايران در دستور کار شورای امنيت سازمان ملل متحد چه دليل و محملی دارد؟
شولتی: من که دقيقا گزارش سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمريکا را خوانده ام، می توانم بگويم که اين گزارش همچنان می گويد که ايران به غنی سازی اورانيوم ادامه می دهد، بدون آن که به وضوح نيازی غيرنظامی به آن داشته باشد، در حالی که اين کار ناقض قطعنامه های شورای امنيت است.
يعنی جهان هنوز به صلح آميز بودن ماهيت برنامه ايران اعتماد ندارد. در نتيجه، گزارش اطلاعاتی اخير به ما می گويد که ايران، برنامه اي برای توليد سلاح های هسته ای داشته، هر چند به گمان ما اين برنامه را در سال ۲۰۰۴ متوقف کرد، و به ما می گويد که رهبران ايران گزينه پيگيری برنامه توليد سلاح های هسته ای را کنار نگذاشته وحفظ کرده اند، و اين کار را با توسعه قابليت غنی سازی اورانيوم که برای منظورهای غيرنظامی ضرورتی ندارد، ادامه می دهند.
- آنچه گزارش سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی به ما می گويد اندکی اميد بخش است چون نشان می دهد که رهبران ايران در سال ۲۰۰۳، زير فشار بين المللی، فعاليت های بخصوصی در زمينه تسليحاتی را متوقف کردند، در نتيجه شايد معنی اش اين باشد که رهبران ايران آماده اند تا برای جلب اعتماد جهانی، گام های بيشتری بردارند و ما را به سر ميز مذاکره رهنمون شوند
و من در اين جا، در آژانس بين المللی انرژی اتمی، می توانم به شما بگويم که اين نکته همچنان مايه نگرانی عميق [ديپلمات ها و نمايندگان دولت ها در آژانس] است و به نظر ما، استراتژيمان را بايد حفظ کنيم، استراتژی ای که همراه اروپا، چين و روسيه در پيش گرفته ايم تا رهبران ايران را [به تعليق فعاليت های هسته ای] متقاعد کنيم.
باز اين واقعيت بر جای می ماند که برپايه يافته های شانزده نهاد اطلاعاتی-امنيتی آمريکا، که نتيجه آن در گزارش سازمان «برآوردهای اطلاعاتی ِ آمريکا» منعکس شده، جمهوری اسلامی دست کم چهار سال است که برنامه توليد سلاح های هسته ای را کنار گذاشته است. به اين گزارش، گذشته از يکصد و سی صفحه آن که همچنان محرمانه نگاه داشته شده، هر کسی می تواند دسترسی داشته باشد.
ما معتقديم برنامه تسليحات هسته ای ايران به دليل فشارها و موشکافی های بين المللی متوقف شد. ما همچنين برپايه اين «برآورد» معتقديم که رهبران ايران، با علم وعمد گزينه توسعه و توليد سلاح های هسته ای را حفظ کرده اند، و اين کار را، تا حد وقسمتی، با پيشروی در راه توسعه و پيشبرد قابليت های لازم برای غنی سازی اورانيوم انجام می دهند. و اين، همچنان، مايه نگرانی است.
رهبران ايران [برای رفع نگرانی جامعه بين الملی و جلب اعتماد جهان به صلح آميز بودن فعاليت های هسته يی در ايران] کماکان بايد دو کار بکنند، اول اين که با آژانس بين المللی انرژی اتمی همکاری کامل داشته باشند، در حالی تا امروز اين همکاری را به صورت گزينه ای انجام داده اند، چرا پا پيش نمی گذارند و درباره اين فعاليت های تسليحاتی گذشته به ما چيزی نمی گويند؟ و چرا به آژانس اجازه نمی دهند فعاليت های کنونی را بصورتی تام و تمام تاييد کند تا اين اطمينان بوجود آيد که رهبران ايران در حال تجديد برنامه توليد سلاح های هسته ای نيستند و دوم اين که رهبران ايران بايد به درخواست های شورای امنيت، يعنی به تعليق فعاليت های حساس هسته ای، تن در دهند و به سرميز گفت و گو بيايند.
اما انتشار گزارش مورد بحث ما، که به قولی مثل بمب صدا کرده است، از هم اکنون زمزمه های مخالفت با اِعمال تحريم و مجازات های سنگين تر بر ايران را بلند کرده است. برای نمونه، چين، تقريباً بدون درنگ، اعلام کرده است که شورای امنيت در روش برخوردش با پرونده هسته ای جمهوری اسلامی بايد تغييراتی بدهد.
چين و روسيه، و دوستان اروپايی ما، و خود ما، توافق کرده ايم که اگر ايران به نقض قطعنامه شورای امنيت ادامه دهد، که دارد ادامه می دهد، [شورای امنيت سازمان ملل قطعنامه جديدی برای تشديد تحريم و مجازات تهران صادر کند] و گزارش سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمريکا در اين واقعيت تغييری نمی دهد.
ايران همچنان ناقض قطعنامه های شورای امنيت است و در نتيجه روند شورای امنيت [در قبال جمهوری اسلامی] بايد ادامه يابد.
صادقانه اين که آنچه گزارش سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی به ما می گويد اندکی اميد بخش است چون نشان می دهد که رهبران ايران در سال ۲۰۰۳، زير فشار بين المللی، فعاليت های بخصوصی در زمينه تسليحاتی را متوقف کردند، در نتيجه شايد معنی اش اين باشد که رهبران ايران آماده اند تا برای جلب اعتماد جهانی، گام های بيشتری بردارند و ما را به سر ميز مذاکره رهنمون شوند.
بنابراين ما به دستيابی به راه حلی ديپلماتيک خوشبين هستيم. رهبران ايران نمی توانند از پيروزی خودشان حرفی بزنند. تنها پيروزی، تجديد مذاکرات، و درواقع، توافق برسر رويکردی خواهد بود که فن آوری هسته ای را در حد کمال هنری آن، در دسترس ايران بگذارد و دسترسی ايران به سوخت هسته ای را تضمين کند.
آقای سفير! بياد شما بياورم که در زمان مورد نظر «سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمريکا»، زمان متوقف شدنِ آن چه بگفته اين سازمان برنامه تسليحات هسته ای حکومت تهران بوده، محمد خاتمی ساکن شماره يک کاخ رياست جمهوری در تهران بود؛ اما حالا، چهره ای کاملاً متفاوت با آقای خاتمی، يعنی آقای احمدی نژاد بر کرسی رياست جمهوری اسلامی تکيه زده است.
(با خنده) درست می گوييد ولی رهبر جمهوری اسلامی همان رهبريست که بود.
........و از هرچه بگذريم، پرونده هسته ای جمهوری اسلامی در هر حال، همچنان در دستور کار شورای امنيت سازمان ملل است........
- رهبران ايران نمی توانند از پيروزی خودشان حرفی بزنند. تنها پيروزی، تجديد مذاکرات، و درواقع، توافق برسر رويکردی خواهد بود که فن آوری هسته ای را در حد کمال هنری آن، در دسترس ايران بگذارد و دسترسی ايران به سوخت هسته ای را تضمين کند
پرونده ايران واقعاً به دو دليل در شورای امنيت است، اول اين که ايران، بر پايه داوری ما، برنامه ای برای تسليحات هسته ای داشته، اما هنوز به اين مساله اذعان نکرده ، هنوز اطلاعاتی درباره آن به آژانس بين المللی انرژی اتمی نداده است و هنوز با آژانس همکاری نمی کند تا قضيه روشن شود، مثلاً با اعمال و اجرای پروتکل الحاقی [در ايران]، تا بازرسان آژانس بتوانند ببينند چه می گذرد و تاييد کنند که برنامه ای برای تسليحات درميان نيست، و دوم اين که برای آغاز مذاکرات، ايران بايد به خواست های شورای امنيت تن در دهد، و اين فعاليت های مربوط به غنی سازی را به حال تعليق درآورد.
چرا آنها به غنی سازی ادامه می دهند؟ منظورم اين است که ايران نيروگاه برقی ندارد که اورانيوم غنی شده را در آن بکار برد، و اين مايه تشديد بحران ِ عدم اعتماد و نگرانی های بيشتر از فعاليت های ايران است.
بنابراين، حتی اگر امروز ارزيابی می کنيم که ايران زير فشار بين المللی، پاره ای از فعاليت های تسليحات هسته ای خود را چهار سال پيش متوقف کرده اما همچنان نگرانيم که فعاليت های يادشده می تواند از سر گرفته شود بخصوص که ايران برنامه جاري خود را، آنچنان که بايد، در دسترس نگذاشته و ما همچنين نگرانيم از اين که ايران همچنان پيگير فن آوری هايی است که به او اجازه خواهد داد که در آينده سلاح های اتمی بسازد و اين تنها مايه نگرانی آمريکا نيست. اين مايه نگرانی روسيه، چين، اروپا و ديگر کشورها در سراسر جهان است.
آقای سفير! آمريکا برای آن که پرونده هسته ای جمهوری اسلامی از دستور کار شورای امنيت سازمان ملل متحد خارج شود، رک و صريح، خواستار چه چيزيست، آمريکا چه می خواهد؟
اين به آمريکا مربوط نمی شود، اين به انتخاب رهبران ايران بستگی دارد. اگر آن ها می خواهند پرونده هسته ای شان از برنامه و دستور کار شورای امنيت خارج شود، صرفاً بايد، همانند ديگر کشورها، با آژانس بين المللی انرژی اتمی بر پايه يی منظم و بی وقفه همکاری کامل کنند.
رهبران ايران بايد اين فعاليت های مايه نگرانی جامعه بين المللی را به حال تعليق درآورند تا بتوانيم مذاکره کنيم و گزارش سازمان ملی برآوردهای اطلاعاتی آمريکا کوچکترين تغييری در اين نکته نمی دهد.