ذبح اسلامی، روشی برای آمادهسازی گوشت حیوانات برای خوراک که دین اسلام آن را تنها روش صحیح میداند. کسی که ذبح را انجام میدهد باید مسلمان باشد و عمل ذبح هم باید رو به قبله به انجام شود و شرایط دیگر که عمدتاً ربطی به بهداشت و سلامت ندارند. از طرفی مدافعان حقوق حیوانات ذبح اسلامی را روشی رنجبار برای استفاده از گوشت حیوانات میدانند.
گروهی از مسلمانان محصولات غیرذبح اسلامی را به دلیل وجود خون در گوشت و روش کشتار مدرن ناسالم میدانند. آیا این باور از نظر پزشکی درست است؟ یا ذبح شرعی بخشی است از چرخه عظیم تجارت چند میلیارد دلاری حلال در جهان؟
در این برنامه از تابو دکتر اکبر کرمی، پزشک و استاد کالج نوا در ویرجینیا و حجت الاسلام محمدحسین طبرسی، امام جمعه در کانکتیکت آمریکا مهمان ما هستند.
برنامه این هفته را با آقای طبرسی شروع میکنم. آقای طبرسی مشتاق هستم که شما بحث را در مورد ذبح اسلامی و اینکه چه اهمیتی دارد در دین اسلام و چرا بر روی آن تأکید فراوان شده آغاز بکنید تا ما به جزئیات موضوع بپردازیم.
محمدحسین طبرسی: عرض کنم خدمتتان که به صورت کلی کلمهای را که در قرآن به آن اشاره شده این است که خداوند هر چیزی را که برای شما نیکو و گوارا و پاک هست را حلال کرده است و هرآنچه را جزو پلیدیهاست برای شما حرام کرده است؛ مُردار، خون، گوشت خوک یا حیوانی که بهگناه نام غیرخدا [هنگام] سربریدن آن برده شده است و همچنین حیواناتی که توسط خفه شدن از بین میروند یا به ضرب شاخ میمیرند و هر آنچه را که برای بُتان سر بریده شده است جزو پلیدیها حساب شده و نمیتوان آنها را مصرف کرد.
هر حیوانی که قابل خوردن است باید که اسم خدا بر آن گفته شود و این مسئله بسیار اهمیت دارد برای اینکه حیوان حلال بشود. آنگاه از نظر فقهی شرایطی را که طبق آیات قرآن و احادیثی که از ناحیه ائمه و امامان وارد شده ذکر شده است، این که اولاً کسی که ذبح میکند بایستی که مسلمان باشد و دوم اینکه میبایستی حیوان متوجه قبله باشد و اسم خدا بر آن جاری شود قبل از ذبح و همچنین از کاردی که از آهن تشکیل شده استفاده شود و میبایستی که مقداری از خون که در اصطلاح فقهی خروج خون متعارف است از حیوان خارج شود و نتیجه آن این میشود که خون باقیمانده در حیوان پاک حساب میشود. و همچنین بعد از بریدن چهار رگ و خروج خون به صورت جهشی و حرکتی نیز که با این ضربه در حیوان ایجاد میشود آن گاه با این شرایط حیوان حلال میشود و گوشت آن قابل مصرف است.
آقای طبرسی حالا ما قبل از اینکه به مهمان دیگر برنامه آقای کرمی برویم و من نکاتی را با ایشان مطرح کنم؛ تأکید کردید بر پلیدی و اینکه به هر حال نکاتی در قرآن آورده شده که آنچه را که برای شما پلید یا ناگوار است ما حرام اعلام میکنیم. پلیدی یا ناگواری مثلا گوشت حیوانی که به هر حال آماده میشود برای خوراک انسان، عدهای ممکن است بپرسند چه ارتباطی دارد با مذهب کسی که دارد آن را آماده میکند یا چه ارتباطی دارد با اینکه نام مثلا خداوند آنچنان که در قرآن آمده جاری بشود بر زبان؟
طبرسی: بله. عرضم به حضورتان که در قرآن نسبت به مسئله خوراکیها و نوشیدنیها توجه خاصی مبذول شده. مسئله غذا و مسئله نوشیدنی مسئله فیزیکی و مادی حساب نمیشود. همچنین مرتبط هست با مسائل روحانی و معنویت. برای همین است که در قرآن یکی از دعاهای حضرت ابراهیم پیامبر این است که برای اینکه شکرگزاری خودش را نسبت به پروردگار بیان بکند و همچنین برای اینکه حاجت و نیاز خود را به صورت مستمر به خداوند بیان بکند میگوید که اوست که مرا نوشیدنی و غذا میدهد و این نشان میدهد که مسئله غذا جزو مسائل دینی است و ارتباط تنگاتنگی بین غذا و مسئله توحید وجود دارد.
بسیار خوب آقای طبرسی اجازه بفرمایید که ما به آقای دکتر کرمی بپیوندیم. آقای کرمی صحبتهای آقای طبرسی را شنیدید. تأکید داشتند که بین غذا و حتی امری مثل توحید ارتباط وجود دارد. این پلیدی که از آن در دین اسلام صحبت میشود و آقای طبرسی هم به آن اشاره کردند به لحاظ علم پزشکی چه توضیحی میتوان دربارهاش داد؟ آیا گوشتی که ذبح اسلامی نشده یا نام خداوند و در حقیقت اللّهِ دین اسلام بر آن در هنگام ذبح جاری نشده، گوشتی است که از نظر پزشکی میتوان ایرادی به آن وارد کرد؟
اکبر کرمی: فکر میکنم برای اینکه درواقع محل نزاع روشن بشود بگذارید من یک مقدمهای در مورد این نزاع مطرح کنم تا مشخص بشود که من کجا ایستادهام و چرا این گونه داوری میکنم. داوری بر سر آنچه به عنوان ذبح اسلامی شناخته میشود در واقع به یک مسئله بزرگتری برمیگردد که عنوان کلیاش هست نزاع سنت و مدرنیته.
وقتی از ذبح اسلامی صحبت میکنیم به نظر من میرسد که مسلمانان بسیاری در سراسر جهان هستند، بویژه آنها که در کشورهای پیشرفتهتر زندگی میکنند که خیلی به این مسائل اهمیت نمیدهند و بهراحتی با جهان جدید و دریافتها و دستاوردهای آن کنار آمدهاند، از جمله با تولید انبوه گوشت و این جور چیزها به روشهایی که حالا بعضاً میگویند غیراسلامی. [این بحث] بیشتر از آنکه جنبه الهیاتی و اسلامی داشته باشد بیشتر جنبه تاریخی و سنتی دارد.
به نظر من یک نوع توسعهنایافتگی است که پشت این مفاهیم پنهان میشود. اگر بخواهم روشنتر بگویم حقوق حیوانات، حقوق طبیعت و حقوق بشر مسائل مهمی است که در جهان جدید و مدرن مورد توجه انسانها قرار گرفته. در نتیجه همه ادیان و همه باورهای سنتی در هر زمینهای که با حقوق بشر و حقوق طبیعت و حقوق حیوانات دچار مشکل و تعارض هستند باید خودشان را بازسازی کنند و تعریف تازهای و شکل بازسازیشدهای از خودشان ارائه بدهند.
حالا با این مقدمه اجازه بدهید من پاسخ شما را بدهم. من به عنوان پزشک و استاد دانشگاه که خب به هر حال با خون و گوشت و پوست و این مفاهیم آشنا هستم و در یک جامعه مسلمان در واقع بزرگ شدهام، زاده و بالیده شدهام و با دریافتهای دینی هم کاملا آشنا هستم، هیچ تفاوتی به لحاظ فیزیولوژیک و بهداشت و غذا و این حرفها بین یک ذبح اسلامی و آنچه که غیراسلامی خوانده میشود نمیبینم؛ چیزی که قابل دفاع باشد که بشود واقعا مشخص کرد که به لحاظ کیفیت بهداشتی و نوع غذا متفاوت است وجود ندارد. به لحاظ روانی [البته] به لحاظ روانی آدمها اگر باروهای خاصی داشته خب بالطبع تحت تأثیر آن باورها میتوانند از خوردن چیزهایی که نمیپسندند میتوانند آسیب ببینند و برایشان مشکل ایجاد شود.
آقای دکتر حالا اگر بخواهیم کمی دقیقتر بشویم، آقای طبرسی اشاره کردند به خروج میزان متعارفی خون از بدن حیوان که آن را برای خوردن آماده میکند و از آن حالت پلیدی که در دین اسلام به آن اشاره میشود خارج میکند. آیا میزان مشخصی از خون هست که اگر از گوشت خارج شود آن گوشت سلامت و قابل خوردن میشود و اگر نشود آن گوشت ناسالم است؟
کرمی: فکر نمیکنم این طور باشد. به خاطر اینکه وقتی حیوانی در واقع ذبح و کشته میشود، چه به روش مثلا اسلامی با آن روشی که آقای طبرسی توصیف کردند چه به روشِ حالا نمیخواهم بگویم انسانیتر ولی کمخشونتتر - شبیه آن چه در جوامع توسعهیافته ما میبینیم که حیوانات بیهوش میشوند و بعد سرشان بریده میشود؛ خونی که از آنها خارج میشود تقریباً شبیه هم است و فکر میکنم در کشتار صنعتی خون بیشتری خارج میشود، به خاطر اینکه گاه کل گردن قطع میشود و نخاع و رگهایی که در ستون فقرات هم هست قطع میشود و بنابراین خون بیشتری خارج میشود.
در هر حال چه خون بیشتری خارج بشود چه نشود که این یک بحث است که من تا حالا هیچ گزارش علمی مشخصی درباره آن ندیدهام فکر نمیکنم که اهمیتی داشته باشد درباره کیفیت گوشتی که ما مصرف میکنیم چون خون هم مثل بافتهای دیگر بدن حیوانات در واقع یک منبع غذایی است نه کیفیت بهتری از بقیه بافتهای بدن جانوران دارد نه بدتر.
مسئله به نظر من مسئله دیگری است یعنی ما به عنوان انسانها باید یک بار رابطه خودمان را با خشونتی که نسبت به حیوانات جاری و ساری میکنیم مشخص کنیم و تصمیم بگیریم که میخواهیم چه کار کنیم. تا آنجایی که من میفهمم در اساس کشتار حیوانات روش خیلی قابل دفاعی نیست و اگر گروهی از انسانها تصمیم گرفتند گوشت مصرف کنند باید داوری کنند که کشتن حیوانات به چه روشی خشونت و درد کمتری را به آنها تحمیل میکند و ذبح اسلامی قابل دفاع نیست به خاطر اینکه خشونتی که بر حیوانات اعمال میکند بسیار اندوهبار است و من فکر میکنم که مسلمانان باید و میتوانند بهراحتی با این قضیه کنار بیایند و درواقع ذبح آسانتری را پیش رو قرار بدهند.
اجازه بدهید با همین نکتهای که شما مطرح کردید برگردیم به آقای طبرسی. آقای طبرسی آیا ذبح اسلامی باعث رنج بیشتر حیواناتی میشود که آماده میشوند برای مصرف انسانها یا اینکه اتفاقا گروهی هم برعکس میگویند که این ذبح ممکن است که ذبحی باشد که حیوان در آن رنج کمتری بکشد؟
طبرسی: بعضیها معتقد هستند که طریقه ذبح اسلامی زجرآور و خشونتآمیز است. این موضوع سلیقهای است. از آن طرف طرف مقابل هم میگوید که روشی که در کشورهای اروپایی و آمریکا رایج است که از «اسِتان» و برق استفاده میکنند برای بیحس کردن حیوانات این سبب میشود که درد بسیار زیادی برای حیوانات [به وجود بیاید]. از نظر اسلامی یک شرط دیگر هم که برای ذبح ذکر شده - هم در یهودیت و هم در اسلام - این است که نمیبایستی سر قطع شود. بایستی که نخاع که سر را به بدن وصل میکند [درجای خود] باشد و نباید قطع شود.
بعضیها اصلاً میگویند که اگر سر را قطع بکنند اصلا دیگر «کوشر» حساب نمیشود. در اسلام با اینکه این عمل حرام هست لیکن حیوان غیرقابل مصرف نیست و هنوز حلال حساب میشود و علتش هم این است که اتفاقا یهودیها میگویند که ما با شرایطی که برای این کار قرار دادهایم وقتی که حیوان را سر میبریم این خودش یک بیحسی ایجاد میکند. برای مدت هفتاد ثانیه و این هفتاد ثانیه کافی است که حیوان تا مسئله مرگ دردی را حس نکند و این بال و پر زدنهایی هم که بعد از ذبح برای حیوان ایجاد میشود به سبب کمبود خون است که موجب انبساط و انقباض بدن میشود نه به سبب درد.
حالا این میتواند موضوع مناقشهبرانگیزی باشد آقای طبرسی. اما موضوع دیگری که میتوانیم اینجا مطرح کنیم زندگی غیرمسلمانهاست در کشورهای اسلامی که خب اینها با مشکل تأمین گوشت حلال رو به رو هستند. هم گرانتر است و هم همه جا یافت نمیشود و اگر بخواهند که به اصول دینی که آن را پذیرفتهاند باید پرسید که دین چرا باید چنین محدودیتی را در زندگی باورمندان به خودش تولید کند؟ به هر حال در دین اسلام گفته شده که از «ذبائح غیرموحدین» بهتر است که پرهیز شود. این را ممکن است که کمی توضیح بدهید؟ به هر حال اشخاصی که در کشورهای غیراسلامی زندگی میکنند در این میان تکلیفشان چیست؟
طبرسی: اگر منظورتان از ذبائح غیرموحدین ذبائح یهودیها و مسیحیهاست که از لحاظ برادران اهل سنت ذبائح اهل کتاب یعنی حیوانی که توسط مسیحی یا یهودی ذبح میشود بر اساس آیهای که از قرآن استفاده میکنند که «غذای اهل کتاب بر شما حلال است» آنها بر این گمان هستند که ذبائح اهل کتاب موجب حلال بودن حیوان خواهد بود اما اینکه این ممکن است برای مسلمانانی که به گوشت حلال در کشورهای اروپایی و آمریکایی دسترسی ندارند مشکلاتی را ایجاد بکند، ظاهراً این مسئله در قدیم خیلی مبتلا بوده ولی الآن اگر شما در کشورها نگاه بکنید مسئله گوشت حلال خیلی رواج پیدا کرده و بسیاری از سوپرمارکتهای غیراسلامی هم در یک قشمت سوپرمارکت گوشت حلال سِرو میکنند.
الآن گوشت حلال تجارتی در حدود ۲۰ میلیارد دلار فقط در خود آمریکا دارد و همچنین گوشت کوشر (گوشت حلال یهودیان) تجارتی در حدود ۲۰ میلیارد دلار تجارت در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارد و این سبب میشود که بپرسیم که مثلاً جمعیت یهودیها در آمریکا فقط ۲ درصد است اما چهطور میشود که فراوردههای بستهبندیشده کوشر یهودی ۴۰ درصد در بازارهای آمریکا عرضه میشود.
دلیلش این است که بسیاری از غیریهودیها سعی میکنند که از گوشت کوشر یا حلال استفاده کنند و علتش هم این است که طبق یک گزارشی بسیاری از مردم که یهودی یا مسلمان نیستند بر این باور هستند که گوشت کوشر یا گوشت حلال از کیفیت بالایی برخوردار است و تقریبا دو سوم مردم- آنهایی که گوشت کوشر با حلال را مصرف میکنند - این گونه فکر میکنند و نصف افرادی که گوشت کوشر یا حلال را مصرف میکنند فکر میکنند که این نوع گوشتها سلامت بیشتری دارد و در حدود یک سوم از اینها فکر میکنند که گوشت کوشر یا حلال خطر کمتری دارد و فقط ۱۵ درصد هستند که به خاطر مسائل دینی گوشت کوشر یا گوشت حلال استفاده میکنند و باور عمومی بر این است که این نوع گوشتها از لحاظ سلامتی بهتر است.
کرمی: من که فکر نمیکنم چنین ادعاهایی اعتبار چندانی داشته باشد. البته بحث آماری بحث دیگری است. اگر من آمار را ببینم، آن وقت باید بررسی کنیم که چرا این مردم اینگونه فکر میکنند. ولی تا آنجا که به مباحث پزشکی و بافتشناسی و مباحث مرتب برمیگردد، فکر میکنم که گوشت ذبح اسلامی و غیراسلامی هیچ تفاوتی با همدیگر نمیتواند داشته باشد، و وقتی به بحث سلامت برمیگردیم بیشتر مسئله نظارت بر کشتار این حیوانات مطرح است و رعایت اصول پزشکی و استانداردهای مثلاً دامپزشکی و کشتن حیوانات.
اگر بر این نقطه تمرکز کنیم، آن وقت اتفاقاً شاید در جایی مثل آمریکا من وقتی جوامع مسلمانان را میبینم که گوشت حلال تهیه میکنند، بسیاری از اینها خردهپا و جزیی هستند و اتفاقاً بر آنها نظارت کافی نمیشود و جایی هم که گوشت عرضه میشود معمولاً از کیفیت پایینتری برخوردار است. خیلی کثیف به نظر میرسد و در نتیجه روی هم رفته -که ربطی به دین اسلام و آدمها هم ندارد و بر میگردد به سبک تجارتی که معمول است- فکر میکنم اتفاقاً در جایی مثل آمریکا بیشتر ذبح حلالی که دیدهام نامرغوب است و فکر میکنم از نظر بهداشتی کاملاً مضر باشد. خیلی جاها دیدهام که گوشت مرغ را با گوشت قرمز در یک مکان خرد میکنند و قرار میدهند. یا وسایل بسیار غیر استاندارد استفاده میکنند.
بنابراین فکر میکنم که اتفاقاً از این نظر شاید بهتر باشد که ما به استانداردهای غذا و داروی آمریکا که اعتبار بیشتری دارد، اعتماد کنیم و غذاها و گوشی که زیر نظر آنها ذبح میشود را مصرف کنیم. اگر فقط صرف بحث بهداشتی باشد.
در مورد مصرف گوشت خیلی راحتتر و انسانیتر میشود قضاوت و داوری کرد و مسائل بهداشتی را در نظر گرفت. آمارها و بحثهای بسیار شسته رفتهای وجود دارد و کسی که بخواهد جستجو کند که گوشت ذبح اسلامی کیفیت بهتری دارد یا نه، منابع بسیاری در دسترس دارد، در مورد زجر کشیدن حیوانات منابع بسیار و تحقیقات گستردهای وجود دارد. مسئله بسیار روشن است که حیوانات در ذبح اسلامی زجر بسیاری میکشند و گوشت ذبح اسلامی و ذبح غیراسلامی هیچگونه تفاوتی نمیتواند داشته باشد.
آقای طبرسی، یک نقل و انتقال و چرخش عظیم اقتصادی در موضوع تجارت حلال وجود دارد، که گفته شده تا سال ۲۰۳۰ به پنج تریلیون دلار میرسد. عدهای انتقاد میکنند که ماجرای ذبح حلال -حالا آقای کرمی میگویند که دفاع از سنتهاست- عدهای میگویند که یک جور بازرگانی و تجارت است و هیچ ربطی به سلامت ندارد و تنها منافع گروهی از تجار را تأمین میکند. حتی شاید برای شنوندگان ما جالب باشد که بدانند نرمافزار موبایل برای تشخیص گوشت حلال و خوراک حلال درست شده. نظر شما چیست؟ فکر میکنید که این موضوع چقدر به تجارت مربوط است؟
طبرسی: مسئله غذا و نوشیدنی، جزو هویت دینی و فرهنگی اسلام است. همان طور که همین مسئله در یهودیت وجود دارد. حتی در تاریخ یهود ذکر میکنند که در مورد یکی از پادشاهان که یهودیها را بین دو امر مخیر کرد؛ یا گوشت خوک را تناول کنند و یا کشته شوند، و آنها کشته شدن را ترجیح دادند. این نشان میدهد که تا چه حد غذا میتواند جزو هویت دینی افراد قرار بگیرد.
تجارت گوشت حلال بر اساس نیازهای مسلمانان این منطقه ایجاد شده. شما میدانید که الان در کشور آمریکا شرکتی مثل تایسون، سالانه ۴۰ میلیارد دلار گوشت و فرآوردههای گوشتی میفروشد. در حدود یکصد کمپانی در آمریکا وجود دارد که مرتبط با گوشت و فرآوردهها گوشتی هستند و فقط پنج کمپانی اول این صد کمپانی هر ساله در آمریکا در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد دارند. با این وجود شما میبینید که حتی گوشت حلال در کشور آمریکا نسبتاً در مقایسه با جاهای دیگر ارزان است. گوشت حلال یک تجارت بسیار نوپایی است.
آقای کرمی در مورد تجارت حلال بد نیست نظر شما را هم بدانیم. خیلی از منتقدان به مسئله ذبح اسلامی و ذبح حلال در حقیقت شاید به زبان ساده میگویند که دکانی است و بازاری است که سرگرم میکند معتقدان را و از آن پول در میآورد.
کرمی: ببینید، موافقم. هر چیزی که وارد عرصه اقتصاد میشود پای عرضه و تقاضا و همه فوت و فنهای اقتصادی هم به میان میآید و مسلماً کسانی که از این صنعت به نحوی برخوردار هستند، خودآگاه و ناخودآگاه در توسعه و سودآور کردن این سبک و روش تلاش میکنند. ولی اگر بخواهیم داوری مناسبتری بکنیم که فرجام این نزاع به کجا میرسد، خودبنیادی انسان و تلاش برای رعایت حقوق بشر، حقوق حیوانات، و حقوق طبیعت امری پیشرونده است و پیش خواهد رفت و راه را باز میکند برای اینکه زندگی انسانیتری را برای خودمان و زندگی قابل دفاعتری را برای حیوانات و طبیعت فراهم کنیم.
آقای طبرسی به عنوان آخرین پرسش از شما؛ آقای کرمی پیشبینی کردند که به هر حال این وضعیت اعتقاد به ذبح حلال یا اسلامی، باقی نمیماند و تغییر میکند. شما چه فکر میکنید؟ فکر میکنید که در جهان پیش رو همچنان این محدودیتهایی که در ادیان -حالا ما در مورد اسلام صحبت میکنیم- باقی میماند، ادامه پیدا میکند یا تغییر شکل میدهد، شما نظرتان چیست؟
طبرسی: خدمتان عرض کنم که این مسئله حلال و حرام بودن حیوانات مسئلهای است هزار و ۴۰۰ سال است که [وجود دارد] اما مسئله تجارت گوشت اسلامی یک مسئله بسیار جدیدی است و سبب این موضوع تجارت نیست و این موضوعی بوده که قبل از اینکه مسئله تجارت پیش بیاید، مسئله حلال و حرام بودن گوشت از وقتی که قرآن نازل شده مطرح بوده. طبق نظر قرآن دین همیشه در نهایت غالب خواهد بود. قوانین اولیه اسلام هیچگاه قابل تغییر نیستند ولیکن قوانینی که ثانوی هستند ممکن است که قابل تغییر باشند.
و آقای دکتر کرمی در پایان برنامه جمعبندی شما را هم میشنویم و من مایل هستم که این پرسش را با تأکید از شما بپرسم که فکر میکنم پاسخ آن برای شنوندگان ما تعیینکننده باشد؛ به عنوان پزشک آیا تا به حال با مورد درمانی مواجه شدهاید که کسی به دلیل خوردن گوشت ذبح غیراسلامی -آنچه که در دین اسلام پلید خوانده شده- دچار مشکل یا بیماری شده باشد؟
کرمی: نه خیر. من تا حالا تجربهای نداشتهام و گزارشی هم مبنی بر آن نخواندهام. متأسفانه من فکر میکنم که دینداران -بخشی از دینداران- عادت دارند که دستورات دینی و سنتی خودشان را با توجیهات عقلانی و حتی توجیهات پزشکی همراه کنند تا بتوانند آن را بهتر عرضه کنند ولی تاریخ به ما نشان داده که به هر حال دیر یا زود این توجیهات رنگ خودشان را از دست میدهند.
چیزی که تعیینکننده است این است که مسلمانان به عنوان یک جمعیت یک میلیاردی در جهان جدید دارند زندگی میکنند. باید تن به زیست مسالمتآمیز با جهان بدهند و این من فکر نمیکنم حتی گزندی هم به باورهای دینی مسلمانان وارد کند.
خیلی سپاسگزارم از شما آقای کرمی و مهمان دیگر برنامه آقای طبرسی که این هفته همراه برنامه ما بودید.