اخیرا یک «ویدیو انیمیشن» سعودی در فضای مجازی دست به دست شد که نشان میداد چگونه ارتش سعودی فرماندهی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به ایران حمله کرده و پس از اشغال خاک ایران مورد استقبال مردم واقع میگردد. گفته میشود این انیمشن سهبُعدی و شش دقیقهای با عنوان «نیروی بازدارنده سعودی»، توسط یک کاربر توئیتری ساخته شده است. در هر حال این انیمیشن در سایت یوتیوب «قوة الردع السعودي» نشر شده و نشریه سعودی «الریاض» آنرا «تصویری واقع گرایانه» از جنگ بین ریاض و تهران توصیف کردهاست.
این نشریه که طرفدار دولت سعودی است اعتقاد دارد «صحنههای این ویدیو واقعیت را ترسیم کرده و پرستیژ نیروهای مسلح عربستان سعودی را با توانایی بازدارندگی در برابر جاه طلبیهای خارجیان به ویژه تهدیدات ایرانیها نمایش میدهد.» علاوه برآن نشریه مذکور معتقد است که انیمشن پنج دقیقه ای «واقعیتهای عملیاتی ارتش عربستان را در مورد نحوه مدیریت سیستم خود ارائه میکند.»
در ایران نیز ویدئوی مشابهی منتشر شدهاست؛ ویدیو انیمیشن ایران تحت عنوان «انهدام اهداف مهم در عربستان سعودی» در تاریخ ۵ ژانویه (۱۵ دیماه) سال گذشته در یوتیوب منتشر شده و بنا بر شرحی که در زیر آن آمده توسط کمپانی ایرانی «فاطمه زهرا» تولید شده است.
انتشار ویدیوی سعودی همراه بود با بازتابهای بسیار زیادی از جانب بینندگان که الزاماً ایرانی نبودند. بسیاری از کاربران در فضای مجازی، عربستان را مسخره کرده و محتوای ویدیو انیمیشن را ناشی از توهم دانسته اند. در بسیاری مواقع واکنشها نشان دهنده عدم تحمل متقابل از زوایای نژادی، زبانی، و قومی بوده و در برخی موارد نیز از حد متداول احترام و ادب خارج شده و به توهین و فحاشی کشیده است.
جالب اینجا است که واکنشها نسبت به این ویدیو انیمیشن در خارج از ایران، در امتداد گسلهای سیاسی و تفاوتهای جهانبینی گروهها متغیر بود و هریک آنچه را بیشتر دوست داشتند در انیمیشن سعودی مشاهده کردند. «در یک فیلم انیمیشن ارتش عربستان سپاه پاسداران را شکست میدهد» عنوانی است که توسط کانال کردستان ۲۴ (اربیل - اقلیم کردستان) بکار گرفته شد. در حالیکه سایت ایرانیان بریتانیا عنوان"عربستان سعودی انیمیشن جنگ با ایران را ساخت ، انیمیشنی که در آن عربستان پیروز میشود» را بکار برد که در عین حال نشان دهنده ناباوری ایرانیان خارج از کشور است. سایت قطره که منعکس کننده نظریات سایت اسپوتنیک فارسی است از عنوان «سعودیها آرزوی خود را در قالب انیمیشن منتشر کردند» استفاده کرد و خود سایت اسپوتنیک عنوان «آرزو بر جوانان عیب نیست» را بکار برد و سایت «الف» آنرا «مضحک» نامید.
در مجموع واکنشهای ایرانیان از یک احساس مشترک و مشابه سرچشمه میگیرد و آن عبارت از ناباوری در توانایی عربستان برای جنگ با ایران است چه برسد به اینکه مطابق آنچه در انیمیشن ترسیم شده کار به پبروزی هم بکشد. در عین حال که اوپوزیسیون در ایران و خارج از ایران با نظام سیاسی حاکم در تعارض آشتی ناپذیری به سر میبرد به نظر نمیرسد که خواهان این باشد که برای تغییر وضعیت از قدرت نظامی استفاده شود که بتواند به «ایران» به عنوان یک عامل هویتی، فرهنگی، و تاریخی آسیبی برساند.
این نکتهای است که رقبای منطقهای ایران از درک آن غافل ماندهاند و یا شاید فکر میکنند با ائتلاف قدرتهای بزرگ بتوانند مساله را به طریق نظامی حل کنند و در عین حال حمایت داخل ایران را نیز داشته باشند. البته وقتی به ادبیات نظامیان ایران نگاه میکنید نیز همین اشتباه محاسبه در جهت معکوس دیده میشود. یعنی سرداران سپاه نیز معتقدند هر دشمن خارجی را میتوانند نابود کنند و سپس پرچم «اسلام واقعی» را در سرزمینهای عربی به اهتزاز در آورند. در حالیکه امروزه منازعات الزاماً با نابودی یک طرف و پیروزی نظامی طرف دیگرتمام نمی شود.
جنگ موازنه قدرت
رهبری جدید عربستان سعودی رهیافتی تهاجمی و خصومتآمیز را نسبت به ایران ادامه میدهد و کوشش دارد در سرتاسر خاورمیانه موازنه قدرت را به نفع عربستان سعودی برهم بزند. ایران، درچالشی متقابل، به عربستان سعودی هشدار داده است که از رفتار خصومت آمیز دست بردارد. دو کشور در چهار محور اساسی به جنگی نیابتی و فرساینده با یکدیگر در گیر هستند. این الگوی رفتاری در چند دهه اخیر به ویژگی شناختهشدهای در خاور میانه بدل شده که در آن شورشها، جنگهای داخلی، دولت فشل، و اتحادهای پیچیده روزبهروز گسترش بیشتری پیدا میکند.
در حال حاضر دو کشور اسلامی خاورمیانه بیش از همه با یکدیگر تعارض چند بُعدی و دایمی دارند: عربستان سعودی با اکثریتی سنی مذهب و ایران با اکثریتی شیعی مذهب. و تازه این دوگانگی فقط به مذهب محدود نمی شود و در همه ابعاد زندگی اجتماعی، تاریخ، باورها، شیوه حکومتی و جهان بینی دو کشور نیز مشاهده میشود. این دو کشور برای مدتی غریب ۴۰ سال با یکدیگر درزمینههای ژئوپولیتیکی، اقتصادی و نفوذ فرقه ای در تعارضی آشتی ناپذیر به سر برده اند. اکنون رهبری جدید در عربستان سعودی به سرعت در مسیری برای دستیابی به رهیافتی تهاجمی در حرکت است. رهیافت پرزیدنت ترامپ در زمینههای مشابه بر علیه ایران موجب تشجیع عربستان شده و شرایط میتواند به صورتی تصاعدی بالا برود.
نگارنده معتقد است برای درک دلایل اصلی انتشار این «انیمیشن» باید به مسایل موجود و حل نشده بین دو کشور نگاه کرد. نگاهی از این زاویه ما را به وجود و تداوم منازعه نیابتی بین دو کشور در چهار نقطه کلیدی یمن، سوریه، عراق، و لبنان میرساند.
یمن
یمن برای سالها در حوزه نفوذ عربستان سعودی بوده و علیرغم اینکه تا زمان فروپاشی اتحاد شوروی به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده بود در همان دوران فروپاشی شوروی، مانند دو آلمان ولی بیهیاهوتر از آن به هم پیوست و تقریبا از همان زمان تبدیل به حوزه نفوذ عربستان سعودی شد. بعد از وقایع تروریستی یازدهم سپتامبر، آمریکا و بریتانیا در پیگیری قضیه تروریسم به یمن علاقمند شدند چراکه یمن به رهبری علی عبدالله صالح در عین حال مخفیگاه القاعده نیز بود.
تفرقه اجتماعی در یمن تحت دو محور اصلی سنی و شیعه راه را برای نفوذ ایران در حمایت شیعیان زیدی و رقابت با عربستان سعودی که از اهل تسنن حمایت میکند بازکرد. پس از شروع بهار عربی در سال ۲۰۱۲ قدرت سیاسی از علی عبدالله صالح به عبدربه منصور هادی منتقل شد و در سال ۲۰۱۵ حوثیها که یکی از گروههای شیعه مذهب و مخالف منصور هادی بودند وارد عرصه رقابت سیاسی شده و به دنبال یک سری عملیات نظامی تا صنعا پایتخت یمن پیشروی کردند. ایران حمایت خود را از حوثیها در برابر منصور هادی که از حمایت سعودیها برخوردار بود اعلام کرد.
در طول جنگ دوساله حوثیها با ائتلاف عربستان سعودی بیش از ۱۰۰۰۰ غیر نظامی کشته شده و وضعیت رقت انگیز گرسنگی و بیماریهای همه گیر از جمله وبا بر کشور تحمیل شده است. در هفتههای اخیر و پس از کشته شدن علی عبدالله صالح که متحد حوثی بود ولی تصمیم گرفته بود با سعودیها سازش کند حوثیها با تغییر در استراتژی جنگی اقدام به پرتاب موشکهای بالستیک به مراکز مهمی در عربستان سعودی کردند و همین قضیه رقابت بین عربستان و ایران را حساستر و از جهاتی خطرناکتر کرده است. عربستان و آمریکا ایران را متهم به تحویل موشکها به حوثیها میکنند و ایران به شدت آنرا رد کرده و میگوید رابطهاش در حد «مستشاری» است. حافظه تاریخی از حمایت مستشاری ایران چیزی مساوی حمایت از بشار اسد را بهیاد دارد.
سوریه
ایران برای زمانی طولانی متحد بسیار مهمی برای رئیس جمهور سوریه، بشار اسد، بوده است. رهبری که از اقلیت «شیعه علوی» بر اکثریت سنی حاکمیت دارد. در جنگ داخلی که از زمان بهار عربی به راه افتاد سعودیها از شورشیان سنی و ایران از دولت رسمی بشار اسد حمایت کرده است. حتی اگر عواملی مانند حضور روسها را که به دنبال اهداف و منافع متفاوتی هستند در این رابطه در نظر نگیریم و فقط ایران و گروه حامی ایران در منطقه یعنی حزبالله را در کنار نیروهای حامی رژیم بشار اسد در نظر داشته باشیم ترکیبی به دست میآید که با اهداف دولت عربستان سعودی تعارض دارد و در نتیجه ایران را در برابر عربستان قرار میدهد. عربستان میخواهد اسد برکنار شود و ایران با حمایت نظامی و امنیتی از اسد مانع تحقق اهداف عربستان میشود. نتیجه نیم میلیون کشته و هفت سال جنگ و آوارگی میلیونها شهروند سوریه است. با تثبیت نسبی قدرت اسد اکنون عربستان سعودی میخواهد عوامل قدرت خود را در نقاط دیگری سرمایهگذاری کند تا بتواند به هر نحوی شده توازن قدرت را به نفع خود تغییر دهد.
عراق
دولت شیعه عراق هدف بعدی عربستان است یعنی جایی که ایران هم به دلایل مذهبی و علیرغم سابقه هشت سال جنگ توانسته است نفوذ انکار ناپذیری ایجاد کند. دولت عراق تازه توانسته است قوای اشغالگر سنیمذهب را که با عنوان «خلافت اسلامی» بیش از سه سال بخشهای استراتژیک کشور را اشغال کرده و مورد حمایت برخی دولتهای سنی منطقه نیز بودند، با کمک نیروهای بین المللی و ایران شکست بدهد و حاکمیت ملی خود را بر سرزمینهای اشغالی به دست آورد. عراق یکی از معدود کشورهای منطقه است که هم با ایالات متحده آمریکا و هم با ایران روابط خوب دارد. آمریکا و عربستان میخواهند عراق را از ایران دور کنند. ایران از قدرت نفوذ خود در داخل حاکمیت شیعی عراق استفاده کرده و تا به امروز مانع تحقق خواستههای عربستان و آمریکا شده است. اما معلوم نیست این قضیه با توجه به عملکردگرا بودن دولت شیعی عراق تا کجا ادامه پیدا کند. در حقیقت در داخل این رابطه یک جنگ توازن قدرت ثانوی در حال شکل گیری است که بقای عراق به آن بستگی دارد.
لبنان
در لبنان یک بحران سیاسی با استعفای غیر منتظره سعد حریری و اقامت شک بر انگیز کوتاهش در عربستان سعودی نشان داد که علیرغم نفوذ تاریخی ایران در میان شیعیان لبنان و روابط بسیار پیچیده ایران با گروه سراپا مسلح حزبالله، یک جنگ قدرت دیگر در آن منطقه بسیار حساس وجود دارد که نمی توان به سادگی از آن گذشت. اینکه حزبالله از ایران تغذیه میشود و اینکه حریری از عربستان تاثیر میپذیرد فقط لایههایی از پازل پیچیدهتر جنگ برای ایجاد موازنه قدرت در این منطقه است. لبنان به عنوان یک مهره مهم در این رابطه به سادگی پای اسرائیل را به میان میکشد همانطور که کوچکترین خطای تاکتیکی در سوریه نیز میتواند واکنش نظامی اسرائیل را به دنبال داشته باشد.
بازی شطرنج موازنه قوا بین ایران و عربستان، با این پیچیدگیها ادامه دارد. در این بازی مهرههایی که میسوزند، برخلاف قواعد بازی شطرنج، خیلی زود جان میگیرند و دوباره وارد صفحه شطرنج زنده میشوند؛ این شطرنج بیش از دو دست مهره و بیش از دو شاه و دو وزیر دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادداشتها و گفتارها نظرات و آرای نویسندگان خود را بازتاب میدهند. آنها بیانگر دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.