عبدالعزیز بوتفلیقه، رئیسجمهوری پیشین الجزایر که پیکرش روز یکشنبه ۲۸ شهریور در بخش مخصوص رؤسای جمهوری سابق و چهرههای جنگ استقلال این کشور در قبرستان العالیه در شهر الجزیره به خاک سپرده شد، دوست داشت بهعنوان رئیسجمهور بمیرد.
او نهتنها به این آرزوی خود نرسید و تا لحظۀ مرگ رئیسجمهور نماند که مرگش چندان تأثری هم در هموطنانش برنینگیخت.
این روزها کمتر کسی بهویژه در پایتخت الجزایر از مرگ او سخن میگوید و گویی یک فرد عادی از دنیا رفته است. مردم الجزایر دیگر حتی موارد مثبتی را هم اگر در کارنامۀ بوتفلیقه بوده نمیبینند و احساس میکنند بیست سال ریاستجمهوری پیوستۀ او موجب از دست رفتن بیست سال از عمر کشور شده است.
خاکسپاری بیشکوه
این بیاعتنایی نسبی مردم در مراسم تشییع و خاکسپاری او در الجزایر که نسبت به اسلافش با شکوه و احترام کمتری برگزار شد، مشهود بود؛ فقط یک جمع دویستنفره از هواداران بوتفلیقه پس از انجام مراسم تدفین که با حضور رئیسجمهوری و اعضای دولت و برخی سفرای خارجی برگزار شد، بر قبر او گل گذاشتند.
این در حالی است که الجزایر پیشتر تجربۀ خاکسپاری شکوهمند هواری بومدین، رئیسجمهوری پیشین این کشور و یکی از برجستهترین رجال سیاسی کشورهای عربی در نیمۀ دوم قرن بیستم، را دارد که در سال ۱۹۷۸ درگذشت.
اما اکنون اوضاع سیاسی الجزایر و نگاه مردم به حکمرانان این کشور متفاوت است. فارِس، یک الجزایری ۶۲ساله در پایتخت، به خبرگزاری فرانسه گفت: «صادقانه بگویم، من کارهای بهتری دارم تا اینکه به تشییعجنازۀ رئیسجمهوری بروم که کشور را در حالت رقتباری رها کرد. من ترجیح میدهم با پرندگان خودم مشغول باشم.»
رسانههای الجزایر نیز خبر درگذشت بوتفلیقه را بهصورت حداقلی پوشش دادند. خود دولت الجزایر هم به دلیل فضای سنگینی که از سوی افکار عمومی احساس میکرد، برخی تشریفات را که برای رؤسای جمهور پیشین و حتی ژنرال احمد قايد صالح، فرمانده پیشین ارتش، انجام شد، برگزار نکرد که مهمترین آن نمایش جسد بوتفلیقه در کاخ ملت (قصر الشعب) الجزیره بود که با وجود برنامهریزی قبلی لغو شد.
همچنین عبدالمجید تبون، رئیسجمهوری الجزایر که روز شنبه برای درگذشت «مجاهد عبدالعزیز بوتفلیقه» سه روز عزای عمومی اعلام کرد، بهنوشته خبرگزاری فرانسه، با کمی تأخیر و تردید چنین تصمیمی را گرفت.
بهعقیدۀ ناظران، این تأخیر و تردید ناشی از ترس و نگرانی بود که از وقوع تظاهرات اعتراضی دوباره وجود داشت. ضمن آنکه تعداد روزهای عزا برای بوتفلیقه کمتر از تعداد معمول روزهای عزا برای درگذشت یک رئیسجمهوری الجزایر اعلام شد.
در سال ۲۰۱۲ که دو رئیسجمهوری پیشین الجزایر، احمد بن بلا و شاذلی بن جدید، با فاصلۀ چندماهه درگذشتند، برای هر کدام هشت روز عزای عمومی اعلام شد.
رمطان لعمامره، وزیر خارجه الجزایر نیز که یکی از وزنههای اصلی در دولت کنونی به شمار میرود و پیشتر هم وزیر دولت بوتفلیقه بود، برای ابراز تسلیت به خانوادۀ او تا روز یکشنبه یعنی فردای مرگ او صبر کرد.
قدرتی که موجب نفرت شد
پیشتر بوتفلیقه در دوم آوریل سال ۲۰۱۹ تحت فشار تظاهرات گستردۀ مخالفانش و همچنین جنبش دموکراسیخواهان حراک که از دو ماه قبل از آن علیه نامزدی او برای پنجمین بار متوالی در انتخابات ریاستجمهوری الجزایر به راه افتاده بود، از سِمت خود کنارهگیری کرد.
آن تظاهرات گسترده تصویر بوتفلیقه را از آنچه قبلاً بود، بیشتر مخدوش کرد و این تصویر در دو سال پایانی عمرش نیز هرگز ترمیم نشد.
بیشتر در این باره: پیروزی «خاموش» جنبش حراک یا «دعوتنامه» برای ارتش؟او که پس از رسیدن به قدرت در سال ۱۹۹۹ با تلاشهایش برای برقراری صلح در کشوری دچار جنگ داخلی شناخته شد و مورد احترام بود، بهمرور به کسی تبدیل شد که با ویژگی «قدرتطلبی» توصیف میشد.
بوتفلیقه رکورد طولانیترین دورۀ پیوستۀ یک رئیسجمهور در الجزایر را در اختیار داشت و عملاً زندگی خود را به دو بخش «در جستوجوی قدرت» و «در تلاش برای حفظ قدرت» تقسیم کرد.
این قدرتطلبیِ بیش از حد منجر به ایجاد نفرت عمیق در مردم الجزایر نسبت به بوتفلیقه شده است. ایزابل ورنفلس، کارشناس مسائل شمال آفریقا در یک اندیشکدۀ آلمان (SWP)، به خبرگزاری فرانسه گفته است: «نفرت زیادی حول چهرۀ بوتفلیقه در شبکههای اجتماعی وجود دارد.»
بهگفته این پژوهشگر سیاسی، این نفرت، تصمیمگیرندگان کنونی در الجزایر را «عصبی» کرده و آنان را مجبور کرده با وجود گرامی داشتن یاد بوتفلیقه از او فاصله بگیرند؛ هرچند بسیاری از سیاستمداران و دولتمردان کنونی الجزایر، ازجمله رئیسجمهور کنونی، از «برآمدگان یا بهرهمندان عصر بوتفلیقه هستند».
رئیسجمهورِ «فرصتهای ازدسترفته»
بوتفلیقه در همۀ سالهایی که در رأس حکومت بود، رؤیای تاریخساز شدن در سر میپروراند و با الهام از شخصیت هواری بومدین که در ارتقای سیاسی بوتفلیقه نقش اساسی داشت، دوست داشت به یک «پدر جدید» برای الجزایر تبدیل شود.
او که در ۱۹سالگی به ارتش آزادیبخش میهنی الجزایر برای مبارزه علیه استعمار فرانسه پیوست و زمانی با رسیدن به مقام وزارت خارجه الجزایر «جوانترین وزیر امورخارجه جهان» نام گرفته بود، وقتی در سال ۱۹۹۹ به ریاستجمهوری رسید، گفت: «من تمام الجزایر هستم، من تجسم مردم الجزایرم.»
در آن زمان کشور در آتش جنگ داخلی علیه اسلامگرایان که در فاصلۀ سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۲ حدود دویست هزار کشته برجای گذاشت، میسوخت و بوتفلیقه مردی سخنور و پرانرژی بود که میخواست الجزایر را دگرگون کند و صفحۀ جدیدی را در تاریخ معاصر این کشور بگشاید که در آن الجزایر به یکی از کشورهای تاثیرگذار، دستکم در منطقه، تبدیل شده باشد.
رشید تلمسانی، استاد علوم سیاسی دانشگاه الجزیره، معتقد است که بوتفلیقه «باید در پایان دومین دورۀ ریاستجمهوری خود، زمانی که آشتی ملی را برقرار کرده و در قلب بخش مهمی از جامعه جای گرفته بود، از قدرت کنارهگیری میکرد».
اما بهعقیدۀ تحلیلگران، او با اصرار در باقی ماندن در قدرت، در سالهای بعدی با تحقیر و سرکوب جامعۀ مدنی و خرج کردن «بدون مشورتِ» درآمدهای نفتی به «رئیسجمهورِ فرصتهای ازدسترفته» تبدیل شد.
بوتفلیقه در آن سالها بدون هیچ رقیب داخلیِ جدی همۀ اهرمهای قدرت را در دست داشت، از ریاستجمهوری و دولت و مجلس ملی تا ارتش و رسانهها و شرکتهای تجاری. او به یک «رئیسجمهور مطلق» تبدیل شده بود. و این تجمیع قدرت موجبِ فساد هم شد.
حتی سکتۀ مغزی او در سال ۲۰۱۳ هم موجب نشد که از قدرت کنار برود و فقط باعث شد از مجامع عمومی دور شود. با این حال، سکتۀ مغزی او که عملاً او را به فردی ساکن تبدیل کرده بود، بر جایگاه سیاسی او تأثیر گذاشت و جنگ قدرت را در حلقۀ اطرافیانش شدت بخشید.
میراث بوتفلیقه پس از بیست سال حکومت
تداوم ریاستجمهوری بوتفلیقه با وجود بیماری موجب شد تصویری که از او بهویژه در ذهن نوجوانان و جوانان الجزایری ساخته شود، تصویر پیرمردی ناتوان روی ویلچر باشد. همچنین نزاع قدرت در «باند» اطراف بوتفلیقه باعث شد بسیاری او را رئیسجمهور یک «باند» خاص بدانند.
آنچه پس از بیست سال حکومت او نصیب کشور شد، یک شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ به بنبسترسیده بود که جامعه را چندپاره کرده بود، بهطوری که پس از او همه از ضرورت «آشتی ملی» سخن گفتند.
شرایط پس از کنارهگیری بوتفلیقه به حدی وخیم بوده که با وجود برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و پیروزی عبدالمجید تبون با شعارهای آشتیگرایانه، هنوز هم از وخامت اوضاع سیاسی در این کشور کاسته نشده است.
جنبش اعتراضی حراک در فوریۀ گذشته در دومین سالگرد آغاز اعتراضات خود بار دیگر این اعتراضات را از سر گرفت و هزاران معترض در شهرهای مختلف از جمله پایتخت تظاهرات کردند. دولت الجزایر در این مدت به سرکوب معترضان پرداخت و انسداد سیاسی موجب شد که انتخابات پارلمانی در الجزایر در ماه ژوئن گذشته با تحریم گسترده از سوی مردم مواجه و برگزار شود.
همچنین اوضاع از نظر بینالمللی نیز برای الجزایر در این مدت اخیر بسامان نبوده است. برخی از تحلیلگران معتقدند انفعال کنونی الجزایر در عرصۀ دیپلماسی جهان و بهویژه دیپلماسی قارۀ آفریقا از پیامدهای دوران بوتفلیقه است.
در روز ۲۴ اوت گذشته، کمتر از یک ماه پیش، الجزایر اعلام کرد که روابط دیپلماتیک خود با مراکش را قطع کرده است و این کشور را به «اقدامات خصمانه» متهم کرد. این دو کشور همسایه که از قدیم روابط پرتنشی داشتهاند، عمدتاً بر سر منطقۀ صحرای غربی دچار اختلافاند.
با این حال پس از درگذشت بوتفلیقه، پادشاه مراکش در پیامی به رئیسجمهوری الجزایر «تسلیت و همدردی» خود را ابراز کرد.
بیشتر دربارۀ الجزایر
رئیسجمهور جدید الجزایر؛ سلطان کوکائین یا ضد فساد؟الجزایر؛ پیروزی «خاموش» جنبش حراک یا «دعوتنامه» برای ارتش؟همهپرسی قانون اساسی الجزایر؛ کمتر از ۲۴ درصد مردم مشارکت کردندتغییر دکترین نظامی الجزایر در دوران سیاه رسانههااعتراضات در الجزایر؛ ژنرالها کرونا را دوست دارندادامه اعتراضات در الجزایر؛ میزان رأی ارتش است